یادداشت روز اوین نامه کیهان "راه نجات تکرار حماسه"

اوین نامه کیهان  3 شنبه 9 دی ماه سال 1399

یادداشت روز اوین نامه  کیهان "راه نجات تکرار حماسه"

چرا  بیش از 41 سال است  که پیوسته  ازکوه موش  زایانده ؟ از کدام حماسه یاددشده  است؟ گردآوری ساندیس خوران و آتش به اختیاران از حاشیه شهرها و روستاهای کشور وگسیل کردن شان با اتوبوس در 9 دی 88  تا باایجاد فضای شدید امنیتی و سرکوب وسانسور عربده کشی علیه معترضان طرح مهندسی تقلبات گسترده نمایش  انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم  شود  که برای رئیس جمهور کردن احمدی نژاد  تادرخدمت پاسداران جنایتکار و دفاع از شعارهسته ای حق مسلم  شان باشد  که محصولش تحریم های همراه با رشد تورم و گرانی تحمیل شده به مردم ایران است  طوری که تسمه از گرده محرومان وتهی دستان کشیده است و شرایط شان هرروز سخت وطاقت فرساتر می گردد . البته در 9 دی 88 فضا برای متهم به فتنه گرآمریکایی کردن موسوی و کروبی  فراهم گردید  چون  دو نامزد رقیب احمدی نژاد ومعترض به نتیجه نمایش انتخابات بودند. پس ازآن  اینان در حصر خانگی تا حال قرار گرفته اند .  آری کجای این عمل کودتایی  حماسه بوده است که اوین نامه کیهان سر بازجو شریعت نداری ازآن یاد  نموده است؟ البته منظور از حماسه  این است که رژیم منفور ونامشروع بااتخاذ سیاست وحشیانه ضد انسانی سرکوب  شدیدمعترضان  88 توانست از فروپاشی  بجهد و تاحال به بقای ضد مردمی خود ادامه دهد و  برای ادامه بقای منفور ومنحوس ونامشروع  خود مجبور به اجرای مدام طرح های مهندسی شده  که برای یک پایه کردن رژیم ضد مردمی است . برای اینکه  تمام عیار از مردم فاصله گرفته ومقابل شان قرار گرفته است بنابراین  برای کنترل جو نارضایتی عمومی نیاز به حکومت عریان کودتایی – دیکناتوری پاسداری دارد که تدارکش برای 1400  برنامه ریزی شده است.

  11سال از حماسه عظیم و به‌یادماندنی 9 دی می‌گذرد. حماسه‌ای که با بصیرت ملت انقلابی و ولایتمدار خلق شد و بساط 8 ماه فتنه‌گری و آشوب و جنایت را برچید و کشور را از یک توطئه خطرناک و پیچیده نجات داد.
البته فتنه سال 88 علاوه‌ بر ایراد خسارات جانی و مالی فراوان به مردم و بیت‌المال که تا ده‌ها هزار میلیارد تومان برآورد شد، امنیت ملی کشور را هم دچار خدشه کرد که این مسئله  اثر کاملاً محسوسی در بخش‌های مختلف به‌ویژه اقتصادی داشت؛ اغلب کسب‌وکارها به‌دلیل نبود امنیت از رونق افتاد، درصد بیکاری بالا رفت، صادرات نزولی شد، نرخ سرمایه‌گذاری به‌شدت کاهش یافت و.... علاوه ‌بر اینها فتنه مذکور نقطه آغازی برای تشدید تحریم‌های ظالمانه دشمنان این مرز و بوم خصوصاً آمریکایی‌ها شد. به عبارتی اگر خیانت سران فتنه نبود و آنان به قانون تمکین می‌کردند و با اسم رمز تقلب به آشوب و جنایت دست نمی‌زدند چه‌بسا غربی‌ها به این محاسبه غلط نمی‌رسیدند که با افزایش تحریم‌ها می‌توانند پروژه فشار حداکثری را علیه ملت ایران به اجرا گذارند. متأسفانه در همان ایام اعلام شد برخی سران فتنه‌، چراغ سبزهایی به عوامل خود در خارج از کشور داده‌اند تا باعث گسترش فشارها بر ایران شوند که نتیجه آن هم تصویب «قانون جامع تحریم‌ها، مسئولیت‌پذیری و محرومیت ایران» در كنگره آمریكا بود كه شامل تحریم انرژی، تحریم بانكی و تحریم فروش بنزین به ایران ‌شد. البته جرائم نابخشودنی اصحاب فتنه به همین جا نیز ختم نشد و آنان با گستاخی بی‌حد خود، ضمن حمایت
از هتاکان به عاشورای حسینی و عزای سیدالشهداء علیه‌السلام آنها را «مردمان خداجو» نامیدند و...
این هتاکی سران فتنه و حامیانشان سبب شد تا تحمل مردم به سر آید و در نهم دی‌ماه سال 88 با حضور در یک راهپیمایی میلیونی خودجوش آن هم در ساعت اداری، حماسه‌ای کم‌نظیر رقم بزنند و طومار فتنه‌جویان را در هم بپیچند.
 فتنه مذکور با این حماسه تاریخی از بین رفت اما از آنجا که همواره گفته شده که در فتنه‌ها کسانی شعارهای حق را با محتوای باطل مطرح می‌کنند، لذا پس از پایان فتنه مذکور و از اواخر دولت دهم جریانی به تدریج در کشور شکل گرفت که شعار می‌داد راه‌حل مشکلات کشور خصوصاً تنگناهای معیشتی و اقتصادی در مذاکره با آمریکا نهفته است، به تعبیری شعار و تابلوی این جریان حل مشکلات مردم بود اما برای برخی از آنان نسخه درونی این شعار با ادامه همان خیانتی که در
فتنه 88 مرتکب شده بودند، تفاوت چندانی نداشت.
این جریان که با روی کار آمدن دولت یازدهم قدرت تام و تمامی یافته بود صراحتا اعلام کرد تنها راه‌حل مشکلات کشور بستن با کدخدا یعنی همان آمریکاست. جریان مزبور برای
نیل به این هدف همچون فتنه 88 بر موج مطالبات و خواسته‌های مردم سوار شد و شعار داد که «هم چرخ معیشت مردم باید بچرخد هم چرخ هسته‌ای»! انگار این دو با یکدیگر تقابل دارند در حالی که این‌گونه نبود اما جریان مذکور به این بهانه مجوز مذاکره با 5+1 و در اصل همان کدخدا را گرفت و به تمام راه‌حل‌های داخلی پشت پا زد.   
در این میان، کلیت نظام و به‌ویژه رهبر معظم انقلاب با اینکه هشدار دادند که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها قابل اعتماد نیستند اما برای آنکه حجت تمام شود و بهانه‌ای برای کسی باقی نماند اجازه مذاکره آن هم فقط برای رفع تحریم‌ها را دادند. مذاکرات پس از مدتی به توافقی به نام برجام منتهی شد که سر تا پایش بر ضد منافع مردم بود اما باز هم جریان فوق‌الاشاره که ظاهرا موج سواران حرفه‌ای بودند بلافاصله به خط شدند و آن‌قدر این توافق خسارت‌بار را بزک کردند و فضا را غبارآلود ساختند که همچون فتنه 88 حقیقت ماجرا بر بسیاری از فعالان نظام و مسئولان مشتبه شد و آنها هم به صف تبریک‌گویندگان برجام پیوستند.  
 
اما هرچه زمان گذشت و غبار این فتنه فرونشست مشخص شد که چه کلاه گشادی بر سر مذاکره‌کنندگان رفته است؛
با توافق برجام چرخ هسته‌ای تقریبا از کار افتاد و۱۰ هزار کیلو اورانیوم غنی‌شده را که 10سال برایش زحمت کشیده بودیم از دست دادیم - ارزش این میزان اورانیوم غنی‌شده در بازار جهانی بیش از ۱۸ میلیارد دلار برآورد شد-  قلب رآکتور اراک را بتن ریختیم، سایت مهم فردو را به مرکزی بی‌خاصیت تبدیل کردیم، هزاران سانتریفیوژ را از جا کندیم و به انباری فرستادیم تا شاید تحریم‌ها برطرف شود اما زهی خیال باطل زیرا با همه این کارها نه تنها تحریم‌ها برطرف نشد بلکه روزبه‌روز هم بر دامنه آنها افزوده شد. نکته تلخ ماجرا این بود که تحریم‌های فوق از سوی همان رئیس‌جمهوری در آمریکا اضافه می‌شد که جریان مورد اشاره چشم امید فراوانی به او داشت و لقب باهوش و مودب را به او داده بود!
البته دلدادگان به غرب با وجود این عهدشکنی آشکار آمریکا باز هم دست از التماس به کدخدا برنداشتند و به جای تکیه به توان داخلی برای خنثی‌سازی تحریم‌ها فرصت‌های ناب زمانی را یکی پس از دیگری به امید غرب از دست دادند.
حالا قریب به 8 سال از حاکمیت این جریان دلداده به آمریکا و 4 سال از توافق کذایی برجام می‌گذرد اما نه تنها چرخ معیشت مردم نمی‌چرخد بلکه چند برابر 8 سال پیش لنگ‌تر شده است؛ مثلا طبق گزارش‌های مرکز آمار در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، اقتصاد کشور به مدت ۴ سال با رشد منفی مواجه شد و در مجموع، رشد اقتصادی در هشت ‌سال اخیر به نزدیک صفر رسید. این برای اولین‌بار است که در سه دهه اخیر چنین دوران طولانی رشد منفی اقتصادی در کشورمان به‌وقوع پیوسته است. در مورد تورم، تلاطم‌های زیادی در همه بازارها و قیمت‌های کالا و خدمات به وقوع پیوست تا حدی که موجب شد دولت روحانی پس از تجربه سال ۱۳۷۴ دولت سازندگی، رکورددار تورم در
۶۰ سال اخیر لقب بگیرد؛ قیمت مسکن رشد 600 درصدی را طی این سال‌ها تجربه کرد و خرید خانه برای بسیاری از آحاد مردم به رویا تبدیل شد، نرخ ارز 9 برابر سال 90 شد، قیمت پراید از 100 میلیون تومان گذشت و...
با وجود این کارنامه اسف‌بار، متأسفانه باز هم جریان غربزده دست از التماس به کدخدا برنداشته و این‌بار هم فرصت‌های کشور را معطل آمدن بایدن کرده که نتیجه آن هم قطعا از همین حال معلوم است تقریبا هیچ! تجربه هشت سال اخیر به خوبی نشان داده معطل نگه داشتن اقتصاد به امید این و آن دستاوردی جز گرانی و رکود و بیکاری بیشتر برای کشور ندارد.
با این وصف به‌نظر می‌رسد راه برون‌رفت از این دور باطل خلاصی ملت از جریان سازشکار با غرب است. خوشبختانه این روزها دیگر حنای این جریان در نزد آحاد مردم رنگی ندارد و به لطف خدا در انتخابات سال آینده با خلق حماسه‌ای کم‌نظیر همچون 9 دی و انتخاب دولتی جوان و انقلابی تحریم‌ها یکی پس از دیگری خنثی خواهد شد.کمال احمدی