فارس من|
واکاوی صندلی اضافه فرزندان هیات علمی در دانشگاه/ حاصل فضل پدر برای فرزند 9 مهر -
98
چگونه دادن سهمیه به جانبازان بسیجی و پاسداران
جنگ خانمانسوز بدون کنکور به دانشگاه ها ایراد نداشته و ندارد ولی واکاوی صندلی
اضافه فرزندان علمی در دانشگاه ها می شود
چون اینان غیر خودی اند؟
یک صاحبنظر در موضوع کنکور در پاسخ به
این استدلال که انتقالی فرزندان اعضای هیأت علمی بعد از نتایج کنکور و از ظرفیت
اضافه انجام میشود و جای کسی را در دانشگاه نمیگیرند، گفت: اگر این ظرفیت وجود
دارد چرا قبل از کنکور اضافه نمیشود؟
گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، فاطمه
سامعی؛ سوژه اعتراض به نتایج نهایی و انواع سهمیه در کنکور ارشد 98 و سوژه اعتراض به سهمیه
کنکور کارشناسی ارشد و درخواست افزایش ظرفیت دانشگاه توسط
کاربران در سامانه فارس من ثبت شده است. کاربران در این سوژه به عنوان بهترین و
منطقیترین راه ساماندهی سهمیهها خواستهاند که سهمیههای ۲۵
درصد، ۵ درصد و استعدادها درخشان همگی مازاد بر ظرفیتهای اعلامی سازمان سنجش در
دفترچه انتخاب رشته کنکور کارشناسی ارشد باشند.
همچنین مخالفتهای دیگری هم توسط برخی
کاربران فارس نسبت به اصلاح همه سهمیهها ابراز شده است، آنها سوژه دیگری را هم با
عنوان اصلاح ظرفیت ها و سهمیه های کنکور کارشناسی ارشد ثبت کردهاند؛
گروهی دیگری با ثبت سوژه مشابه اعلام کردهاند که انواع سهمیه
ورود به دانشگاه ها تضعیف رقابت علمی است.
به طور خاص، برخی کاربران سامانه فارس
من به موضوع امتیاز اعضای هیات علمی دانشگاهها برای قبولی و جابهجایی فرزندانشان
اشاره کردهاند و نسبت به آن گلایه دارند.
برای مثال کاربران با ثبت سوژه سهمیه فرزندان
اعضای هیئت علمی در پذیرش تخصص پزشکی پرسیدهاند
که فرزندان اعضای هیات علمی با فرزندان معلمان چه تفاوتی دارند که هیات علمیها سهمیه دارند؟
در مثال دیگری هم ثبت سوژهای با عنوان فرزندان هیئت
علمی از رشته دامپزشکی به پزشکی تغییر رشته میدهند نوشتهاند
که فرزندان هیات علمی که در رشته دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۱۳۹۷
پذیرفته شدهاند، از اردیبهشت سال ۱۳۹۸ برای انجام مراحل محرمانه تغییر رشته غیر
قانونی به رشته پزشکی اقدام کردهاند.
در نهایت هم کاربران در سامانه فارس من
با ثبت سوژهای خواستهاند که امتیازهای
فرزندان اساتید دانشگاه لغو شود.
چندین نوع سهمیه در کنکور
وجود دارد؛ اما یک نوع از سهمیه به نوعی به بعد از کنکور مربوط میشود که همان سهمیه جابهجایی
و انتقال فرزندان اعضای هیات علمی به
محل سکونت والدین است. این سهمیه به صورت مستقیم در کنکور اعمال نمیشود اما به
دلیل ایجاد امتیاز ویژه، مخالفانی دارد
خبرنگاران فارس پیگیری سوژه انواع
سهمیه ها در کنکور را در دستور کار دارند و این بار به سراغ سهمیه فرزندان اعضای
هیات علمی دانشگاه ها در کنکور رفتهاند.
در این باره با اصغر سلیمی عضو
سخنگوی کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور در مجلس شورای اسلامی درباره سهمیه فرزندان
اعضای هیات علمی دانشگاه ها در کنکور گفتوگو کردهایم.
*دو امتیاز فرزندان اعضای هیات علمی برای
تحصیل در دانشگاه
فارس: از گذشته سهمیهها و امتیازهایی
در کنکور وجود داشته است که یکی از این امتیازها، امتیاز فرزندان اعضای هیأت علمی
است. سهمیه فرزندان
اعضای هیات علمی در کنکور چگونه است و چرا گفته می شود که این افراد از
امتیاز ویژهای در کنکور برخوردار هستند؟
سلیمی: طبق بخشنامه تسهیلات
فرزندان اعضای هیات علمی و مراکز آموزش عالی کشور، فرزندان هیات علمی دانشگاهها
امکان انتقال به محل خدمت والدین خود را دارند که البته استفاده از این امکان،
دارای شرایطی است و متقاضی برای انتقالی باید ۹۰ درصد نمره آخرین نفر پذیرفته شده
در سهمیه آزاد را کسب کند و برای تغییر رشته باید ۹۲/۵ درصد نمره آخرین نفر
پذیرفته شده در سهمیه آزاد را بدست آورند و در این صورت میتوانند دانشگاه محل
تحصیل یا رشته تحصیلی خود را تغییر دهند؛ این امتیاز وقتی در دانشگاههای معتبر و
رشتههای پرمتقاضی افزایش مییابد، حساسیت بیشتری ایجاد میکند؛ زیرا به صورت عادی
امکان تغییر دانشگاه و تغییر رشته برای داوطلبان و پذیرفتهشدگان کنکور وجود ندارد
اما این بخش از داوطلبان هر دو امکان را دارند.
فرزندان اعضای هیات علمی برای امکان
انتقال به محل خدمت والدین خود باید 90 درصد نمره آخرین نفر پذیرفته شده در سهمیه
آزاد و برای تغییر رشته باید 92/5 درصد نمره آخرین نفر پذیرفته شده در سهمیه
آزاد را بدست آورند. در غیر این صورت نمیتوانند از این امکان استفاده کنند
* یار کمکی فرزندان هیات علمی برای
تحصیل در دانشگاه
فارس: چرا امتیاز فرزندان اعضای هیات
علمی دانشگاهها ناعادلانه خوانده میشود؟
سلیمی: مخالفان معتقدند فردی
که در حال حاضر عضو هیات علمی دانشگاه است، از نظر موقیعت اجتماعی، اقتصادی، علمی
و فرهنگی در جایگاه مناسبی قرار دارد و نسبت به یک کارمند ساده، کارگر، عشایر،
روستایی و کشاورز موقعیت بهتری دارد، هر دوی این افراد به نوعی در حال خدمت به کشور
و جامعه هستند، پس چرا باید یک عضو هیات علمی بتواند از این امکان برای فرزند خود
استفاده کند اما یک فرد عادی جامعه این امتیاز را نداشته باشد؟
میبینیم که در حال حاضر کسانی که در
بهترین دانشگاههای کشور تدریس می کند و از امکانات کافی برخوردار هستند، میتوانند
برای فرزندان خود بهترین امکانات را تهیه کنند، او را به مدرسه خصوصی بفرستند و به
بهترین منابع علمی دسترسی داشته باشند باز هم در یک رقابت علمی به فرزند خود کمک
میرسانند؛ اما یک کارمند و یک کارگر ساده که امکان تهیه این امکانات علمی و
آموزشی را ندارد، در رقابت کنکور هم دچار ضرر میشود.
*مجلس طرحی برای تغییر امتیاز فرزندان
هیات علمی در کنکور ندارد
فارس: تاکنون در چندین نوبت صحبت از
ضرورت ساماندهی انواع سهمیهها مطرح شده
است؛ آیا در حال حاضر طرحی برای تغییر امتیاز فرزندان اعضای هیات علمی در دستور
کار مجلس قرار دارد؟
سلیمی: در حال حاضر نظرات نسبت
به موضوع امتیاز فرزندان اعضای هیات علمی
دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی در آزمون کنکور به صورت طرحی کامل دیده
نشده است اما به طور کلی برخی نمایندگان نسبت به این موضوع اعتراض دارند و با آن
مخالف هستند.
انتظار داریم تمام سهمیهها به
حداقل ممکن برسند تا آنهایی که واقعا به این نوع امتیازها و سهمیهها احتیاج دارند
و در جامعه دچار مشکل و نیازمند قدری کمک هستند، بتوانند از این امتیازها و
حمایتها استفاده کنند.
تحقق عدالت آموزشی یعنی اینکه دولت از
کسی که در روستاها و مناطق محروم زندگی میکند، از مرزها حمایت میکند، از بی سکنه
شدن روستاهای کشور جلوگیری میکند و به بسیاری از امکانات آموزشی و علمی دسترسی
ندارد، حمایت کند.
*فرزندان اعضای هیأت علمی جای کسی را در
دانشگاه نمیگیرند
فارس: در بحث انتقال فرزندان اعضای هیأت
علمی به دانشگاه محل خدمت والدین، این نکته مطرح میشود که از آنجا که این جابجایی
بعد از اعلام نتایج کنکور انجام میشود و ظرفیت مربوط به صورت اضافه بر ظرفیت
کنکور در نظر گرفته میشود، در نتیجه فرزندان اعضای هیأت علمی جای کسی را در
دانشگاهها نمیگیرند و حق کسی را ضایع نمیکنند؛ علاوه بر اینکه باید حد نصاب
علمی 90 درصد آخرین فرد قبول شده را هم برای استفاده از این امتیاز کسب کنند.
جابجایی فرزندان اعضای هیأت علمی بعد از
اعلام نتایج کنکور انجام میشود و ظرفیت اضافه برای آنان در نظر گرفته میشود، در
نتیجه فرزندان اعضای هیأت علمی جای کسی را در دانشگاهها نمیگیرند؛ اما اگر این
ظرفیت در دانشگاهها وجود دارد چرا قبل از کنکور برای استفاده همه
اضافه نمیشود؟
سلیمی: اینکه فرزندان اعضای
هیأت علمی متقاضی انتقال و تغییر رشته باید ۹۰ درصد و ۹۲.۵ درصد نمره آخرین نفر
پذیرفته شده در سهمیه را کسب کنند تا قادر به جابجایی یا تغیر رشته
باشند، سطح علمی آنان را پایش میکند.
با این حال این سوال مطرح میشود که اگر
برای این افراد در دانشگاهها ظرفیت وجود دارد چرا از قبل از کنکور این ظرفیت به
کنکور اضافه نمیشود؟ چرا دانشگاه قبل از کنکور این ظرفیت را برای استفاده همه
داوطلبان اعلام نکرده است؟ معتقدیم تفاوتی بین قبل و بعد از کنکور نیست.
*هیات علمی فقط در دانشگاههای دولتی
تهران نیست؛ بیشتر مشمولان در شهرستان هستند
فارس: در پاسخ به این گلایه گفته میشود
که اشاره کردن به انتقال فرزندان اعضای هیات علمی به دانشگاههای برتر بحث را
منحرف میکند، برای مثال وزیر علوم در پاسخ به این پرسش توضیح داد که در بحث
انتقال فرزندان اعضای هیات علمی همه این تصور را دارند که منظور از هیات علمی،
هیات علمی دانشگاه تهران یا هیات علمی دانشگاههای مستقر در تهران است که از این
امتیاز استفاده میکنند در حالی که تعداد زیادی هیات علمی دانشگاه در شهرستانها
داریم و اغلب جابجاییها در شهرستانها انجام شده است.
سلیمی: بحث سهمیه فرزندان
هیأت علمی در واقع جمعیت زیادی از اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی
شامل دانشگاههای دولتی، دانشگاههای پیام نور، دانشگاههای غیر انتفاعی و دانشگاه
آزاد اسلامی را شامل میشود که همه این افراد میتوانند از این مزیت استفاده کنند.
اگرچه حساسیت روی انتقال
فرزندان اعضای هیات علمی به دانشگاه های برتر بیشتر است اما به طور کلی با توجه به
جمعیت زیاد مشمول این امتیاز مخالف آن چه برای استفاده در دانشگاه های برتر و چه
دانشگاه های سطح پایینتر هستیم.
با توجه به دلایل بیان شده معتقدیم
مجلس باید به گونه شایستهای بررسی موضوع را در دستور کار قرار دهد.
تحقق عدالت آموزشی یعنی دولت از
کسی که از بی سکنه شدن روستاهای کشور جلوگیری میکند و به بسیاری از امکانات
آموزشی و علمی دسترسی ندارد، حمایت کند؛ اما اکنون استاد دانشگاه با امکانات مالی
و علمی مناسب به فرزند خود در تحصیل در دانشگاه یاری میرساند اما فرزند یک کارمند
یا کارگر در کنکور کمک اضافه ندارد.
این سهمیهها و امتیازات از گذشته وضع
شدهاند و کار کارشناسی روی آنها انجام نشده است. انتظار داریم این موضوعات در
مجلس مطرح شود و این سهمیهها حذف شوند تا در عوض کسانی که توانایی علمی بالاتری
دارند در کرسیهای دانشگاهها مستقر شوند.
معتقدیم این امتیاز در کل یک بیعدالتی
آموزشی است؛ زیرا آیا برای یک فرد عادی که علاقه داشته باشد فرزند خود را به
نزدیکی محل زندگی خود جابجا کند، این امکان وجود دارد یا به راحتی برایش
امکان پذیر است؟
*قانون برای همه یکسان شود
فارس: استدلال امتیاز فرزندان اعضای
هیات علمی دانشگاهها، سیاست بومیگزینی در آموزش عالی عنوان شده است؛ همچنان که
وزارت علوم در پاسخ به گلایه از این امتیاز، اعلام کرده که در راستای بومیگزینی
رویکرد موافقت با تغییر محل دانشگاه به محل اقامت والدین به
ویژه برای دانشجویان دختر در دستور کار وزارت علوم است، آیا این پاسخ کامل است؟
سلیمی: معتقدیم که این قانون
در مجموع باعث تبعیض میشود و باید اصلاح و حتی حذف شود.
باید قانون برای همه یکسان باشد.
معتقدیم هر کس که میخواهد دانشگاهی قبول شود باید خودش تلاش کند و در همان
دانشگاه پذیرفته شود و انتقال معنی ندارد. زیرا سطح علمی دانشجویان باید
جایگاه آنان را در نظام آموزش عالی معین کند.
اگر متقاضیان در هر دانشگاهی قبول شوند
بتوانند به محل دانشگاه دلخواه منتقل شوند، ارزش قبولیها و تفاوت علمی کم میشود.
هر کسی میخواهد در دانشگاهی قبول شود
باید خودش تلاش کند و انتقال معنی ندارد؛ سطح
علمی باید جایگاه دانشجو را معین کند
معتقدیم بازنگری در سهمیه فرزندان هیات
علمی در همه مقاطع و همه رشته ها ضروری است. افرادی که با سهمیههای مختلف در
دانشگاه تحصیل میکنند مصائب مخصوص به خود را دارند؛ بسیاری از آنها در حالی که در
رشته و دانشگاهی تحصیل میکنند که به صورت مشخص از دیگر رقبای غیرسهیمهای خود،
توان علمی کمتری دارند و باید بیشتر تلاش کنند.
این موضوع علاوه بر جنبه فردی، دارای
تبعات آموزشی برای جامعه هم هست؛ نظام آموزشی کشور برای تربیت دانشجو برای
نیاز کشور هزینه میکند و اگر نتیجه موثر نباشد اتلاف منابع است؛ اگر دانشجویی که
با سهمیه پذیرفته شده یا با امتیاز در رشته ای با منابع دولتی تحصیل کرده نتواند
از عهده دروس خود برآید و مشروط شود و درس را رها کند، یا به رشته پایینتری
تغییر رشته دهد یا حتی اگر درس را تمام کند اما در رشتهای که فارغالتحصیل شده
بازدهی لازم را برای کشور نداشته باشد، منابع را هدر داده است.
از این رو باید روی خروجی دانشجویانی که با
سهمیه و امتیاز تحصیل کردهاند کار کارشناسی انجام شود. برای مثال رشتهای مهمتر،
حساستر و تاثیرگذارتر از پزشکی نداریم. نظام آموزش عالی برای دانشجویان این رشته
هزینه میکند تا نیاز کشور را پاسخگو باشند، اگر دانشجوی پزشکی به لطف سهمیه و
امتیاز تحصیل کند و کارایی لازم را نداشته باشد هم کار کشور را لنگ گذاشته، هم
ظرفیت کشور را به هدر داده و هم حق داوطلب شایسته دیگری که میتوانست به حق در این
رشته تحصیل کند و مفید باشد را تضییع کرده است.