معنی برخی
از کلمات خارجی که وارد زبان فارسی شده
زپرتي :
واژة روسي Zeperti به معني زنداني است و استفاده از آن يادگار زمان قزاقهاي روسي در ايران است.
در آن دوران هرگاه سربازي به زندان ميافتاد ديگران ميگفتند يارو زپرتي شد
و اين واژه کم کم اين معني را به خود گرفت که کار و بار کسي خراب شده و اوضاعش به هم ريخته است.
هشلهف :
مردم براي بيان اين نظر که واگفت (تلفظ) برخي از واژهها يا عبارات از يک زبان بيگانه تا چه اندازه ميتواند نازيبا و نچسب باشد، جملة انگليسيI shall have به معني من خواهم داشت را به مسخره هشلهف خواندهاند تا بگويند ببينيد واگويي اين عبارت چقدر نامطبوع است!
و اکنون ديگر اين واژة مسخره آميز را براي هر واژة عبارت نچسب و نامفهوم ديگر نيز (چه فارسي و چه بيگانه) به کار ميبرند.
چُسان فسان:
از واژة روسي Cossani Fossani به معني آرايش شده و شيک پوشيده گرفته شده است.
شر و ور:
از واژة فرانسوي Charivari به معني همهمه، هياهو و سرو صدا گرفته شده است.
اسكناس:
از واژة روسي Assignatsia که خود از واژة فرانسوي Assignat به معني برگة داراي ضمانت گرفته شده است.
فکسني:
از واژة روسي Fkussni به معناي بامزه گرفته شده است و به کنايه و واژگونه به معناي بيخود و مزخرف به کار برده شده است.
نخاله:
يادگار سربازخانههاي قزاقهاي روسي در ايران است که به زبان روسي به آدم بي ادب و گستاخ ميگفتند Nakhal
و مردم از آن براي اشاره به چيز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کردهاند.
واژة روسي Zeperti به معني زنداني است و استفاده از آن يادگار زمان قزاقهاي روسي در ايران است.
در آن دوران هرگاه سربازي به زندان ميافتاد ديگران ميگفتند يارو زپرتي شد
و اين واژه کم کم اين معني را به خود گرفت که کار و بار کسي خراب شده و اوضاعش به هم ريخته است.
هشلهف :
مردم براي بيان اين نظر که واگفت (تلفظ) برخي از واژهها يا عبارات از يک زبان بيگانه تا چه اندازه ميتواند نازيبا و نچسب باشد، جملة انگليسيI shall have به معني من خواهم داشت را به مسخره هشلهف خواندهاند تا بگويند ببينيد واگويي اين عبارت چقدر نامطبوع است!
و اکنون ديگر اين واژة مسخره آميز را براي هر واژة عبارت نچسب و نامفهوم ديگر نيز (چه فارسي و چه بيگانه) به کار ميبرند.
چُسان فسان:
از واژة روسي Cossani Fossani به معني آرايش شده و شيک پوشيده گرفته شده است.
شر و ور:
از واژة فرانسوي Charivari به معني همهمه، هياهو و سرو صدا گرفته شده است.
اسكناس:
از واژة روسي Assignatsia که خود از واژة فرانسوي Assignat به معني برگة داراي ضمانت گرفته شده است.
فکسني:
از واژة روسي Fkussni به معناي بامزه گرفته شده است و به کنايه و واژگونه به معناي بيخود و مزخرف به کار برده شده است.
نخاله:
يادگار سربازخانههاي قزاقهاي روسي در ايران است که به زبان روسي به آدم بي ادب و گستاخ ميگفتند Nakhal
و مردم از آن براي اشاره به چيز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کردهاند.