نقد وبررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " طبلهاي
توخالي ! "
"پس از گذر از رفسنجانی سراغ خاتمی رفته است
وبرخلاف اعتراف خامنه ای که تازگی گفته است همه رؤسای جمهوررا تأیید واز اینان
حمایت کرده است ودر نظر سنجی جدید سایت الف احمد توکلی وی در صدر نامزدان احتمالی
ریاست جمهوری است .ولی سربازجو شریعتمداری
تأکید بر اتهامات سنیگین جاسوسی وخیانت و وطن فروشی خاتمی می کند واصرار بطور قطع بر
رد صلاحیت وی دارد تا نامزد ریاست جمهوری نشود و گفته خاتمي برعکس رفسنجانی از آنجا که اطمينان دارد در صورت نامزد شدن
قطعاً رد صلاحيت خواهد شد، کانديدا نميشود. چرا که ايشان در جريان فتنه آمريکايي-
اسرائيلي 88 آشکارا نقش ستون پنجم دشمن را بازي کرده و دست به وطنفروشي زده است و
ميداند که اينگونه خيانتها و جنايات در هر نظام حکومتي چه مجازات سنگيني در پي دارد.
به بيان ديگر آقاي خاتمي در قمار فتنه 88 تمامي سرمايهاي را که نظام اسلامي با
گشادهدستي به وي داده بود، باخته است؟ بهرحال سربازجو شریعتمداری در پایان
به سراغ احمدی نژاد ورحیم مشایی رفته است تا اینان را نیز همچون رفسنجانی
وخاتمی بی نصیب نگذاشته باشد .لذا از روز
نامه خورشید وابسته به سعید مرتضوی فاکت آورده که گفته مشایی اصول گرای اصلاح طلب
است که در صورت عدم تأیید صلاحیت آرای وی توی کاسه ی خاتمی ریخته خواهد "چه بسا در صورت پافشاري
اصولگرايان در تداوم اتهامات عليه حاميان احمدينژاد، اين گروه که ميتوان آنها را
اصولگرايان اصلاحطلب دانست به طور کلي از طيف اصولگرايان دل کنده و در يک پيمان
نانوشته به سيد محمد خاتمي نزديک شوند. اين فرضيه با مروري بر نقطه نظرات اصلاحطلبانه
اسفنديار رحيممشايي قوت گرفته است»!..."
گفته می شود چوب که بر داشته شود گربه دزده فرار می کند . اگر
سربازجو شریعتمداری ادعا می کند که رفسنجانی به خوبي ميداند که پايگاه مردمي
قابل توجهي ندارد و از سالن وزنکشي نامزدهاي رياست جمهوري يازدهم، «سنگين وزن»
بيرون نخواهد آمد. سئوال است مگر رفسنجانی
بیش از سن این سربازجو سابقه ی مبارزه و سیاست وبساز بفروشی و زد وبند
وتجربیات اجرایی ندارد؟ چطور این می داند که رفسنجانی حامی ندارد ولی با فشار و حمایت اطرافیانش می
خواهد وارد صحنه وزن کشی نبرد با سنگین وزن ها شود ؟ خوب چرا نگفته که این سنگین
وزن های حامی یانوچه های خامنه ای کیستند که بیش از رفسنجانی وزن دارند؟ در صورتی
که ضریب تنفر عمومی خامنه ای نسبت به رفسنجانی خیلی بیشتر است . زیرا که زمان
زیادی از کودتای 22 خرداد 88 وشعار فریادهای مرگ بر دیکتاتور که مخاطب خامنه ای
بود نمی گذرد .دلیل ندارد اگر چنانچه با سیاست شدت سرکوب وحشیانه ضد انسانی وسرکوب
تظاهرات های ضد حکومتی مهار وصدای معترضان
خاموش شده باشد مبنی بر رضایت ونه آتش زیر
خاکسترمی باشد که منتظر روزنه برای سرکشیدن شعله های خشم سوزان است بطوریکه از این
آتش وحشت فتنه بزرگتر از فتنه 88 در راه در 24 خرداد یاد می شود.برفرض این که
ادعای سربازجو شریعتمداری درست باشد خوب سئوال است. مگر این بهترین فرجه برای
خامنه ای – مصباح یزدی – پاسداران وحامیان شان نمی باشد که با ورود رفسنجانی به صحنه
ی رقابت وبازنده شدن در وزن کشی وفاش شدن بی اعتباری اش برای همیشه از شر وی رها شوند
؟.چون مشخص است پس از شکست دیگر جایی برایش در رأس کرسی تشریفاتی مجمع مصلحت نظام
وجود نخواهد داشت. ولی آنچه سربازجو شریعتمداری بطور عمدی همچون خامنه ای وانمود
می کند رفسنجانی طرد شده است . اما واقعیت این است که اشراف دارند رفسنجانی مصلحت
گرا بدون حساب وکتاب بی گدار به آب نمی زند .چون می داند که نه خامنه ای که رژیم
ضد بشری چقدر تضعیف و ضربه پذیر شده است .چون تهاجمات ونافرمانی ها ئسرپیچی هایی که احمدی نژاد رتکب شده است و
دسترسی به اسناد ومدارک فسادی که از خامنه ای واطرافیان و حامیان وی و سپاه پاسدار
ان دارد و افشاگری هایی که تا کنون کرده است و چندضربه کاری به ارگان فاشیستی
پاسداران وارد کرده است که همکاره نظام است وخامنه ای را بلندگوی تبلیغاتی واهرم فشار
وتهدید خود علیه منتقدان ومخالفانش کرده است. این ارگان فاشیستی در جایگاه قبلی اش نیست .چون احمدی نژاد هم دست
شان را رو کرد که سالیانه دارای در آمد 2 میلیارد دلار از ورود وتوزیع قاچاق
موادمخدر دارند که همراه با مشروبات الکی وکالاهای قاچاق از طریق اسکله های غیر
مجاز بنادر جنوب ومرز زمینی باا فغانستان وارد می شود . همینطور احمدی نژاد نقش
مهندسی یا تدارک طرح حماسه تقلبات با زائده اش بسیج را در نمایش خیمه شب بازی 24
خرداد فاش نمود . همینطور تأکید نمود که مداخله گری پاسداران در انتخابات داخلی
نظام پزشکی غیر قانونی است . هم اینکه
بودجه طرح جنگ افروزانه کاروان راهیان نور یا گور راقطع
کرد که دانش آموزان دختر وپسر دبیرستان ها را به زور اعزام به بازدید مناطق جنگی
جنوب کشور می کردند که خیلی های شان در اثر تصادف جاده ها جان می باختند. بعلاوه
بودجه همایش ونمایش ورزمایش نظامی را کاهش
داده که همراه با آزمایش موشکی است . البته نه مدتی است که واگذاری شرکت ها
ومؤسسات دولتی به پاسداران وبسیج خودداری کرده است که به اینان گفت از زمین هایی که مصادره کردید بفروشید و
استفاده کنید .مهمتر اینکه با رو کردن نوار ویدئویی فساد فاضل لاری جانی در بازار مکاره که
اشاره به ب- ز یا بابک زنجانی نمود موجب فاش شدن سیاست پول شویی چندین میلیارد
دلاری ویورویی سپاه پاسداران از طریق وزیر سپاه رستم قاسمی در برون رز شد که ضربه
بس کاری بوده است . بنابراین رفسنجانی با داشتن چنین اطلاعات وبیشتر آن تصمیم
گرفته است وارد صحنه رقابت شود .چون برایش جنبه حیثیتی دارد .زیرا در 8 ساله گذشته
بمرور خیلی تحقیر شده است و مناصب وی گرفته شده وفرزندانش را برکنار وزندان کرده
اند وموقعیت کنونی تشریفاتی رئیس مجمع
مصلحت نظام موقتی است و آن را از دست خواهدداد
وخود وخانواده اش از صحنه حذف می شوند. بهمین دلیل است که سربازجو شریعتمداری
نماینده ویژه رهبر در دروغ واوین نامه کیهان باموافقت خامنه ای وارد گود وزن کشی
شده است تا با دوپینگ نمودن رفسنجانی را ضربه فنی کند . برای همین همه تجربیات 34
ساله بولتن نویسی سپاه و بازجویی اوین و پرونده سازی کیفرخواست نویسی زیر چترروزنامه
نگاری را علیه رفسنجانی بکار گرفته است تا برای مانع شدن از حضور نامنویسی ریاست جمهوری وی تخریب وبی اعتبارش کند تا باحضور وی
نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهور
ی 24 خردادهمچون سوم تیر84 دومرحله ای نشود و شرایط به نفع رفسنجانی قلم زده نشود.
برای همین برای خامنه ای تعیین تکلیف کرده
که به پیشنهاد رفسنجانی چنین بگوید نه ميگويم بياييد، نه ميگويم نياييد و نه
تکليف ميکنم و افزوده چند هفته قبل طي
سخناني با صراحت اعلام کردند حتي نزديکترين افراد به ايشان نيز نميدانند که رهبري
به کدام نامزد رأي ميدهد؟!تازه پس از گذر از رفسنجانی سراغ خاتمی رفته است
وبرخلاف اعتراف خامنه ای که تازگی گفته است همه رؤسای جمهوررا تأیید واز اینان
حمایت کرده است ودر نظر سنجی جدید سایت الف احمد توکلی وی در صدر نامزدان احتمالی
ریاست جمهوری است .ولی سربازجو شریعتمداری
تأکید بر اتهامات سنیگین جاسوسی وخیانت و وطن فروشی خاتمی می کند واصرار بطور قطع بر
رد صلاحیت وی دارد تا نامزد ریاست جمهوری نشود و گفته خاتمي برعکس رفسنجانی از آنجا که اطمينان دارد در صورت نامزد شدن
قطعاً رد صلاحيت خواهد شد، کانديدا نميشود. چرا که ايشان در جريان فتنه آمريکايي-
اسرائيلي 88 آشکارا نقش ستون پنجم دشمن را بازي کرده و دست به وطنفروشي زده است و
ميداند که اينگونه خيانتها و جنايات در هر نظام حکومتي چه مجازات سنگيني در پي دارد.
به بيان ديگر آقاي خاتمي در قمار فتنه 88 تمامي سرمايهاي را که نظام اسلامي با
گشادهدستي به وي داده بود، باخته است؟ بهرحال سربازجو شریعتمداری در پایان
به سراغ احمدی نژاد ورحیم مشایی رفته است تا اینان را نیز همچون رفسنجانی
وخاتمی بی نصیب نگذاشته باشد .لذا از روز
نامه خورشید وابسته به سعید مرتضوی فاکت آورده که گفته مشایی اصول گرای اصلاح طلب
است که در صورت عدم تأیید صلاحیت آرای وی توی کاسه ی خاتمی ریخته خواهد "چه بسا در صورت پافشاري اصولگرايان در تداوم اتهامات
عليه حاميان احمدينژاد، اين گروه که ميتوان آنها را اصولگرايان اصلاحطلب دانست
به طور کلي از طيف اصولگرايان دل کنده و در يک پيمان نانوشته به سيد محمد خاتمي
نزديک شوند. اين فرضيه با مروري بر نقطه نظرات اصلاحطلبانه اسفنديار رحيممشايي
قوت گرفته است»!... بعدازظهر يکشنبه همين هفته آقاي بهمن شريفزاده- ملبس به لباس
روحانيت- که به نمايندگي از دولت در يک مناظره با حضور نمايندگان اصلاحطلبان،
قاليباف و پورمحمدي در دانشگاه تهران شرکت کرده بود، خطاب به نماينده جبهه اصلاحات
گفت؛ «من از اصلاحطلبان تعجب ميکنم که به شيوه و عملکرد احمدينژاد دقت نکردهاند»
و توضيح داد که «احمدينژاد براي آنچه که شما مطالبه ميکرديد و ميخواهيد جهاد
کرده است و مقابل تفکر غلط اصولگرايي(!) ايستاده است. مشايي هم به اين خاطر تکفير
ميشود اما، باز هم شما به دنبال هاشمي هستيد»!"در
پایان نتیجه گیری کرده است که 3 جریان خارج در مقايسه بااقيانوس خروشان ملت در حد
و اندازهاي نيستند که آرزوهاي تاکنون بر باد رفته دشمنان بيروني اسلام و انقلاب
را برآورده کنند و به قول خامنه ای دشمن شده اند چون وی در ديدار دستاندرکاران
انتخابات با ايشان؛ دشمن راه به جايي نميبرد:
"شايد اين پيشبيني درست از آب در نيايد و شايد هم براي اين
که درست از آب در نيايد، شخصيتهاي مورد اشاره در آن، تغيير وضعيت بدهند. ولي در
هر دو صورت، مباني و دلايلي که اين پيشبيني را پيش کشيده و داشتههايي که به اين
برداشت انجاميده از ضريب صحت بالايي برخوردار است... اين پيشبيني را در سه محور
دنبال ميکنيم. بخوانيد؛1- آقاي هاشمي رفسنجاني به اين علت که اطمينان دارد در
صورت نامزدي براي رياست جمهوري يازدهم، صلاحيتش تأييد خواهد شد، نامزد نميشود!
چرا؟! براي آن که بعد از ثبتنام به عنوان کانديداي رياست جمهوري يازدهم، نوبت به
انتخابات ميرسد و آقاي هاشمي نيز مانند ساير نامزدها بايد نامزدي خود را در ميدان
انتخاب مردم قرار بدهد و اين همان ميداني است که جناب آقاي رفسنجاني از ورود به آن
بيم دارد، زيرا برخلاف آنچه گروههاي مأموريت يافته در ملاقاتهاي پيدرپي با
ايشان ادعا ميکنند. آقاي
هاشمي به خوبي ميداند که پايگاه مردمي قابل توجهي ندارد و از سالن وزنکشي
نامزدهاي رياست جمهوري يازدهم، «سنگين وزن» بيرون نخواهد آمد. در اين حالت، از يکسو پوچ بودن ادعاهاي لافگونه
اصلاحطلبان و گزافهسراييهاي اصحاب فتنه درباره پايگاه مردمي گسترده! آقاي هاشمي
برملا خواهد شد که ضربه سنگين ديگري براي آنهاست و از سوي ديگر- با عرض پوزش- فرصت
«بازي با مشت بسته»! را از جناب رفسنجاني سلب خواهد کرد. آقاي هاشمي عليرغم آن که
وانمود ميکند براي درخواستهاي مکرر گروهها- مأموريت يافته- ارزش و احترام قائل
است، آنها را فسقليتر از آن ميداند که با طناب پوسيده چند وبلاگنويس و يا آدمهاي
تازه به دوران رسيده وارد چاه شود.توضيح آن که براساس شواهد و نشانههاي موجود، آيتالله هاشمي ترجيح ميدهد
ادعاي برخورداري از پايگاه مردمي گسترده را در هالهاي از ابهام براي خود حفظ کند
و اين ادعا را براي ارزيابي صحت و سقم آن در هيچ ميداني به آزمون نگذارد، چرا که
«ادعا» مادام که ميزان صحت و سقم آن برملا نشده باشد، ميتواند در عرصه سياست، نقش
«شمشير داموکلس» را بازي کند و از آن براي تهديد و «امتيازگيري» استفاده شود. شرط
و شروطي که اين روزها آيتالله هاشمي مطرح ميکند قبل از آن که براي نامزد شدن
باشد، توجيهي توضيحنما ! براي نامزد نشدن است! به عنوان مثال اخيراً اعلام کردهاند در صورتي
کانديداي رياست جمهوري يازدهم خواهند شد که رهبر معظم انقلاب با نامزدي ايشان
موافقت فرمايند! اين در حالي است که آقاي رفسنجاني سالهاست که از نزديک با نظرات
و ديدگاههاي حضرت آقا آشنا هستند و بارها- از جمله در ديدار اخير و جداگانه برخي
از نامزدها با ايشان- فرمودهاند « نه ميگويم بياييد، نه ميگويم نياييد و نه
تکليف ميکنم» و يا چند هفته قبل طي سخناني با صراحت اعلام کردند حتي نزديکترين
افراد به ايشان نيز نميدانند که رهبري به کدام نامزد رأي ميدهد.2- آقاي خاتمي-برعکس آقاي هاشمي- از آنجا که اطمينان
دارد در صورت نامزد شدن قطعاً رد صلاحيت خواهد شد، کانديدا نميشود. چرا که ايشان
در جريان فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 آشکارا نقش ستون پنجم دشمن را بازي کرده و
دست به وطنفروشي زده است و ميداند که اينگونه خيانتها و جنايات در هر نظام
حکومتي چه مجازات سنگيني در پي دارد. به بيان ديگر آقاي خاتمي در قمار فتنه 88
تمامي سرمايهاي را که نظام اسلامي با گشادهدستي به وي داده بود، باخته است. خاتمي دو دوره رياست جمهوري با راي بالا را که
ميتوانست سابقهاي قابل احترام در کارنامه سياسي او باشد، به پاي جرج سوروس
صهيونيست و سرويسهاي اطلاعاتي مثلث آمريکا و اسرائيل و انگليس ريخته و باخته است.
همه تلاش و آرزوي خاتمي آن است از فرصتي که نظام اسلامي با سخاوتمندي و بنا به
مصالحي به وي داده و مجازات او را به تاخير انداخته است، براي بازگشت به نظام
استفاده کند. او در حالي که شرکت در انتخابات مجلس نهم را به صراحت- به اصطلاح-
تحريم کرده بود، با برنامهريزي قبلي در روستاي وادان دماوند به پاي صندوق راي
رفت و با انتشار خبر راي دادن خود تلاش کرد به زبان حال- و نه قال- اعلام کند که
از ادعاي ديکته شده تقلب در انتخابات پشيمان است و راهي- هرچند کورهراه- براي
بازگشت به نظام را جستجو ميکند! به اظهارات و مواضع خاتمي و ساير سران و اصحاب
فتنه 88 توجه کنيد. به شدت از يادآوري جنايت بزرگي که در آن فتنه آمريکايي-
اسرائيلي مرتکب شدهاند وحشت دارند.خاتمي حاضر نيست با نامزد شدن در انتخابات پيش روي و
دريافت مهر رد صلاحيت از يک نهاد قانوني جمهوري اسلامي ايران، براي هميشه آرزوي
بازگشت به نظام را بر باد رفته بداند. براي خاتمي با سابقهاي که از وطنفروشي و
ايفاي نقش ستون پنجم دشمن در کارنامه سياسي وي ثبت و ضبط شده است، رد صلاحيت از
سوي نظام به منزله دريافت «مهر باطل شد»! است. توضيح آن که نامزدهاي ديگر به دلايلي نظير
عدم احراز شرط «رجلسياسي» و ساير شروط مندرج در قانون اساسي رد صلاحيت ميشوند و
اين رد صلاحيت نه فقط به مفهوم و معناي عدم پذيرش آنها در نظام نيست، بلکه برخي از
آنها ميتوانند در پستهاي حساسي نظير وزارت، نمايندگي مجلس و... نيز خدمت کنند
اما، رد صلاحيت خاتمي با توجه به سابقه خيانت وي غير از «مهر باطلشد» و پرتاب به
بيرون حلقه نظام، معنا و مفهوم ديگري ندارد و اين دقيقا همان کابوسي است که آقاي
خاتمي با آن دست به گريبان است و او را به شدت از نامزدي پرهيز ميدهد. اين نکته نيز گفتني است که بازي آمدن و نيامدن
خاتمي و ساير اصحاب فتنه فقط در حد و اندازه شگرد «حرکت از پله دوم» قابل ارزيابي
است، آنها با ورود به اين بازي در پي آنند که گذشته خيانتآلود خود را در اذهان
مردم به فراموشي بسپارند و اين توهم را پديد آورند که گويي مسئله اصلي، حضور يا
عدم حضور آنها در انتخابات است و انگار نه انگار که اين ماجرا پله اولي نيز دارد و
آن خيانت فراموشنشدني آنان است.3- نامزد يا نامزدهاي مورد نظر دولت- حلقه انحرافي- برخلاف ادعاهاي
دهنپرکن و مبالغ نجومي و کلاني که از کيسه بيتالمال براي مطرح کردن خود هزينه ميکنند،
ترديدي ندارند که به آخر خط رسيدهاند و چند ماه ديگر بايد از قطاري که بيبليت
سوار آن شدهاند پياده شوند. افراد اين حلقه را ميتوان بيهويتترين گروه سياسي
تلقي کرد، زيرا هيچکدام آنها در قد و قوارهاي نيستند که بدون دستاندازي به بيتالمال
و بهرهگيري از کانون قدرتي که به آن چسبيدهاند، فرصت ادامه حيات سياسي داشته
باشند و غير از آقاي احمدينژاد- که نميدانيم يا دقيقا نميدانيم چرا- بعيد است
هيچ رئيس جمهور و يا صاحبمنصب ديگري حاضر باشد مانند آقاي احمدينژاد سرنوشت
سياسي و حيات اجتماعي خود را در پيوند با اينگونه افراد، دود کرده و به هوا
بفرستد! به همين علت است که اين روزها شاهد تلاش حلقه انحرافي براي پيوستن آشکار
به جريان فتنه هستيم. پيوندي که از مدتها قبل قابل درک بود ولي امروزه به دليل
شرايط ناشي از پايان عمر حلقه يادشده، از پرده بيرون افتاده است.روز شنبه 14
ارديبهشتماه جاري، روزنامه دولتي خورشيد که تحت مديريت حلقه انحرافي اداره ميشود
در يادداشتي به قلم مدير مسئول اين روزنامه نوشت؛«چه بسا در صورت پافشاري اصولگرايان در تداوم
اتهامات عليه حاميان احمدينژاد، اين گروه که ميتوان آنها را اصولگرايان اصلاحطلب
دانست به طور کلي از طيف اصولگرايان دل کنده و در يک پيمان نانوشته به سيد محمد
خاتمي نزديک شوند. اين فرضيه با مروري بر نقطه نظرات اصلاحطلبانه اسفنديار رحيممشايي
قوت گرفته است»!...
و بعدازظهر يکشنبه همين
هفته آقاي بهمن شريفزاده- ملبس به لباس روحانيت- که به نمايندگي از دولت در يک
مناظره با حضور نمايندگان اصلاحطلبان، قاليباف و پورمحمدي در دانشگاه تهران شرکت
کرده بود، خطاب به نماينده جبهه اصلاحات گفت؛ «من از اصلاحطلبان تعجب ميکنم که
به شيوه و عملکرد احمدينژاد دقت نکردهاند» و توضيح داد که «احمدينژاد براي آنچه
که شما مطالبه ميکرديد و ميخواهيد جهاد کرده است و مقابل تفکر غلط اصولگرايي(!)
ايستاده است. مشايي هم به اين خاطر تکفير ميشود اما، باز هم شما به دنبال هاشمي
هستيد»!ملاحظه ميفرماييد که
دولت- حلقه انحرافي- بعد از آنهمه ادعا، امروزه به وضوح احساس ميکند که به پايان
عمر سياسي خود رسيده است و با اصرار بر «غلط بودن تفکر اصولگرايي» به دريوزگي نزد
اصحاب فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 رفته است. عبرتانگيز نيست؟!4- با توجه به سه
نکته ياد شده درباره موقعيت و جايگاه سه جريان مورد اشاره، به آساني ميتوان ديد
که هيچيک از آنها در مقايسه با- به قول حضرتامام(ره)- اقيانوس خروشان ملت در حد
و اندازهاي نيستند که آرزوهاي تاکنون بر باد رفته دشمنان بيروني اسلام و انقلاب
را برآورده کنند و به قول حضرت آقا در بيانات اخيرشان در ديدار دستاندرکاران
انتخابات با ايشان؛ دشمن راه به جايي نميبرد و انتخابات پيش روي پرشورتر از هميشه
برگزار خواهد شد.نگاهي به تبليغات پرحجم دشمنان بيروني و دنبالههاي داخلي آنها در
آستانه انتخابات مجلس نهم، 22 بهمن پارسال و... بيندازيد. حالا نتيجه را با آنچه
آنان در شيپورهاي فريب دميده و بر طبلهاي توخالي ميکوبيدند مقايسه کنيد. تفاوت
از زمين تا آسمان است. نيست؟"
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 18 اردیبهشت
ماه سال 1392
طبلهاي توخالي ! (يادداشت روز)