نگاه بازجو اوین نامه به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای جناح رقیب


نگاه بازجو اوین نامه  به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای جناح رقیب  7 مهر - 98
ارگان دولت دیروز در حالی قهقهه زدن روحانی در دیدار با رئیس جمهور فرانسه و نخست‌وزیر انگلیس در نیویورک را نشانه اعتماد به نفس وی دانست که اعتماد به نفس ابتدایی‌ترین حالت نفسانی در مواجهات دیپلماتیک است و اگر هم ملاقاتی با همدستان آمریکا صورت گرفته، انتظار برخورد قاطعانه و طلبکارانه با آنهاست نه قهقهه و روی گشاده.
سرویس سیاسی ـ
روزنامه دولتی ایران دیروز نوشت: «روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال نوشته در یک دیدار سرپایی امانوئل مکرون با حسن روحانی گفته: «اگر این کشور [آمریکا] را‌ ترک کنی و ترامپ را نبینی، از دست ‌دادن یک فرصت است.... چون شما که تا مدتی برنمی‌گردی و ترامپ هم به تهران نمی‌آید.» بوریس جانسون هم به روحانی گفته: «موافقم، شما باید در لبه استخر بایستید و همزمان در آن بپرید.» پاسخ روحانی اما خنده‌ای با صدای بلند است. این چه معنایی می‌تواند داشته باشد جز خنده‌دار بودن این پیشنهادات؟ حالا فرض بگیریم روحانی در پاسخ به این گفته نمی‌خندید! جدی و عبوس ادامه می‌داد؛ فردا همین جماعت جامه می‌دریدند که چرا رئیس‌جمهوری به دو رهبر خارجی فقط اخم کرد و یقه به یقه نشد تا چنین حرفی نزنند؟ اصلاً فرض بگیریم که منتقدین از حرف‌های رد و بدل شده بی‌خبر بودند. مگر رئیس‌جمهوری به نیویورک رفته تا چهره عبوس و عصبی از ایران به نمایش بگذارد؟ اتفاقاً همین آرامش درونی و شوخی‌های رئیس‌جمهوری نشانه اعتمادبه نفس و شکست سیاست انزوای هیئت ایرانی در سازمان ملل است. روحانی که پیام صلح به سازمان ملل برد آیا باید با چهره غضبناک به نیویورک می‌رفت؟» ارگان دولت افزود: «مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام دیروز در گفت‌وگو با «جماران»‌ اشاره مشابهی داشت و گفت: «گشاده‌رویی در برخورد و انتخاب واژگان مناسب و جذاب منطق قرآنی، حتی در برابر فرعون، است. قرآن کریم می‌فرماید که وقتی حضرت موسی(ع) به پیامبری مبعوث می‌شود، خداوند به او دستور می‌دهد که با زبان نرم و روی گشاده با فرعون روبه‌رو شود. این دستور قرآن و شیوه پیامبران است. من نمی‌دانم کسانی که انتقاد کرده‌اند، انتظار داشتند دکتر روحانی با چهره عبوس و غضبناک به آنجا وارد شود؟! ادب و تمدن مردم ایران چنین سابقه‌ای نداشته است. حتی سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا تا آخرین لحظه‌ها با زبان نرم و روی گشاده و دعوت به خیر مواجهه کرده است.» این یادآوری سایت «انتخاب» هم تأمل‌برانگیز است که نوشت: «چرا آن زمان که احمدی‌نژاد نامه‌های بی‌پاسخ به بوش و اوباما می‌نوشت و «هو» می‌شد، فریاد لکه‌دار شدن عزت ملی را سر ندادید؟»
گفتنی است، دستور قرآن به زبان نرم و روی گشاده داشتن مخصوص ابتدای دعوت است نه وقتی که دشمن ابایی از اقدامات خصمانه ندارد. دیگر اینکه، نامه رئیس دولت‌های نهم و دهم به جورج بوش در سال 1385 نوشته شده و در آن به مسائل مختلفی مانند شکست‌خوردگی ليبراليسم و دموكراسي غربي و شنیده شدن صدای فرو ريختن انديشه و نظامات ليبرال دموكراسي‌ اشاره شده است. نامه وی به ترامپ نیز فارغ از محتوای آن، طبعا مربوط به زمانی است که وی در کسوت ریاست جمهوری نبوده است و اساساً یکی پنداشتن بازخورد نامه و قهقهه منطقی نیست.
روزنامه ایران همچنین در یادداشتی آورده است: «سفر هیئت ایرانی به مجمع عمومی سازمان ملل از چند جهت قابل توجه است. پیش از هر چیز معتقدم که برخی از حاشیه‌های آن نیز برخلاف تصور مفید بود. برای نمونه دیدار روحانی با نخست‌وزیر بریتانیا و آن خنده شدید از نظر من نه تنها بد نبود که مثبت هم بود. زیرا این عکس می‌تواند معنای در موضع اعتماد به نفس بودن را نیز به ذهن بیننده متبادر کند. البته برحسب ذهنیت‌های فردی ممکن است برداشت‌ها متفاوت باشد، ولی گمان نمی‌کنم که چنین تصویری در ذهن عموم و متوسط بینندگان آن برداشتی منفی باشد. اتفاقاً این تصویر به نوعی سایر فعالیت‌های هیئت ایرانی را نیز تفسیر و تعبیر می‌کند که گویی آنان از نتایج و روند مجمع عمومی رضایت خاطر دارند
این تفاسیر مغلطه‌گونه در حالی است که اولا قهقهه روحانی تنها مربوط به دیدار سه‌جانبه با مکرون و جانسون نبود و در دیدار دوجانبه با جانسون نیز اتفاق افتاد. ثانیا، اعتماد به نفس حداقلی‌ترین حالت نفسانی در مواجهات دیپلماتیک است، ثالثا، نشانه اعتماد به نفس، منحصرا لبخند یا قهقهه نیست و در شرایط همراهی اروپا و آمریکا در بدعهدی و گستاخی علیه ایران انتظار از مسئولان، مواجهه قاطعانه است و قهقهه زدن برابر آنان امری ناپسند و توهین به ملت به‌حساب می‌آید.
اروپا با آمریکا همراه و همصداست
روزنامه آرمان دیروز در مطلبی نوشت: «اروپا در اکثر موارد با آمریکا همراهی می‌کند... اروپا عملاً بدون آمريکا نمي‌تواند کاري از پيش ببرد...پيش از خروج ايالات متحده از برجام بارها گفته شده بود که جمهوري اسلامي بايد فعاليت‌هاي موشکي خود را کنار بگذارد و مذاکرات موشکي و منطقه‌اي را با 1+5 آغاز کند. امروز نيز موضع آنها همان است و تفاوتي با قبل ندارد. درخصوص مباحث غيربرجامي، مواضع اروپا تغيير نکرده است
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت: «اساساً اروپا در موضوعي که هنوز به هر دليلي به تعهد خود در قبال آن عمل نکرده است نبايد توقع داشته باشد که ايران تعهد جديدي را بپذيرد
وقتی آمریکا از برجام خارج شد، منتقدین تأکید کردند که دولت باید با اجرای 28 شرط ابلاغی نظام، اقدام متقابل انجام دهد. اما همزمان رسانه‌های زنجیره‌ای به منتقدان حمله کردند و مدعی شدند که اروپا پشت ماست و میان اروپا و آمریکا شکاف بزرگی ایجاد شده است.
منتقدان تأکید کردند که سابقه اروپا در توافق سعد آباد و همچنین سابقه طرف اروپایی در برجام، هیچ ‌تردیدی باقی نمی‌گذارد که این کشورها در موضوع ایران با آمریکا همصدا و همراه هستند و در این میان تنها با یکدیگر تقسیم وظایف کرده‌اند. حالا 17 ماه پس از خروج آمریکا از برجام، مدعیان اصلاحات تازه به حرف منتقدان رسیده‌اند.
نظارت استصوابی اردوگاه اصلاحات را باز فراموش کردید؟
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم محمد عطریانفر نوشت: «اصلاحات در سال 94 دست به یک حضور انتخاباتی زد و بنا بر سیاست‌ها و سنت‌های انقباضی نظارت استصوابی، در عمل ناگزیر شد نیروهای رده دوم و سوم خود را وارد عرصه رقابت کند و با کاریزما و محبوبیت ملی خاتمی‌آن‌ها را وارد پارلمان نماید
در ادامه مطلب آمده است: «اگر امروز در مقام نقد فراکسیون امید قرار می‌گیریم بدانیم عناصر رده دوم و سوم خود را در ظرفیت و طاقت موجودشان باید مورد ارزیابی قرار دهیم و توقعمان از این جماعت در همان حد نیروهای رده دوم و سوم باشد. نمی‌توان به آنها گفت چرا شما در ‌تراز نمایندگان مجلس سوم ظاهر نمی‌شوید
حمله مدعیان اصلاح‌طلبی به نظارت استصوابی شورای نگهبان و ناکارآمدی طیف خود را گردن آن انداختن در شرایطی است که آنها در اردوگاه خود نیز نظارت استصوابی دارند و لیست امید پیش از عبور از شورای نگهبان از فیلتر همان نظارت استصوابی اصلاحات عبور کرده است. محسن میردامادی از مدعیان اصلاح‌طلبی به روزنامه ایران گفته بود: «من بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم ما در مجموعه اصلاحات، خودمان برای خودمان نظارت استصوابی درست کرده‌ایم... باید در اصلاحات به سمت تشکیل جبهه فراگیر حرکت کنیم که البته کار ساده و راحتی نیست و زحمت دارد. سازوکاری که برای اداره کشور برنامه داشته باشد، در گزینش نامزدها واقعاً کارآمدترین نامزدها را انتخاب کند نه اینکه «رابطه‌بازی» شود و هر کسی سعی کند نفرات و ارادتمندان خود را هل بدهد در لیست. با چنین سازوکاری می‌توان از کسانی که وارد مجلس و شورا شدند، حساب کشی کرد تا مردم متوجه شوند چه اقداماتی کرده‌اند
92 در حمایت از روحانی مردد بودیم؛ 96 مطمئن شدیم
سازندگی نوشته است: «آقای حسن روحانی در سال 92 با اما و اگر و با‌ تردید و اکراه مورد حمایت اصلاح‌طلبان قرار گرفت. اما در سال 96 ارزیابی رهبران اصلاحات از عملکرد دولت چنان خوب بود که در سال 96 بدون هیچ‌گونه شرطی و با این عنوان که حسن روحانی بهترین گزینه است از او حمایت کردند و ایشان رأی آورد. حالا چه شده که بعد از دو سال [ما اصلاح‌طلبان] منتقد سرسخت روحانی شده‌ایم؟»
در حاشیه امن یا در بدنه دولت؟
عطریانفر نوشت: «این امر نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان ارتباط تنگاتنگ خود با ایشان را حفظ نکردند. ما اصلاح‌طلبان 4 سال در حاشیه امن نشستیم و وقتی دولت دستاوردهای خوبی رقم زد همه را به خود نسبت دادیم و نشان دادیم که توفیقات حاصل تدبیر و انتخاب نیروی کارآمد، از ناحیه اصلاحات بوده است. در دو سال دولت دوم اصلاح‌طلبان باز در حاشیه امن نشستند اما رئیس‌جمهور به دلایلی که کمتر با او مرتبط است در اجرای سیاست‌هایش شکست خورد. اکنون نمی‌توان از ساده‌اندیشی، قضاوت ناعادلانه کرد و ایشان را محکوم کرد یا گفت تصمیم در حمایت از ایشان اشتباه بوده است
شایان ‌ذکر است، کارنامه دولت روحانی به‌ویژه در حوزه‌های اقتصادی به قدری ضعیف شده که موج انتقادات اصلاح‌طلبان از دولت نیز شدت گرفته است. برخلاف ادعای نویسنده، اصلاح‌طلبان در دولت روحانی نه در حاشیه امن که در متن مدیریت‌های اجرایی کشور و بدنه دولت حضور دارند و به تصریح چهره‌هایی از همین طیف، نمی‌توانند حساب خود را از کارنامه روحانی جدا کنند.
کاش به نیویورک نمی‌رفت!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود یادداشتی با عنوان «کاش آقای روحانی امسال به آمریکا نمی‌رفت» به قلم محمدعلی ابطحی منتشر کرده است. در ابتدای این یادداشت آمده: «سفر آقای رئیس‌جمهور به سازمان ملل در آمریکا به پایان رسید. خسته نباشند، زحمت زیادی کشیدند؛ اما ای‌کاش رئیس‌جمهور امسال به این سفر نمی‌رفت
سپس نویسنده در ادامه به ذکر دلایل می‌پردازد: «1) همه در داخل متفق‌القول بودند که در شرایط تحریم و با ویژگی عکس دونفره‌محور آقای ترامپ، در این سفر مذاکره‌ای بین رؤسای جمهور ایران و آمریکا صورت نمی‌گیرد. مقدمات رفع تحریم هم انجام نشده بود... 2) با تبلیغات گسترده‌ای که در سطح جهان شده بود و محور همه آنها گفت‌وگوی ایران و آمریکا بود، توقعات جهانی و داخلی به سمت مذاکره فلش نشان می‌دادند و مهم‌ترین سؤال این بود که آیا روحانی و ترامپ مذاکره می‌کنند یا نه؟ این فشار تبلیغاتی غیرمتعارفی بود که روی ایران قرار گرفته بود.» در ادامه این یادداشت می‌خوانیم: «3)... وزیر خارجه می‌توانست همه کارهایی را که آقای روحانی کرد، انجام دهد، اما ایران زیر فشار قرار نگیرد. تا بحث رفتن رئیس‌جمهور مطرح شد، سطح توقعات به مذاکره و حل مشکل تحریم پیش رفت؛ همان چیزی که قرار نبود انجام شود و مذاکره صوری به نفع ایران هم نبود. 4) در این سفر اروپا و به‌ویژه فرانسه که از قبل طرحی ارائه کرده بودند و کلی وقت و امید به آن بسته شده بود، به جای ادامه پیگیری عملیاتی آن، موضوع را به دیدار روحانی و ترامپ چرخاندند. طرح فرانسه با پیگیری‌های تلفنی از داخل بهتر می‌توانست به نتیجه برسد. تکرار ملاقات‌های آقای مکرون و حتی دیدار نخست‌وزیر انگلیس و صدراعظم آلمان بار سنگینی بر دوش آقای روحانی گذاشت.» سپس نویسنده به نکته‌ای دقیق و ظریف‌ اشاره می‌کند: «این را هم فراموش نکنیم که وقتی ما از ‌تریبون سازمان ملل و رسانه‌های خارجی بهره می‌گیریم، همزمان در همان جلسات و کنفرانس‌ها دشمنان ایران استفاده بیشتری می‌کنند. ضمن آنکه در عصر ارتباطات اگر حرف مهمی وجود داشته باشد، رئیس‌جمهور از داخل ایران هم می‌تواند بزند.» این یادداشت در پایان تأکید می‌کند: «ایران امسال دست پُری در مقابل آمریکا داشت. گروه «ب» به هم ریخته بودند. پهپاد آمریکایی زده شده بود. کشتی انگلیسی در آب‌های ایران بود. آرامکو را یمنی‌ها زده بودند و دنیا آن را کار ایران قلمداد می‌کرد. وقتی قرار مذاکره نبود، رفتن آقای روحانی بازکردن این مشت پر تلقی می‌شد