يادداشت روز اوین نامه ی کیهان " سهم عراق در رستاخيز ديني"

اوین نامه ی کیهان 3 شنبه  9 آذرماه سال 1395
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "  سهم عراق در رستاخيز ديني"
اگرهدف پیگیری سیاسی علیه رقیب نیست و جان شهروندان ایرانی واقعاً ارزش دارد که بایدبررسی شود در عراق چه خبر است . همچنین چرا زائران در انفجار حله کشته شدند .یا در برخورد دوقطار درسمنان جان باختند و در این رابطه وزیرراه دولت روحانی باید استعفا دهد یااستیضاح شود سئوال است چرا چنین بررسی وسئوالو انتقادی محور کشته شدگان درسوریه نمی شود که برای چه اعزام و کشته می شوند ومقصر وپاسخگوی کیست؟ چون نه شهروندان با هم فرقی دارندو نه خون یکی نسبت به دیگری غلیظ تر است؟
در چهل روز گذشته، عراق صحنه چهار رخداد مهم بوده که هر کدام به ديگري ارتباط داشته است. شروع عمليات آزادسازي موصل، مراسم بزرگ راهپيمايي 20 ميليوني اربعين، انفجار مهيب حله و تصويب قانون حشدشعبي در مجلس عراق. اين موضوعات در مجموع بيانگر آن است که تحولات عراق به اين کشور هويت معيني که با نگرش و منافع استکبار و عوامل مرتبط با آن همخواني ندارد، داده و اين هويت طلبي جديد به سرعت در حال تحقق است. درباره هر کدام از اين تحولات توجه به نکات زير ضرورت دارد:
    1- عراق به دلايل معنوي و تاريخي، ظرفيت محور شدن در منطقه عربي و سني را دارد و مي تواند با بخش هاي بزرگ ديگر عربي رقابت نمايد. عراق و منطقه نام آشناي آن - بين النهرين- در طول حدود 8000 سال گذشته مبدا تمدن هاي سومر، اکد، بابل و آشور بوده است و از اين جهت در متن جامعه عراق حس مدنيت گرايي فراملي و احياء تمدن وجود دارد. در عين حال عراق بيش از 500 سال - در حد فاصل سال هاي 132 تا 656 قمري - مرکز سياسي جهان اسلام به شمار مي رفته و به عبارت ديگر در حدود نيمي از دوره اسلامي، مرکز سياسي اسلام بوده است. علاوه بر اين وجود مدفن بسياري از پيامبران بزرگ الهي و نيمي از ائمه شيعه موقعيت معنوي ويژه اي به عراق داده است. بايد به اين فهرست اضافه کرد که عراق محل نشو و نماي اکثر مذاهب اسلامي و مکاتب فکري مسلمانان بوده است. بر اين اساس تحولات عراق به طور خاص در کانون توجه بوده و خواهد بود.

    عراق بعد از فروپاشي رژيم صدام حسين در سال 1382، حيات تازه اي پيدا کرد و از اين رو از آغاز دوره جديد در معرض انواعي از تهاجمات و توطئه ها از سوي غرب، رژيم هاي وابسته عرب و جريانات تروريستي قرار گرفت. اما امروز همه چيز بيانگر آن است که عراق توانسته است عليرغم همه توطئه ها هويت جديد خود را تثبيت نمايد. اين هويت بيش از هر چيز با کلمات ديني - انقلابي قابل توضيح مي باشد. صد البته عراق، ايران نيست و مثل هر کشور ديگري از وضعيت و ساختارهاي داخلي و علايق طيف هاي داخلي آن متاثر مي باشد.

    2- عمليات آزادسازي استان نينوا و به خصوص مرکز آن که از 28 مهرماه آغاز شده، آخرين حلقه از سلسله عمليات هايي است که طي حدود دو سال و نيم گذشته در عراق به اجرا گذاشته شده است. مواجهه ارتش، دولت و ملت عراق با پديده داعش در ماه هاي اوليه اي که اين جريان با تکيه بر انواع پشتيباني هاي لجستيکي ، اطلاعاتي و حتي سياسي غرب و دولت هاي عربستان، ترکيه، قطر و امارات بخش وسيعي از عراق را به تصرف درآورد، غيرممکن ارزيابي مي شد و حتما اگر قرار بود اين کار با همه نيروهاي داخلي و خارجي عراق- منهاي ايران و عدم استفاده از ظرفيت و تجربه انقلاب اسلامي - صورت گيرد، واقعا هم ممکن نبود. از اين رو آمريکايي هايي که امروزه از حمله هوايي به داعش در موصل سخن مي گويند در سه ماه اول، اقدامات داعش را عادلانه و با هدف استيفاي حقوق اهل سنت و عرب ها ارزيابي مي کردند.

    در واقع عمليات موصل که آخرين و مهمترين حلقه عمليات هاي آزادسازي به حساب مي آيد متکي به تجربه ده ها عملياتي است که در استان هاي صلاح الدين، الانبار، بغداد، کرکوک، بابل و ديالي با محوريت ايران به اجرا گذاشته شده اند. امروز بخش هاي مختلف نيروهاي عملياتي عراق در موصل شامل ارتش عراق، پليس فدرال يا اتحاديه، پيشمرگه ها، حشد وطني، سازمان مبارزه با ترور و در نهايت حشدشعبي از تجربه عمليات هاي قبلي استفاده مي نمايند. از سوي ديگر نيمي از عمليات که از قضا بخش دشوارتر آن نيز مي باشد يعني غرب رود فرات به عهده نيروهاي حشد شعبي عراق مي باشد و موفقيت آنان در پاکسازي مناطق غرب موصل سبب نگراني جدي ترکيه، سعودي و آمريکا شده است تا جايي که هفته گذشته، آمريکايي ها يک مقر مربوط به حشد شعبي در غرب موصل را بمباران کردند و وزير خارجه ترکيه سراسيمه به تهران آمد و سعودي ها نيز تبليغات گسترده اي عليه حشد انجام داده و آن را همسنگ داعش معرفي کردند. پس کاملاواضح است که عمليات موصل يک گام مهم در هويت يابي عراق جديد به حساب مي آيد.

    3- راهپيمايي 20 ميليوني اربعين يک اتفاق ساده و زودگذر نبود. اين راهپيمايي آرام آرام به يک جريان بين المللي تبديل شده است. وقتي خيلي از مردم در قاره هاي مختلف و پيروان اديان و مذاهب مختلف درصدد شرکت در اين راهپيمايي برمي آيند و توجه جدي مراکز خبري و فرهنگي جهان به اين رخداد جلب مي شود، زنگ هاي خطر براي غرب و زائده هاي منطقه اي آن به صدا درمي آيد. راهپيمايي اربعين هر رخداد بين المللي ديگر را تحت الشعاع قرار مي دهد. دست کم ده روز اين راهپيمايي به درازا مي کشد و حجم جمعيتي که در اين راهپيمايي شرکت مي کنند و نيز ظرفيت شهرهاي مبدا - نجف- و مقصد- کربلا- براي پذيرش چنين جمعيتي توجه برانگيز است. کساني که در يک راهپيمايي 90 کيلومتري شرکت مي کنند، بيش از مردمي که صرفا در يک محل اجتماع مي نمايند به تدارک ويژه امنيتي، رفاهي و فرهنگي نياز دارند. و اين در عمل در توانايي عادي هيچ دولت و ملتي نيست که بتواند از پس آن برآيد. عراق حدود 35 ميليون نفر جمعيت دارد که دست کم 25 درصد از آن زير 10 سال سن دارند با اين وصف اين سوال پيش مي آيد که يک ملتي با عدد جمعيتي نه چندان بالابايد پذيراي يک جمعيت 20 ميليوني در يک دوره دستکم ده روزه باشد. آنچه در اين راهپيمايي تجلي پيدا مي کند، جامعه مهدوي است در واقع اين يک نمونه از جامعه اي است که با آمدن مهدي موعود - عجل الله تعالي فرجه الشريف - در کل دنيا شکل مي گيرد يعني جامعه اي که از امنيتي در درون برخوردار است و معيشت آن به گونه اي تنظيم مي شود که هيچ نابرخورداري باقي نماند و هيچ برخورداري نتواند توانايي هاي شخصي خود را وسيله تفاخر بر بندگان ديگر قرار دهد. در واقع راهپيمايي اربعين يک مانور ملموس از وضعيتي است که در حال شکل گرفتن است. اميدواريم آن روز خيلي نزديک باشد.

    در اين بين توجه به اين نکته هم مهم است که اگرچه راه پيمودن بين نجف و کربلادر شيعه يک سنت به حساب مي آمده و در طول چند صد سال اخير هم تا حدي مورد توجه علما و شيعيان قرار داشته است، اما برگزاري باشکوه اربعين و حضور ميليون ها انسان در آن «ابتکار عمل» رهبرمعظم انقلاب اسلامي به حساب مي آيد. اين ابتکار جداي از اينکه احياء و محوريت بخشي به يک سنت علمايي شيعه است، در عين حال يک مانور سياسي مهم هم به حساب مي آيد. خيلي ها تلاش کردند که شيعه را يک اقليت غيرمنسجم و در حال خسته شدن نشان دهند و از اين طريق سرمايه بزرگي که ملت عراق که در چند سال اخير و پس از دادن ميليون ها قرباني بدست آورده اند را از دستشان بربايند. ابتکار عمل رهبر معظم انقلاب در تبديل اربعين به يک محوريت قوي ملي و ديني بر توطئه ها و تلاش هاي دشمنان اسلام خط بطلان کشيد. در واقع امروز اربعين از يک سو، يک 22 بهمن عراقي است که عراق را در برابر توطئه ها حفظ مي کند و از سوي ديگر يک رستاخيز ديني است که نقطه آرماني تحقق تعاليم ديني را به همگان نشان مي دهد. از اين رو مي بينيم که در دهه دوم ماه صفر، عراق امن ترين موقعيت را پيدا مي کند و مهدويت بيش از هر زمان ديگر مورد توجه و مداقه قرار مي گيرد.

    4- آنچه در روز چهارم آذرماه يعني 4 روز پس از پايان راهپيمايي بزرگ اربعين در شهر «حله» روي داد در نوع خود يک عمليات تروريستي کم سابقه به حساب مي آمد.

    تجهيز يک کاميون به چندين تن مواد انفجاري و منفجر کردن آن در يک پمپ بنزين و در نهايت مورد آماج حمله قرار دادن جمعيتي چند مليتي که به هيچ اسلحه گرم يا سردي مجهز نبودند و پذيرفتن فوري مسئوليت آن از سوي گروهي شناخته شده در نوع خود جديد به حساب مي آمد. جداي از اينکه داعش خود به جمع آوري اطلاعات پيرامون منزلگاه زوار حسيني و کيفيت تجمع ياد شده دست يازيده و يا ديگراني که با انواعي از هواپيماها در آسمان اين منطقه در پرواز هستند اطلاعات و پوشش اوليه را به اين عمليات داده اند، عمليات حله که مشحون از نفرت و کينه بود واکنشي به موفقيت نيروهاي حشدشعبي در موصل و نيز واکنشي به راهپيمايي بزرگ اربعين محسوب مي شود. از اين رو به اندازه «داعش»، همه کشورهايي که با حضور دفاعي حشد در موصل مخالف بودند و با راهپيمايي اربعين مشکل داشتند را مي توان در رديف مظنونين و متهمين حادثه 4 آذر حله به حساب آورد.

    همه مي دانند که حله به دلايل تاريخي و نقش 400 ساله آن در حيات علمي شيعه و نقش لجستيکي و پشتيباني آن براي زائران يک موقعيت مهم شيعي به حساب مي آيد بر اين اساس به نظر مي آيد انتخاب مرکز استان بابل حساب شده بوده است.

    5- تصويب قانون «حشدشعبي» در مجلس عراق در روز ششم آذرماه يک رخداد مهم به حساب مي آيد. نقطه اهميت اين است که علاوه بر شيعيان، کردها و سني ها نيز خواهان تبديل حشدشعبي از هويتي موقت و ناظر به بحران امنيتي به هويتي ماندگار و ناظر به حيات و منافع عراق شده اند. در واقع با تصويب اين قانون اينک عراق مجهز به نيرويي شبيه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد. ماده هاي اول، چهارم و پنجم مصوبه روز شنبه پارلمان عراق، حشدشعبي را به عنوان پشتيبان قانوني نيروهاي نظامي- امنيتي عراق به رسميت مي شناسد و در عين حال به آن در حفظ امنيت و آرامش عراق محوريت مي بخشد. حشدشعبي هم اينک از نظر نيروي انساني از ارتش عراق کوچک تر ولي ماموريت هاي آن از ارتش عراق مهم تر است و از اين رو به نظر مي آيد عراق هم اينک به نيرويي عقيدتي سياسي مجهز شده که در مديريت جنگ هاي نامتقارن و حوادث غيرمترقبه توانايي بالايي دارد.
نويسنده: سعدالله زارعي