گزیده ها قسمت دوم


گزیده ها قسمت دوم 10 مهر -98
  فارین پالیسی: نیروی دریایی آمریکا می‌ترسد نزدیک ایران شود

نشریه تخصصی سیاست خارجی آمریکا در گزارشی تاکید کرد نیروی دریایی آمریکا توان مقابله با ایران را ندارد.
مایکل سوران در تحلیلی با همین عنوان، در فارین پالیسی نوشت: توانایی آمریکا در قدرت‌نمایی در منطقه خلیج فارس از طریق ناوگروه‌های هواپیمابر- که گزینه همیشگی آمریکا در طول چند دهه اخیر در این‌گونه موارد به شمار می‌رود- نه آن چیزی است که قبلا بوده و نه چیزی است که ممکن است باشد.
تا همین چندی پیش، نسخه معاصر دیپلماسی قایق توپدار- یعنی اعزام ناوهای هواپیمابر یا کشتی‌های مجهز به موشک هدایت‌شونده به منطقه برای خنثی کردن تهدیدهای دریایی- می‌توانست به گونه‌ای موثر بر روند حوادث تاثیر بگذارد.
در سال 1981 یک فروند ناو هواپیمابر با ساقط کردن دو فروند جنگنده لیبی در خلیج سرت مانع از اقدامات معمر قذافی در منطقه شد. پهلو گرفتن یک ناو هواپیمابر در سواحل لبنان یک سال بعد از آن موجب برقراری آتش‌بس میان اسرائیل و جناح‌های لبنانی و خروج نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین شد.
همچنین در سال 1996 بیل کلینتون رئیس‌جمهور وقت آمریکا با اعزام دو فروند ناو هواپیمابر به خلیج تایوان به مانور تحریک‌آمیز جنگی چین در سواحل تایوان واکنش نشان داد و موجب شد پکن به گونه‌ای تحقیرآمیز از منطقه عقب‌نشینی کند به گونه‌ای که گفته می‌شود امروزه دلیل تقویت بنیه نیروی دریایی چین همین موضوع بوده است.
اما امروز، چنین صف‌آرایی و استقرار ناوهای جنگی دیگر نمی‌تواند مانند گذشته همان واکنش را در یک دشمن بالقوه به وجود آورد. تا حدودی، این تغییر بر پایان برتری فناوری که نیروی دریایی  آمریکا برای چندین دهه در برابر هر رقیب واقع‌گرایانه برخوردار بوده است، دلالت دارد. ساخت کلاس‌های جدید زیردریایی‌های دیزلی و بروز تحولات جدید در فناوری مین‌های دریایی و اژدر باعث می‌شود اجرای عملیات نزدیک به خطوط ساحلی به مراتب پرتنش امروز، بسیار خطرناک‌تر از گذشته شود. در نتیجه ناوهای هواپیمابر آمریکایی دیگر هنگام ورود به آب‌هایی که در برد حملات نیروهای دشمن قرار دارد، به اندازه سابق ایمن و از خطر درامان نیستند.
از اینها جدی‌تر استقرار سامانه‌های بازدارنده فعال مانند موشک‌های ضد کشتی در طول یک دهه گذشته است.
با این همه موشک‌های ساخت داخل ایران موسوم به موشک نور که به نوبه خود بر اساس مهندسی معکوس از نوعی موشک کروز چینی ساخته شده است، تا فاصله ۱۰۰ مایلی برای کشتی‌های آمریکایی خطرآفرین خواهد بود. در سال ۲۰۱۶ ناوشکن آمریکایی «یو‌اس‌اس میسون» هدف چندین فروند موشک نور قرار گرفت که ظاهراً توسط انصارالله یمن شلیک شده بود.
 
ترکیب این موشک‌ها با ناوگان قایق‌های گشتی سریع ایران کافی بود تا ناو «یواس‌اس لینکلن» در بحبوحه تنش‌ها میان ایران و آمریکا در تابستان امسال از منطقه خلیج فارس دور بماند.
این یک لحظه مهم برای استراتژیست‌های نظامی به شمار می‌رود. گزینه‌های واشنگتن دربرابر ایران که یک قدرت درجه دوم قلمداد می‌کند، به شدت محدود است. در نتیجه در شرایطی که دولت ترامپ می‌اندیشد که چگونه در برابر ایران وارد عمل شود، گزینه‌های ترامپ محدود خواهد بود. یگان هوایی نیروی دریایی آمریکا، که از جنگ جهانی دوم سلاح اصلی در زرادخانه این کشور در چنین سناریوهایی به شمار می‌رفته است، به‌طور ناگهانی تقریباً خاصیت خود را از دست می‌دهد.
برخی افسران نخبه و کارکشته در نیروی دریایی آمریکا از سال‌ها قبل درباره چنین روزهایی هشدار داده بودند، بیایید خود را گول نزنیم. در نهایت ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن به همراه نود فروند هواپیمای حاضر بر عرشه آن از ماه مه تاکنون ترجیح داده در فاصله 200 مایلی از سواحل عمان باقی بماند. در بهترین حالت، این اقدام موجب می‌شود هواپیماهای تهاجمی این ناو به سختی قادر به اجرای عملیات رفت و برگشت و رسیدن به سواحل شرقی ایران و حمله به پایگاه‌های دریایی ایران در خلیج فارس باشند که از آنها به‌عنوان اهداف بالقوه در این‌گونه حملات نام برده می‌شود.
شواهد نشان می‌دهد سال‌ها طول خواهد کشید تا آمریکا بتواند برتری دریایی قبلی خود را بازیابد؛ سال‌هایی که طی آن می‌توان پیش‌بینی کرد چین و روسیه و دیگر کشورها توانمندی‌های خود را در بخش سامانه‌های بازدارنده فعال به مراتب توسعه خواهند داد.
نیروی دریایی آمریکا چشمان خود را به روی این واقعیت بسته که ناوهای آن به‌خاطر تخریب، آسیب و یا زمین‌گیر شدن از تکمیل ماموریت‌های خود، در معرض شکست در میدان نبرد با ایران هستند.
دولت را به باتلاق اعتماد به غرب بردند حالا می‌گویند روحانی آچمز شده!
یک فعال فتنه 88 که با سوء استفاده از غفلت دولتمردان از برخی شرکت‌های دولتی ارتزاق می‌کند، با لحنی طلبکارانه مدعی شد روحانی مسخ شده است. اظهارات موهن فیاض زاهد و تحریک روحانی به رفتارهای رادیکال در حالی است که افراطیون مدعی اصلاحات، پیش از این، از دولت روحانی به عنوان رحم اجاره‌ای یاد کرده‌اند و اکنون که سوء استفاده‌ها و خیانت‌های متعدد را به حساب دولت مرتکب شده‌اند، سعی می‌کنند دولت را به رفتاهای انتحاری سوق دهند.
روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد با اشاره به این که روحانی بالغ بر یک سال است در مصاحبه مطبوعاتی شرکت نکرده و با مردم سخن نگفته است، نوشت: ترجیح او این است که به صورت مونولوگ در قالب نشست‌های هیئت دولت و سخنرانی‌هایش بنابه فراخور موضوعی که می‌پسندد اظهارنظر و بعد هم دور از سوال و جواب، مکان را ترک کند.
این در حالی است که حسن روحانی در زمانی که مذاکرات برجام به نقاط مطلوبی رسیده بود هر سه ماه یک نشست خبری با حضور رسانه‌ها اعم از خبرگزاری‌ها و مطبوعات خارجی و داخلی برگزار می‌کرد و مسرورانه به سوالات خبرنگاران پاسخ می‌داد و البته در تمامی این نشست‌ها ضمن اشاره به اهمیت برجام، به مقایسه عملکرد کارش با دولت احمدی نژاد می‌پرداخت. بعد از به نتیجه رسیدن برجام و پایان ماه عسل روحانی، تعداد این نشست‌های خبری به جای فصلی، به یک عدد در سال رسید. تا اینکه او به جای برگزاری چنین نشست‌هایی ترجیح داد تا در تلویزیون حضور بیابد و به پرسش‌های مجری تلویزیونی پاسخ دهد و امروز بعد از گذشت ماه‌ها دیگر نه تنها از نشست خبری، خبری نیست بلکه از حضور در صداو سیما هم برای پاسخ به سوالات مجری یا تلاش برای اقناع افکار عمومی هم همینطور.
این در حالی است که دولت وی در اوج مشکلات این چند ماهه، مدت‌ها بدون سخنگو نیز بود تا سرانجام علی ربیعی به این سمت برگزیده شد.
فیاض زاهد با بیان اینکه این اتفاق بیانگر روشن نبودن تکلیف حسن روحانی با خودش و افکار عمومی از نظر روانی است به آفتاب‌یزد گفت: آقای روحانی پرونده‌های مختلفی را در ذهن خود و اذهان اعضای کابینه‌اش باز می‌بیند که سرنوشت آن ناروشن است، روحانی اکنون با فقدان اعتماد به نفس روبه رو است و نگران است که به هر کدام از این پرونده‌ها ورود پیدا کند این موضوع، وضعیت او را شکننده‌تر نماید. به نظر می‌آید در داخل کشور نیز آن اجماع موثر برای تحقق یک هدف سیاسی و بین‌المللی وجود ندارد. به وضوح می‌شود لا به لای اظهار نظرها، مداخله‌ها و دخالت‌های افراد غیر مرتبط با دولت را دید و به سختی کار او پی برد.
وی درباره وعده گزارش‌های صدروزه‌ای که روحانی هیچ گاه انجام نداد، می‌گوید: امروز که اصلا نباید انتظار این گزارش‌های صد روزه را داشت. روحانی آچمز است به این معنا که بسیاری از اتفاقاتی که در صحنه داخلی و خارجی ایران رخ می‌دهد مورد پسند او نیست و وی با آن مخالفت دارد. از طرفی با محدودیت‌های فراوانی روبه روست و نمی‌تواند در مقابل این اتفاقات ناخوشایند اقدام موثر و جدی متناسب انجام دهد. به نظر می‌رسد با حسن روحانی مسخ شده‌ای رو به رو هستیم که از خودش و ارزش‌هایی که به آن باور دارد فاصله زیادی گرفته است و به همین خاطر نمی‌تواند با مخاطبان و افکار عمومی خویش ارتباط برقرار کند.
تلاش برای القای اختیار نداشتن روحانی در حالی است که جریان غربگرا و آلوده به نفوذ، بانی هل دادن دولت به باتلاق اعتماد به آمریکا و اروپا بود. اما حالا که دست آمریکا و اروپا رو شده، طیف مأموریت‌دار، به جای عذرخواهی از مردم، می‌کوشد با دادن آدرس‌های دروغ، از خود سلب مسئولیت کند و ضمناً با توهین و تحریک روحانی، او را به سمت مواضع رادیکال هل دهد.
محبوبیت مردمی «رئيسی» فراگیر شد سایت اصلاح‌طلب: رئیسی متشکریم
یک سایت اصلاح‌طلب و حامی دولت، با تیتر «رئیسی متشکریم»، به استقبال عملکرد رئیس قوه قضائیه رفت.
عصر ایران می‌نویسد: ۴۰۰۰ میلیارد تومان فرار مالیاتی با پیگیری قوه قضاییه به صندوق بیت‌المال برگشت.
۱۸۰۰ میلیارد تومان از اموال داخل کشور بابک زنجانی تحویل وزارت نفت شد.
۸۰۰ میلیارد تومان از اموال آستان قدس به این نهاد برگشت.
۳۰۰۰ میلیارد از بدهی‌های بانکی بازگشت داده شد.
۲۳۰۰ میلیارد تومان در پرونده امیر منصور آریا وصول شد.
۱۷۸ هزار هکتار زمین -معادل ۱۱۰۰۰ میلیارد تومان- در ۲۰ استان به مالکان و نهادهای متولی بازگردانده شد.
اینها -که تنها بخشی از عملکرد قوه قضائیه در چند ماه اخیر است - تنها چند عدد معمولی نیستند؛ بازگشت این ارقام کلان به بیت‌المال و صاحبان اموال، صرفاً نتیجه یک پروسه عادی قضایی هم نیستند، بلکه محصول یک اراده جدی و جدید در رأس قوه قضائیه‌اند: عزمی برای مبارزه با فساد و مفسدان.
هر چند تمام رؤسای پیشین قوه قضائیه بر مبارزه با فساد و مفسدان تأکید می‌کردند ولی باید گفت که هیچ کدام‌شان تا به امروز به اندازه رئیس کنونی قوه قضائیه در این زمینه، کار عملی انجام نداده‌اند.
امیدها به رئیسی و فساد‌ستیزی‌اش زمانی  پررنگ و جدی شد که اکبر طبری بی‌هیچ مماشاتی دستگیر شد. او سالیان دراز در قوه قضائیه، نفوذ بی‌حد و حصر داشت.
رئیسی درباره فساد لانه‌کرده در قوه قضائیه می‌گوید: «در مبارزه با فساد، هیچ خط قرمزی نداریم، در خود قوه قضائیه با مواردی مواجه و متوجه شدیم رشوه‌هایی اخذ شده است که بهت‌آور است؛ از آپارتمان‌های ۶۰۰ متری گرفته تا ویلاهای ۴۰۰۰ متری در شمال که در نوع خود کم‌نظیر است. البته متهمان بازداشت و اموال نامشروع آنها ضبط شده است.» یکی دیگر از اقداماتی که امید به فسادستیزی توسط قوه قضائیه را تقویت کرده، دستگیری باندی در پتروشیمی است که یکی از آنها به جعبه سیاه این صنعت معروف است. برخی منابع می‌گویند که وی در خانه خود همواره صدها هزار دلار پول نقد داشته و می‌کوشیده افراد مختلف را که برای نظارت بر عملکرد او مأموریت داشته‌اند نقداً و فی‌المجلس بخرد!
او بر میلیاردها دلار تراکنش مالی پتروشیمی سیطره داشته و تاسیس شرکت‌های کاغذی و تصاحب شرکت‌های واقعی متعلق به بیت‌المال از تخصص‌های او بوده است.
برخورد با دانه‌درشت‌ها که سال‌ها شعار و آرزو بوده، اینک مصداق‌های واقعی پیدا کرده است. مهم‌ترین نتیجه رویکرد کنونی، ناامن شدن فضای کشور برای مفسدان است.
هرچند که هنوز وضعیت اصلاح نشده ولی ادامه آن می‌تواند باور ناصواب قبلی را این‌گونه اصلاح کند که «اگر بخواهیم به بیت‌المال دست‌درازی کنیم، سراغ‌مان خواهند آمد و مجازات می‌شویم؛ ما که از اکبر طبری و جعبه سیاه پتروشیمی و نزدیکان فلان مقام ارشد و مدیران خودروسازی‌های مطرح و... بزرگتر و ذی‌نفوذتر نیسیتم
علاوه بر همه این‌ها، رویکردهایی مانند پیگیری سیاست حبس‌زدایی، دستور به تجدید نظر در آرای پرونده هفت تپه، نشست‌های تخصصی با گروه‌های مختلف اجتماعی و شنیدن حرف آنها، تعامل با رسانه‌ها، اعزام گروه‌های ویژه بازرسی به استان‌ها و برخورد سریع با متخلفان در دادگستری‌ها و نهادهای دیگر، تدوین لایحه حفظ امنیت بانوان، پایین آمدن از برج عاج دفتر ریاست و حضور میدانی رئیس قوه قضائیه، تمرکز سخنان و مواضع بر قوه قضائیه و پرهیز از پراکنده‌گویی و... نقاط قوتی هستند که باید تقویت‌شان کرد.
عصر ایران در پایان نوشت: وقتی روحانی سر کار آمد، با روحانی متشکریم، کارهایش را ستودیم اما اکنون بر سبیل انصاف می‌گوییم، رئیسی متشکریم.
همزمان با این تحلیل عصر ایران، فرید مدرسی از فعالان رسانه‌ای اصلاح‌طلبان در قم، ضمن توئیتی تصریح کرد: «آمارها رشد محبوبیت رئیسی را نشان می‌دهند».
طبق آخرین نظرسنجی‌ها، سردار حاج قاسم سلیمانی قهرمان جبهه مقاومت‌ و سیدابراهیم رئیسی محبوب‌ترین شخصیت‌های ایران هستند.
یادآور می‌شود پیش از این هم محمود صادقی عضو فراکسیون امید، به تمجید از مبارزه بدون ملاحظه و سیاسی‌کاری آقای رئیسی با مفسدان اقتصادی پرداخته بود. اکبر ترکان مشاور سابق رئیس جمهور نیز به روزنامه ایران گفته است، لازم است کسانی مثل آقای رئیسی در مجلس و دولت باشند و با فساد مبارزه بکنند.
حذف یارانه پنج دهک یا بازپس‌گیری درآمد نامشروع یک دهک؟

معاون سازمان برنامه و بودجه گفت پنج دهک جامعه نیازی به دریافت یارانه ندارند.
محمد کارکن در گفت‌وگو با خبرآن‌لاین، ضمن گوشزد کردن بالا بودن دقت در مراحل شناسایی و حذف دهک‌های بالای درآمدی، حذف یارانه نقدی ۳۰ درصد از جامعه را توجیه‌پذیر دانست.
 
وی افزود: دولت در صورتی که بتواند منابع صرفه جویی شده حاصل از حذف یارانه‌های نقدی را صرف اموری نماید که زمینه‌های جلب اعتماد جامعه را فراهم آورد می‌توان به حذف یارانه حداقل ۵۰ درصد جمعیت کشور نیز بیاندیشد. زیرا پنج دهک بالای درآمدی از میانگین جامعه بالاتر هستند بنابراین حذف آن‌ها قابل دفاع خواهد بود. به گفته وی، علاوه بر شفافیت، برنامه‌ریزی هوشمندانه در مراحل شناسایی دهک‌ها پاشنه آَشیل این برنامه است.
کارکن ادامه داد: دولت نباید تحت هیچ شرایطی به بهانه ناتوانی در شناسایی و تمایل نداشتن بررسی حساب‌های مردم از حذف یارانه دهک‌های بالای درآمدی دست بکشد زیرا این مهم، یکی از ضروری‌ترین اقدامات پیش ‌روی دولت است. از این‌رو، دولت با تمام ابزارهایی که در اختیار دارد بدون فوت وقت اهتمام به شناسایی و حذف اقشار پردرآمد نماید.  وی  با حمایت از اقدام دولت در پی حذف قریب به ۲۰۰ هزار خانوار پردرآمد کشور، این اقدام را ناکافی دانست و اضافه کرد: اهرمی کردن منابع صرفه جویی شده به منظور حمایت از بنیه تولیدی کشور لازم است. از دیگر سو، اتخاذ سیاست‌های کاهنده تورم بهترین کمک به اقشار نیازمند است زیرا تورم در جامعه بیشترین آسیب را برای اقشار یاد شده در پی دارد.
اظهارات معاون سازمان برنامه و بودجه در حالی است که در اثر برخی سوءمدیریت‌های اقتصادی، اولاً درآمدهای هنگفتی (مانند 18 میلیارد دلار ارز) حیف و میل شده که می‌توانست صرف رونق اقتصاد کشور شود و از سوی دیگر، با ایجاد رانت‌های نابه‌جا و سوداگری‌های کاذب، تورم 42/7 درصدی فقط در یک سال گذشته به مردم تحمیل شده است.  در واقع همین حالا هم اگر دولت اهتمام داشته باشد و سراغ مالیات از درآمدها و دارایی‌های انباشته دهکی برود که با سوداگری نامشروع به آلاف و الوف رسیده‌اند، نه تنها نیاز به حذف یارانه پنج دهک نیست بلکه حتی می‌توان همین پول را صرف رونق معیشت مردم کرد.