دوران
دشوارِ تحولات 9 مهر – 97
تهران- ایرنا- تمام مشکلات و تحولات به
دولت و نهادهای رسمی مربوط نیست. تا جامعهای از بنیاد و ریشه دگرگون نشود و تفکری
تازه و پویا به دست نیاورد نمیتواند بر مشکلات غلبه کند. تا جامعه و مردم،
کردارها و عاداتشان زیر و رو نشود قادر به تعالی و پیشرفت نیستند.
روزنامه اطلاعات در بخش نخست یادداشتی
به قلم سید مسعود رضوی، آورده است: این روزها که شرایط اقتصادی کشورمان به شکل بی
سابقهای در حال تغییر و تحول است، رفتارها و نگرش متفاوتی را از شهروندان و اغلب
مردم در گوشه و کنار میبینیم. لازم است برای هماهنگ شدن با این شرایط و مقابله با
مشکلاتی که هست و ممکن است بیشتر هم شود، تدبیرهایی بیندیشیم و حداقل شرایط واقعی
را به درستی ارزیابی و تحلیل کنیم.
در این یادداشت و دنباله آن در روزهای بعد در پی همین ارزیابی و احتمالا ارائة راهکارهایی برای جبران مشکلات و کاهش آسیبها هستیم. این گزاره بیش از هر زمانی اکنون مصداق دارد که باید تهدیدها را به فرصت بدل سازیم.
البته برایندِ نگرشها، و سرجمعِ قضاوتها منفی است و تحریم و گرانی و عدم ثبات اقتصادی، موجب کاهش ارزش پول شده و قدرت خرید مردم نیز به شدت کاهش یافته است. طبیعی است که در چنین شرایطی، نگرانی و نگرش منفی بر مراودات، در گفتگوی اغلب شهروندان، غلبه دارد و دیده میشود.
اما وقتی عمیقتر به قضایا بنگریم، رگههای تغییرات را در شکل و شمایلی متفاوت هم میتوانیم دنبال کنیم. در حقیقت میخواهم بگویم که تحریم و برخی محدودیتهای مالی و پولی، میتواند فایدة درازمدت داشته باشد و خود به فرصتی طلایی برای ایجاد زیرساختهای آموزشی و رفتاری و اقتصادی بدل شود.
البته باید قوانین بیهوده و غیرضروری که محصول ذهنیات اقلیتی در دورههای بحرانی بوده نیز بازبینی شود و متناسب با تحولات متن جامعه، به سوی واقع گرایی و منافع ملی متمایل گردد. این امر به معنی تأیید مدیریت ضعیف اقتصادی و گشادگی درهای ویژه به روی رانت خواران و سوداگران و آقازادهها نیست که بی زحمت و بی ضابطه، از رابطههای خانوادگی یا دوستانه و یا اطلاعات ویژه و ذیقیمت بهرههای کلان برده و در سالها و سنوات اخیر ایلغار و بهرهکشی غیر قابل تصوری را به راه انداختند.
بالاخره زمانی در این مملکت باید حساب کشی شود و آن جوان مظلوم در خاک سفید که حسرت یک موتورسیکلت دست دوم دارد و آن پسرک محروم در بلوچستان که در کپرهای توفان زده الفبا میخواند و آن دختر آرزومند ایلامی که خود را به آتش کشیده، و دیگر مردمان صبور میهن که این همه شکیب و رنج را آبرومندانه و آرزومندانه به جان خریدند تا سربلند و مستقل باشند، همه و همه کیفرخواستی بر این مدعا و این سوء استفادهها دارند.
از اصل سخن دور نیفتیم. تمام مشکلات و تحولات به دولت و نهادهای رسمی مربوط نیست. تا جامعهای از بنیاد و ریشه دگرگون نشود و تفکری تازه و پویا به دست نیاورد نمیتواند بر مشکلات غلبه کند. تا جامعه و مردم، کردارها و عاداتشان زیر و رو نشود قادر به تعالی و پیشرفت نیستند.
این تغییرات علاوه بر آموزش و تربیت، نیازمند عزم جمعی و ارادة فردی و تمرین عمومی نیز هست. اینک فرصتی پدید آمده و باید از آن بهرهبرداری کنیم. زیرا تحریم و معضلات اقتصادی روزی به پایان میرسد اما ممکن است ما همچنان در هزارتوی خصایص و مناسبات ناپسند و پرهزینه و زیانبار گرفتار باشیم و دوباره به همین اوضاع و احوال بازگردیم و همین آسیبها و سوء رفتارها را تکرار و تجربه کنیم. در حقیقت دوباره به همین نقطه خواهیم رسید که الآن رسیده ایم.
ازجمله این که باید حسابگری و هزینه و فایده در زندگی مردم و محاسبات روزمره وارد شود. خریدهای نابجا حذف شود و اسراف و دور ریز فراوان مواد غذایی و دیگر کالاهای معمول و متعارف برای همیشه پایان یابد. اگر نذر و اطعامی هست، باید کسی که مکنت و امکانات دارد، با رعایت بهداشت و با مراعات حال مساکین و با توجه به قواعد حفظ محیط زیست اطعام کند تا به اهلش برسد و کمکی به مساکین شود. نه این که تبذیر و دور ریز خجالت آور در کوی و برزن موجب آلودگی محیط و نابودی مواد غذایی باشد.
رسم این بوده که مردم کمک میکردند تا خیرات انجام شود و این کار نوعی تعاون و روح جمعی در نیکی و امداد بوده است. اما شاید باور نکنیم که کسانی باواسطه و بلاواسطه از شهرداری و بازرگانی و اماکن و ادارات دولتی و مالی اعتبار و پول میگیرند تا بریز و بپاش کنند و چه پوششی بهتر از مقدسات و عواطف شریف مذهبی؟ اگر ندارید، چه لزومی به انجام این امور و این تظاهرها هست؟ جز آنکه روح خیرات و شعایر مذهبی را نابود میکنند. درست مثل کسی که مستطیع نیست و خدای ناکرده پول قرض کند برای فریضه حج. این امر نه شرعاً درست است و نه عقل و عرف بر آن صحه میگذارد. نتیجهاش هم گسترش تظاهر است و مقدس مآبی و تزویر. چنین جامعهای فقیر و بیچاره هم خواهد شد، لذا باید از ریشه با این رفتارها و اوهام و جعلیات مقابله کرد.
*منبع: روزنامه اطلاعات،1397،7،9
در این یادداشت و دنباله آن در روزهای بعد در پی همین ارزیابی و احتمالا ارائة راهکارهایی برای جبران مشکلات و کاهش آسیبها هستیم. این گزاره بیش از هر زمانی اکنون مصداق دارد که باید تهدیدها را به فرصت بدل سازیم.
البته برایندِ نگرشها، و سرجمعِ قضاوتها منفی است و تحریم و گرانی و عدم ثبات اقتصادی، موجب کاهش ارزش پول شده و قدرت خرید مردم نیز به شدت کاهش یافته است. طبیعی است که در چنین شرایطی، نگرانی و نگرش منفی بر مراودات، در گفتگوی اغلب شهروندان، غلبه دارد و دیده میشود.
اما وقتی عمیقتر به قضایا بنگریم، رگههای تغییرات را در شکل و شمایلی متفاوت هم میتوانیم دنبال کنیم. در حقیقت میخواهم بگویم که تحریم و برخی محدودیتهای مالی و پولی، میتواند فایدة درازمدت داشته باشد و خود به فرصتی طلایی برای ایجاد زیرساختهای آموزشی و رفتاری و اقتصادی بدل شود.
البته باید قوانین بیهوده و غیرضروری که محصول ذهنیات اقلیتی در دورههای بحرانی بوده نیز بازبینی شود و متناسب با تحولات متن جامعه، به سوی واقع گرایی و منافع ملی متمایل گردد. این امر به معنی تأیید مدیریت ضعیف اقتصادی و گشادگی درهای ویژه به روی رانت خواران و سوداگران و آقازادهها نیست که بی زحمت و بی ضابطه، از رابطههای خانوادگی یا دوستانه و یا اطلاعات ویژه و ذیقیمت بهرههای کلان برده و در سالها و سنوات اخیر ایلغار و بهرهکشی غیر قابل تصوری را به راه انداختند.
بالاخره زمانی در این مملکت باید حساب کشی شود و آن جوان مظلوم در خاک سفید که حسرت یک موتورسیکلت دست دوم دارد و آن پسرک محروم در بلوچستان که در کپرهای توفان زده الفبا میخواند و آن دختر آرزومند ایلامی که خود را به آتش کشیده، و دیگر مردمان صبور میهن که این همه شکیب و رنج را آبرومندانه و آرزومندانه به جان خریدند تا سربلند و مستقل باشند، همه و همه کیفرخواستی بر این مدعا و این سوء استفادهها دارند.
از اصل سخن دور نیفتیم. تمام مشکلات و تحولات به دولت و نهادهای رسمی مربوط نیست. تا جامعهای از بنیاد و ریشه دگرگون نشود و تفکری تازه و پویا به دست نیاورد نمیتواند بر مشکلات غلبه کند. تا جامعه و مردم، کردارها و عاداتشان زیر و رو نشود قادر به تعالی و پیشرفت نیستند.
این تغییرات علاوه بر آموزش و تربیت، نیازمند عزم جمعی و ارادة فردی و تمرین عمومی نیز هست. اینک فرصتی پدید آمده و باید از آن بهرهبرداری کنیم. زیرا تحریم و معضلات اقتصادی روزی به پایان میرسد اما ممکن است ما همچنان در هزارتوی خصایص و مناسبات ناپسند و پرهزینه و زیانبار گرفتار باشیم و دوباره به همین اوضاع و احوال بازگردیم و همین آسیبها و سوء رفتارها را تکرار و تجربه کنیم. در حقیقت دوباره به همین نقطه خواهیم رسید که الآن رسیده ایم.
ازجمله این که باید حسابگری و هزینه و فایده در زندگی مردم و محاسبات روزمره وارد شود. خریدهای نابجا حذف شود و اسراف و دور ریز فراوان مواد غذایی و دیگر کالاهای معمول و متعارف برای همیشه پایان یابد. اگر نذر و اطعامی هست، باید کسی که مکنت و امکانات دارد، با رعایت بهداشت و با مراعات حال مساکین و با توجه به قواعد حفظ محیط زیست اطعام کند تا به اهلش برسد و کمکی به مساکین شود. نه این که تبذیر و دور ریز خجالت آور در کوی و برزن موجب آلودگی محیط و نابودی مواد غذایی باشد.
رسم این بوده که مردم کمک میکردند تا خیرات انجام شود و این کار نوعی تعاون و روح جمعی در نیکی و امداد بوده است. اما شاید باور نکنیم که کسانی باواسطه و بلاواسطه از شهرداری و بازرگانی و اماکن و ادارات دولتی و مالی اعتبار و پول میگیرند تا بریز و بپاش کنند و چه پوششی بهتر از مقدسات و عواطف شریف مذهبی؟ اگر ندارید، چه لزومی به انجام این امور و این تظاهرها هست؟ جز آنکه روح خیرات و شعایر مذهبی را نابود میکنند. درست مثل کسی که مستطیع نیست و خدای ناکرده پول قرض کند برای فریضه حج. این امر نه شرعاً درست است و نه عقل و عرف بر آن صحه میگذارد. نتیجهاش هم گسترش تظاهر است و مقدس مآبی و تزویر. چنین جامعهای فقیر و بیچاره هم خواهد شد، لذا باید از ریشه با این رفتارها و اوهام و جعلیات مقابله کرد.
*منبع: روزنامه اطلاعات،1397،7،9