گزیده ها قسمت دوم 8 آذر- 95
نتایج اولیه انتخابات مقدماتی راستگرایان فرانسه حاکی از پیروزی «فرانسوا فیون» نخست وزیر اسبق این کشور است.
به گزارش تسنیم به نقل از خبرگزاری فرانسه، بر اساس نتایج اولیه دور دوم انتخابات درون حزبی نامزدهای راستگرا، «فرانسوا فیون» با اختلافی چشمگیر از «آلن ژوپه» نخست وزیر پیشین فرانسه پیش افتاده است.
یورونیوز گزارش داد نتایج شمارش یک پنجم آرای انتخابات مقدماتی حزب راست گرای محافظه کاران (جمهوریخواهان) فرانسه نشان می دهد که فیون با کسب 70 درصد آرا پیشتاز است و ژوپه تنها 30 درصد آرا را به دست آورده است.
فیون و ژوپه امروز یکشنبه تقریبا بطور همزمان رای خود را به صندوق انداخته بودند.
ژوپه در پیامی شکست در انتخابات مقدماتی را پذیرفت بنا بر این فیون نامزد حزب جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه خواهد بود.
فیون که در مرحله اول انتخابات مقدماتی با کسب 44 درصد آرا شگفتی ساز شد و مواضع راست گرایانه تری دارد، رای خود را در پاریس به صندوق انداخت و گفت که امروز این رای دهندگان هستند که انتخاب می کنند و او منتظر حکمی است که آنها صادر خواهند کرد.
وی از 17 مه 2007 تا 15 مه 2012 نخست وزیر دولت سارکوزی بود.
ژوپه دیگر کاندیدای محافظه کاران که در مرحله اول انتخابات مقدماتی 28.6 درصد آرا را کسب کرد و مواضع معتدل تری نسبت به فرانسوا فیون دارد در شهر بوردو جایی که شهردار آن است رای خود را به صندوق ریخت و در سخنانی گفت که در جریان کارزار انتخاباتی از ایده هایش دفاع کرده است و به همین دلیل متاسف نیست.
وی در دوران ریاست جمهوری ژاک شیراک از سال 1995 تا 1997 نخست وزیر فرانسه بود.
نیکولا سارکوزی رئیس جمهور سابق فرانسه در دور نخست انتخابات حزب محافظه کار شکست خورد و رسما از دنیای سیاست خداحافظی کرده است.
رقابت ریاست جمهوری سال 2017 فرانسه در دو مرحله انجام می شود که مرحله نخست 23 آوریل و مرحله دوم 7 می خواهد بود.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از تلاش ماموران برای جلب او در مقابل درب منزل خبر داد.محمود صادقی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی ایلنا، با اشاره به تلاش ماموران برای جلب او از مقابل درب منزل، گفت: حدود یک ساعت پیش هنگامی که به منزل بازمیگشتم، ماموران با حکم جلب سعی در بازداشتم داشتند که باتوجه به اینکه این مسئله مغایر با قانون نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس شورای اسلامی است، با مقاومت خود را به داخل منزل رساندم.در همين زمينه فارس نيز گزارش داد:
حکم جلب صادره برای آقای صادقی به دلیل شکایتهای خصوصی از جمله تعدادی از دانشجویان است که چندین ماه است علیه او به دلیل نشر اکاذیب شکایت کرده اند.2
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس محمود صادقی نماینده مردم تهران و عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی چندی پیش، پس از شکایات پی در پی به دلایل مختلف با اطلاع اعضای هیات رئیسه مجلس به دادسرا احضار شد.امروز پس از عدم حضور او در موعد مقرر، حکم جلب وی از سوی شعبه چهار بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه تهران صادر شد.
جزئیاتی از دلایل صدور حکم جلب برای محمود صادقی/ 4 ماه است به قانون تمکین نمی کند
در حالی که محمود صادقی نماینده تهران مدعی شده به دلیل طرح سئوال پیرامون قوه قضائیه حکم جلب او صادر شده، یک منبع مطلع به خبرنگار فارس گفت: حکم جلب صادره برای آقای صادقی به دلیل شکایتهای خصوصی از جمله تعدادی از دانشجویان است که چندین ماه است علیه او به دلیل نشر اکاذیب شکایت کرده اند.
وی افزود: طی چندماه اخیر مطابق رویه جاری قضایی برای آقای صادقی احضاریه های متعددی ارسال شده اما وی از حضور در دادسرا برای پاسخگویی به اتهامات وارده به خود از سوی شاکیان خودداری کرده است.
این منبع مطلع همچنین تصریح کرد: همانند روال متعارف اخیرا از طریق هیات رئیسه مجلس نیز برای حضور آقای صادقی پیگیری شده اما وی کماکان از قانون تمکین نمی کند.
به گفته وی، بدلیل عدم تبعیت این نماینده مجلس از رویه های جاری و متعارف، پس از چندماه حکم جلب وی صادر شد که ماموران دادستانی امشب در کمال احترام این حکم را به وی ابلاغ کردند اما وی با استنکاف مجدد از پذیرش حکم قضایی به داخل منزل رفته و از آنجا ضمن تماس با رسانه ها شروع به فضاسازی کرد.
این منبع مطلع افزود: عدم تمکین به قانون و گردنکشی در قبال نهادهای قانونی که پیگیر شکایت افراد و اشخاص هستند، برای نماینده ای که باید نماد پایبندی به قانون باشد هیچ مزیتی محسوب نمی شود و آقای صادقی نهایتا باید برای رسیدگی به شکایت شاکیان خصوصی و مدعی العموم - در قبال مسائلی که ربطی به ایفای نقش نمایندگی او نبوده - در پیشگاه قانون شود.
صادقی: کار اینها غیرقانونی است و حکم انفصال قاضی مذکور را خواهم گرفت
صادقی دقایقی قبل در این باره به فارس گفت: ساعت 22:30امشب و پس از بازگشت از مراسم عزاداری متوجه شدم ماموران درب خانه بنده ساعتی است توقف کرده اند.
وی افزود: از ماموران خواستم و دعوت کردم به منزل بیایند و در آنجا توضیح دهند که موضوع چیست ولی آنها قبول نکردند و من مجبور شدم همانجا درب منزل بمانم که خانواده هم آمدند.
عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه حکم جلب سیار است. ادامه داد: بنابر حکمی که اکنون در دست بنده است نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی علت اصلی حکم جلب بنده است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی یادآور شد :من با ماموران همراهی نکردم. برای چه باید با آنها بروم؟ کار اینها غیرقانونی است و حکم انفصال قاضی مذکور را خواهم گرفت.
حکم جلب صادره برای آقای صادقی به دلیل شکایتهای خصوصی از جمله تعدادی از دانشجویان است که چندین ماه است علیه او به دلیل نشر اکاذیب شکایت کرده اند.2
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس محمود صادقی نماینده مردم تهران و عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی چندی پیش، پس از شکایات پی در پی به دلایل مختلف با اطلاع اعضای هیات رئیسه مجلس به دادسرا احضار شد.امروز پس از عدم حضور او در موعد مقرر، حکم جلب وی از سوی شعبه چهار بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه تهران صادر شد.
جزئیاتی از دلایل صدور حکم جلب برای محمود صادقی/ 4 ماه است به قانون تمکین نمی کند
در حالی که محمود صادقی نماینده تهران مدعی شده به دلیل طرح سئوال پیرامون قوه قضائیه حکم جلب او صادر شده، یک منبع مطلع به خبرنگار فارس گفت: حکم جلب صادره برای آقای صادقی به دلیل شکایتهای خصوصی از جمله تعدادی از دانشجویان است که چندین ماه است علیه او به دلیل نشر اکاذیب شکایت کرده اند.
وی افزود: طی چندماه اخیر مطابق رویه جاری قضایی برای آقای صادقی احضاریه های متعددی ارسال شده اما وی از حضور در دادسرا برای پاسخگویی به اتهامات وارده به خود از سوی شاکیان خودداری کرده است.
این منبع مطلع همچنین تصریح کرد: همانند روال متعارف اخیرا از طریق هیات رئیسه مجلس نیز برای حضور آقای صادقی پیگیری شده اما وی کماکان از قانون تمکین نمی کند.
به گفته وی، بدلیل عدم تبعیت این نماینده مجلس از رویه های جاری و متعارف، پس از چندماه حکم جلب وی صادر شد که ماموران دادستانی امشب در کمال احترام این حکم را به وی ابلاغ کردند اما وی با استنکاف مجدد از پذیرش حکم قضایی به داخل منزل رفته و از آنجا ضمن تماس با رسانه ها شروع به فضاسازی کرد.
این منبع مطلع افزود: عدم تمکین به قانون و گردنکشی در قبال نهادهای قانونی که پیگیر شکایت افراد و اشخاص هستند، برای نماینده ای که باید نماد پایبندی به قانون باشد هیچ مزیتی محسوب نمی شود و آقای صادقی نهایتا باید برای رسیدگی به شکایت شاکیان خصوصی و مدعی العموم - در قبال مسائلی که ربطی به ایفای نقش نمایندگی او نبوده - در پیشگاه قانون شود.
صادقی: کار اینها غیرقانونی است و حکم انفصال قاضی مذکور را خواهم گرفت
صادقی دقایقی قبل در این باره به فارس گفت: ساعت 22:30امشب و پس از بازگشت از مراسم عزاداری متوجه شدم ماموران درب خانه بنده ساعتی است توقف کرده اند.
وی افزود: از ماموران خواستم و دعوت کردم به منزل بیایند و در آنجا توضیح دهند که موضوع چیست ولی آنها قبول نکردند و من مجبور شدم همانجا درب منزل بمانم که خانواده هم آمدند.
عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه حکم جلب سیار است. ادامه داد: بنابر حکمی که اکنون در دست بنده است نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی علت اصلی حکم جلب بنده است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی یادآور شد :من با ماموران همراهی نکردم. برای چه باید با آنها بروم؟ کار اینها غیرقانونی است و حکم انفصال قاضی مذکور را خواهم گرفت.
زندگی کارگران قطب گازی جهان
کد خبر: ۲۹۷۲۶۵
۰۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۶
اسمش این است که آنها کارگر صنعت نفت هستند. خودشان میگویند در باور عمومی کارگران صنعت نفت مرفهترین کارگران ایرانی هستند اما واقعیت با تصور عموم فرسنگها فاصله دارد. کافی است گذرت به شهر کارگری عسلویه بیفتد. آنها کارگر یکی از بزرگترین مناطق گازی جهان هستند اما زندگیشان نهتنها تفاوت چندانی با روزمرگیهای سایر کارگران ندارد که شاید شرایط سختتری را تجربه کنند؛ شرایط کار در دمای ٦٢ درجه سانتیگراد، هوایی که در تسخیر آلایندگی مجتمعهای بزرگ پتروشیمی است و نفس را تنگ میکند، شرایط کار بدون خانواده و سر کردن در کمپهای پرازدحام و شلوغ کارگری...
هوای زمستانی تهران؛ ادامه تابستان در عسلویه
دمای هوا بهشدت پایین آمده است و دانههای برف خیابانهای پایتخت را سفیدپوش کرده است اما درست یکهزار و ٢٠٠ کیلومتر آنطرفتر نزدیکیهای خلیجفارس آفتاب داغ، مستقیم و کلافهکننده میتابد.اینجا عسلویه، سرزمين فلرهاي گازي است. قطب صنعتي گاز كشور درحالی این روزها همچنان حال و هوای تابستانی دارد که دمای هوا در برخی از روزهای تابستان در آن به ٦٥ درجه سانتیگراد و درجه رطوبت به ٩٥درصد میرسد. تلألو خورشید از پشت ابرها خودنمایی میکند، خلبان دمای هوا را ٢٢ درجه سانتیگراد اعلام میکند. هنگام پیاده شدن از هواپیما چند قطره باران البته بهتر است بگویم قطرات اسیدی، اطراف فرودگاه را نمناک کرد، با این وجود همچنان نوار خاکستریرنگی آسمان را پوشانده است.
برخی از افراد حاضر در محوطه فرودگاه ماسک بر صورت دارند. راهی پروژه فاز ١٩ پارسجنوبی در ٢١٠ کیلومتری جنوب شرقی بندر بوشهر شدیم. فازی که قرار است تا پایان امسال یا اوایل سال آینده به بهرهبرداری برسد و ٥٠میلیون مترمکعب گاز بر صادرات گاز این منطقه بیفزاید و سطح برداشت ایران با قطر را برابر کند، اما این تنها مزایای بهرهبرداری از این فاز پارسجنوبی نیست. آنگونه که مسئولان این طرح میگویند بهرهبرداری از فاز ١٩ سطح تولید میعانات گازی را روزانه ٨٠هزار بشکه، اتان را ٢٥٥٠ تن، پروپان را ٢هزار تن، بوتان را ٢٠٠ تن و گوگرد را ٤٠٠ تن بالا میبرد.ساعت نزدیک ١٢ است و دماسنج اتوبوس عدد ٣٤ درجه را نشان میدهد، با این وجود جنب و جوش را میتوان در جو محوطه دید.
کارگرانی که دمای ٦٥درصدی قطب صنعت گازی کشور را دیدهاند، حالا دیگر هراسی از آفتاب آذرماه ندارند. محمد ٣٢ساله یکی از ٦١هزار کارگر فعال در این منطقه است که به گفته خودش ٣سال است که در عسلویه کار میکند. او در واکنش به گرمی عجیب هوا در آذرماه عسلویه، لبخندی میزند و به «شهروند» میگوید: خانم این روزها که هوا خیلی خوب است. اگر روزهای جهنمی تابستان را ببینید این هوا برایتان عجیب نیست.
حقوق ١,٥ میلیونی برای کار؛ در دمای ٦٥ درجهای
او از بار مشکلاتی که کار کردن در این منطقه بر دوش او گذاشته، گله میکند و ادامه میدهد: شاید برخی تصور میکنند هر کسی که در عسلویه به کاری مشغول است دیگر «نانش در روغن است!» و ماهانه مواجب زیادی به جیب میزند حتی اگر کارگری ساده باشد! اصولا نگرش عموم جامعه در رابطه با کارکنان حوزه صنعت نفت بسیار متفاوت از دیگر اقشار جامعه کارگری کشور است، درحالیکه واقعیت چیز دیگری است!او در ادامه از کارگرانی حرف میزند که ماهانه کمتر از ١,٥میلیون تومان درآمد کسب میکنند. این درآمد شاید برای یک کارگر در دیگر شهرهای کشور رقم بدی نباشد، اما برای کارگری که رنج کار کردن در شرایط بد آب و هوایی و دمای ٦٥ درجهای را به جان میخرد، به هیچ وجه منطقی نیست.
کارگران فنی شرایط بهتری دارند و به ازای هر روز کار خود معمولا ٩٠هزار تومان حقوق دریافت میکنند. این جوان همدانی که برای فرار از بیکاری به مهاجرت و دوری از خانوادهاش تن داده است، اضافه کرد: اگر در هر نقطه ایران کارگران ٨ ساعت از روز را به فعالیت مشغولند، در عسلویه کارگران ١٢ ساعت کار میکنند و اگر این ٤ ساعت اضافه را از حقوق آنها کسر كنيد، متوجه خواهید شد که چه مقدار از سادهترین کارگران ساختمانی در شهرها حقوق کمتری دریافت میکنند؛ البته اگر دریافت کنند! زیرا پرداخت حقوق کارگران حداقل هر دو ماه یکبار در نزد پیمانکاران مستقر در پارسجنوبی به عرف تبدیل شده است!
کارگران نیز ناچار پذیرفتهاند و کسی هم نمیداند نقش اداره کار در این میان چیست و چه کمکی میتواند به آنها بکند!وقتی از خانوادهاش حرف میزند، صدا در گلویش میشکند. به گفته خودش بیشتر از ٤٥ روز است که پدر و مادرش را ندیده است؛ زیرا هزینه رفتوآمد بسیار بالاست و امکان مسافرت دایم را از او سلب میکند. البته برخی از شرکتها برخی از هزینههای رفتوآمد کارکنان خود را پرداخت میکنند اما پیمانکاری که با او قرارداد بسته، زیر بار تعهداتی از این دست نمیرود.
قیمت خانه در عسلویه برابر با شمال تهران
دوست دیگرش کنار او ایستاده و سخنانش را اینگونه تکمیل میکند كه بسیاری از کارگران این منطقه قصد ازدواج دارند؛ اما نبود شرایط لازم برای تشکیل زندگی مشترک آنها را از این امر منصرف میکند. علی در ادامه به قیمت بالای ملک در عسلویه اشاره کرد و گفت: قیمت خانه در برخی از نقاط که شرایط مناسبتری دارد، گاهی به متری ٢٠میلیون تومان یعنی معادل بهای خانه در شمال تهران هم میرسد.
کدام کارگر یا کارمندی چنین توان مالی دارد؟ این گرانیها باعث شده که کارگرانی که خانوادههایشان در عسلویه هستند برای زندگی به شهرستان جم بروند که حداقل ٦٠ کیلومتر با اینجا فاصله دارد. قیمت خانه در آنجا بهتر است و به حدود ٢ الی ٣میلیون تومان در هر متر میرسد. او همچنین شرایط بد اسکان کارگران فعال در منطقه ویژه پارسجنوبی را مورد انتقاد قرار داده و میگوید: شرکتهای مستقر در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس که به منظور احداث فازهای گازی پارسجنوبی به استان بوشهر آمدهاند، هرکدام برای کارگران خود استراحتگاهی بنا کرده که صدها نفر را در آن جای میدهند. کمپهایی که با کمترین امکانات، میزبان کارگران است و ازدحام بالای جمعیت در آن حس خفقان را برایت تداعی میکند.
توازن جمعیت در بوشهر بهم خورد
اما این اظهارات در حالی مطرح میشود که یوسفی، مدیر منطقه ویژه پارس مهاجرت کارگران به عسلویه را عامل بر هم خوردن توازن جمعیتی در استان بوشهر میداند و از این لحاظ ابراز نگرانی میکند. به گفته او نسبت زنان به مردان در بوشهر ١٠٠ به ٢٦٢ است؛ در حالیکه این نسبت در سایر شهرهای کشور ١٠٠ به ١١٠ است. آنگونه که آمارها نشان میدهد ٦١ هزار نفر در این منطقه مشغول به کار هستند که تنها ٣٠درصد آن یعنی ١٨هزار نفر آن بومیان بوشهر هستند و مابقی از دیگر استانهای کشور به این منطقه مهاجرت کردهاند. حالا وزارت نفت کمر به ساخت ٧هزار واحد مسکونی بسته است. آنگونه که سرمایهگذار این طرح وعده کرده، این واحدها ظرف دو سال آینده آماده اسکان خواهد بود و وزارت نفت آن را در اختیار کارمندان متأهل خود قرار خواهد داد.
هوای آلوده
یاسین ٤٢ سال دارد و از کارگران بومی پارسجنوبی است. صورت آفتاب سوختهاش از روزهای کاری سخت او حکایت میکند. او که نگران سلامت دو فرزند ٥ و ٧ساله خود است، نسبت به وضع سطح آلایندههای موجود در هوا ابراز نگرانی میکند؛ آلایندههایی که مدیر منطقه ویژه اقتصادی پارس از کاهش آنها به ٥میلیون متر مکعب خبر میدهد. او با بیان اینکه سطح آلاینده ١٠ فاز نخست پارسجنوبی در سال ٨٧ حدود ٥٦میلیون مترمکعب بوده است، ادامه داد: این رقم هماکنون به یکدهم آن سال رسیده است. البته در فازهای دیگر که بهتازگی به بهرهبرداری رسیده، سطح آلایندهها بالاست و باید کاهش یابد. او خاطرنشان کرد: سطح آلایندههایی که در تکتک این پالایشگاهها تولید میشود، مطابق با استاندارد تعریف شده است. اما به هر حال وقتی که آلاینده ١٠ پالایشگاه به صورت همزمان وارد هوا شود به آلودگی منجر میشوند.
اعتیاد اصلیترین دام برای کارگران عسلویه
یوسفی از مهندسان فعال در پارسجنوبی است که از معضل دیگری در این منطقه پرده بر میدارد. به باور او، اعتیاد اصلیترین دامی است که برای جوانان پهن شده است؛ مستعد بودن محیط، دوری از بزرگترها و خانواده، نبود امکانات تفریحی و سرگرمی از عوامل گرایش کارگران این منطقه به موادمخدر به حساب میآیند. با وجود اين مدیر منطقه ویژه اقتصادی پارسجنوبی میگوید که آمار اعتیاد در این منطقه برابر با دیگر شهرهای کشور است. البته اگرچه این عدد از میانگین کشوری ممکن است بالاتر نباشد، اما راضی نیستیم و بالاخره فضایی ایجاد شده که سوداگری در آن انجام میشود و بخشی از نیروی کار را تهدید میکند.
منبع: روزنامه شهروند
رییس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران گفت: ترافیک، کمبود فضاهای تفریحی، آلودگی هوا، آلودگی صوتی و وضعیت معیشت مردم در افزایش آمار خشونت در پایتخت تأثیرگذار است.
به گزارش مهر، احمد دنیامالی در پاسخ به پرسشی در خصوص آمار منتشر شده درباره رکوردداری پایتخت نشینان در خشونت و اینکه موارد ترافیک، کمبود فضاهای تفریحی، آلودگی هوا و آلودگی صوتی چه تأثیری در افزایش این آمار دارد، گفت: گمان نمی کنم چنین آماری دقیق باشد ، در افزایش خشونت همه این موارد تأثیرگذار است اما اوضاع و احوال اقتصادی مردم در افزایش این آمار بیشترین تأثیر را دارد.رییس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر افزود: چنانچه وضع معیشتی مردم روبراه باشد به طور طبیعی در رفتارشان آرام تر هستند. آلودگی هوا و ترافیک سیستم اعصاب را تحریک می کند اما خشونت در میان تهرانی ها را نباید به گونه ای القا کنیم که با بحث جمعیت هیچ نسبتی نداشته باشد.
وی با شاره به میزان جمعیت و تعدا نزاع های خیابانی اضافه کرد: تهران با توجه به فراوانی جمعیت در نزاع های خیابانی رتبه اول را دارد اما اگر این موارد را در نمودار ببریم و با میزان جمعیت و نزاع های دیگر استانها مقایسه کنیم اینطور نیست. نباید فراموش کرد که تهران تحت فشار استان های دیگر است و اگر شرایط اقتصادی در استان ها فراهم باشد بسیاری از مردم به سمت پایتخت نمی آیند. زندگی در تهران راحت نیست و مشخصات خاص خود را دارد.
دنیامالی خاطرنشان کرد: بسیاری از افراد برای داشتن شغل و کسب و کار به تهران می آیند. در حوزه حمل و نقل شهری بخش زیادی از افرادی که در مناطق مرزی تهران به ویژه در جنوب و جنوب شرق کار می کنند به همین دلیل به تهران می آیند. این موضوع حاصل پدیده ای است که دست مدیریت شهری و تابع یکسری بحث های دیگر است و امیدوارم شرایطی ایجاد شود که شاهد کاهش اعداد و آماری این چنینی باشیم.
پیش از این از سوی یک نهاد مطالعاتی شهری اعلام شده بود تهرانی ها رکورددار خشونت در میان شهرهای کشور هستند.
وی با شاره به میزان جمعیت و تعدا نزاع های خیابانی اضافه کرد: تهران با توجه به فراوانی جمعیت در نزاع های خیابانی رتبه اول را دارد اما اگر این موارد را در نمودار ببریم و با میزان جمعیت و نزاع های دیگر استانها مقایسه کنیم اینطور نیست. نباید فراموش کرد که تهران تحت فشار استان های دیگر است و اگر شرایط اقتصادی در استان ها فراهم باشد بسیاری از مردم به سمت پایتخت نمی آیند. زندگی در تهران راحت نیست و مشخصات خاص خود را دارد.
دنیامالی خاطرنشان کرد: بسیاری از افراد برای داشتن شغل و کسب و کار به تهران می آیند. در حوزه حمل و نقل شهری بخش زیادی از افرادی که در مناطق مرزی تهران به ویژه در جنوب و جنوب شرق کار می کنند به همین دلیل به تهران می آیند. این موضوع حاصل پدیده ای است که دست مدیریت شهری و تابع یکسری بحث های دیگر است و امیدوارم شرایطی ایجاد شود که شاهد کاهش اعداد و آماری این چنینی باشیم.
پیش از این از سوی یک نهاد مطالعاتی شهری اعلام شده بود تهرانی ها رکورددار خشونت در میان شهرهای کشور هستند.
صادق زيباكلام در روزنامه اعتماد نوشت: فيدل كاسترو اگرچه در دهه ١٩٥٠ ميلادي در صحنه تاريخ ظاهر شد و نامش با ماركسيسم گره خورده است، اما يك ماركسيستلنينيست به معناي دقيق كلمه نبود. او و ساير رهبران كوبا، آشنايي عميقي با انديشههاي ماركس نداشتند. اينكه ماركسيسم را به عنوان ايدئولوژي مبارزه انتخاب كردند، دليلش احترام و وجاهت ماركسيسم نزد روشنفكران و مبارزان جهان سومي از اوايل قرن بيستم بود. كاسترو بيشتر مجذوب تلألو انقلابي و ضد امپرياليستي ماركسيسم بود.با اين حال، كاراكتر كاسترو و چهگوارا در دهههاي ٦٠ و ٧٠ ميلادي تاثير عميقي بر رهبران انقلابي در سرتاسر جهان به ويژه در جهان سوم بر جاي نهاد. شخصيت كاسترو بر انقلابيون ايران هم، چه چپها چه مذهبيها، تاثير قابل توجهي داشت. در آن دوران، كاسترو و چهگوارا جزو بتهاي روشنفكران انقلابي جهان و ايران بودند.كاراكتر كاسترو حتي براي رهبران جمهوري اسلامي و نيروهاي انقلابي حزباللهي هم جذاب بود.اين جذابيت دلايل متعددي داشت. در كوباي كاسترو، برخلاف كره شمالي، دينستيزي چنداني وجود نداشت.
ضديت با امريكا، دليل ديگر اين جذابيت بود. كاسترو از آغاز تا پايان دوران رهبري سياسياش، امريكاستيز بود. اين ويژگي در رهبران جمهوري اسلامي هم ديده ميشود. كاسترو جزو معدود رهبران انقلابي بود كه هيچوقت مواضع انقلابياش را تعديل نكرد. فيدل كاسترو در مقام يك رهبر سياسي، در مجموع موفق بود. در كوباي كاسترو، اگرچه دموكراسي حاكم نبود اما عدالت و برابري و آموزش و خدمات پزشكي در حد بسيار مطلوبي محقق شده بود. كوباي كاسترو يك سر و گردن بالاتر از ساير كشورهاي امريكاي جنوبي بود. امروز البته برزيل و آرژانتين و شيلي و مكزيك هم از حيث توسعه، سوادآموزي، عدالت و دموكراسي به پيشرفتهاي چشمگيري رسيدهاند ولي ٣٠سال قبل در هيچ يك از كشورهاي امريكاي لاتين، حداقلي از دموكراسي وجود نداشت و همه آنها گرفتار رژيمهاي خشن نظامي بودند.
در آن دوران، نه در كوبا و نه در اين كشورها دموكراسي برقرار نشده بود ولي كوبا از حيث سوادآموزي و بهداشت، پزشكي، اشتغال و عدالت اجتماعي، واقعا بالاتر از ساير كشورهاي امريكاي جنوبي و باعث افتخار بود. علاوه بر اين، كوباي كاسترو به بسياري از كشورهاي آفريقايي در زمينه پزشكي و ارتقاي سطح بهداشت و درمان كمك ميكرد. اينكه كشور كوچك كوبا از جهات مذكور به مراتب بالاتر از كشورهاي بزرگ برزيل و آرژانتين بود و به داد كشورهاي آفريقايي هم ميرسيد، واقعيتي است كه نميتوان آن را ناديده گرفت. برزيل يا آرژانتينِ نظاميان و كوباي كاسترو، هيچيك دموكراتيك نبودند اما از حيث تحقق عدالت و برابري، كوبا نه تنها در آن دوران برتر از كشورهاي همجوارش بود، بلكه هنوز هم يك كشور بينظير يا حداقل كمنظير است.
كافي است به ياد بياوريم كه كره شمالي هم مثل كوبا يك رژيم كمونيستي بود و از سوي شوروي حمايت ميشد. اما كره شمالي به معناي واقعي كلمه، يك زندان بزرگ بود و هنوز هم چنين وضعي دارد. علاوه بر اين، كره شمالي غرق در فلاكت و بدبختي است ولي كوبا به هيچوجه چنين وضعي ندارد. اگر درهاي كره شمالي را باز كنند، اكثريت مردم اين كشور از آنجا فرار ميكنند اما كوبا، اگرچه گاه فرارياني داشته، اما اكثريت مردمش به دليل خدمات عيني رژيم تحت رهبري فيدل كاسترو، با ميل و رغبت در وطن خودشان زندگي ميكنند و به كوبايي بودن خودشان مفتخرند. به همين دليل است كه من در كل فيدل كاسترو را يك رهبر سياسي موفق ميدانم؛ اگرچه خطاهاي سياسي و بياعتنايي او به معيارهاي دموكراتيك را هم ناديده نميگيرم.
ضديت با امريكا، دليل ديگر اين جذابيت بود. كاسترو از آغاز تا پايان دوران رهبري سياسياش، امريكاستيز بود. اين ويژگي در رهبران جمهوري اسلامي هم ديده ميشود. كاسترو جزو معدود رهبران انقلابي بود كه هيچوقت مواضع انقلابياش را تعديل نكرد. فيدل كاسترو در مقام يك رهبر سياسي، در مجموع موفق بود. در كوباي كاسترو، اگرچه دموكراسي حاكم نبود اما عدالت و برابري و آموزش و خدمات پزشكي در حد بسيار مطلوبي محقق شده بود. كوباي كاسترو يك سر و گردن بالاتر از ساير كشورهاي امريكاي جنوبي بود. امروز البته برزيل و آرژانتين و شيلي و مكزيك هم از حيث توسعه، سوادآموزي، عدالت و دموكراسي به پيشرفتهاي چشمگيري رسيدهاند ولي ٣٠سال قبل در هيچ يك از كشورهاي امريكاي لاتين، حداقلي از دموكراسي وجود نداشت و همه آنها گرفتار رژيمهاي خشن نظامي بودند.
در آن دوران، نه در كوبا و نه در اين كشورها دموكراسي برقرار نشده بود ولي كوبا از حيث سوادآموزي و بهداشت، پزشكي، اشتغال و عدالت اجتماعي، واقعا بالاتر از ساير كشورهاي امريكاي جنوبي و باعث افتخار بود. علاوه بر اين، كوباي كاسترو به بسياري از كشورهاي آفريقايي در زمينه پزشكي و ارتقاي سطح بهداشت و درمان كمك ميكرد. اينكه كشور كوچك كوبا از جهات مذكور به مراتب بالاتر از كشورهاي بزرگ برزيل و آرژانتين بود و به داد كشورهاي آفريقايي هم ميرسيد، واقعيتي است كه نميتوان آن را ناديده گرفت. برزيل يا آرژانتينِ نظاميان و كوباي كاسترو، هيچيك دموكراتيك نبودند اما از حيث تحقق عدالت و برابري، كوبا نه تنها در آن دوران برتر از كشورهاي همجوارش بود، بلكه هنوز هم يك كشور بينظير يا حداقل كمنظير است.
كافي است به ياد بياوريم كه كره شمالي هم مثل كوبا يك رژيم كمونيستي بود و از سوي شوروي حمايت ميشد. اما كره شمالي به معناي واقعي كلمه، يك زندان بزرگ بود و هنوز هم چنين وضعي دارد. علاوه بر اين، كره شمالي غرق در فلاكت و بدبختي است ولي كوبا به هيچوجه چنين وضعي ندارد. اگر درهاي كره شمالي را باز كنند، اكثريت مردم اين كشور از آنجا فرار ميكنند اما كوبا، اگرچه گاه فرارياني داشته، اما اكثريت مردمش به دليل خدمات عيني رژيم تحت رهبري فيدل كاسترو، با ميل و رغبت در وطن خودشان زندگي ميكنند و به كوبايي بودن خودشان مفتخرند. به همين دليل است كه من در كل فيدل كاسترو را يك رهبر سياسي موفق ميدانم؛ اگرچه خطاهاي سياسي و بياعتنايي او به معيارهاي دموكراتيك را هم ناديده نميگيرم.