گزیده ها قسمت دوم


گزیده ها قسمت دوم  11 آبان - 97
خبر ويژه 
خيانت جديد فتنه گران پس از تضييع حق 24/5 ميليون نفر
در ماجراي ديدار برخي فتنه گران با آيت الله شبيري زنجاني، دو ملاحظه مهم وجود دارد.
اولين مسئله اين است كه آيا ايشان از ابتدا مي دانسته در مهماني منزل عبدالله نوري، برخي دست اندركاران و سران فتنه (خاتمي، موسوي، خوئيني ها و كرباسچي) هم حضور دارند يا خير؟
نكته دوم اين است كه آيا سران فتنه از اين صحنه سازي و گرفتن عكس با آيت الله شبيري زنجاني، مي توانند براي خيانت و وطن فروشي خود در فتنه سال 88 و زير پا گذاشتن راي 24/5 ميليون نفر، مشروعيت درست كنند.
نكته اول، برنامه ريزي شدگي اقدام فتنه گران است. اخيرا روزنامه شرق مدعي شده «عبدالله نوري به قم مي رود و در آن سفر، ديداري با آيت الله شبيري زنجاني از مراجع تقليد انجام مي دهد. موقع خداحافظي وعده مي گيرد اگر آيت الله به تهران آمد، به منزل عبدالله نوري هم سر بزند. آيت الله چند روز پيش به تهران آمد. عبدالله نوري از او دعوت كرد تا در منزلش حضور پيدا كند و همين بهانه اي مي شود كه نوري از ديگر شاگردان آيت الله هم بخواهد در منزل او گرد هم جمع شوند
به گزارش جهان نيوز به نظر مي رسد كه اين روايت نه تنها كامل نيست بلكه برخي ابهامات را نيز به آن مي افزايد. از ابتدا كه عكس ميهماني خانه عبدالله نوري منتشر شد، چند ابهام در اين باره مطرح شد كه آيت الله شبيري زنجاني از ميهمانان دعوت شده مطلع بوده و يا خاتمي و دوستانش ميهمانان ناخوانده اين دعوت بوده اند!؟ همچنانكه در گزارش روزنامه شرق نيز تصريح شده كه عبدالله نوري است كه از ديگران - خاتمي، خوئيني ها، كرباسچي و... - مي خواهد كه به ميهماني مذكور بروند و نه آيت الله شبيري.
ميهماني به درخواست عبدالله نوري بوده و با توجه به روابط فاميلي كه با حضرت آيت الله شبيري زنجاني دارند، طبيعي است كه براساس عرف فاميلي اين ميهماني اجابت شده است. اما همچنانكه روزنامه شرق نيز به آن تصريح كرده، عبدالله نوري از فرصت پذيرفته شدن اين دعوت استفاده كرده و ديگران را نيز به اين ميهماني دعوت مي كند ولي ابهام اينجاست كه آيت الله شبيري از حضور ديگران خبر داشته يا نه؟
جهان نيوز سپس به دو خبر منتشره در رسانه هاي مجازي اشاره مي كند. خبر اول؛ آيت الله شبيري زنجاني تنها به خاطر روابط فاميلي با عبدالله نوري، دعوت منزل او را پذيرفته و اطلاعي از ديگر ميهمانان حاضر در منزل ايشان نداشته و در ابتداي دعوت چنين مسئله اي مطرح نبوده است.
خبر دوم؛ آيت الله شبيري زنجاني از انتشار خبر اين ميهماني ناراحت هستند و قبل از اين نيز خواستار عدم انتشار رسانه اي اين ديدار بوده اند.
اما صرف نظر از صحت و سقم هر يك از اين دو خبر، يك واقعيت مسلم و غيرقابل انكار وجود دارد و آن خيانتي است كه افراطيون مدعي اصلاح طلبي در فتنه نيابتي سال 88 با دروغ بزرگ تقلب مرتكب شدند. در اين جا سوال مهمي مطرح است.
مرجع تقليد واقعي طيف نفاق جديد و قديم كيست؟ آنها كه با اصل اسلام مسئله دارند، مرجع مي خواهند چه كار؟! آنها براي وطن فروشي و خيانت به مملكت، از چه كساني پيروي كردند؛ غير از اوباما و كلينتون و شيمون پرز مقبور و نتانياهو و سيا و موساد و ام آي سيكس انگليس؟ سال 88، دستور آشوب عليه اصل دين و جمهوري اسلامي را از چه كساني گرفتند؟
كدام مرجع تقليد، آشوب و تضييع حق الناس در حد زير پا گذاشتن راي 24/5 ميليون نفر را مباح و مجاز مي شمارد؟ كدام عالم دين مي پذيرد آشوبگران و مختل كنندگان امنيت عمومي، به بهانه دروغ تقلب كه تهمت و ظلم به نظام اسلامي بود، حذف اسلام را سر دست بگيرند و تظاهر به روزه خواري كنند؟ يا مساجد، حسينيه ها و پرچم عزاي سالار شهيدان را آتش بكشند؟
برخي خبرها حاكي از اين است كه حلقه نفاق شامل محمد خاتمي، عبدالله نوري و كرباسچي، آيت الله شبيري زنجاني را در ماجراي ملاقات اخير مقابل عمل انجام شده و در رودربايستي قرار داده اند؟ اما فارغ از صحت و سقم اين خبر، ايشان مشخصا از خاتمي توضيح بخواهد كه آيا بارها در جلسات خصوصي گفته كه ادعاي تقلب در انتخابات 88 دروغ بود يا نه؟ اگر گفته - كه بارها اذعان كرده و مشابه همين اعتراف را تاج زاده در ويدئوي معروف دارد - چرا با يك پيش فرض دروغ و علم به دروغ بودن مدعاي تقلب، 8 ماه در مركزيت مجمع روحانيون، نقش هيزم كشي براي آشوب و ناامني را در خدمت نقشه براندازي اسلام و جمهوري اسلامي (به نيابت از آمريكا و انگليس و اسرائيل) ايفا كرده اند؟ قطعا با صحنه سازي و گرفتن عكس با يكي از مراجع نمي توان آن جنايت ها و خيانت هاي مسلم، ازجمله زير پا گذاشتن حقوق 24/5 ميليون نفر و ظلم و تهمت به نظام اسلامي، و گستاخ و اميدوار كردن دشمنان يك ملت را لاپوشاني كرد و اصطلاحا غسل تعميد انجام داد.
يادآور مي شود رهبر معظم انقلاب به درستي و با نگاه شرعي وحقوقي به فتنه سال 88، راي مردم را حق الناس دانسته و از همين منظر، فتنه را (به خاطر نقض اسلاميت و جمهوريت) خط قرمز توصيف كردند. از اين منظر فتنه گران، در ماجراي اخير، مرتكب خيانت و سوءاستفاده جديد (و اين بار در حق آيت الله شبيري زنجاني) شده اند و قطعا شان اين مرجع تقليد، اجل از كمترين همراهي با پايمال كنندگان حق الناس است.
خبر ويژه 
شوخي بي مزه شوراي شهر با 8 ميليون شهروند تهراني
سياسي كاري، ظاهرسازي و ناكارآمدي شوراي شهر تهران، انتقاد نشريات مدعي اصلاح طلبي را موجب شده است.
احمد حكيمي پور عضو شوراي شهر اول (منحله) تهران با اشاره به ليست عجيب و غريب 30 نفره نامزدهاي شهرداري، به روزنامه آرمان گفت: كاش شوراي شهر چنين كاري را نمي كرد.
برخي از افراد در اين ليست هستند كه حتي خود آن فرد خبر ندارد كه در ليست جاي گرفته است! چنين كاري خوب نيست، زيرا فرد مطلع نبوده كه مي تواند گزينه شهرداري باشد. ممكن است سوال هم نشده باشد كه آمادگي چنين مسئوليتي دارد يا خير؟ به نظر فقط اسامي مطرح شده اند و ضابطه اين كار مشخص نيست.
اين روزنامه همچنين از قول غلامعلي رجايي نوشت: مطرح كردن برخي نام ها شوخي بود(!)
روزنامه اعتماد نيز در همين زمينه نوشت: اخيرا فهرست 30 نفره شوراي شهر تهران براي انتخاب شهردار بعدي پايتخت منتشر شده است؛ فهرستي كه بلافاصله با واكنش جدي از سوي افكار عمومي روبه رو شد.
به نظر مي رسد از قضا آنچه در جريان انتخاب شهرداري اصلاح طلب براي اداره پايتخت توسط اعضاي اصلاح طلب شوراي شهر تهران مغفول مانده و كمتر مورد توجه قرار گرفته است، همين رويكرد اصلاح طلبانه است.
نكته ديگر در اين فهرست مطرح شدن نام افرادي است كه فاقد وجاهت لازم براي مديريت پايتخت هستند اما به صرف سابقه اي هر چند اندك در بدنه مديريتي شهرداري، حالا خود را محق دانسته و پيشگام شده اند. همه مي دانيم آنچه ممكن است منجر به انتخاب سومين شهردار پايتخت توسط شوراي شهر شود، تصويب قانون منع به كارگيري بازنشستگان بوده است. با اين همه اما در كمال تعجب مي بينيم كه در همين فهرست 30 نفره نيز نام برخي مديران بازنشسته ديده مي شود.
خبر ويژه 
شكايت خريداران مسكن مهر از وزير مستعفي راه و شهرسازي
جمعي از پيش خريدكنندگان مسكن مهر از دادستان كل كشور درخواست كرده اند با توجه به عملكرد عباس آخوندي در وزارت راه و شهرسازي و ضررهاي بي شماري كه از عملكرد وي متقبل شده، او را محاكمه كنند.
به گزارش الف، متن اين مطالبه به شرح ذيل است:
عباس آخوندي وزير سابق راه و شهرسازي كه 28 مهرماه امسال و بعد از 5 سال و دو ماه استعفا داد، در مدت حضورش در اين وزارتخانه ضررهاي زياد و جبران ناپذيري به اقتصاد و به خصوص بخش مسكن وارد كرد. از جمله در موارد زير تخلفات زيادي صورت گرفته كه مردم متحمل بيشترين ضرر شدند.
1- اخلال در اجراي سامانه ملي املاك و اسكان
2- اخلال در تصويب ماليات بر عايدي سرمايه
3- ايجاد زمينه دلالي و رانتخواري در زمين و مسكن
4- عدم تكميل مسكن مهر و تبديل خانه هاي نيمه ساز اين طرح به مخروبه
ما امضاكنندگان اين مطالبه از دادستان محترم كل كشور تقاضا داريم كه ايشان را به دلايل گفته شده محاكمه كند تا درس عبرتي براي ساير مسئولين بشود.
خبر ويژه 
توقف سفرهاي استاني دولت در 6 ماه گذشته
توقف سفرهاي استاني دولت از 6 ماه قبل، به موضوع مورد تعجب و پرسش رسانه ها تبديل شده است.
در اين زمينه روزنامه وطن امروز در گزارشي مي نويسد: از آخرين سفر استاني رئيس جمهور و هيئت دولت دوازدهم، حدود 6 ماه مي گذرد و مشخص نيست علت توقف اين سفرها در اين بازه نسبتا طولاني چه بوده است.
روحاني در مدت 4 ساله دولت يازدهم به تمام استان هاي كشور سفر كرده و به برخي استان ها نيز بيش از يك بار رفته بود. با اين حال او در دولت دوازدهم تنها 3 سفر استاني به سيستان و بلوچستان، آذربايجان شرقي و خراسان رضوي داشته است. نخستين سفر استاني دولت دوازدهم آذرماه 96 به مقصد سيستان و بلوچستان بوده است؛ يعني 5 ماه پس از تشكيل كابينه دوازدهم
 در ادامه، دولت دوازدهم، دي و بهمن 96 سفر استاني نداشت. اسفند پارسال نيز روحاني سفر خود به بندرعباس را كه براي افتتاح چند طرح عمراني انجام شده بود، سفر استاني خواند. با اين حال اخبار موجود در آرشيو سايت رياست جمهوري نشان مي دهد روحاني در جريان اين سفر تنها به شهر بندرعباس رفته و ضمن ديدار با مردم، برگزيدگان و همين طور شركت در شوراي اداري استان، چند طرح عمراني و زيربنايي را افتتاح كرده است. اين نكته را بايد در نظر داشت كه سفر استاني رئيس جمهور و هيئت دولت به يك استان با سفر شخص رئيس جمهور به يك منطقه براي افتتاح پروژه يا سركشي از مناطق زلزله زده متفاوت است. به عنوان مثال بازديد روحاني از استان كرمانشاه پس از زلزله سال گذشته را نمي توان سفر استاني ناميد.
دومين سفر استاني دولت دوازدهم به آذربايجان شرقي بود كه 4 ارديبهشت انجام شد.
آخرين سفر استاني دولت دوازدهم 16 ارديبهشت ماه امسال به خراسان رضوي بود كه طي آن روحاني به شهرهاي نيشابور، سبزوار و مشهد رفت و ضمن افتتاح چند طرح، با مردم اين 3 شهرستان نيز ديدار كرد.
حسن روحاني همچنين تيرماه و شهريورماه براي بازديد و بهره برداري از چند طرح جديد و مهم در حوزه پتروشيمي به استان هاي بوشهر و هرمزگان رفت. چنانكه گذشت، اين سفر روحاني نيز سفر استاني به حساب نمي آيد. از سوي ديگر، هرچند حضور مداوم و متناوب رئيس جمهور در نقاط مختلف كشور، علاوه بر آشنا كردن دولت با مشكلات ريز و درشت خارج از پايتخت، به مردم نيز احساس جدي بودن دولت در حل معضلات را خواهد داد اما روحاني در ماه هاي گذشته اين نوع سفرهاي خود به استان ها را هم به ميزان چشمگيري كاهش داده است. به عبارتي روحاني از ارديبهشت امسال تاكنون سفر استاني نرفته است، به معناي ديگر روحاني از 16 ارديبهشت ماه تاكنون فقط 2 بار از تهران خارج شده و به 2 شهر عسلويه و بندرعباس رفته است.
مسئولان دولت هاي يازدهم و دوازدهم اصرار داشته و دارند سفرهاي استاني اين دولت را متمايز از سفرهاي استاني دولت هاي گذشته نشان دهند. محمدباقر نوبخت معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان برنامه و بودجه تعطيلي كارهاي كل دولت و رفتن تمام اعضاي آن به استان ها به منظور انجام سفر استاني را اقدامي نادرست خوانده بود
 با همه اينها اما به نظر مي رسد تلاش براي تمايز سفرهاي استاني دولت ها عملا به بي عملي و سفرهاي زينتي و بي حاصل منتهي شده است. به عنوان مثال، پس از سفر استاني دولت يازدهم به كردستان در سال 94، محمد بياتيان، نماينده مردم بيجار در مجلس نهم با تاكيد بر اينكه سفر روحاني به كردستان دستاوردي نداشت، گفته بود: مصوبات سفر رئيس جمهور جزو ضرورت هاي كردستان بود كه خارج از سفر هم بايد انجام مي شد و اين را نمي توان دستاورد تلقي كرد.
بهمن ماه سال گذشته هم سخنگوي مجمع نمايندگان استان كرمان از عدم همراهي اعضاي اين مجمع با رئيس جمهور در سفر به كرمان به دليل عملكرد ضعيف در رفع مشكلات مردم خبر داد.