روایت کودکی 9 ساله که قربانی مین شد

 سوغات باقی مانده از جنگ
روایت کودکی 9 ساله که قربانی مین شد11 اردیبهشت 98
 همان جنگی که موهبت الهی بود ومدافعانش  تلاش برای برپایی جنگی بس ویرانگر ترازجنگ 8 ساله قبلی می کنند.
تهران- ایرنا- سعید یک کودک قربانی مین است. جانبازی 9 ساله که بعد از گذشت سه دهه از پایان جنگ تحمیلی همچنان قربانی جنگ محسوب می شود. او دو چشم و یک دست خود را بر اثر انفجار مین از دست داده است.
«سعید نیازی» خانواده اش عشایر کوچ نشین هستند، 28 بهمن 97 زمانی که همراه خانواده و فامیل در حال کوچ از جنوب ایران به سمت همدان بود، در طرف غربی رود کرخه، محدوده عملیات فتح المبین، قربانی مین شد.
سعید برای روند درمان چشم، دست و پوست از اسفند ماه تاکنون سه مرتبه به تهران آمده است. چشم هایش نمی بیند. دست راستش از مچ قطع شده و پوست صورت، گردن و پاهایش بر اثر انفجار مین همچنان زخمی است.
روحیه خوبی دارد. در پاسخ به احوالپرسی هایم لبخند می زند و سرش پایین است. وقتی دستم را جلو می برم که با او دست بدهم، انتظارم این است که دست چپش را جلو بیاورد اما دست راستش را دراز می کند؛ همان دستی که قطع شده است. گویی هم می خواهد وضعیت دست آسیب دیده را نشان دهد و هم از سر عادت دست راست را دراز می کند.
دست او را با مهر و بدون هیچ واکنش منفی در دست می گیرم اما تصور اینکه به این کودک چه می گذرد، بسیار سخت و دشوار است. او پسربچه ای است که تا چند وقت قبل مانند همه هم سن و سالان خود در حال بازی و درس خواندن بود اما اکنون دیگر نمی تواند مانند گذشته زندگی کند.

*
بارش ها و سیل، مین ها را جابه جا کرده است
وحید درباره اتفاق ناگواری که برای برادرش رخ داده است، می گوید: ما عشایر هستیم و چند سال است که همین راه را می رویم. زمستان ها در آن سوی کرخه، نزدیکی شوش ساکن می شویم. در منطقه وقوع حادثه هیچ تابلویی از وجود خطر انفجار مین وجود ندارد و تا به حال هیچ وقت این اتفاق عجیب نیفتاده بود اما امسال به خاطر بارش ها و سیل، مین ها جابه جا شدند.
سعید هم می گوید: «امسال خیلی باران آمد. دوچرخه و توپ دوستم را آب برد. حتی تیر چراغ برق را آب برد. چادر ما را هم آب برد و مجبور شدیم چند روزی در ماشین زندگی کنیم
او با توپی که در یک کیسه قرار داده است، بازی می کند و سعی دارد آسیب های به جا مانده از مین روی دستش را نشان دهد. از او می پرسم: با دست راست مشق می نویسی یا چپ؟ می گوید: «با دست راست می نوشتم . کلاس سومی هستم. 12 تا همکلاسی دارم. از قبل عید آنها را ندیدم. دلم برای مدرسه تنگ شده است
سکوت می کند و با صندلی چرخ داری که روی آن نشسته مشغول بازی می شود.
برادر سعید آهسته ادامه می دهد: خدا نصیب هیچ خانواده ای نکند که عزیزش اینطور یک مرتبه آسیب ببیند. دست سعید را اول در بیمارستان شوش قطع کردند و چشم هایش هم جراحی شدند. بعد از آن برای درمان به تهران آمدیم.
وحید درباره روند درمان سعید می گوید: چشم پزشک معالج سعید ابراز امیدواری کرده است که درصدی از بینایی یکی از چشم هایش برگردد و این خبر خوشی است که در این مدت درباره چشم های او گفته شد. دکتر پوست هم می گوید هر چند روند بهبودی طول می کشد اما چون کودک است به مرور زمان، بهتر می شود و پوست صورت، ترمیم خواهد شد.
برادر سعید درباره هزینه های درمان می گوید: هزینه های دوا و درمان سرسام آور است. تا این لحظه خدمات دولتی دریافت نکرده ایم. حدود یک میلیون و خرده ای هزینه بیمارستان در شوش شد که خودمان پرداخت کردیم و بقیه خرج و مخارج درمانی هم خیرین و مردم کمک می کنند.
او می گوید: پرونده درمان باید تکمیل شود تا دولت پرداخت هزینه های درمان را برعهده گیرد. هزینه پروتز دست، چشم و ترمیم پوست بسیار زیاد است و از پس هزینه ها برنمی آییم.

*
حقوق قربانیان مین و کُند بودن روند رسیدگی به پرونده
لیلا علی کرمی وکیل دادگستری درباره حقوق بازماندگان مین می گوید: قربانیان و خانواده آنان با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و تسهیلات محدودی برای حمایت از آنها وجود دارد. یکی از مشکلات این افراد کُند بودن روند رسیدگی به پرونده و حمایت قانونی از آنها است. افراد صدمه‌ دیده از مین باید جانباز محسوب شوند و دولت به وضع درمانی آنان رسیدگی کند، اما متأسفانه به پرونده این افراد با سرعت و دقت رسیدگی نمی‌شود.
وی اظهار می دارد: خدمات پزشکی اورژانس و ادامه مراقبت‌های بهداشتی، توانبخشی فیزیکی، حمایت روانی و اجتماعی، تضمین فعالیت‌های اقتصادی، جمع‌آوری داده‌ها، قانونگذاری و سیاست‌گذاری، 6 رکن اساسی کمک به مصدومان مین است اما با وجود فعالیت‌های سازمان‌هایی مانند هلال احمر و بهزیستی، در حال حاضر در کشورمان کاستی‌ها و خلاءهایی در اجرایی شدن 6 رکن اساسی حمایت از مصدومان مین وجود دارد که نیازمند توجه جدی است.

* 61
قربانی بر اثر انفجار مین و سایر مهمات جنگ در سال 97
این حقوقدان یادآور می شود: هر سال تعداد زیادی از شهروندان ایرانی قربانی مهمات باقی مانده از جنگ می شوند. در سال گذشته 61 نفر بر اثر انفجار مین و سایر مهمات منفجر نشده باقی مانده از جنگ کشته یا مجروح شدند که پنج نفر از این افراد کودک بودند. 13 نفر از این افراد کشته شده و 48 نفر مجروح شدند که عمدتا عضوی از اعضای بدنشان را از دست دادند. از تعداد قربانیان سال ۱۳۹۷، 50 نفر شهروند، چهار نفر نظامی و هفت نفر مین روب بودند.

*
ایران هنوز به 2 کنوانسیون جهانی نپیوسته است
وی خاطرنشان می کند: «معاهده منع مین» و «کنوانسیون مهمات خوشه ای» دو سند بین المللی مهم هستند که بر اساس مفاد آنها کشورهای عضو، متعهد به پاکسازی و همکاری با قربانیان مین یا سایر مهمات منفجر نشده باقیمانده از جنگ شده اند. ایران هنوز به این دو کنوانسیون نپیوسته است و با توجه به حجم گسترده آلودگی و تعداد زیاد تلفات در هر سال شایسته است ایران پیوستن به این دو کنوانسیون را در نظر بگیرد.

*
وضعیت قربانیان مین در بنیاد شهید و امور ایثارگران
حجت اله فرهادی مدیرکل پذیرش و امور اداری ایثارگران در بنیاد شهید و امور ایثارگران در گفت و گو با خبرنگار ایرنا درباره حقوق قربانیان مین می گوید: بر اساس آئین‌نامه اجرایی قانون برقراری حقوق وظیفه یا مستمری بازماندگان آن دسته از مهاجران و کسانی که به مناطق جنگی مراجعت کردند و به علت برخورد با مواد منفجره و آثار باقی مانده از جنگ، معلول یا فوت می‌شوند، کمیسیون ماده 2 در استانداری محل وقوع حادثه تشکیل می شود.
وی ادامه می دهد: این کمیته با تشخیص کمیسیون موضوع ماده (2) آئین‌نامه با رعایت قانون در شمول خدمات حمایتی دستگاه های ذیربط و حسب مورد، با حضور نمایندگان بنیاد شهید انقلاب اسلامی، بنیاد مستضعفان و امور جانبازان انقلاب اسلامی و کمیته امداد امام خمینی (ره) تشکیل می شود.
فرهادی می افزاید: کمیسیون یادشده در صورت تایید و صدور رای نهایی مبنی بر اینکه فرد آسیب دیده به دلیل آثار باقیمانده از جنگ معلول یا فوت شده است، با تشکیل پرونده و ارسال آن به بنیاد شهید و امور ایثارگران مشمول دریافت خدمات می شود.
این مقام مسئول در بنیاد شهید و امور ایثارگران درباره وضعیت سعید می گوید: پس از تشکیل کمیسیون پزشکی و تعیین درصد جانبازی، این فرد قربانی می تواند از خدمات درمانی بهره مند شود و در مورد برخورداری از مستمری تا رسیدن به سن قانونی باید منتظر بماند.
برادر سعید درباره وضعیت جدید برادرش تاکید می کند: ما عشایر هستیم و شرایط زندگی ما سخت است. سعید بسیار مقاوم است، تسلیم نمی شود، دوست دارد که همه کارهای شخصی خود را به تنهایی انجام دهد اما علاوه بر درمان نیاز به آموزش دارد تا بتواند با وضعیت جدیدش کنار بیاید. او دیگر یک آدم عادی نیست نیاز به حمایت دارد.
وحید با اندوه می گوید: آن منطقه هنوز پاکسازی کامل نشده وهر «آن» ممکن است فرد دیگری قربانی شود.
سعید اولین و آخرین قربانی مین نیست؛ بر اساس گزارش مانیتور مین های زمینی، 42 درصد از قربانیان مین ها و مهمات منفجر نشده باقیمانده از جنگ کودکان هستند. هر سال نیز افراد بسیاری و از جمله کودکان بر اثر حوادث ناشی از انفجار مین ها یا مهمات منفجر نشده باقیمانده از دوران جنگ و نداشتن دسترسی به کمک های اولیه پزشکی حرفه ای کشته یا معلول می شوند و همچنان در استان های آلوده به مین خطر قربانی شدن بر اثر این سلاح مرگبار وجود دارد.
خطر در مناطق آلوده به مین جدی است. جابجایی مین های قدیمی بر اثر سیل و بارندگی های اخیر هم می تواند قربانیان بسیاری داشته باشد و در این خصوص باید اقدامات سریع انجام شود تا تلفات ناشی از آن کام مناطق حادثه خیز را تلخ تر نکند.
گزارش از حنانه شفیعی