اظهارات عجیب یک متهم پس از ٨ بار اعتراف به قتل

همسرم قاتل است

مرد جوانی که همسر برادرزنش را قربانی یک نقشه هولناک سرقت کرده بود، پس از ٨بار اعتراف صبح دیروز در دادگاه جنایی اظهارات جدیدی را مطرح کرد. او همسرش را عامل این جنایت معرفی کرد و گفت: به خاطر عشق زیادی که به همسرش داشته، به قتل اعتراف کرده است. این درحالی است که تمام شواهد و مدارک علیه اوست. 
ماجرای این پرونده به روز ٢٤ تیرماه‌ سال ٩٤ برمی‌گردد. آن روز به مأموران پلیس پایتخت خبر یک جنایت رسید. آنها بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و با حضور در محل حادثه به تحقیق در این رابطه پرداختند. وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند، با جسد غرق به خون زن جوانی روبه‌رو شدند. تحقیقات نشان داد که زن ٤٠ساله‌ای به نام فاطمه، غرق در خون جلوی در خانه‌شان افتاده و با چاقو ضرباتی به وی وارد شده است. این زن بلافاصله به بیمارستان فیاض‌بخش منتقل شد اما به دلیل شدت جراحات وارده، جان خود را از دست داد.
دقایقی بعد با اعلام موضوع این قتل به بازپرس کشیک قتل پایتخت، تحقیقات از شاهدان صحنه قتل زن جوان آغاز شد. یکی از همسایه‌های محل سکونت مقتول، در اظهاراتش گفت: «داخل خانه نشسته بودم که ناگهان صدای داد و فریاد مقتول و بچه‌هایش را شنیدم، بلافاصله خودم را به محل سکونت مقتول رساندم و دیدم مرد جوانی، مقتول را به شدت مورد ضرب و جرح قرار داده و قصد فرار دارد. در آن لحظه به سمت ضارب حمله‌ور شدم و او را گرفتم اما وی ضربه مشتی به صورتم زد و فرار کرد.»
تحقیقات از سایر اهالی ساختمان و شاهدان عینی صحنه وقوع قتل انجام و مشخص شد قاتل زن جوان، پسر ٣٦ساله‌ای به نام مهرداد است. کارآگاهان ١٠روز بعد از قتل موفق به دستگیری مهرداد در کرج شدند. او بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل اعتراف کرد.
او به مأموران گفت: «مقتول، همسر برادرزن صیغه‌ای‌ من بود.  حدود دوماه قبل از وقوع قتل بیکار شدم. از گشتن دنبال کار خسته شده بودم که تصمیم گرفتم به خانه فاطمه قربانی جنایت بروم و طلاهایش را سرقت کنم و خرجی برای زندگی‌ام داشته باشم. زمانی که به خانه او رسیدم، درحیاط باز بود. مقتول در زیرزمین یک ساختمان سکونت داشت، به محض این‌که وارد حیاط شدم، او متوجه حضورم شد و به دخترش گفت: درخانه‌شان را قفل کند، بلافاصله خود را به جلوی در رساندم، پایم را جلوی در گذاشتم و اجازه ندادم دختر فاطمه در را قفل کند. در آن لحظه فاطمه شروع به داد و فریاد کرد و من نیز با چاقویی که همراه داشتم، ضرباتی به گردن و پهلوهایش وارد کردم، بعد قصد فرار داشتم که یکی از همسایه‌ها رسید و من را هل داد، اما درنهایت موفق به فرار شدم.»
با اعترافات این مرد، قرار مجرمیت برای مهرداد صادر شد و پرونده با صدور کیفرخواست، به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. این مرد صبح دیروز در مقابل قضات جنایی قرار گرفت و اظهارات گذشته‌اش را تغییر داد و ادعاهای جدیدی را مطرح کرد.
در ابتدای این جلسه پدر و مادر و همسر مقتول که قیم دو فرزند اوست، در جایگاه ایستادند و برای متهم تقاضای قصاص کردند.
در ادامه متهم درجایگاه ایستاد و با انکار جرم خود به قضات گفت: «زمانی به خاطر عشق به همسرم به این جنایت اعتراف کردم. درصورتی که اصلا قتلی مرتکب نشدم. درواقع همسرم بود که دست به این جنایت زد.»
او در ادامه صحبت‌هایش گفت: «من شغلم جوشکار بود اما بیکار شده بودم. مشکلات مالی زیادی داشتیم و شرایط‌مان سخت بود.  فرزندم هم کوچک بود و خرج داشت. روز حادثه برای پیدا کردن کار به بیرون از خانه رفتم. همان موقع همسرم به من پیام داد که به خانه برادرش می‌رود تا از او پول قرض بگیرد. من مخالف بودم، با این حال او رفت و من هم وقتی کارم تمام شد، به خانه آنها رفتم، ولی وقتی رسیدم، با صحنه وحشتناکی روبه‌رو شدم.  همسرم، زن برادرش را با چاقو زده بود و بالای سرش ایستاده بود.  من هم یک سیلی به صورت زنم زدم و او را از خانه بیرون کردم.  وقتی خودم داشتم می‌رفتم، یکی از همسایه‌ها مرا دید. من هم مجبور شدم او را هول بدهم و فرار کنم. بعد از آن به خاطر عشقی که به همسرم داشتم، تصمیم گرفتم قتل را به گردن بگیرم. ١٠روز فراری بودم و بعد از آن دستگیر شدم. همسرم صیغه ٩٩ساله من بود و وقتی دید که اعتراف کرده‌ام، صیغه‌نامه را پاک کرد و به عقد دایمم درآمد تا عشقش را ثابت کند. همیشه به ملاقاتم می‌آمد، اما الان سه‌ماهی می‌شود که همه چیز را رها کرده و حتی به ملاقاتم هم نمی‌آید. برای همین من هم تصمیم گرفتم موضوع اصلی را تعریف کنم.»
در ادامه متهم برگه‌ای را به قضات نشان داد که در آن همسرش به جنایت اعتراف کرده بود و گفت: «همسرم در زندان این اعتراف‌نامه را به من داد، اما نمی‌دانم چرا بعد از سه‌ماه نظرش تغییر کرد. دیگر به ملاقاتم نیامد و حتی دو فرزندم را به مادر پیرم سپرد و رفت.»
در ادامه قاضی اظهارات همسر این مرد را  که در پرونده آمده بود را خواند و گفت: «همسرت در اظهاراتش گفت که وقتی از بیرون به خانه آمدی، لباس‌هایت پاره و خونین بود که به دروغ مدعی شدی مورد زورگیری قرار گرفته‌ای، حتی دختر ٨ساله مقتول نیز شاهد بود که تو مادرش را کشته‌ای. خودت هم ٨ مرتبه به جنایت اعتراف کرده‌ای. درباره این دلایل و مدارک چه می‌گویی؟»
متهم گفت: «من و همسرم با هم از محل جنایت به خانه برگشتیم. شاهدان هم بعد از فرار همسرم با من روبه‌رو شدند.  باور کنید من قاتل نیستم.»
درپایان این جلسه پس از صحبت‌های متهم و دفاعیات وکیل وی، هیأت قضائی وارد شور شدند تا رأی نهایی را صادر کنند.منبع: روزنامه شهروند