روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 7 آذرماه سال
1395
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری "مسئولان
و ضرورت تجدیدنظر در اخلاق سیاسی"
خشت اول چو بنهاد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج . چه توصیه ی بی جا وناشدنی شده است . چون مگر خانه
خرس یافت می شود بادیه مس؟
تمام کسانی که در این کشور متصدی امور هستند، باید
برادری خودشان را حفظ کنند... و چنانچه اخوت خودمان را حفظ کنیم و همینطور ارتش و
سپاه و بسیج و سایر قوای مسلحه از عشایر و غیره اینها هم اخوتشان را حفظ کنند
تبعیت کردیم از مولاهای خودمان و به سعادت انشاءالله میرسیم و چنانچه یک وقت خدای
نخواسته هواهای نفسانی در کار بیاید و انسان تبعیت از هوای خودش بکند و بخواهد در
مقابل هم جبهه گیری بکند... بدانید که ما مخذول دنیا و آخرت خواهیم بود. صحیفه
امام جلد 20 صفحات 233 و 234 پیام نوروزی امام خمینی، اول فروردین 1366
سفارش اکید امام خمینی به متصدیان امور کشور برای حفظ برادری، که تا پایان عمر پربرکت ایشان ادامه داشت، امروز بیش از هر زمان دیگری برای مسئولین نظام جمهوری اسلامی کاربرد دارد و باید آویزه گوش آنها باشد. درباره این فراز از پیام نوروز سال 1366 امام خمینی ابتدا چند نکته را مورد توجه قرار میدهیم و سپس به سراغ موضوع مورد نظر میرویم.
اولین نکته این است که عبارت «کسانی که در این کشور متصدی امور هستند» در عین حال که شامل تمام مسئولین نظام جمهوری اسلامی در ردههای مختلف میشود، نسبت به مدیران ارشد به ویژه سران قوای سه گانه مجریه، مقننه و قضائیه و شمول بیشتری دارد. همانطور که امام فرمودند حفط برادری میان عموم مسئولین کشور موجب سعادت کشور و ملت میشود و اگر این برادری حفظ نشود، همه مخذول خواهند شد. از آنجا که سران قوا برای سایر مدیران کشور تا پائینترین رده الگو هستند، این توصیه بیش از بقیه متوجه سران قواست و آنها باید خود را مخاطبان اول این سفارش امام بدانند و به آن پای بندی نشان دهند.
دومین نکته این است که آنچه برادری را از بین میبرد، هواهای نفسانی است. عبارت «و چنانچه یک وقت خدای نخواسته هواهای نفسانی در کار بیاید و تبعیت از هوای خودش بکند و بخواهد در مقابل هم جبهه گیری بکند» به روشنی این نکته را مورد تاکید قرار میدهد که اختلاف، نتیجه تبعیت از هواهای نفسانی است و هر توجیه دیگری صرفاً برای خودفریبی صورت میگیرد و قابل قبول نیست. این، طبیعی است که هر کسی برای درست جلوه دادن کار و گفتار و مواضع خود، به توجیه کردن آنچه گفته یا انجام داده پناه میبرد ولی اگر به نفس خود مراجعه کند و عذرها و بهانهها را کنار بزند به این واقعیت خواهد رسید که از هوای نفس خود تبعیت میکند و در صورتی که خود را از هواهای نفسانی برهاند، خویشتنداری و صبر پیشه خواهد کرد و برادری را به هیچ قیمتی خدشهدار نخواهد ساخت.
و سومین نکته اینکه همه باید هشدار امام خمینی را که در فرض تبعیت از هوای نفس و جبهه گیری کردن در برابر همدیگر فرمودند: «بدانید که مخذول دنیا و آخرت خواهیم بود» یک هشدار جدی تلقی کنیم. هیچکس فکر نکند با گفتن فلان جملهای که در تصور او دفاع از حق خود او و نشان دادن ناحق بودن طرف مقابل است، میتواند خود را حفظ کند و دیگری را به زمین بزند. این، عین اشتباه و سرآغاز ورود به همان مسیر انحرافی است که امام خمینی درباره آن هشدار میدهند. امام نمیگویند شما که برادری را حفظ نکرده اید، مخذول میشوید، بلکه میگویند: «ما مخذول دنیا و آخرت خواهیم بود». این، یعنی آتش که گرفت،تر و خشک همه با هم میسوزند. اینطور نیست که آنکس که خود را حق به جانب میداند مصون بماند و آن دیگری گرفتار شود. این خذلان به سراغ همه میآید و اساس را در معرض خطر قرار میدهد.
پرخاشهائی که این روزها در سطوح مختلف مدیریتی به ویژه مدیران ارشد نظام وجود دارد، نشان میدهد این هشدار امام را حضرات مسئولان یا نشنیدهاند و یا نشنیده میگیرند. وجود اختلاف نظر میان مسئولان در تمام ردهها امری عادی و اجتناب ناپذیر است ولی کشاندن این اختلافات به سطح جامعه و رسانه، برای هیچ کس قابل قبول نیست. این وضعیت اگر به بالاترین سطح مسئولیت یعنی سران قوای سه گانه کشیده شود، غیرقابل قبولتر و خطرناکتر است. حضرات سران قوا در جایگاهی قرار دارند که باید از هر جهت برای سایر مسئولین الگو باشند. مهمترین وظیفه سران قوای سه گانه بعد از وظیفه ذاتی خودشان این است که برای وحدت جامعه تلاش کنند. کسانی که چنین وظیفه خطیری برعهده دارند اگر خودشان حرفهائی بزنند که جامعه را نگران وجود اختلاف و درگیری در بالاترین سطح مسئولیتی درکشور کنند درباره آنها چه میتوان گفت؟ شما که میتوانید هر وقت بخواهید جلسهای با هم داشته باشید و اختلافاتتان را مطرح کنید و گلایه هایتان از همدیگر را در همان جلسه بگوئید و حل و فصل کنید، چرا آن را به رسانهها میکشانید؟ وقتی شما نتوانید اختلافاتتان را بدون کشاندن به جامعه و رسانه حل کنید، از مدیران ردههای پائین چه توقعی میتوان داشت؟
در ردههای پائینتر مدیریتی نیز اکنون دچار همین گرفتاری هستیم. اینکه رئیس شورای هماهنگی تبلیغات یک استان درباره یک نماینده مجلس که برخلاف نظر و میل او سخنی گفته بگوید اگر با تو دست بدهم دستم را آب خواهد کشید و اگر قاضی بودم حکم اعدام تو را صادر میکردم و آن نماینده مجلس هم در پاسخ، او را به فلان حیوان تشبیه کند و داعشی و صهیونیست بداند، به هیچ وجه از هیچ یک از آن دو قابل قبول نیست. مهم نیست که این از کدام جناح سیاسی و آن دیگری از کدام جناح است. مهم این است که هر دو آداب مناظره و گفتگو و مکاتبه را طبق ضوابط اسلامی و اخلاقی رعایت کنند که متاسفانه هیچ یک از این دو رعایت نکردهاند.
عجبا که این بگومگوهای ملال آور و خارج از ضوابط اسلامی و اخلاقی در زمانی صورت گرفته که در آستانه رحلت پیامبر گرامی اسلام و شهادت امام مجتبی علیهما السلام قرار داریم و کسانی که گرفتار این منازعههای غیرقابل قبول شدهاند به خوبی میدانند که پیامبر اسلام فرموده است: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» و خدای متعال در قرآن کریم خطاب به آن حضرت فرموده است: «انّک لعلی خلق عظیم» و امام مجتبی نیز اسوه صبر و اخلاق حسنه و کرامت بود. اگر پیامبر اسلام و امامان معصوم الگوی مسئولان نظام جمهوری اسلامی نباشند، چه کسی میتواند الگوی آنان باشد؟ اگر توصیه امام خمینی که فرمود متصدیان امور کشور «باید برادری خودشان را حفظ کنند» سرمشق عملی مسئولان این کشور اسلامی و انقلابی نباشد، چه چیزی میتواند سرمشق آنان باشد؟ سوگمندانه باید اعتراف کنیم که جامعه ما از نظر اخلاق سیاسی دچار انحطاط است و تاسف بالاتر اینکه متصدیان امور کشور نه تنها به وظیفه خود در اصلاح اخلاق سیاسی عمل نمیکنند بلکه گاهی خود نیز در وخیمتر شدن آن نقش دارند.
نظام جمهوری اسلامی بحمدالله زمینه را برای پیشرفتهای علمی جامعه ایرانی فراهم ساخته و خدمات بزرگی به ملت ایران ارائه کرده است. این پیشرفتها و خدمات فقط هنگامی ارزش واقعی خود را پیدا خواهد کرد که جامعه ما به اخلاق سیاسی نیز مزّین باشد، درغیر اینصورت اگر حتی پیشرفتهترین کشور جهان باشیم نمیتوانیم افتخاری در تاریخ به ثبت برسانیم. آیا مسئولان ما به برکت سالگرد رحلت پیامبر اسلام و امام مجتبی که فرداست، در اخلاق سیاسی خود تجدیدنظر خواهند کرد؟مدیر مسئول
سفارش اکید امام خمینی به متصدیان امور کشور برای حفظ برادری، که تا پایان عمر پربرکت ایشان ادامه داشت، امروز بیش از هر زمان دیگری برای مسئولین نظام جمهوری اسلامی کاربرد دارد و باید آویزه گوش آنها باشد. درباره این فراز از پیام نوروز سال 1366 امام خمینی ابتدا چند نکته را مورد توجه قرار میدهیم و سپس به سراغ موضوع مورد نظر میرویم.
اولین نکته این است که عبارت «کسانی که در این کشور متصدی امور هستند» در عین حال که شامل تمام مسئولین نظام جمهوری اسلامی در ردههای مختلف میشود، نسبت به مدیران ارشد به ویژه سران قوای سه گانه مجریه، مقننه و قضائیه و شمول بیشتری دارد. همانطور که امام فرمودند حفط برادری میان عموم مسئولین کشور موجب سعادت کشور و ملت میشود و اگر این برادری حفظ نشود، همه مخذول خواهند شد. از آنجا که سران قوا برای سایر مدیران کشور تا پائینترین رده الگو هستند، این توصیه بیش از بقیه متوجه سران قواست و آنها باید خود را مخاطبان اول این سفارش امام بدانند و به آن پای بندی نشان دهند.
دومین نکته این است که آنچه برادری را از بین میبرد، هواهای نفسانی است. عبارت «و چنانچه یک وقت خدای نخواسته هواهای نفسانی در کار بیاید و تبعیت از هوای خودش بکند و بخواهد در مقابل هم جبهه گیری بکند» به روشنی این نکته را مورد تاکید قرار میدهد که اختلاف، نتیجه تبعیت از هواهای نفسانی است و هر توجیه دیگری صرفاً برای خودفریبی صورت میگیرد و قابل قبول نیست. این، طبیعی است که هر کسی برای درست جلوه دادن کار و گفتار و مواضع خود، به توجیه کردن آنچه گفته یا انجام داده پناه میبرد ولی اگر به نفس خود مراجعه کند و عذرها و بهانهها را کنار بزند به این واقعیت خواهد رسید که از هوای نفس خود تبعیت میکند و در صورتی که خود را از هواهای نفسانی برهاند، خویشتنداری و صبر پیشه خواهد کرد و برادری را به هیچ قیمتی خدشهدار نخواهد ساخت.
و سومین نکته اینکه همه باید هشدار امام خمینی را که در فرض تبعیت از هوای نفس و جبهه گیری کردن در برابر همدیگر فرمودند: «بدانید که مخذول دنیا و آخرت خواهیم بود» یک هشدار جدی تلقی کنیم. هیچکس فکر نکند با گفتن فلان جملهای که در تصور او دفاع از حق خود او و نشان دادن ناحق بودن طرف مقابل است، میتواند خود را حفظ کند و دیگری را به زمین بزند. این، عین اشتباه و سرآغاز ورود به همان مسیر انحرافی است که امام خمینی درباره آن هشدار میدهند. امام نمیگویند شما که برادری را حفظ نکرده اید، مخذول میشوید، بلکه میگویند: «ما مخذول دنیا و آخرت خواهیم بود». این، یعنی آتش که گرفت،تر و خشک همه با هم میسوزند. اینطور نیست که آنکس که خود را حق به جانب میداند مصون بماند و آن دیگری گرفتار شود. این خذلان به سراغ همه میآید و اساس را در معرض خطر قرار میدهد.
پرخاشهائی که این روزها در سطوح مختلف مدیریتی به ویژه مدیران ارشد نظام وجود دارد، نشان میدهد این هشدار امام را حضرات مسئولان یا نشنیدهاند و یا نشنیده میگیرند. وجود اختلاف نظر میان مسئولان در تمام ردهها امری عادی و اجتناب ناپذیر است ولی کشاندن این اختلافات به سطح جامعه و رسانه، برای هیچ کس قابل قبول نیست. این وضعیت اگر به بالاترین سطح مسئولیت یعنی سران قوای سه گانه کشیده شود، غیرقابل قبولتر و خطرناکتر است. حضرات سران قوا در جایگاهی قرار دارند که باید از هر جهت برای سایر مسئولین الگو باشند. مهمترین وظیفه سران قوای سه گانه بعد از وظیفه ذاتی خودشان این است که برای وحدت جامعه تلاش کنند. کسانی که چنین وظیفه خطیری برعهده دارند اگر خودشان حرفهائی بزنند که جامعه را نگران وجود اختلاف و درگیری در بالاترین سطح مسئولیتی درکشور کنند درباره آنها چه میتوان گفت؟ شما که میتوانید هر وقت بخواهید جلسهای با هم داشته باشید و اختلافاتتان را مطرح کنید و گلایه هایتان از همدیگر را در همان جلسه بگوئید و حل و فصل کنید، چرا آن را به رسانهها میکشانید؟ وقتی شما نتوانید اختلافاتتان را بدون کشاندن به جامعه و رسانه حل کنید، از مدیران ردههای پائین چه توقعی میتوان داشت؟
در ردههای پائینتر مدیریتی نیز اکنون دچار همین گرفتاری هستیم. اینکه رئیس شورای هماهنگی تبلیغات یک استان درباره یک نماینده مجلس که برخلاف نظر و میل او سخنی گفته بگوید اگر با تو دست بدهم دستم را آب خواهد کشید و اگر قاضی بودم حکم اعدام تو را صادر میکردم و آن نماینده مجلس هم در پاسخ، او را به فلان حیوان تشبیه کند و داعشی و صهیونیست بداند، به هیچ وجه از هیچ یک از آن دو قابل قبول نیست. مهم نیست که این از کدام جناح سیاسی و آن دیگری از کدام جناح است. مهم این است که هر دو آداب مناظره و گفتگو و مکاتبه را طبق ضوابط اسلامی و اخلاقی رعایت کنند که متاسفانه هیچ یک از این دو رعایت نکردهاند.
عجبا که این بگومگوهای ملال آور و خارج از ضوابط اسلامی و اخلاقی در زمانی صورت گرفته که در آستانه رحلت پیامبر گرامی اسلام و شهادت امام مجتبی علیهما السلام قرار داریم و کسانی که گرفتار این منازعههای غیرقابل قبول شدهاند به خوبی میدانند که پیامبر اسلام فرموده است: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» و خدای متعال در قرآن کریم خطاب به آن حضرت فرموده است: «انّک لعلی خلق عظیم» و امام مجتبی نیز اسوه صبر و اخلاق حسنه و کرامت بود. اگر پیامبر اسلام و امامان معصوم الگوی مسئولان نظام جمهوری اسلامی نباشند، چه کسی میتواند الگوی آنان باشد؟ اگر توصیه امام خمینی که فرمود متصدیان امور کشور «باید برادری خودشان را حفظ کنند» سرمشق عملی مسئولان این کشور اسلامی و انقلابی نباشد، چه چیزی میتواند سرمشق آنان باشد؟ سوگمندانه باید اعتراف کنیم که جامعه ما از نظر اخلاق سیاسی دچار انحطاط است و تاسف بالاتر اینکه متصدیان امور کشور نه تنها به وظیفه خود در اصلاح اخلاق سیاسی عمل نمیکنند بلکه گاهی خود نیز در وخیمتر شدن آن نقش دارند.
نظام جمهوری اسلامی بحمدالله زمینه را برای پیشرفتهای علمی جامعه ایرانی فراهم ساخته و خدمات بزرگی به ملت ایران ارائه کرده است. این پیشرفتها و خدمات فقط هنگامی ارزش واقعی خود را پیدا خواهد کرد که جامعه ما به اخلاق سیاسی نیز مزّین باشد، درغیر اینصورت اگر حتی پیشرفتهترین کشور جهان باشیم نمیتوانیم افتخاری در تاریخ به ثبت برسانیم. آیا مسئولان ما به برکت سالگرد رحلت پیامبر اسلام و امام مجتبی که فرداست، در اخلاق سیاسی خود تجدیدنظر خواهند کرد؟مدیر مسئول