نگاه بازجویانه اوین نامه به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب


نگاه بازجویانه اوین نامه  کیهان سربازجو شریعت  نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب . 11 مرداد – 97
ذوق زدگي روزنامه هاي زنجيره اي از پيشنهاد مزورانه ترامپ
    روزنامه زنجيره اي شرق در ادامه رويکرد سابق خود براي بزک کردن آمريکا و برجام چندين مطلب صفحه نخست شماره ديروز خود را به مذاکره با آمريکا و پيشنهاد مزورانه جديد ترامپ اختصاص داد.

    سرويس سياسي-شرق در يکي از مطالب صفحه نخست ديروز خود به اظهارات ناطق نوري عضو مجمع تشخيص مصلحت در اين زمينه پرداخته و به نقل از وي نوشت: « ايران نبايد ابتدابه ساکن، پيشنهاد مذاکره رئيس جمهوري آمريکا را رد کند. لازم است اين موضوع با تامل و در شوراي عالي امنيت ملي مورد بحث قرار گيرد

    ناطق نوري گفته است: «اصل قصه و چنين چيزي منفي نيست و پيش بيني هم مي شد و مي شود، نوع خلقيات آقاي ترامپ هم همين است. ترامپ اول توپ هاي محکمي را مي زند و با توپ پر مي آيد، اگر مقابلش مرعوب شود و جا بزند، ادامه مي دهد، ولي اگر ببيند آن طور نيست، خيلي سريع نظرش عوض مي شود و سناريوي بعدي را پيدا مي کند

    در يادداشت ديگري شرق اين گونه استدلال کرده است که: « در گذر تاريخ هر زمان زمينه براي بهبود روابط ميان ايران و آمريکا فراهم شد، برخي کشورهاي عربي در نگاه اول نگران شده اند، اما به تدريج به سوي بهبود روابط خود با ايران حرکت کرده اند. خدشه در روابط ايران و غرب، آرزوي عرب ها و اسرائيل و حتي روسيه و چين است و بهبود روابط ايران و آمريکا در آرايش سياسي منطقه تاثير بسزايي خواهد داشت

    نويسنده حملات و شرايط 12 گانه آمريکا عليه ايران در دو سال گذشته و در دولت ترامپ را نيز برشمرده و در پايان نتيجه گرفته است که : « بايد با استفاده از حمايت افکار عمومي داخلي و البته تلاش براي رفع نگراني هاي اروپا، اوضاع ايران را سامان داد، سپس به مذاکره در موضع برابر با ايالات متحده انديشيد. در چنين شرايطي است که مي توان منافع ملي ايران را در اين مذاکرات تامين کرد».

    روزنامه زنجيره اي شرق اصل مذاکره با آمريکا را منتفي ندانسته و آن را منوط به شرايطي دانسته است که تجربه نشان داده است به اين شرايط نيز مدعيان اصلاحات اهميتي قائل نيستند.

    در شرايطي که طي دو سال گذشته رئيس جمهور آمريکا از هيچ توهيني به ملت ايران فروگذار نکرده و در يکي از آخرين موارد ايران را به شديدترين اقداماتي که در تاريخ سابقه نداشته تهديد کرده است مذاکره با آمريکا چگونه مي تواند مورد تحليل قرار گيرد؟

    نکته ديگر اينکه ناطق نوري خود گفته است که مذاکره حربه اي است که ترامپ پس از شکست راه هاي ديگر تجربه مي کند و حال سوال اينجا است وقتي رئيس جمهور آمريکا در حربه اي عليه ملت ايران شکست خورده است چرا بايد با دستان خود زمينه موفقيت او در حربه دوم را فراهم سازيم؟

    نکته سوم اينکه مشکلات اقتصادي ايران داخلي است، در گزارش ديروز کيهان به اين نکته اشاره کرديم که: « آغاز برخورد قاطع دستگاه قضا با تروريست هاي اقتصادي که سربازان خط مقدم جنگ واقعي آمريکا عليه ملت ايران هستند جيغ ترامپ را درآورده است.بي شک جنگ امروز ايران و آمريکا نه در عرصه نظامي که در ميدان اقتصادي است، اخلالگران اقتصادي سربازان آمريکا در اين جنگ محسوب مي شوند و طبيعي است که هيچ فرماندهي از دستگيري و اعدام نيروي خود خوشحال نمي شود».

    در اين گزارش تصريح کرديم: «ترامپ به دنبال آن است که نشان دهد و اثبات کند که راهکار مشکلات اقتصادي ايران نه مديريت و ناکارآمدي برخي مسئولين و اقدامات عده اي ديگر در بازار ارز و سکه که عدم تعامل جمهوري اسلامي با آمريکا است

          
پشت پرده لغو نشست تلويزيوني روحاني
    روزنامه آفتاب يزد در مطلبي نوشت: «در بحبوحه شرايط بد اقتصادي مردم منتظر پاسخ قانع کننده اي از سوي مسئولان بودند که سرانجام اعلام شد سه شنبه دوم مردادماه قرار است رئيس جمهور با مردم سخن بگويد اما در حالي که همه منتظر بودند مواضع حسن روحاني را بشنوند، اعلام شد که اين گفت وگو به زمان ديگري موکول شده است

    اين روزنامه زنجيره اي در ادامه نوشت: «تصميم روحاني براي لغو اين گفت وگوي تلويزيوني در لحظات آخر گرفته شده و حسام الدين آشنا مشاور فرهنگي دولت حسن روحاني از مخالفان اصلي اين گفت وگوي تلويزيوني بوده است.آشنا به روحاني گفته تنها بايد زماني در اين شرايط با مردم رودررو سخن بگويد که اطلاعات و داده هايش کامل بوده و براي انتقادها و حل مشکلات پيش روي دولت راه حلي ارائه دهد».

    آفتاب يزد در بخش ديگري از اين گزارش نوشت:«شنيده ها حاکي از آن است که اظهارات آن روز روحاني(نشست خبري دوم بهمن 96) و اطمينان خاطر او (درباره قيمت دلار) و آينده اقتصاد ايران، به واسطه اطلاعات غلطي بود که اطرافيان به او دادند».

    اين روزنامه زنجيره اي به اطرافيان رئيس جمهور انتقاد کرده است. در اين خصوص بايد گفت آنچه در شرايط کنوني اقتصاد کشور اهميت دارد اين است که در وهله اول بايد نگاه و رويکرد دولت نسبت به مديريت اقتصاد تغيير کند، به عبارت ديگر هرچند تغيير افراد اقتصادي دولت لازم است اما آنچه از اهميت بيشتري برخوردار بوده و به نوعي اصل مطلب محسوب مي شود، عوض شدن رويکردهاست.

    روزنامه هاي زنجيره اي در يکسالگي دولت دوازدهم و پنج سالگي دولت روحاني به منتقد شماره اول سياست هاي اقتصادي دولت تبديل شده اند. اين در حالي است که اولا اکثريت مطلق کابينه در اختيار مدعيان اصلاحات است. ثانيا جماعت مدعي اصلاحات، در سال گذشته و در برهه رقابت هاي انتخابات رياست جمهوري،در واکنش به انتقادات به کارنامه اقتصادي دولت، يقه دريده و منتقدان را آماج فحاشي قرار مي دادند. در حال حاضر مدعيان اصلاحات شريک وضع موجود هستند و بايد به افکار عمومي پاسخگو باشند

            
بحران ارزي ناشي از بازي دولت با نرخ ارز است 
    روزنامه همدلي طي گفت و گويي با رئيس اسبق کانون صرافان درباره بحران ارزي اين روزهاي کشور با انتقاد از سياستهاي ارزي دولت به نقل از وي نوشت: «رانت ارزي هميشه با اقتصاد ايران بوده است. اين معضل مهم هميشه مورد نقد کارشناسان اقتصادي قرار داشته، زيرا دولت براي کنترل تورم و بهاي کالاها و خدمات از سويي و هراس از اينکه گفته شود در دوره آنها ارزش پول ملي کاسته شده، به صورت دستوري نرخ برابري ارزها را کنترل کرده و مي کنند. در مجموع بازي با قيمت نرخ ارز از سوي دولت منجر به اختلاف بهاي ارز با واقعيت هاي اقتصاد مي شود. از سويي چنين مداخله اي منجر به دسترسي برخي به اين منابع و رانت ارزي مي شود

    وي در ادامه درباره راهکارهاي فوري براي خروج از اين بحران به مسئولان دولتي توصيه کرد : « رانت ندهيد، به هيچ بهانه اي رانت ارزي ندهيد، حتي براي اهداف خيرخواهانه اين کار را نکنيد، به هيچ کس رانت ندهيد؛..ماجراي رانت را پايان دهيد و با نرخ ارز بازي نکنيد؛ من نام هر نوع ارزان فروشي محدود ارز را به هر اسم و بهانه اي رانت مي گذارم

    گفتني است بسياري از کارشناسان و فعالان حوزه اقتصاد دليل بحران ارزي موجود در کشور را نه عامل خارجي بلکه ناشي از سياستهاي غلط و رانتي دولت در اين حوزه مي دانند، چرا که در کشوري همچون ايران که بيش از 80 درصد متقاضي ارز در بازار خود دولت است، نسبت بين عرضه و تقاضا نمي تواند در تعيين قيمت ارز دخالت داشته باشد. بنابر اين دولت انحصارگر بازار ارز است و در تعيين قيمت دلار نقش اساسي دارد. به عبارتي در بازاري که بازيگر اصلي آن خود دولت است و در عرضه و تقاضا نقش اصلي را دارد، صحبت درباره نقش عرضه و تقاضا و يا عوامل بيروني کاملا بي معني است. متاسفانه در کشور ما قيمت ارز تاثير قابل توجهي بر سفره مردم دارد و دولت بايد هر چه زودتر بحران ارزي کنترل کند. بايد گفت که مشکل اصلي در بحران ارزي کشور ، نبود شفافيت ميان دولت و مردم است

            
تغيير بي فايده رئيس کل بانک مرکزي
    روزنامه بهار درباره تاثير تغيير رئيس کل بانک مرکزي بر شرايط بحراني بازار فعلي به نقل از عضو هيئت رئيسه اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران نوشت : «با قانوني که ما اکنون داريم و بانک مرکزي در اصل صندوق دار دولت است و نه مديريت بازار پولي، ]درچنين شرايطي[ بايد گفت سيف ]به عنوان صندوقدار دولت[ کار خود را خوب انجام داده و همتي نيز کار خود را خوب انجام خواهد داد و شايد کمي تفاوت وجود داشته باشد در کندي و تندي انجام امور، اما تغييرات اساسي در روش هاي بانک مرکزي وجود ندارد..»

    گفتني است هرچند که بهبود وضع اقتصادي و به تبع آن بهبود اوضاع معيشتي مردم از جمله اهدافي است که هر دولتي تلاش مي کند به آن دست پيدا کند اما بايد اين واقعيت تلخ را پذيرفت که تغيير در رياست بانک مرکزي صرفا تغيير در نام خانوادگي آنهاست و مشکل اصلي يعني تفکر و راهبرد غلطي که حسن روحاني از سال 92 آغاز کرد و وضعيت کشور را به اين حال و روز درآورده است، همچنان بجاي خود باقي است

     بنابراين مشکل اصلي کشور را اين روزها بايد در 3 برابر شدن نقدينگي- رقمي بيش از 1500 هزار ميليارد تومان- در عرض کمتر از 5 سال، وجود رانت خواران اصلي در بدنه اصلي دولت، رها کردن توليدي هاي داخلي و وارد کردن کالاهاي مشابه از خارج، تکرار سياست هاي اقتصادي دولت هاشمي رفسنجاني از 68 تا 76 و افزايش شکاف طبقاتي و در نتيجه ثبت رکورد تورم قرن به ميزان 49/4 درصد، تفکر نئوليبرال در اداره اقتصاد کشور دانست و سيف با همتي جز تفاوت در نام خانوادگي هيچ فرق ديگري ندارند! هر دو کارگزار يک تفکر و راهبرد غلط هستند.

          
نه وزرا درست كار مي كنند، نه رئيس جمهور
    روزنامه اعتماد به نقل از پروانه سلحشوري، نماينده تهران در مجلس نوشت: «امروز ناكارآمدي سيستماتيك در بدنه مديريت كشور را مي خواهم مطرح كنم. ناكارآمدي و عدم مديريت مطلوب، كل سيستم را فرا گرفته است. متاسقانه شاهد يك سيستم فشل و رها شده هستيم كه نه وزرا به درستي كار مي كنند، نه رئيس جمهور و نه ديگر نهادهاي مديريتي كشور كار خودشان را به نحو احسن انجام مي دهند... من فكر مي كنم كه رئيس جمهور منتظر هستند تا مجلس وارد استيضاح وزرا شود و اگر استيضاح راي نياورد آن موقع تغييراتي در كابينه اعمال كند. متاسفانه حركتي در زمينه ترميم كابينه از طرف رئيس جمهور ديده نمي شود. قرار بود رييس سازمان برنامه و بودجه تغيير پيدا كند كه عملا اين اتفاق رخ نداد. تغييري در بانك مركزي رخ داد كه متاسفانه با ورود آقاي همتي اوضاع بازار ارز و سكه به هم ريخت. متاسفانه دولت رها شده است

    گفتني است سوءمديريت در برخي ارکان مهم دولت، اعتراض منتقدان و حاميان را يک جا برانگيخته است. اين روند، خسارت هاي بزرگي را به همراه داشته و اگر تغيير نکند، مي تواند هزينه هاي بزرگ تري را در آينده به بار آورد.

    دولت تعطيل نيست اما برخي اجزاي مهم آن، همچنان «معطل» هستند و منفعل عمل مي کنند. آن قدر که برخي محافل، اصرار بر «عمليات رواني» با افکار عمومي دارند، اگر يک دهم همان اهتمام را به تلاش و خدمت و گره گشايي از مشکلات اختصاص مي دادند، جايي براي تاثيرگذاري تحريم هاي دشمن و فشار بر مردم باقي نمي ماند.

    متاسفانه برخي مديران به واسطه همراهي با عمليات رواني جريان معارض ارزش ها، خود را در موضع اتهام قرار مي دهند. برخي مديران نيز چنان به عدم رسيدگي به مشکلات اصرار دارند که انسان بدگمان مي شود آيا مامور ناراضي کردن مردم هستند