موش کوه زایید


موش کوه زایید . 18 اردیبهشت-92
گذشته از تیتر درشت موش کوه زایید  "در جلسه غيرعلني اتفاق افتاددولت و مجلس متعهد شدند مهار تورم و گراني" صحفه اول دروغ واوین نامه که 40 روز قبل از نمایش خیمه شب باز از طریق دولت وبازار مکاره  در جلسه غیرعلنی متعهد شدند تورم  را مهار کنند که ادعای تبلیغاتی  وارونه گویی بیش نیست . زیرا که از امروز به بعد رشد قیمت کالاها راچک کنید که چگونه روز به روز رو به افزایش می رود؟ از سوی  دیگر تیتر خبر مهمتر  به صورت ریز این چنین بازتاب داده شده است"چرا هاشمي و خاتمي سوژه محافل ضدانقلاب شده‌اند؟ (خبر ويژه) " در ادامه با سیاست توبره وآخور خوری کردن چون هم در یادداشت روز وهم در خبر ویژه علیه رفسنجانی پرونده سازی کرده است و برای تبلیغ پیش مقدماتی عنوان را در صحفه اول دروغ و اوین نامه س ودش به نمایش گذاشته است گفته «هم آقاي هاشمي و هم آقاي خاتمي خوب مي‌دانند که بدون گرفتن موافقت حاکميت وارد بازي‌اي خواهند شد که بازي پرخطري خواهد بود. معلوم هم نيست که در آن فضاي قطبي شده در مجموع اصلاح‌طلبان سود ببرند. وضعيت اصلاح‌طلبان از لحاظ حضور در سايت قدرت الان نسبت به سال 88 وضعيت متزلزل‌تري است. وضعيت اصلاح‌طلبان حتي در نهادهاي اجتماعي هم وضعيت متزلزل‌تري است.» در شرایطی سربازجو شریعتمداری این ادعا را کرده است که روز گذشته  سایت الف احمد توکلی بر اساس نظر سنجی انجام شده خاتمی با 17% جلوتر از سایر نامزدان مطرح می باشد .جالب است که سربازجو شریعتمداری  اين مطلب را  به نقل از عليرضا نامور حقيقي از مخالفان مقيم کانادا  نقل کرده است که تحلیل هایش با رادیو فردا یا بی بی سی بیشتر به تحلیل های سربازجو شریعتمداری نزدیک است تا مدعیان اصلاح طلب و برای سفید سازی پسوند مخالف بهوی داده شده است  . بهرحال از وی نقل شده که در مصاحبه با راديو فردا درباره آشفتگي جبهه اصلاح‌طلبان عنوان کرد. اصلاح‌طلبان بايد در اين مورد دورانديشي مي‌کردند. بايد از تير و خرداد شروع مي‌کردند به برگزيدن جريان دوم به عنوان کانديدايي که (به جاي آقاي هاشمي و آقاي خاتمي) به عنوان نفر دوم اصلاح‌طلب مي‌خواهد بيايد. اين ضعف به آقاي خاتمي هم برمي‌گردد. يعني اگر آقاي خاتمي در دوران رياست‌جمهوري خودش يک معاون اول قدرتمند برگزيده بود، او مي‌توانست براي انتخابات رياست‌جمهوري کانديداي مناسبي باشد. از سوي ديگر، مهمترين نقشي که هاشمي مي‌تواند داشته باشد اين است که تعادل قوا بدهد، باز‌سازي کند؛ بدون اينکه خودش مستقيما درگير شود و بخواهد بازي با ريسک بالا بکند. آقاي هاشمي در بازي با ريسک بالا ممکن است آسيب ببيند و اين آسيب به جريان‌هاي بوروکرات هوادار خودش هم صدمه خواهد زد. در ادامه  به سراغ  تقی رحمانی رفته  ودر مورد گفته ل تقي رحماني عضو گروهک‌ ملي مذهبي و مقيم پاريس مي‌گويد: الان لااقل آقاي خاتمي و آقاي هاشمي بايد کانديدا شوند تا اگر صلاحيت شان را رد کردند اصلاح‌طلبان بتوانند بگويند که کانديداي اصلي، يا بازيکن اصلي ما، روي نيمکت نشست. با کارت قرمزي که ناحق داور به اين بازيکن داد. اگر اينها وارد نشوند سه تا اصلاح‌طلب ضعيف مي‌مانند.سربازجو شریعتمداری با شیوه خاص بازجویی اش به نقل  از رحمانی گفته  با تاکيد بر سرمايه‌گذاري روي وجه سلبي هل دادن هاشمي و خاتمي به وسط ميدان مي‌گويد: از نظر من نه آقاي خاتمي نه آقاي رفسنجاني و هيچ دولتمرد ديگري نمي‌تواند در کوتاه‌مدت دموکراسي بياورد. حتي اصلاح‌طلبان هم نمي‌توانند چنين کاري کنند. لازم است در درون حاکميت ايران فضايي باز شود که بتوان نفس کشيد تا جامعه مدني ايران خفه نشود. به نظر من چاره‌اي جز ورود خاتمي و هاشمي نيست. اگر رد صلاحيت شدند آن بحث ديگري است. بالاخره سربازجو شریعتمداری  گذشته از خصلت سیاست توبره و آخور خوری کردن از ترفند یک تیر وچند هدف زدن نیز استفاده کرده است . زیرا که سراغ  وب سايت ضدانقلاب «راديو کوچه» رفته و از  تحليلش  با عنوان «هاشمي روزنه اميد»  نقل کرده  هاشمي به درستي در ميان اپوزيسيون جمهوري اسلامي به عنوان يکي از بانيان اين نظام شناخته مي‌شود... اپوزيسيون در شرايطي که توان و آلترناتيو ديگري براي تغيير نظام ندارد، بد نمي‌بيند تا حداقل در برابر حضور هاشمي سنگ‌اندازي نکند و نظاره‌گر جنگي باشد که بدون شک در آن پيروزي هر کدام از طرفين دعوا به تضعيف جمهوري اسلامي خواهد انجاميد(!)