گزیده ها قسمت دوم

گزیده ها  قسمت دوم 12 مرداد - 97
درگیری در تجمع اعتراضی شیراز تجمع کنندگان
درگیری در تجمع اعتراضی شیراز تجمع کنندگان که در پی فراخوان مطرح شده در شبکه های اجتماعی در این مکان گردهم آمدند، بیشتر شعارهای ساختارشکنانه سر می دادند؛ هرچند در فراخوان ها، هدف از تجمع اعتراض به گرانی عنوان شده است. برخی افراد روز پنجشنبه با حضور در چهار راه زند واقع در مرکز شهر شیراز تجمع کردند، تجمعی که پیشتر مسئولان استان فارس آن را غیرقانونی عنوان کرده بودند. به گزارش ایرنا، کانون برپایی این تجمع در مجاورت خیابان توحید (داریوش) از مکان های اصلی خرید و فروش تلفن همراه در شیراز قرار دارد. تجمع کنندگان که در پی فراخوان مطرح شده در شبکه های اجتماعی در این مکان گردهم آمدند، بیشتر شعارهای ساختارشکنانه سر می دادند؛ هرچند در فراخوان ها، هدف از تجمع اعتراض به گرانی عنوان شده است. ماموران انتظامی ضمن تلاش برای متفرق کردن تجمع کنندگان، برای برقراری نظم و رفع مشکل ترافیکی تلاش کردند. در همین حال، درگیری هایی نیز بین برخی تجمع کنندگان و عوامل انتظامی صورت گرفت. از دستگیری احتمالی تجمع کنندگان اطلاع دقیقی در دست نیست. برپایی این تجمع موجب شکل گیری ترافیک و مسدود شدن خیابان کریمخان زند شیراز شد و ماموران انتظامی هم اینک در حال تلاش برای بازگرداندن شرایط عادی به این محور ارتباطی در مرکز شهر هستند. هرچند در فراخوان های شبکه های اجتماعی، افراد به حضور در خیابان در روز چهارشنبه 10 مرداد در اعتراض به گرانی دعوت شده بودند اما تجمعی در این روز شکل نگرفت و حضور مقتدرانه نیروهای انتظامی و امنیتی در معابر شهر پررنگ بود. پیش از این، عصر سه شنبه نهم مردادماه جاری خیابان ملاصدرا شیراز صحنه برپایی تجمع برخی افراد بود که به گفته هادی پژوهش جهرمی معاون سیاسی ، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس بیشتر شعارهای آنها ساختارشکنانه بود و شعارهای اندکی در اعتراض به گرانی سر داده شد. معاون استاندار فارس چهارشنبه در این باره به ایرنا گفت: ممکن است بازاری‌ها به وضعیت نوسان ارز اعتراض داشته باشند یا به بی‌ثباتی در بازار انتقاد وارد کنند؛ اما برخی افرادی که در خیابان‌ها ناآرامی ایجاد می‌کنند با هدف‌ هنجارشکنی در این اعتراض ها شرکت می‌کنند پژوهش جهرمی افزود: ممکن است در بدو امر معترضان واقعی نیز در میان این افراد وجود داشته باشد؛ ‌اما در ادامه برخی افراد تحت تأثیر القائات هدایت‌شده و مهندسی‌شده از خارج حرکت‌هایی را انجام می‌دهند. استاندار فارس نیز روز چهارشنبه در دیدار با مدیران رسانه های استان با اشاره به ناآرامی‌های روز سه شنبه در خیابان ملاصدرای شیراز گفت: هر شهروند حق اعتراض دارد؛ اما هنجارشکنی‌ها به بهانه این رفتار‌ها قوت گرفته‌ است. اسماعیل تبادار گفت: گرانی‌های موجود را اقشار آسیب‌پذیر بیشتر درک می کنند؛ اما برخی افراد از هر مجال به زعم خود حسن استفاده را می‌کنند تا از وضعیت به گونه‌ای دیگر بهره‌برداری کنند.
جای‌خالی‌ سران‌ سپاه‌ در تشییع‌ عباس‌ دوزدوزانی
جای‌خالی‌ سران‌ سپاه‌ در تشییع‌ عباس‌ دوزدوزانی حسین علایی از فرماندهان پیشینی سپاه پاسداران در خبرآنلاین نوشت: عباس دوزدوزانی از فرماندهان دوران اولیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از عمری تلاش و مبارزه برای کنار گذاشتن نظام استبدادی طاغوتی و برپایی حکومت عدل اسلامی در روز یک‌شنبه ۷ مرداد ماه ۱۳۹۷ پس از یک دوره بیماری در سن ۷۶ سالگی دار فانی را وداع گفت. صبح سه‌شنبه که به تشییع جنازه وی در جلوی منزلش در غرب تهران رفتم گرچه تعدادی از پاسداران قدیمی سپاه و وزرا و نمایندگان مجلس و مسئولین اسبق کشور در این مراسم حضور داشتند ولی از فرماندهان و سران فعلی سپاه و نیز از اعضای شورای عالی اولیه سپاه پاسداران کسی را ندیدم. عباس دوزدوزانی بخشی از سرگذشت و تاریخ سپاه پاسداران است که نقش مهمی در تداوم حرکت سپاه در خط امام خمینی داشته است. او پس از دیدار شورای ۱۲ نفره جریان‌های مدافع انقلاب با امام خمینی، بیانیه تشکیل سپاه را در دوم اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ نوشت و از این روز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسما تشکیل شد. در اوایل سال ۱۳۵۹ و قبل از شروع جنگ تحمیلی در بین پاسداران آن زمان این بحث مطرح بود که سپاه باید نظامی باشد یا مکتبی؟ و زیر نظر رئیس جمهور و دولت باشد یا امام؟ اکثر پاسداران معتقد بودند که سپاه برای دفاع از اندیشه مکتب اسلام که همانا آزادگی و آزاداندیشی و آینده نگری است به‌وجود آمده و باید هم مکتبی باشد و هم نظامی تا بتواند پاسدار انقلاب اسلامی باقی بماند. بنابراین بهتر است سپاه زیر نظر امام خمینی که مجاهد بزرگ انقلابی است و برای نفی دیکتاتوری با نظام شاهنشاهی مخالفت کرده است باشد تا سپاه فراتر از گروه‌ها و دسته‌بندی‌ها و جریانات سیاسی متعلق به همه مردم ایران باشد. دوزدوزانی که در آن زمان به عنوان هم‌رزم محمدعلی رجایی نخست‌وزیر شناخته می‌شد، نماد چنین خواسته‌ای بود و معتقد بود سپاه باید بتواند از ظرفیت‌ها و توانایی‌های اکثریت ملت ایران بهره ببرد و در خدمت آنان باشد، همان گونه که در دوان دفاع مقدس این چنین شد. دوزدوزانی گرچه جزء گروه مخفی حزب ملل اسلامی در دوران شاه برای مبارزه با نظام سلطانی و سه بار در حاکمیت طاغوت به زندان افتاده بود، ولی او را به عنوان چریک یا مبارز مسلح نمی‌شناختیم بلکه او را مجاهدی مومن و مانوس با قرآن که به دنبال رفتار مکتبی برای تحقق عدالت است می‌یافتیم. چند وقت پیش که به اتفاق آقای محمد عزلتی‌مقدم از پاسداران قدیمی سپاه برای عیادت ایشان به منزلشان رفتیم از ترجمه منظوم قرآن که کار تدوین آن را به پایان رسانده بود و انتشارات دانشگاه تهران آن را به زیر چاپ برده است برایمان صحبت کرد و بخش‌هایی از آن را برایمان خواند. از روحیه عالی و طبع زیبای او لذت بردیم و برایش توفیقات بیشتر را از خدای ن والقلم طلب کردیم. او گرچه مطمئن شده بود که در آستانه لقاء الهی است ولی تسلیم رضای حق شده بود و از ترجمه قرآن کریم دلشاد بود.
کودتا در صدا و سیما پس از پخش یک سریال!
کودتا در صدا و سیما پس از پخش یک سریال! روزنامه ایران نوشت: محمد هاشمی که از تابستان 1360، به مدت 13 سال مدیریت سازمان صدا و سیما را برعهده داشت، از برخی ماجراهای پشت پرده آن سال‌ها گفت. ضمیمه جمعه روزنامه ایران گفت‌وگویی با محمد هاشمی انجام داده است که دربرگیرنده بسیاری از رویدادهایی است که در 13 سال مدیریت او بر سازمان صدا و سیما رخ داده است. او در بخشی از این گفت‌و‌گو به ماجرای عزلش از سازمان صدا و سیما توسط شورای سرپرستی و بازگشت به کارش با حکم امام خمینی پرداخته و توضیح داده است: «تابستان 1360 که مدیر سازمان صدا و سیما شدم، مشکلات داخلی و بیرونی خیلی زیاد بود. از طرف قوه مجریه، مقننه و قضائیه دو نماینده به سازمان فرستاده و یک شورای سرپرستی شش نفره تشکیل داده بودند. آنها یک نفر را به عنوان مدیرعامل انتخاب می‌کردند و سیاست‌گذاری و نظارت به عهده شورا و اجرا به عهده مدیرعامل بود. در آن شرایط، شورا می‌خواست در امور اجرایی دخالت کند و من هم مدیری نبودم که بپذیرم آنها در امور داخلی دخالت کنند. بعد از شش ماه با من بد شدند. به سریال‌هایی که می‌ساختیم ایراد می‌گرفتند؛ مثلاً سریال «اشک تمساح» که پخش می‌شد و داستانش زندگی یک خانواده طاغوتی بود که هنوز ایران مانده و زندگی مخفیانه داشتند. خب فضا مثل حالا نبود؛ خاص و متشنج بود. این سریال 15 قسمت داشت. برخی مردم هم نسبت به آن معترض بودند. حتی در نماز جمعه طوماری دادند که 15 هزار امضا داشت. عنوان بالای طومار این بود که اشک تمساح، اشک مؤمنین را درآورد و خواهان جلوگیری از پخش سریال بودند. یکی از انتقادات به بازیگر زن سریال که سرش در خانه برهنه بود و در محیط بیرون حجاب داشت، مربوط می‌شد. به قسمت نهم که رسیدیم، شورای سرپرستی چهار قسمت را یک قسمت کردند و اعلام کردند که ما به خواست مؤمنین و مردم این سریال را قطع می‌کنیم. عصر دوشنبه که قرار بود سریال پخش شود از دفتر امام با من تماس گرفتند و گفتند امشب شب آخر سریال است؟ و من گفتم نه چهار قسمت دیگر مانده است. گفتند اما شنیدیم قسمت آخر است. وقتی از مدیر پخش جویا شدم گفتند قسمت آخر است. برای همین خدمت امام رفتم و ایشان گفتند: «نه، این سریال ادامه پیدا کند. در خصوص مسائل هنری و سیاسی خودتان می‌دانید اما در خصوص مسائل شرعی این جمله را بنویسید که از خبرگان سؤال شد و گفتند در پخش سریال اشکال شرعی وجود ندارد اما ممکن است در تولید سریال خلاف شرع واقع شده باشد.» من اطلاعیه‌ای را به عنوان مدیرعامل سازمان نوشتم و به مدیر پخش دادم و این جمله را بدون اینکه بگویم از امام است نوشتم از خبرگان و آن را پخش کردیم. فردای آن روز شورای سرپرستی مرا محاکمه کرد که این اطلاعیه چه بود؟ خبره شما چه کسی است؟ نکند از آمریکا خبره با خودت آورده‌ای؟ خیلی برخورد تندی با من کردند و من هم سکوت کردم. گفتند یا خبره‌ات را معرفی کن یا عزلت می‌کنیم. گفتم خبره من امام است. این‌ها گفتند غیرممکن است و در فکر عزل من افتادند. یک روز پنجشنبه که سازمان تعطیل بود، به آنجا رفتم تا کارهای عقب‌افتاده‌ام را انجام دهم. آن‌ها هم آنجا آمده بودند و جلسه داشتند. ساعت شش عصر اطلاعیه‌ای به در اتاق من زده بودند مبنی بر عزل من. من تیرماه سال 60 به سازمان رفته بودم و این اتفاق مرداد سال 62 افتاد. اول دکتر حسن روحانی را تعیین کردند جای من بیاید که ایشان قبول نکرده بودند و بعد جواد لاریجانی را جای من گذاشتند. من هم که فقط یک جانماز در کشوی میزم داشتم، ساعت هشت شب خانه رفتم. احمد آقا شب به من زنگ زد و خبرعزل مرا جویا شد و من صحت آن را اعلام کردم. گفتند حکم دادند؟ گفتم بله. خواستند که حکم را برایشان بفرستم و فرستادم. همان شب هم خبرش را از طریق تلویزیون پخش کردند که به دنبال استعفای آقای محمد هاشمی، جواد لاریجانی به عنوان سرپرست به سازمان می‌آید. امام هم به سران قوا زنگ زدند که یا اعضای شورا باید استعفا دهند یا من آنها را عزل می‌کنم. تا ساعت ۱۰ شب چهار نفرشان استعفا دادند اما آن دو نفری که نماینده مجلس بودند، این کار را نکردند. چون برادرم (آیت‌الله هاشمی رفسنجانی) که آن دوره رئیس مجلس بودند زیر بار نرفته بودند که به این دو نفر بگویند استعفا دهند؛ یکی آقای حسن روحانی بودند و دیگری آقای زواره‌ای. اتفاقاً امام صبح زود احمد آقا را فرستادند و از برادرم پرسیدند چرا این دو نفر استعفا ندادند و ایشان گفته بودند چون من نمی‌توانم به خاطر برادرم این کار را بکنم. امام هم در جواب فرموده بودند که برادر شما الان مظلوم واقع شده است. بعد از آن احمد آقا گفتند که دوباره به کارم بازگردم و من نیز گفتم باید شخص امام به من دستور دهند. صبح شنبه به دیدار امام رفتم و اخوی بنده هم آمد. امام خیلی ناراحت بودند. فرمودند این مقدمه یک کودتا در کشور است. اختلافات بین شورای سرپرستی و مدیرعامل به وجود آمده و من آقای محمد هاشمی را به عنوان نماینده خودم تعیین می‌کنم تا وقتی که سران سه قوه و نخست‌وزیر حرف‌های طرفین را گوش کنند و تصمیم بگیرند. ایشان این حکم را به مرحوم توسلی دادند و در مجلس هم خوانده شد و به تمام قوا دادند. در ادامه شورای سرپرستی با حضور اعضای جدید تشکیل شد؛ مثلاً آقای هاشمی از مجلس آمد و در حقیقت سطح شورا را بالاتر بردند
بیانیه شدیداللحن آیت‌الله مکارم خطاب به دولت و دستگاه قضایی
بیانیه شدیداللحن آیت‌الله مکارم خطاب به دولت و دستگاه قضایی اگر در مسأله چهار، پنج هزار خودروی قاچاق که اسناد آن کاملاً در دست است، در چند هفته حکم صادر و اجرا شود، دیگران جرأت آن سوء استفاده‌های کلان را نخواهند کرد. تکرار می‌کنم، مردم قضاتی می‌خواهند شجاع، با قاطعیت و با سرعت که به این وضع شرم‌آور مفسدان پایان دهند. تاریخ انتشار: ۱۰:۳۵ - ۱۱ مرداد ۱۳۹۷ پ آیت الله مکارم شیرازی در بیانیه‌ای درباره مسائل جاری کشور عنوان کرده است: مردم قضاتی می‌خواهند شجاع، با قاطعیت و با سرعت که به این وضع شرم‌آور مفسدان پایان دهند. به گزارش ایسنا، متن بیانیه آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی به این شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم بسیاری از مردم از طرق مختلف با ما تماس می‌گیرند و می گویند چرا مشکلات ما از طریق مراجع، به مسئولین تذکر داده نمی‌شود؟ ما بارها در جلسات خصوصی و عمومی این مشکلات را گوشزد کرده‌ایم، باز هم عرض می‌کنیم مردم از چند موضوع به شدت از مسئولین شکایت دارند: اول اینکه در مسائل اقتصادی با تورم شدید و بالا رفتن جهشی قیمت‌ها تهیّه نیازهای اولیه زندگی برای آن‌ها بسیار مشکل شده، می‌گویند گرچه تحریم‌های خارجی فشار بر اقتصاد ما وارد می‌کند، امّا چنان نیست که راه‌حلی نداشته باشد. همچنین آن‌ها معتقدند، تیم اقتصادی دولت ضعیف است. چه اصراری دارند که مشکلات به دست آن‌ها حل شود؟ چرا این تیم ضعیف را عوض نمی‌کنند؟ چرا صاحب‌نظران باتجربه اقتصادی را فرا نمی‌خوانند؟ چرا به جای اینکه کارخانه‌ها را فعال کنند و جوانان ما را به کار دعوت نمایند، ثروت‌های مردم را از گردش اقتصادی خارج کرده و به صورت سکه و دلار در خانه‌ها محبوس می‌کنند؟ چرا نقدینگی بدون در نظر گرفتن راهکارهای اقتصادی از طریق استقراض از بانک مرکزی، بی‌حساب و کتاب افزوده می‌شود؟ مردم از دستگاه قضایی نیز به شدت شکایت دارند. می‌گویند اگر آن‌ها با قاطعیت، شجاعت و سرعت با مفسدان اقتصادی برخورد کنند این جرثومه‌های فساد به سرعت برچیده می‌شوند. اگر ده، بیست نفر از آن‌ها با محاکمه سریع، یعنی حداکثر در یکی دو ماه، نه چند سال، محاکمه کنند و اموالشان مصادره و به اشد مجازات، مجازات شوند، اوضاع عوض می‌شود و اگر آن‌ها به افراد صاحب نفوذی مربوطند ـ که حتماً مربوطند ـ آن صاحبان نفوذ را با شجاعت پای میز محاکمه بکشند و با محاکمه سریع، حکم آن‌ها را اجرا کنند و آن‌ها را با مجازات شدید، مجازات کنند، به یقین کسی جرأت نمی‌کند که سرمایه‌های عظیم مردم را به حساب خود بریزد. اگر در مسأله چهار، پنج هزار خودروی قاچاق که اسناد آن کاملاً در دست است، در چند هفته حکم صادر و اجرا شود، دیگران جرأت آن سوء استفاده‌های کلان را نخواهند کرد. تکرار می‌کنم، مردم قضاتی می‌خواهند شجاع، با قاطعیت و با سرعت که به این وضع شرم‌آور مفسدان پایان دهند. در ضمن به مردم عزیزمان این توصیه را دارم که آن‌ها حق مطالبه حل مشکلاتشان را دارند ولی بدانند بدون انسجام داخلی و اتحاد همه گروه‌ها، مشکلات حل نمی‌شود. آن‌ها که از خارج مردم را به آشوب دعوت می‌کنند، دشمنان قسم خورده ملت ایرانند و تشنه خون ما می‌باشند، هرگز نباید به شیطنت‌های آن‌ها توجه کرد. خداوندا! به مسئولین بیداری، هوشیاری، اراده و تصمیم برای حل مشکلات مردم خوبمان عنایت فرما