نقد و بررسی " روز سرنوشت (يادداشت روز)" روز نامه ی کیهان پنجشنبه 21 خرداد ماه سال 1388
"باز هم هذیان ووارونه گوئی برای سیاهی لشکر در نمایش خیمه شب بازی، سرنوشت شوم باندهای مافیائی افشا و رسوا شده در گیر جنگ قدرت و ثروت به نام روز سرنوشت مردم جا زده شد است"
طلبه پاسدار عضو شورای سر دبیری ورق پاره ی کیهان آنگونه نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی را روز سر نوشت نامیده است که انگاری روز رستاخیز و انقلاب سراسری برای تغییر و تحولات ریشه ای و بنیادی در ایران است . چونکه قرار است اوضاع اجتماعی جامعه و اقتصادی و فقر و بیکاری و تورم و گرانی و شاف عمیق زیر و رو شود . یا اینکه گویا در 30 سال گذشته این اولین مورد برگزاری نمایش خیمه شب بازی می باشد . یا اینکه مردم ایران با اینگونه نمایشات کمدی فرایشی و انتصاباتی بیگانه می باشند و هیچگونه آشنائی و تجربه ای ندارند و شرایط طاقت فرسای کنونی اصل ده ها نمونه از اینگونه نمایشات خیمه شب بازی ها گذشته نمی باشد که اکنون این یکی نوبرانه است که موسوم به روز سرنوشت برای مردم ایران تبدیل شده است .
البته اگر منظور جنگ قدرت و رقابت حذف برای سهم بیشتر انباشت ثروت میان گرگ های هار حاکم و رقیب باشد که بمرحله ی حساس و تعیین کننده ای رسیده است می تواند سرنوشت ساز برای شان باشد . زیرا که در این روند تبلیغات نمایش خیمه شب بازی دست به حرکت تبلیغاتی زده شد تا که موجب داغ شدن تنور خیمه شب بازی انتخاباتی انتصاباتی شود. اما موجب باز شدن سرنخ کلاف شد که دیگر نه اینکه جمع کردنش امکان پذیر نمی باشد ، بلکه همچنان در سر اشیب افتاده و در حال باز شدن بیشتر کلاف می باشد . زیرا که پاسدار گماشته احمدی نژاد که مسئول پیگیری و اجرا کردن خط و خطوط اهداف برنامه ریزی شده در پشت پرده شده است . برای اینکه باید با اقدام افشاگری های مفسدان اقتصادی موجب ایزوله و بی اعتبار و از صحنه خارج کردن رقبا شود و خود به عنوان ناجی و قهرمان بی بدیل مبارزه با فساد و افشای مفسدان اقتصادی گردد . غافل از آنکه چون رژیم تروریستی آخوندی از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و رانتخواری می باشد . آنگونه که حتی یک مهره ی غیر آلوده در آن یافت نمی شود . سبب شد که رقیب نیز دست به موچ گیری متقابل بزند و افشا گر مفسدان اقتصادی دولتی و اطرافیان نزدیک مدعی و شاکی و منتقد باشد. خلاصه نمایش طراحی شده ی مناظره ی تلوزیونی به آن سمتی سوق داده شد که اساس و بنیان رژیم تروریستی آخوندی در همه ابعاد و سطوح سخت بر زیر سئوال برده است . طوریکه ترکش هزینه ی سنگین وارده آنچنان عمیق است که هرگز ترمیم و جبران کردنی نمی باشد . برای اینکه اکنون مسئولان و مهره های مهم حکومتی و دولتی قبلی و فعلی رژیم بربرمنش فاسد جنگ و جهل و جنون و غارتگری خود اعتراف به همان واقعیتی می کنند که 30 سال است مردم ایران در همه جا فریادش را زده و با بد ترین شیوه ی ضد بشری مورد ضرب و شتم واقع شده و سرکوب شده اند که اکنون خود در پای دستگاه پشم و شیشه شاهد می باشند که از دولب کسانی همان افشاگری های غارتگری و فساد و دزدی ها و دروغگوئی و عوامفریبی و جنگ افروزی می شنوند که اینان به آنا اقرار و اعتراف می کنند که تا حال نه آن را تکذیب و انکار می کرده اند یا که وارونه ی آن را ادعا می کرده اند .
آری اگر اکنون سمت و سوی جنگ و رقابت رقبای در گیر جنگ آنگونه سخت در گیر نبرد مارا تونی نفس گیر حذف همدیگر شده است که می بایست فضای جنگ میان معاویه و علی به تصویر کشانیده شود و رفسنجانی روباه مکار بساز و بفروش را که زمانی باد در غبغه می انداخت و می گفت که اگر ما 200 نفر از این زندانیان سیاسی زمان شاه را اعدام کرده بودیم دیگر نیاز نبود که هزار هزار تیر بارن و اعدام کنیم . اکنون آنگونه خیاط در کوزه افتاده که از موضع زبونی و پیسی مجبور شده است از دست تهاجم افشا گرانه یک پاسدار ی که در سال 70 استاندار دست چندم خودش در اردبیل بوده است و پرونده ی فساد کلان در همان موقع دارد دست به عریضه نویسی بزند و نزد لوطی جماران از دستش گله و شکایت کند که خودش این را یکشبه ولی فقیه و رهبرش کرد تا دوتائی هم منتظری جانشین خمینی را حذف و خانه نشین کردند.هم کلک احمد خمینی را از طریق سعید امامی کنند تا که موی دماغ نداشته باشند . ولی در واکنش این نامه ی رفسنجانی که خواهان رئیس جمهور نشدن دوباره پاسدار گماشته ی احمدی نژاد شده است . با سکوت معنی داری که لوطی جماران در برابر نامه ی رفسنجانی اتخاذ کرده و با سیاست بستن سگ و رها کردن سگ را اتخاذ کرده سبب شده تا موج انتقادات در همه سطوط بسوی رفسنجانی مکار و بساز و بفروش غارتگر سرا زیر شود. تا ائیکه سرباز جو حسین شریعتمداری با یادداشت روز خود با عنون شمع خاموش شد . ضمن غارتگر و مفسد اقتصادی متهم کردنش وی را خروج کننده علیه ی حکومت همچون معاویه در برابر علی دانست است و تیجه گیری کرده که مشخص است که علی با معاویه که علیه ی حکومتش طغیان و قد علم کرده و طاغی و یاغی شده چه خواهد کرد.
آری اگر اینگونه بررسی و ارزیابی شود ک دلیل عریضه نویسی رفسنجانی چیست و در مناظره ای تلویزیونی چه گفته رد و بدل شد؟ آنگاه کسی دچار برداشت انحرافی نمی شود در فهم فردا روز سرنوشت است یعنی چه؟ اما طلبه پاسدار یادداشت روز نویس با کمال وقاحت تلاش مذبوحانه کرده است که با پاک کردن صورت مسئله و خاک پاشیدن بر توی چشمان مردم تا مانع دید شان شود شیپور را از در گشادش نواخته است و زور زده است آنچه که 30 سال است مردم با رگ و پوست و گوشت خودشان لمس و حس کرده اند را وارونه جلوه دهد و اینگونه مدعی شود که مردم خواهان افشا گری غارتگران و مفسدان حاکم نمی باشند که چنین شرایط سخت و غیر انسانی را به اینان تحمیل کرده اند :
"اما مردم برای رأی گیری فردا در حالی خود را آماده می کنند که برخلاف ادوار گذشته- و حداقل نه به این وسعت- طی چند هفته اخیر از تونل بداخلاقی های انتخاباتی، تخریب و حجم وسیعی از سیاه نمایی، تهمت، افترا، دروغ و جنگ روانی که به وضوح کلید آن در خارج از کشور خورده شد، عبور داده شدند. این بداخلاقی ها- از سوی هر کدام از کاندیداها که باشد- به مذاق مردم خوش نیامد. بحث این نوشتار نقد فضای تبلیغاتی و چگونگی و چرایی استفاده نامزدها از ابزار تبلیغی نیست- که البته به جای خود قابل طرح و نقد جدی است-دراین باره به یکی از فرمایشات حکیم فرزانه انقلاب کفایت می شود که؛ �مردم از دعواهای سیاسی و اختلافات سیاسی و من خوبم و تو بدی خسته اند. مردم این چیزها را دوست ندارند. در کشور کارهای زیادی هست که باید انجام بگیرد. گره هایی هست که باید باز شود. دعواهای لفظی، شعارهای لفاظی گونه مشکل مردم را حل نمی کند. مردم احتیاج دارند به اینکه در میدان عمل و کار با لجن هایی که نمی گذارد این دریاچه مصفا، طراوت لازم را داشته باشد مبارزه شود.�"
در خاتمه اینکه اکنون طلبه پاسدار یادداشت روزنویس برای اینکه پوششی برای یادداشت روز سر باز جو حسین شریعتمداری دست و پا کند و آن را ماستمالی کند که مجبور شد سریع از رویی اینترنت آن را بر دارد . اکنون با آویزان شدن بهترفند 30 سال مصرف ونخ نما شده که هیچ نگوئید، هیچ نخورید، هیچ نخواهید ودم بر نیاوردید و سخن و کلامی از مطالبات انباشت شده پرداخت ناشده بر لب تان جاری نسازید . زیرا که دشمن مترصد است تا از هرگونه شکاف میان حاکمان با محکومان بهره برداری کند . البته بدون آنکه گفته شود که دشمن کیست و چه می توانست در 30 سال گذشته علیه ی مردم ایران چه اقدامی کند یا انجام دهند که غارتگران و دین فروشان و جنگ افروزان و عوامفریبان حاکم مرتکب آن نشده اند؟ بهر حال بهترین فرجه ی ممکن برای مردم ایران این است که اکنون نوبت مردم ایران است که برای تغییرات دمکراتیک در ایران و برای اینکه تعیین سر نوشت خودشان بدست خودشان رقم زده شود تا که بتوانند در یک نظام دمکراتیک و انتخابات آزاد بدون هیچ سر خری بنام نظریه ی استصوابی وولی فقیه بطور آزادانه بهر که دوست دارند رأی دهد که می تواند نماینده ی واقعی اشان باشد تا پاسخگوی خواست و آرزو ومطالبات شان باشند . تحریم این نمایش خیمه شب بازی انتخابی انتصاباتی می باشد تاکه در شرایطی که دیگر هیچگونه مشروعیتی برای رژیم تروریستی آخوندی باقی نمانده است بیش از این نامشروع بودنش محرز و عیان شود تا که بز هم نتواند دست به تقلبات حماسه سازی آرای تقلباتی بزند و با مانور دادن مشروعیت کاذب همچون گذشته معرکه گیری کند و از سرنوشتت شومی که گریبانگیرش شده است بتواند فرجه گریز بدست آورد.
هوشنگ - بهداد
پنجشنبه 21 خرداد ماه سال 1388
"باز هم هذیان ووارونه گوئی برای سیاهی لشکر در نمایش خیمه شب بازی، سرنوشت شوم باندهای مافیائی افشا و رسوا شده در گیر جنگ قدرت و ثروت به نام روز سرنوشت مردم جا زده شد است"
طلبه پاسدار عضو شورای سر دبیری ورق پاره ی کیهان آنگونه نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی را روز سر نوشت نامیده است که انگاری روز رستاخیز و انقلاب سراسری برای تغییر و تحولات ریشه ای و بنیادی در ایران است . چونکه قرار است اوضاع اجتماعی جامعه و اقتصادی و فقر و بیکاری و تورم و گرانی و شاف عمیق زیر و رو شود . یا اینکه گویا در 30 سال گذشته این اولین مورد برگزاری نمایش خیمه شب بازی می باشد . یا اینکه مردم ایران با اینگونه نمایشات کمدی فرایشی و انتصاباتی بیگانه می باشند و هیچگونه آشنائی و تجربه ای ندارند و شرایط طاقت فرسای کنونی اصل ده ها نمونه از اینگونه نمایشات خیمه شب بازی ها گذشته نمی باشد که اکنون این یکی نوبرانه است که موسوم به روز سرنوشت برای مردم ایران تبدیل شده است .
البته اگر منظور جنگ قدرت و رقابت حذف برای سهم بیشتر انباشت ثروت میان گرگ های هار حاکم و رقیب باشد که بمرحله ی حساس و تعیین کننده ای رسیده است می تواند سرنوشت ساز برای شان باشد . زیرا که در این روند تبلیغات نمایش خیمه شب بازی دست به حرکت تبلیغاتی زده شد تا که موجب داغ شدن تنور خیمه شب بازی انتخاباتی انتصاباتی شود. اما موجب باز شدن سرنخ کلاف شد که دیگر نه اینکه جمع کردنش امکان پذیر نمی باشد ، بلکه همچنان در سر اشیب افتاده و در حال باز شدن بیشتر کلاف می باشد . زیرا که پاسدار گماشته احمدی نژاد که مسئول پیگیری و اجرا کردن خط و خطوط اهداف برنامه ریزی شده در پشت پرده شده است . برای اینکه باید با اقدام افشاگری های مفسدان اقتصادی موجب ایزوله و بی اعتبار و از صحنه خارج کردن رقبا شود و خود به عنوان ناجی و قهرمان بی بدیل مبارزه با فساد و افشای مفسدان اقتصادی گردد . غافل از آنکه چون رژیم تروریستی آخوندی از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و رانتخواری می باشد . آنگونه که حتی یک مهره ی غیر آلوده در آن یافت نمی شود . سبب شد که رقیب نیز دست به موچ گیری متقابل بزند و افشا گر مفسدان اقتصادی دولتی و اطرافیان نزدیک مدعی و شاکی و منتقد باشد. خلاصه نمایش طراحی شده ی مناظره ی تلوزیونی به آن سمتی سوق داده شد که اساس و بنیان رژیم تروریستی آخوندی در همه ابعاد و سطوح سخت بر زیر سئوال برده است . طوریکه ترکش هزینه ی سنگین وارده آنچنان عمیق است که هرگز ترمیم و جبران کردنی نمی باشد . برای اینکه اکنون مسئولان و مهره های مهم حکومتی و دولتی قبلی و فعلی رژیم بربرمنش فاسد جنگ و جهل و جنون و غارتگری خود اعتراف به همان واقعیتی می کنند که 30 سال است مردم ایران در همه جا فریادش را زده و با بد ترین شیوه ی ضد بشری مورد ضرب و شتم واقع شده و سرکوب شده اند که اکنون خود در پای دستگاه پشم و شیشه شاهد می باشند که از دولب کسانی همان افشاگری های غارتگری و فساد و دزدی ها و دروغگوئی و عوامفریبی و جنگ افروزی می شنوند که اینان به آنا اقرار و اعتراف می کنند که تا حال نه آن را تکذیب و انکار می کرده اند یا که وارونه ی آن را ادعا می کرده اند .
آری اگر اکنون سمت و سوی جنگ و رقابت رقبای در گیر جنگ آنگونه سخت در گیر نبرد مارا تونی نفس گیر حذف همدیگر شده است که می بایست فضای جنگ میان معاویه و علی به تصویر کشانیده شود و رفسنجانی روباه مکار بساز و بفروش را که زمانی باد در غبغه می انداخت و می گفت که اگر ما 200 نفر از این زندانیان سیاسی زمان شاه را اعدام کرده بودیم دیگر نیاز نبود که هزار هزار تیر بارن و اعدام کنیم . اکنون آنگونه خیاط در کوزه افتاده که از موضع زبونی و پیسی مجبور شده است از دست تهاجم افشا گرانه یک پاسدار ی که در سال 70 استاندار دست چندم خودش در اردبیل بوده است و پرونده ی فساد کلان در همان موقع دارد دست به عریضه نویسی بزند و نزد لوطی جماران از دستش گله و شکایت کند که خودش این را یکشبه ولی فقیه و رهبرش کرد تا دوتائی هم منتظری جانشین خمینی را حذف و خانه نشین کردند.هم کلک احمد خمینی را از طریق سعید امامی کنند تا که موی دماغ نداشته باشند . ولی در واکنش این نامه ی رفسنجانی که خواهان رئیس جمهور نشدن دوباره پاسدار گماشته ی احمدی نژاد شده است . با سکوت معنی داری که لوطی جماران در برابر نامه ی رفسنجانی اتخاذ کرده و با سیاست بستن سگ و رها کردن سگ را اتخاذ کرده سبب شده تا موج انتقادات در همه سطوط بسوی رفسنجانی مکار و بساز و بفروش غارتگر سرا زیر شود. تا ائیکه سرباز جو حسین شریعتمداری با یادداشت روز خود با عنون شمع خاموش شد . ضمن غارتگر و مفسد اقتصادی متهم کردنش وی را خروج کننده علیه ی حکومت همچون معاویه در برابر علی دانست است و تیجه گیری کرده که مشخص است که علی با معاویه که علیه ی حکومتش طغیان و قد علم کرده و طاغی و یاغی شده چه خواهد کرد.
آری اگر اینگونه بررسی و ارزیابی شود ک دلیل عریضه نویسی رفسنجانی چیست و در مناظره ای تلویزیونی چه گفته رد و بدل شد؟ آنگاه کسی دچار برداشت انحرافی نمی شود در فهم فردا روز سرنوشت است یعنی چه؟ اما طلبه پاسدار یادداشت روز نویس با کمال وقاحت تلاش مذبوحانه کرده است که با پاک کردن صورت مسئله و خاک پاشیدن بر توی چشمان مردم تا مانع دید شان شود شیپور را از در گشادش نواخته است و زور زده است آنچه که 30 سال است مردم با رگ و پوست و گوشت خودشان لمس و حس کرده اند را وارونه جلوه دهد و اینگونه مدعی شود که مردم خواهان افشا گری غارتگران و مفسدان حاکم نمی باشند که چنین شرایط سخت و غیر انسانی را به اینان تحمیل کرده اند :
"اما مردم برای رأی گیری فردا در حالی خود را آماده می کنند که برخلاف ادوار گذشته- و حداقل نه به این وسعت- طی چند هفته اخیر از تونل بداخلاقی های انتخاباتی، تخریب و حجم وسیعی از سیاه نمایی، تهمت، افترا، دروغ و جنگ روانی که به وضوح کلید آن در خارج از کشور خورده شد، عبور داده شدند. این بداخلاقی ها- از سوی هر کدام از کاندیداها که باشد- به مذاق مردم خوش نیامد. بحث این نوشتار نقد فضای تبلیغاتی و چگونگی و چرایی استفاده نامزدها از ابزار تبلیغی نیست- که البته به جای خود قابل طرح و نقد جدی است-دراین باره به یکی از فرمایشات حکیم فرزانه انقلاب کفایت می شود که؛ �مردم از دعواهای سیاسی و اختلافات سیاسی و من خوبم و تو بدی خسته اند. مردم این چیزها را دوست ندارند. در کشور کارهای زیادی هست که باید انجام بگیرد. گره هایی هست که باید باز شود. دعواهای لفظی، شعارهای لفاظی گونه مشکل مردم را حل نمی کند. مردم احتیاج دارند به اینکه در میدان عمل و کار با لجن هایی که نمی گذارد این دریاچه مصفا، طراوت لازم را داشته باشد مبارزه شود.�"
در خاتمه اینکه اکنون طلبه پاسدار یادداشت روزنویس برای اینکه پوششی برای یادداشت روز سر باز جو حسین شریعتمداری دست و پا کند و آن را ماستمالی کند که مجبور شد سریع از رویی اینترنت آن را بر دارد . اکنون با آویزان شدن بهترفند 30 سال مصرف ونخ نما شده که هیچ نگوئید، هیچ نخورید، هیچ نخواهید ودم بر نیاوردید و سخن و کلامی از مطالبات انباشت شده پرداخت ناشده بر لب تان جاری نسازید . زیرا که دشمن مترصد است تا از هرگونه شکاف میان حاکمان با محکومان بهره برداری کند . البته بدون آنکه گفته شود که دشمن کیست و چه می توانست در 30 سال گذشته علیه ی مردم ایران چه اقدامی کند یا انجام دهند که غارتگران و دین فروشان و جنگ افروزان و عوامفریبان حاکم مرتکب آن نشده اند؟ بهر حال بهترین فرجه ی ممکن برای مردم ایران این است که اکنون نوبت مردم ایران است که برای تغییرات دمکراتیک در ایران و برای اینکه تعیین سر نوشت خودشان بدست خودشان رقم زده شود تا که بتوانند در یک نظام دمکراتیک و انتخابات آزاد بدون هیچ سر خری بنام نظریه ی استصوابی وولی فقیه بطور آزادانه بهر که دوست دارند رأی دهد که می تواند نماینده ی واقعی اشان باشد تا پاسخگوی خواست و آرزو ومطالبات شان باشند . تحریم این نمایش خیمه شب بازی انتخابی انتصاباتی می باشد تاکه در شرایطی که دیگر هیچگونه مشروعیتی برای رژیم تروریستی آخوندی باقی نمانده است بیش از این نامشروع بودنش محرز و عیان شود تا که بز هم نتواند دست به تقلبات حماسه سازی آرای تقلباتی بزند و با مانور دادن مشروعیت کاذب همچون گذشته معرکه گیری کند و از سرنوشتت شومی که گریبانگیرش شده است بتواند فرجه گریز بدست آورد.
هوشنگ - بهداد
پنجشنبه 21 خرداد ماه سال 1388