اوین نامه کیهان 4 شنبه 2 آبان ماه
سال 1398
يادداشت روز اوین نامه کیهان
"محاسبات دشمن را به هم بريزيد نه برعكس!"
بامتهم
کردن رقیب شعار تبلیغاتی ناکجاآبادی وارونه ضدآمریکایی داده شده که ناشی ازترس است
زیرا تلاش شده باضرب سیلی صورت سرخ نشان داده شود.
11روز تا 13 آبان باقي
مانده. در اينكه «دشمن» با همه توان وارد ميدان شده و براي روز «مبارزه با آمريكا»
تدارك جدي ديده، هيچ اختلاف نظري نيست. دشمن شمشير را از رو بسته و برخي برنامه
هايش را علني و برخي را غيرعلني پيش برده است. گفته، بايد صادرات نفت ايران را به
صفر برسانيم. شبكه هاي فارسي زبان اجتماعي و غير اجتماعي 24 ساعته عليه ايران به
راه انداخته. با اعراب و اسرائيل و اروپا و منافقين و تروريست هاي تكفيري و
غيرتكفيري و... عليه تنها حكومت شيعه روي زمين ائتلاف كرده تا، مردم 40 سالگي
انقلابشان را نتوانند جشن بگيرند! براي نيل به مقصود، چشم به اقتصاد و معيشت مردم
دوخته. تصريح كرده اگر بر نان مردم مسلط شويم، عليه حاكميت مي شورند! درست مثل
«داعش» كه پس از تسخير هر منطقه، براي كنترل رفتار ساكنان آن، قبل از هر چيز بر
منابع آب و غذايي و معيشت آنها مسلط مي شد. مي خواهد با اهرم «نان» به «جان» مردم
بيفتد و به هدفي كه چهل سال است تلاش مي كند، در چهل سالگي انقلاب برسد.
چرا دشمن اينقدر عريان وارد معركه شده؟ شكل
گيري اين ائتلاف ناهمگون اجق وجق با كدام منطق سياسي قابل جمع است؟ واقعا چه نسبتي
بين آن عرب مسلمان با اين صهيونيست مسيحي دشمن مسلمان وجود دارد؟ بين انديشه هاي
يك تروريست تكفيري شرقي با انديشه هاي ليبرالي غربي آيا ارتباطي مي توان يافت؟ چرا
تعارفات، اعتقادات، قوانين بين المللي و روش هاي معمول را كنار گذاشته با همه توان
و خيلي تابلو وارد ميدان شده و مي گويد به دنبال براندازي است؟ آيا 13آبان امسال
قرار است واقعا اتفاقي بيفتد؟ رويكرد دولت در اين شرايط آيا، قابل دفاع بوده است؟
دولت چه بايد مي كرد و از اين پس چه بايد كند؟ مردم چطور؟ بخوانيد:
وقتي دشمن، عريان و رسوا وارد ميدان مي
شود و تا مي تواند به دنبال خود خدم و حشم به راه مي اندازد، دست به عمليات هاي
ناجوانمردانه و ايذايي مي زند، با صغير و كبير و سياه و سفيد ائتلاف كرده و شبانه
روز براي زدن ضربه نقشه مي كشد، يعني حريف را «قدر» ديده و آن را دست كم نگرفته
است. شك نداشته باشيد، اگر حريف، جمهوري اسلامي ايران را (آنطور كه در شبكه هاي
مجازي و ماهواره اي تلاش مي كند ضعيف نشان دهد)، ضعيف پنداشته بود، اين گونه
ياركشي نمي كرد. معتقديم، اين سروصدا و معركه گيري و عربده كشي دشمن عليه ايران
عزيز، نه از سر قدرت كه از سر ضعف و استيصال است. يك لحظه تصور كنيد اگر عربستان،
استان بحرين يا همين امارات جاي ايران بودند و آمريكا با آنها به هر دليلي سر جنگ
داشت، آيا براي مهار آنها ائتلاف تشكيل مي داد؟ بدون معطلي و هشدار قبلي و با يك
حركت و در عرض شايد حتي چند ساعت، در اين كشورها كودتا كرده و يك دست نشانده ديگر
به جاي دست نشانده فعلي مي نشاند. تاريخ كوتاه برخي از اين كشورهاي مرتجع عربي پر
است از كودتا هاي آمريكايي و جابه جا شدن اين امير با آن امير. دليل ورود عريان و
غير معمول دشمن به ميدان و تشكيل چنين ائتلاف عجيبي، به اعتقاد نگارنده چيزي نيست
جز عجز و استيصال «آنها» در برابر قدرت و اقتدار «ما». براي درك اين اقتدار كافي
است سري به انديشكده هاي بزرگ همين آمريكا و كشورهاي غربي بزنيد و «وضعيت ايران در
منطقه» را جست و جو كنيد.
با اين توصيف چه بايد كرد؟ آيا چون دشمن
مستاصل شده، بي خيال و آسوده بايد به انتظار نشست؟ آيا حالا كه دشمن ما را دست كم
نمي گيرد ما بايد دست كم بگيريمش؟ معني استيصال دشمن، دست كم گرفتن آن نيست. دشمن
دشمن است و مترصد فرصت براي ضربه زدن. لذا بايد هوشيار بود. هم دولت، هم مردم.
دولت مي بايست از
پتانسيل هاي موجود در ديپلماسي و مذاكره نهايت بهره برداري را بكند. با سفر به
كشورهايي كه مهم ترين مشتريان نفتي ما هستند، تيغ دشمن را كند و در مسير آنها مانع
ايجاد كند. يا دست كم، هزينه را براي دشمن آنقدر بالا ببرد كه به قول معروف، حساب
كار دستشان بيايد. اينكه دشمن توان به صفر رساندن صادرات نفت ايران را ندارد دليل
كافي براي دست روي دست گذاشتن و منتظر معجزه ماندن نيست. اما از ظواهر امر چنين
پيداست كه، دولت چنين نكرده است!
بدون ترديد شرايطي كه در اين چند خط آن
را تشريح كرديم، شرايط يك جنگ تمام عيار اقتصادي و نرم است. و اگر با اقتدار و
قدرت مثال زدني كه داريم و بارها نشان داده ايم، وارد عمل نشويم و پوزه دشمن را به
خاك نماليم، بعد از اقتصاد نوبت امنيت است!
در شب عمليات، بدترين سياست، نمايش انفعال
مقابل دشمن است. از انفعال بدتر، نمايش ضعف و گيجي است. درست است كه بايد محاسبات
دشمن را به هم ريخت اما نه برعكس. نبايد طوري موضع گرفت و حرف زد كه محاسبه دشمن
از قدرت تو، برداشت ضعف و سردرگمي باشد. اينكه در شرايط جنگي بگوييم، «حتي نمي
توانم منشي ام را هم عوض كنم»، «استعفا مي دهم»، «نمي توانم كار كنم» به همان
اندازه «بد» محاسبه دشمن را تغيير مي دهد كه در ايام مذاكرات مي گفتيم، «خزانه
خالي است»، «دشمن با فشردن يك دكمه مي تواند زيرساخت هاي نظامي ما را از بين
ببرد»، «قدرت رقابت در هيچ صنعتي جز قرمه سبزي و آبگوشت بزباش نداريم.»
حال اتخاذ چنين مواضعي را بگذاريد كنار 4
وزارتخانه بدون وزير «اقتصاد و دارايي»، «تعاون، كار و رفاه اجتماعي»، «صنعت، معدن
و تجارت»، «وزارت راه و شهرسازي» و همينطور كنار انفعال دولتي كه 3 ماه است سخنگو
ندارد! آن هم در آستانه 13 آبان؟! اين اوضاع چه مفهومي دارد؟ براي دشمن چه پيامي
را مخابره مي كند الا، «جري تر شود؟!» پاسخ اين سوال مهم را دولت به مردم بدهد.
دولتي كه گفته بود 100 روز اول كارش، به مردم از آثار تحول اقتصادي گزارش خواهد
داد الان كجاست؟ گزارش 100 روزه نخواستيم، پاسخ دشمن را هم نمي خواهد بدهيد، از
لاك انفعال هم خارج نشويد. اظهار ضعف كه مي توانيد نكنيد.
دولت فعلا سكوت كرده. دليل اين سكوت را
درست نمي دانيم. هر از چندگاهي موضعي گرفته شده و وعده هايي داده مي شود. وعده
هايي كه تكراري اند. خوش بينانه ترين فرضيه درباره چرايي بي تحركي دولت اين است
كه، با «هوا» شدن برجام، دولت همه برنامه هاي خود را «هوا شده» مي بيند. بدعهدي
دشمن محاسباتش را به هم ريخته و به احتمال زياد، هيچ برنامه جايگزيني هم براي
شرايط امروز پيش بيني نكرده. چون احتمالا تصورش را هم نمي كرد، از دشمن ركب بخورد.
دولت براي يك بار هم كه شده به حرف منتقدان توجه كند و انتقاد را با عينك بدبيني و
تخريب نبيند. كارشناسان راه حل هاي زيادي ارائه كرده اند كه به قول رهبر معظم
انقلاب، بسياري از آنها عملياتي است. از اين ظرفيت استفاده كرده و اميد را در مردم
دوباره زنده كند.
13 آبان امسال قرار است
اتفاقات مهمي بيفتد. اما نه آن اتفاقي كه دشمن تصور مي كند. مردم، هميشه موثرترين
اهرم هر كشوري براي مهار توطئه هاي دشمن بوده و كاستي ها و كوتاهي هاي مسئولين را
جبران كرده اند. سيزدهم آبان يك تهديد نيست يك فرصت ويژه براي لگدمال كردن تمام
آرزوهاي آمريكا و متحدانش است. دانش آموز و دانشجو در كنار ساير اقشار مردم مي
توانند با راه انداختن يك راهپيمايي عظيم و بي سابقه و ايجاد حماسه اي بزرگ، بيني
دشمن را به خاك بمالند. ان شاءالله. نويسنده: جعفر بلوري