روزی نامه ی حکومتی جمهوری
اسلامی شنبه 7 بهمن ماه سال 1391
نقد
وبررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی
جمهوری " فاصله مصر تا انقلاب واقعي "
"با
وجود اینکه چند روز بیشتر به پایان سی
وچهارمین حکومت ننگین و ضد مردمی فاشیستی مذهبی حاکم بر ایران نمانده است . اما سرمقاله
نویس بدون آنکه بگوید شرایط کنونی ایران چگونه است ؟ یا اینکه اشاره ای داشته باشد
که دستآورد انقلاب منحرف ومصادره شده در ایران چه بوده است؟ یا اینکه بگوید آیا
انقلابیون ومردم ایران که با شاه مبارزه و سرنگونش کردند همان آرمان واهدافی را
دنبال می کردند که پس از سقوط شاه آرزویش را داشتند؟ زیرا که در همه سطوح شرایط نه
قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست که بدتر شده است . برای اینکه بقول زنده یاد
آیت الله طالقانی که مخالف ولایت فقیه وحکومت مذهبی بود تأکید نمود که حکومت دینی
بدترین نوع حکومت مذهبی است . بعلاوه اوضاع اقتصادی و فاصله طبقاتی طوری شده است
که طبقه میانی جامعه بسوی طبقه زیرین یا فرو دست ومحروم سوق داه شده است و پدیده
های شوم نوظهور همچون آقازاده پروری و کودکان کار خیابانی و زنان تن فروشان خیابانی و اعتیاد وفقر وبیکاری وکارتن خوابی بیداد می
کند و وضعیت سانسور در مطبوعات ورسانه های خبری هم همسو با سرکوب وخفقان شدید
اجتماعی و سیاسی شده است . مهمتر اینکه دامنه ی رقابت و اختلافات ناشی از جنگ قدرت
و ثروت موجب شده است که بها وهزینه ی بسیار سنگینش را محرومان پرورش یافتگان رژیم
ضد بشری با طناب دار وشلاق وقطع اندام در ملاء عام به پر دازند . با این وجود
سرمقاله نویس با نادیده گرفتن شرایط کنونی که به شمه ی کوچکی از آن اشاره شد
بعنوان نماینده ملت مصر وسخنگو تئوری پرداز انقلابی شرایط مصر و دو مین سال گرد
تغییر وتحولات این کشور را بررسی نموده و تحلیل کرده است. چونکه مدعیست تا رسیدن
به شرایط حاکم برایران که انقلاب واقعی نامیده اش فاصله دارد"
با وجود اینکه چند روز بیشتر به پایان سی وچهارمین حکومت ننگین و ضد مردمی فاشیستی
مذهبی حاکم بر ایران نمانده است . اما سرمقاله نویس بدون آنکه بگوید شرایط کنونی
ایران چگونه است ؟ یا اینکه اشاره ای داشته باشد که دستآورد انقلاب منحرف ومصادره
شده در ایران چه بوده است؟ یا اینکه بگوید آیا انقلابیون ومردم ایران که با شاه
مبارزه و سرنگونش کردند همان آرمان واهدافی را دنبال می کردند که پس از سقوط شاه
آرزویش را داشتند؟ زیرا که در همه سطوح شرایط نه قابل مقایسه با قبل از انقلاب
نیست که بدتر شده است . برای اینکه بقول زنده یاد آیت الله طالقانی که مخالف ولایت فقیه وحکومت مذهبی بود تأکید نمود که حکومت دینی بدترین نوع حکومت مذهبی است
. بعلاوه اوضاع اقتصادی و فاصله طبقاتی طوری شده است که طبقه میانی جامعه بسوی
طبقه زیرین یا فرو دست ومحروم سوق داه شده است و پدیده های شوم نوظهور همچون
آقازاده پروری و کودکان کار خیابانی و زنان تن فروشان خیابانی و اعتیاد وفقر وبیکاری وکارتن خوابی بیداد می
کند و وضعیت سانسور در مطبوعات ورسانه های خبری هم همسو با سرکوب وخفقان شدید
اجتماعی و سیاسی شده است . مهمتر اینکه دامنه ی رقابت و اختلافات ناشی از جنگ قدرت
و ثروت موجب شده است که بها وهزینه ی بسیار سنگینش را محرومان پرورش یافتگان رژیم
ضد بشری با طناب دار وشلاق وقطع اندام در ملاء عام به پر دازند . با این وجود
سرمقاله نویس با نادیده گرفتن شرایط کنونی که به شمه ی کوچکی از آن اشاره شد
بعنوان نماینده ملت مصر وسخنگو تئوری پرداز انقلابی شرایط مصر و دو مین سال گرد
تغییر وتحولات این کشور را بررسی نموده و تحلیل کرده است. چونکه مدعیست تا رسیدن
به شرایط حاکم برایران که انقلاب واقعی نامیده اش فاصله دارد. عجیب است که سر
مقاله نویس برای چه تمارض می کند که گویا توی باغ نیست که 34 سال است که در ایران
شعار ضد اسراییلی ونابود کردنش سر داده شده است . همچنین خمینی برای قاتل انور
سادات نه تحسین و تمجید ازقاتلش کرد ، بلکه یک خیابان هم در تهران به نام خالد
استانبولی نمود . از سوی دیگر احمدی نژاد رئیس جمهور مدعی اصول گرا می باشد که
خیلی بیش از رفسنجانی و خاتمی مورد حمایت خامنه ای بوده است . در صورتیکه چند روز
دیگر احمدی نژاد بدعوت محمدمرسی رئیس جمهور مصر عازم قاهره است .ولی سرمقاله نویس
با عنوان نماینده انقلابی مردم مصر از موضع ضد اسراییلی و آمریکایی سیاست دولت مصر
مقابل اسراییل را زیر تیغ تند وتیز انتقاد گرفته و گفته است دومين هدفي كه براي
انقلاب مصر وجود داشت و انقلابيون در روزهاي پرشور تظاهرات ميدان التحرير بر آن
پافشاري ميكردند، قطع رابطه فوري با رژيم صهيونيستي و لغو پيمان ننگين كمپ ديويد
بود ولي اين خواسته انقلابي نه تنها محقق نشد بلكه دولت مردان جديد بر تداوم و
گسترش رابطه با اين رژيم غاصب تأكيد و پافشاري ميكنند. شايد به دليل همين فقدان
اراده براي برخورد با رژيم صهيونيستي در هيات حاكمه جديد اخواني مصر است كه برخي
از مخالفين محمد مرسي، او را به اجراي منويات آمريكا و كنترل انقلاب ملت مصر متهم
ميكنند و معتقدند او و اخوان المسلمين كه با تكيه بر شور انقلابي مردم مصر به
حاكميت دست يافتهاند، گامي واقعي و اساسي براي برآوردن خواستههاي انقلابي مردم
برنداشته بلكه تمام اقدامات آنها در فراهم كردن زمينه نفوذ و سيطره اخوان المسلمين
بر دستگاه هاي دولتي و ايجاد طبقهاي جديد خلاصه شده است.
بالاخره اینکه سرمقاله نویس در پایان رسالت سخنگوی مردم مصر واهداف انقلابی شان در گام سوم اقدام جانشینان حسنی مبارک را
اینگونه ترسیم کرده است گام سومي كه حاكميت جديد در تحقق آن چندان موفق نبوده، قطع
سلطه سياسي و اقتصادي غرب بر اين كشور بوده كه نه تنها از آن كاسته نشده بلكه بر
شدت و عمق آن نيز افزوده گرديده و اين تصوير را از محمد مرسي ايجاد كرده كه وي
درصدد فروش آرمانها و اهداف انقلاب ملت مصر به كشورهاي غربي و شيوخ مرتجع و سلاطين
گنجينههاي نفتي عرب است:
"انقلاب مصر اين روزها در آستانه
ورود به دومين سال خود قرار گرفته درحالي كه هنوز فاصله زيادي تا تحقق خواستههاي
مردم براي تكميل اهداف انقلاب وجود دارد. دو سال پيش در چنين روزهايي، حركت خودجوش
مردم مصر عليه رژيم خودكامه و وابسته رژيم حسني مبارك به نتيجه رسيد و فرعون مصر
را پس از سي سال سلطه بر اين كشور، از اريكه قدرت به زير كشيد. اكنون در آستانه دومين سالگرد
انقلاب مصر، سئوالي كه در اين كشور و در ذهن جوانان انقلابي مصري خلجان ميكند و
افكار بسياري را ميكاود، اينست كه ارمغان اين انقلاب چه بوده و تا چه اندازه با
شعارهايي كه ملت فرعون ستيز مصر دو سال پيش در ميدان التحرير ميداد، فاصله و
زاويه دارد؟ قطعاً
نخستين گام در برقراري يك انقلاب، ساقط كردن رژيمهاي ديكتاتوري است. در انقلاب
مصر نيز هر چند حسني مبارك به عنوان سمبل رژيم ديكتاتوري، ساقط شد، اما بدنه رژيم
سابق و عناصر و مديران ناپاك آن، پس از گذشت دو سال همچنان برقدرت تكيه دارند و در
ساختار ارتش، دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي، جاخوش كردهاند. بيشك، پاكسازي
هوشمندانه كشور از عناصر كليدي رژيم ديكتاتوري حسني مبارك و جايگزيني آنان با
عناصر مطلوب و انقلابي، مهمترين وظيفه انقلاب مصر بود ولي متأسفانه بسياري از
بقاياي رژيم سابق همچنان در سر جاي خود باقي هستند و همچنان به كارشكني در تثبيت
نظام انقلابي ادامه ميدهند. انقلاب مصر تاكنون توانسته فقط رأس رژيم سابق و برخي
از عناصر آن را ساقط كند، اما بدنه و شاكله رژيم فاسدي كه ملت مصر براي اسقاط آن
بپاخاسته بود، همچنان درجاي خود باقي است و در مقاطع مختلف نشان داده كه شروع به
صف بندي نموده و همه توان و قدرت خود را براي ضربه زدن به آنچه تاكنون محقق شده،
به كار گرفته است. واقعيت
اينست كه حسني مبارك طي سي سال حكمراني خود در مصر توانسته بود كشور و رژيم را در
مصر به شكل اختاپوسي به غرب و رژيم صهيونيستي وابسته كند و ساختار كشور را در جهت
اين هدف، تجهيز نمايد. بنابر اين، انقلاب ملت مصر، فقط با يك رئيسجمهور مستبد و
فاسد مواجه نبود بلكه بر كشور مصر يك شبكه فاسد و درهم تنيده حكومت ميكرد كه
عليرغم كنار گذاشته شدن بخشي از آن، هنوز اصل شبكه وجود دارد. اين شبكه اكنون
آنچنان دست نخورده باقي مانده كه پس از گذشت دو سال از انقلاب، نه تنها انقلابيون
نتوانستهاند فرعون مصر را به سزاي جنايات بيشمارش برسانند بلكه اكنون زمزمه
تبرئه و آزادي وي به گوش ميرسد تا آنجا كه عدهاي از بقاياي رژيم مصر به خود جرأت
ميدهند با بلند كردن تصاوير وي، در تظاهرات خياباني خواستار آزادي فوري و بيقيد
و شرط او و آزادي اموالي كه او چپاول كرده است شوند! بنابر اين گزافه نيست اگر
گفته شود پاكسازي هوشمندانه و بازسازي مدبرانه و زيربنايي مصر، در واقع همان
انقلاب واقعي مصري هاست كه هنوز به نتيجه نرسيده است و بقاياي رژيم فاسد گذشته از
هر فرصتي براي وزنكشي و قدرت نمايي خود، حتي در ميدان التحرير استفاده ميكنند. دومين هدفي كه براي
انقلاب مصر وجود داشت و انقلابيون در روزهاي پرشور تظاهرات ميدان التحرير بر آن
پافشاري ميكردند، قطع رابطه فوري با رژيم صهيونيستي و لغو پيمان ننگين كمپ ديويد
بود ولي اين خواسته انقلابي نه تنها محقق نشد بلكه دولتمردان جديد بر تداوم و
گسترش رابطه با اين رژيم غاصب تأكيد و پافشاري ميكنند. شايد به دليل همين فقدان
اراده براي برخورد با رژيم صهيونيستي در هيات حاكمه جديد اخواني مصر است كه برخي
از مخالفين محمد مرسي، او را به اجراي منويات آمريكا و كنترل انقلاب ملت مصر متهم
ميكنند و معتقدند او و اخوان المسلمين كه با تكيه بر شور انقلابي مردم مصر به
حاكميت دست يافتهاند، گامي واقعي و اساسي براي برآوردن خواستههاي انقلابي مردم
برنداشته بلكه تمام اقدامات آنها در فراهم كردن زمينه نفوذ و سيطره اخوان المسلمين
بر دستگاههاي دولتي و ايجاد طبقهاي جديد خلاصه شده است. گام سومي كه حاكميت جديد در تحقق آن
چندان موفق نبوده، قطع سلطه سياسي و اقتصادي غرب بر اين كشور بوده كه نه تنها از
آن كاسته نشده بلكه بر شدت و عمق آن نيز افزوده گرديده و اين تصوير را از محمد
مرسي ايجاد كرده كه وي درصدد فروش آرمانها و اهداف انقلاب ملت مصر به كشورهاي غربي
و شيوخ مرتجع و سلاطين گنجينههاي نفتي عرب است. ديروز در دومين
سالگرد انقلابي كه ديكتاتور سابق مصر را سرنگون كرد و گروههاي اسلام گرا را در
اين كشور روي كار آورد، ملت در تاكيد بر تكميل اهداف انقلاب و پايان دادن به
نگرانيهاي اقتصادي پس از تحولات سياسي، به خيابانها آمده و خواستار تحقق فوري
اهداف انقلاب شان شدند. مردم به همراه گروهها و احزاب سياسي اين كشور، محمد مرسي و
اخوان المسلمين را به صراحت، به خيانت در اهداف انقلاب متهم كردند و آنان را در
اجراي اصلاحات پس از انقلاب، شكست خورده خواندند. امروز شعارهاي همان مردمي كه در مصر، حسني
مبارك را سرنگون كردند، مؤيد اين واقعيت است كه بسياري از مصريها به اين نتيجه
رسيدهاند كه انقلاب شان از رسيدن به اهداف خود دور مانده و حاكميت كنوني دستاورد
چنداني در تحقق آن نداشته است"
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 7 بهمن
ماه سال 1391
فاصله مصر تا انقلاب واقعي