گزیده ها قسمت دوم 29 آبان -95
خبر ويژه
تلخي واقعيت بهتر از شيريني دروغ... البته فتنه فرق مي كند!
تلخي واقعيت بهتر از شيريني دروغ... البته فتنه فرق مي كند!
هاشمي رفسنجاني مي گويد تلخي واقعيت و حقيقت، بهتر از شيريني دروغ است.
او در پيامي به همايش «روابط عمومي» نوشت: اگر علم و آگاهي را، خورشيدي براي زدودن تاريکي هاي جهل و بي خبري از دل هاي مردم و جامعه بدانيم که چنين است، نهادها، امکانات و افرادي که در اين مسير کار مي کنند، قابل ستايش و تقديرند و بايد به آنان در جهت افزايش آگاهي و موفقيت بيشتر کمک کرد.
وي مي افزايد: بايد رسانه ها را در کنار تعاليم اخلاقي، با روش هاي نوين آشنا کرد تا در زدودن ابرهاي جهل و بي خبري موفق تر باشند. چرا که تلخي هاي حقيقت، به مراتب بهتر از شيريني هاي کذايي، خبرهاي دروغ، تملق هاي بي اساس، پنهان کاري ها، سانسور و تحريف واقعيت هاست.
يادآور مي شود افراطيون مدعي اصلاح طلبي- ائتلاف حزب کارگزاران و حزب مشارکت و مجمع روحانيون و... - در انتخابات رياست جمهوري سال 1388 با وجود ناکامي سنگين، مدعي تقلب در انتخابات شدند و با فريب برخي خواص و شماري از مردم، اقدام به فتنه گري و آشوب کردند؛ پروژه اي که در هماهنگي کامل با نقشه سرويس هاي جاسوسي سيا و موساد و MI6 بود. جالب اينکه هنوز راي گيري تمام نشده، ميرحسين موسوي نامزد متوهم - و احاطه شده با برخي عناصر مرتبط با بيگانگان- مدعي پيروزي در انتخابات شد و به مجله تايم اعلام کرد اگر او پيروز نشده باشد، تقلب شده است. پس از وي، کروبي نيز که با 300 هزار راي، از آراي باطله هم جا مانده بود، فرصت را غنيمت شمرد و او هم مدعي تقلب شد. در واقع اساس فتنه 88، عمليات رواني پيچيده با محوريت القاي شيريني کاذب پيروزي به برخي نامزدها و حاميان آنها بود و در اين ميان، خيانت بزرگ را کساني مرتکب شدند که سالها رئيس جمهور و رئيس مجلس و رئيس ستاد انتخابات و وزير و وکيل بودند و به قول تاج زاده در آن ويدئوي معروف «11 ميليون تقلب امکان عملي شدن ندارد». همين موضوع را خاتمي به نحوي ديگر در جلسات محفلي و خصوصي بازگو کرد. در چنين وضعيتي متاسفانه آقاي هاشمي به اعتبار آلودگي برخي فرزندانش، تا روز آخر هم که فتنه گران عليه اصل نظام جمهوري اسلامي و ولايت فقيه و امام خميني(ره) و امام حسين عليه السلام هتاکي کردند و معلوم شد «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»، پاي فتنه گران ماند و شيريني دروغين پيروزي را بر خبر تلخ ناکامي ترجيح داد.
او در پيامي به همايش «روابط عمومي» نوشت: اگر علم و آگاهي را، خورشيدي براي زدودن تاريکي هاي جهل و بي خبري از دل هاي مردم و جامعه بدانيم که چنين است، نهادها، امکانات و افرادي که در اين مسير کار مي کنند، قابل ستايش و تقديرند و بايد به آنان در جهت افزايش آگاهي و موفقيت بيشتر کمک کرد.
وي مي افزايد: بايد رسانه ها را در کنار تعاليم اخلاقي، با روش هاي نوين آشنا کرد تا در زدودن ابرهاي جهل و بي خبري موفق تر باشند. چرا که تلخي هاي حقيقت، به مراتب بهتر از شيريني هاي کذايي، خبرهاي دروغ، تملق هاي بي اساس، پنهان کاري ها، سانسور و تحريف واقعيت هاست.
يادآور مي شود افراطيون مدعي اصلاح طلبي- ائتلاف حزب کارگزاران و حزب مشارکت و مجمع روحانيون و... - در انتخابات رياست جمهوري سال 1388 با وجود ناکامي سنگين، مدعي تقلب در انتخابات شدند و با فريب برخي خواص و شماري از مردم، اقدام به فتنه گري و آشوب کردند؛ پروژه اي که در هماهنگي کامل با نقشه سرويس هاي جاسوسي سيا و موساد و MI6 بود. جالب اينکه هنوز راي گيري تمام نشده، ميرحسين موسوي نامزد متوهم - و احاطه شده با برخي عناصر مرتبط با بيگانگان- مدعي پيروزي در انتخابات شد و به مجله تايم اعلام کرد اگر او پيروز نشده باشد، تقلب شده است. پس از وي، کروبي نيز که با 300 هزار راي، از آراي باطله هم جا مانده بود، فرصت را غنيمت شمرد و او هم مدعي تقلب شد. در واقع اساس فتنه 88، عمليات رواني پيچيده با محوريت القاي شيريني کاذب پيروزي به برخي نامزدها و حاميان آنها بود و در اين ميان، خيانت بزرگ را کساني مرتکب شدند که سالها رئيس جمهور و رئيس مجلس و رئيس ستاد انتخابات و وزير و وکيل بودند و به قول تاج زاده در آن ويدئوي معروف «11 ميليون تقلب امکان عملي شدن ندارد». همين موضوع را خاتمي به نحوي ديگر در جلسات محفلي و خصوصي بازگو کرد. در چنين وضعيتي متاسفانه آقاي هاشمي به اعتبار آلودگي برخي فرزندانش، تا روز آخر هم که فتنه گران عليه اصل نظام جمهوري اسلامي و ولايت فقيه و امام خميني(ره) و امام حسين عليه السلام هتاکي کردند و معلوم شد «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»، پاي فتنه گران ماند و شيريني دروغين پيروزي را بر خبر تلخ ناکامي ترجيح داد.
خبر ويژه
مردم آمريكا فقيرتر شده اند /شكاف طبقاتي در دوره اوباما شدت گرفت
مردم آمريكا فقيرتر شده اند /شكاف طبقاتي در دوره اوباما شدت گرفت
سطح درآمد طبقه متوسط در آمريکا در دوره 8 ساله اوباما کاهش يافت و هم اکنون پايين تر از 15 سال پيش است.وبسايت راديو فرانسه در گزارشي ضمن بررسي کارنامه اقتصادي دولت 8 ساله اوباما نوشت: رشد اقتصادي آمريکا روندي نزولي دارد. صندوق بين المللي پول رشد اقتصادي آمريکا در سال 2016 ميلادي را 1/8 درصد برآورد مي کند، اين در حالي است که رشد اقتصادي آمريکا در سال گذشته 2/6 درصد بوده است. در همين حال، ادامه تسهيلات گسترده پولي بانک مرکزي آمريکا براي اجتناب از رکود و در همان حال، تحرک فعاليت هاي اقتصادي، تاکنون نتوانسته منجر به افزايش پايدار مصرف و سرمايه گذاري در اقتصاد آمريکا شود.
به رغم بهبود نسبي در وضعيت قدرت خريد طبقه متوسط مردم آمريکا از سال هاي 2014 و 2015، سطح درآمد اين طبقه هنوز پايين تر از سطح درآمدش در 15 سال پيش است.
بيل کلينتون رئيس جمهوري اسبق آمريکا مشکل اصلي اقتصاد آمريکا را در عدم توسعه قدرت خريد مردم طبقه متوسط آمريکا مي داند. او مي گويد: «درآمد بيش از نيمي از مردم آمريکا با در نظر گرفتن نرخ تورم، از درآمد آنان در آخرين روزهاي رياست جمهوري او در 15 سال پيش کمتر است.»
دستمزد و درآمد بخش عظيمي از مردم آمريکا از سال 2007 تا پايان سال 2013 نه تنها افزايش نيافت، بلکه با افزايش هزينه هاي درماني که اغلب از سوي کارفرمايان تقبل مي شود، کاهش يافت.
طبقات مردمي و طبقه متوسط پايين آمريکا از نظر درآمدي وضعيتي به مراتب بدتر و خراب تر از طبقه متوسط آمريکا داشته است. اين بخش از مردم آمريکا نه تنها کاهش چشمگير درآمدها را تحمل کرده، بلکه بيکاري و در نتيجه فقر را با تمام وجود خود تجربه کرده است. از بين رفتن مشاغل در بخش هاي صنعت، معدن و کشاورزي، بسياري از آنان را وادار به قبول مشاغل نيمه وقت و فصلي با دستمزدهاي بسيار پايين در شبکه هاي توزيع و فروشگاه بزرگ کرده است.
در حالي که از سال گذشته بخش هاي بهداشت و تندرستي، بانک، بيمه و خدمات مالي و برخي از رشته هاي تخصصي پويايي گذشته خود را بازيافته اند، ديگر بخش هاي اقتصادي با رکود عميقي مواجه بوده اند.
راديو فرانسه مي افزايد: بدون ترديد، اقتصاد آمريکا در سال هاي اخير رشد داشته است. اما تناقض اصلي در اقتصاد آمريکا، همانند بسياري از اقتصادهاي غربي اين بوده است که ثروت توليد شده به نحو متعادلي بين گروه ها و طبقات مختلف اجتماعي توزيع نشده است. در حالي که طي اين سال ها طبقات مرفه آمريکا بيشترين سهم را از ثروت توليد شده در جامعه نصيب خود کرده اند، افراد طبقه متوسط و مردمي اين کشور شاهد از دست دادن قدرت خريد خود و از دست دادن مشاغل خود بوده اند. گرايش قطبي شدن بيشتر جامعه آمريکا در سال هاي آخر رياست جمهوري باراک اوباما مشهود بوده است. اين روند موجب مايوس و نااميد شدن بخش عظيمي از مردم طبقه متوسط آمريکا شده است. اين نارضايتي همچنين به ايجاد جنبش هاي پوپوليستي و بسيار نيرومند در آمريکا دامن زده است.
کمتر از 1 درصد مردم آمريکا در حدود 80 درصد درآمدها را در اختيار دارند و در شرايط کنوني ثروتمندان، ثروتمندتر مي شوند و اکثريت جامعه فقيرتر از گذشته مي شوند و اين موضع مشکل بزرگي است که آمريکا در حال حاضر با آن روبروست.
به رغم بهبود نسبي در وضعيت قدرت خريد طبقه متوسط مردم آمريکا از سال هاي 2014 و 2015، سطح درآمد اين طبقه هنوز پايين تر از سطح درآمدش در 15 سال پيش است.
بيل کلينتون رئيس جمهوري اسبق آمريکا مشکل اصلي اقتصاد آمريکا را در عدم توسعه قدرت خريد مردم طبقه متوسط آمريکا مي داند. او مي گويد: «درآمد بيش از نيمي از مردم آمريکا با در نظر گرفتن نرخ تورم، از درآمد آنان در آخرين روزهاي رياست جمهوري او در 15 سال پيش کمتر است.»
دستمزد و درآمد بخش عظيمي از مردم آمريکا از سال 2007 تا پايان سال 2013 نه تنها افزايش نيافت، بلکه با افزايش هزينه هاي درماني که اغلب از سوي کارفرمايان تقبل مي شود، کاهش يافت.
طبقات مردمي و طبقه متوسط پايين آمريکا از نظر درآمدي وضعيتي به مراتب بدتر و خراب تر از طبقه متوسط آمريکا داشته است. اين بخش از مردم آمريکا نه تنها کاهش چشمگير درآمدها را تحمل کرده، بلکه بيکاري و در نتيجه فقر را با تمام وجود خود تجربه کرده است. از بين رفتن مشاغل در بخش هاي صنعت، معدن و کشاورزي، بسياري از آنان را وادار به قبول مشاغل نيمه وقت و فصلي با دستمزدهاي بسيار پايين در شبکه هاي توزيع و فروشگاه بزرگ کرده است.
در حالي که از سال گذشته بخش هاي بهداشت و تندرستي، بانک، بيمه و خدمات مالي و برخي از رشته هاي تخصصي پويايي گذشته خود را بازيافته اند، ديگر بخش هاي اقتصادي با رکود عميقي مواجه بوده اند.
راديو فرانسه مي افزايد: بدون ترديد، اقتصاد آمريکا در سال هاي اخير رشد داشته است. اما تناقض اصلي در اقتصاد آمريکا، همانند بسياري از اقتصادهاي غربي اين بوده است که ثروت توليد شده به نحو متعادلي بين گروه ها و طبقات مختلف اجتماعي توزيع نشده است. در حالي که طي اين سال ها طبقات مرفه آمريکا بيشترين سهم را از ثروت توليد شده در جامعه نصيب خود کرده اند، افراد طبقه متوسط و مردمي اين کشور شاهد از دست دادن قدرت خريد خود و از دست دادن مشاغل خود بوده اند. گرايش قطبي شدن بيشتر جامعه آمريکا در سال هاي آخر رياست جمهوري باراک اوباما مشهود بوده است. اين روند موجب مايوس و نااميد شدن بخش عظيمي از مردم طبقه متوسط آمريکا شده است. اين نارضايتي همچنين به ايجاد جنبش هاي پوپوليستي و بسيار نيرومند در آمريکا دامن زده است.
کمتر از 1 درصد مردم آمريکا در حدود 80 درصد درآمدها را در اختيار دارند و در شرايط کنوني ثروتمندان، ثروتمندتر مي شوند و اکثريت جامعه فقيرتر از گذشته مي شوند و اين موضع مشکل بزرگي است که آمريکا در حال حاضر با آن روبروست.
معاون پارلمانی دولت سابق گرچه می‌گوید رای مردم در سال 92 به روحانی نتیجه تفرقه اصولگرایان بود اما تلویحا این را هم اعتراف می‌کند که شرایط اقتصادی در آن سال به نحوی بود که مردم دنبال یک ناجی بودند.
لطف الله فروزنده معاون پارلمانی احمدی‌نژاد در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین به سئوالاتی در رابطه با انتخابات 96 و سرانجام وحدت اصولگرایان پاسخ داد.
وی گرچه امیدوار است اصولگرایان به وحدت برسند اما این را هم می گوید که نباید عرصه سیاسی را به سه دسته اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدالی تقسیم کرد.
مشروح گپ و گفت کوتاه ما با عضو جمعیت ایثارگران را در ادامه بخوانید؛
***
*فرآیند تحرکات انتخاباتی در چند ماه باقیمانده تا اردیبهشت سال آینده را چگونه ارزیابی می‌کنید، فکر می‌کنید اصولگرایان می‌توانند برای انتخابات سال 96 به وحدت برسند؟
نه تنها اصولگرایان بلکه جریان مومن و انقلابی به وحدت و ائتلاف خواهند رسید. دلیلش این است شرایط امروز شرایطی است که مردم ناراحتند. به هر حال آقای روحانی قول هایی داد که به آنها عمل نکرد، این دیگر اظهر من الشمس است. مردم آن زمان تصورشان این بود که این دولت، با گفتمان اقتصادی می تواند مسائل اقتصادی را حل کند. لذا فضای عمومی و نظرسنجی ها نشان می دهد مردم به دنبال جریانی هستند که این مشکلات را حل کند.به نظر من آن جریان باید یک جریان انقلابی باشد به این معنا که به آرمان های انقلاب توجه کند و خالصانه مشکلات مردم را حل کند.
*ولی در سال 92 هم که مردم به آقای روحانی رأی دادند خیلی می گفتند دلیل این رای نارضایتی از عملکر دوران 8 ساله آقای احمدی نژاد بوده است؟
در آن زمان شرایط اقتصادی به شکلی بود که مردم به دنبال ناجی بودند.اگر در سال 92 وحدت در صولگرایان بود اتفاقی دیگر می‌افتاد. اگر مردم شناختی که الان از آقای روحانی داشتند یک اتفاق دیگری می افتاد به هر حال مردم به اقای روحانی اعتماد کردند و حرف های ایشان را قبول کردند. ایشان گفتند که صد روزه مشکل را حل می کنیم. گفتند که برجام را حل می کنیم و بر اثر آن مسائل اقتصادی هم حل می شود. الان فرق می کند. مردم دولت را می بینند و نسبت به آن قضاوت دارند.
مردم ما گروه گرا نیستند. مردم ما آرمان های انقلاب را دوست دارند و دوست دارند از هر کس که در آرمان های انقلاب حرکت می کند، حمایت کنند. آرمان های انقلاب، یعنی خدمت کردن به مردم، یعنی با فساد مبارزه کند. یعنی جماعتی باشند که کارشان خدمت کردن به مردم باشد. الان من از شما می پرسم آیا کسی جز این موارد را قبول دارید. اگر به غرفه روزنامه شرق هم برویم آنها هم جز این قبول دارند؟ اما بعضی بدل این آرمان‌ها هستند و بعضی هم اصلش هستند. امیدواریم مردم مصداقی که انتخاب می کنند مصداقی باشد که این موارد را عملا رعایت کند.
*به نظر شما اصولگرایان گزینه ای دارند که وحدت حداکثری ایجاد کند؟
ما اول باید بر سر گفتمان با هم به جمع بندی برسیم. معتقدم اگر ما بر سر این گفتمان که گفتمان انقلابی گری است و تغییر وضع موجود به سمت آرمان و ارزش ها است به تفاهم برسیم، دیگر نگران گزینه نیستیم و حتما به گزینه می رسیم.
*فکر نمی کنید این رویکرد اصولگراها که ما کاندیدایی داریم که می تواند رای آور باشد، یک مقدار نگاه غرور مآبانه ای است؟ بیشتر کاندیداهای این جریان که امروز هم مطرح هستند در دوره قبل آمدند و رای نیاوردند.
ما که دنبال جبهه مومن انقلاب هستیم، نه تنها اصولگرایان.
*یعنی همه را می خواهید جمع کنید؟
بله. معتقدیم که این تفکر انقلابی همه نیروهای مومن به انقلاب را جمع می کند و بخشی از آن اصولگراها هستند.
*الان شما این غرور اصولگرایی را قبول ندارید؟
من می گویم اصولگرایی را باید وسعت داد باید جبهه مومن انقلاب را جمع کنیم. اشتباه این است که ما گمان می کنیم تمام عرصه سیاسی به سه دسته اصولگرا و اصلاح طلب و اعتدالی ها تقسیم می شود. بسیاری نیروهای انقلابی و ارزشمندی هستند که دغدغه و نگاه سیاسی دارند و عضو هیچ گروهی نیستند.
*خب این افراد که شما می گویید چقدر رای آور هستند؟
این افراد اثر گذار هستند. این افراد جز نخبگان هستند و حوزه نفوذ و رای دارند. شما فکر می کنید که در زمان انقلاب احزاب بودند؟ بله، احزاب بودند، اما احزاب جزیی از مردم بودند.امروز باید این تفکر را داشت که تمام نیروهای انقلابی را جمع کرد. این یک ضرورت است.
*یک ضرورتش هم به این دلیل نیست که اصلاح طلبان به قدرت برگشته اند؟
اصلاح طلبان سال 92 شعار دادند و امروز یک کارنامه دارند. این کارنامه را باید پاسخگو باشند.
*از جایگاه یک عضو جمعیت ایثارگران آیا آقای نادران و قالیباف می توانند گزینه طیف شما باشند؟
انشاءاله هرچه مناسب است.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز پنج‌شنبه در واکنش به گزارش آژانس مبنی بر تجاوز اندک ذخائر آب سنگین ایران از سقف مجاز گفت که مراتب نگرانی خود را در این باره به ایران منتقل کرده‌ایم و ایران نیز گام‌های مثبتی برای رفع این مشکل انجام داده است.
به گزارش ایسنا، جان کربی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به تجاوز اندک ذخائر آب سنگین ایران از حد مجاز که توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام شد، گفت: ما قطعاً با آژانس موافقیم که ذخائر آب سنگین ایران اندکی از سقف مجاز یعنی مقدار اضافی حدود یک‌دهم متریک تن، از 130 متریک تن مجاز فراتر رفته است و ایران باید فوراً اقدامات لازم جهت رفع این مشکل را در راستای اجرای تعهداتش در برجام اتخاذ کند و ما متوجه شدیم که ایران نیز در حال انجام اقداماتی سریع لازم است.
او ادامه داد: برای ایران این موضوع را شفاف کرده‌ایم که خواستار رفع سریع مشکل پیش آمده هستیم و ایران نیز گام‌های مثبتی در این باره برداشته است.
یوکیو آمانو، مدیرکل آژانس نیز روز پنج‌شنبه ضمن اعلام این که ایران باید ذخایر آب سنگین خود را به کمتر از 130 متریک تن و سقف معین کاهش دهد، تاکید کرد که ایران متعهد شده است تا مقادیر اضافی آب سنگین را از خاک خود خارج کند.
محمد نجفی، نماینده دائم ایران در آژانس نیز در واکنش به این موضوع گفت: که ایران با خریداران آب سنگین خود در ارتباط بود و هنوز اقدامات دیگری نیز باید انجام شود.
نجفی تاکید کرد که سقف 130 متریک تن به طور مشخص و جدی در برجام ذکر نشده است.
کربی در ادامه گفت: یکی از مسائلی که باعث شد بتوانیم از این موضوع آگاه شویم رژیم نظارتی بر برنامه هسته‌ای ایران است که در حال اجراست.
او افزود: زمانی که با وزیر امور خارجه برای جلسه استماع به کنگره رفته بودیم به نمایندگان گفتیم که به دلیل رژیم نظارتی آژانس ما قادر خواهیم بود تا آن را به دقت تحت کنترل داشته باشیم و از مسائل آگاه شویم.
کربی گفت که ما نگرانی خود را در این باره به ایران منتقل کرده‌ایم و ایران نیز هم اکنون مشغول انجام اقدامات موردنیاز است.
