كارنامه چهل ماهه دولت/ انشاء 20، حساب...!؟

دروغ نامه ی کیهان 16 آبان - 96
كارنامه چهل ماهه دولت/ انشاء 20، حساب...!؟
7
ماه مانده به پايان دوران رياست جمهوري


بيست و دومين نمايشگاه مطبوعات که در محل مصلاي تهران برگزار شده است، صبح ديروز با حضور و سخنراني رئيس جمهور افتتاح شد. اما اين مراسم و به ويژه سخنراني رئيس جمهور، بيش از هر چيز به ميتينگ تبليغاتي و انتخاباتي يک نامزد رياست جمهوري شباهت داشته نه به سخنان کسي که بايد پاسخگو باشد!
    روحاني در ابتداي سخنانش پس از تمجيدهاي متعارف درباره اهميت مطبوعات و رسانه ها در سخناني که کمترين ارتباطي به معضلات کشور همچون مشکلات معيشتي نداشت اظهار داشت: «ما امروز در شرايطي هستيم که منطقه ما شرايط پيچيده اي دارد و ما نيازمند امنيت هستيم، شايد تعبيرات مختلفي بشود يکي بگويد امنيت در سايه هنرمندي سياست خارجي يک کشور تضمين مي شود و ديگري بگويد نيروهاي مسلح توانمند و قدرت بازدارندگي، امنيتي مي تواند امنيت را براي جامعه تضمين کند اما واقعيت آن است که معضلات امنيتي به مفهومي که امروز منطقه ما با آن مواجه است يعني عمدتا تروريسم، گروه هايي که با افکار جاهلي و رنگ و لعاب ديني، گروه هايي که با عصبيت و فهم غلط و نادرست از اسلام و جهاد اسلامي به جان اسلام و مسلمانان و منطقه افتاده اند، در چنين شرايطي و در برابر چنين تهديدي آنچه مي تواند ما را از ناامني ها حفاظت کند و جامعه امني را براي ما به وجود آورد آن است که در کشور گوش شنوايي براي افراط و نداي تروريسم وجود نداشته باشد... اگر تروريسم در جامعه جاذبه داشته باشد و اگر مردم و يا بخشي از مردم نداي تروريست ها را بپسندند نه سياست خارجي مي تواند معضل امنيت را حل کند و نه قدرت نظامي، هيچ کدام»! روحاني توضيح نداد الان در کشور،کدام گوش ها و جريانات، به نداي تروريست پاسخ مثبت مي دهند که به عنوان دغدغه مهم وي مطرح شده است! واقع در بين همه مردم ايران بزرگ با هر گرايش و عقيده و سليقه اي، جمعيتي يافت مي شود که طرفدار و حامي تروريست و در آرزوي ورود آنها به کشور باشد!؟ اساسا کسي در ايران آن گونه که رئيس جمهور مطرح کرده، به نداي تروريست ها پاسخ مثبت مي دهد!؟

    وي سپس افزود: «من در اين زمينه مي خواهم به نمونه اي اشاره کنم، چرا موصل سقوط کرد؟ مگر يک شهر بزرگ يک و نيم ميليون جمعيتي با دارا بودن آن همه نيروي مسلح و ارتش چطور از صبح تا ظهر اين شهر بزرگ سقوط مي کند، سقوط اين شهر به خاطر اين بود که تروريست ها سلاح مدرني در اختيار داشتند؟ سقوط موصل به خاطر اين بود که تروريست ها توانمندتر از ارتش مستقر در موصل بودند؟ يا اينکه دلبستگي مردم موصل به بغداد کاهش يافته بود؟، موصل ارتباط عاطفي و سياسي اش با بغداد قطع شده بود نه داعش و هر گروه مسلح ديگر با يک پرچم که نه سياه حتي سفيد مي توانست بر موصل فائق آيد، سياست خارجي نمي تواند موصل را حفظ کند، ارتش عراق هم نمي تواند موصل را حفظ کند، ما دچار اشتباه نشويم

    روحاني البته توضيح نداد الان کدام منطقه از کشور دچار چنين بحراني است که وي توصيه مي کند «دچار اشتباه نشويم»!؟ و آيا اگر نارضايتي در کشور وجود دارد، بدليل سوء عملکرد دولت و ناتواني در حل معضلات مردمي در دولت يازدهم نيست!؟اين بخش از سخنان روحاني، دقيقا و عينا، تفسير سياسي صداي آمريکا و مقامات ارشد آن کشور بود که دولت عراق را به تبعيض فرقه اي عليه اهل سنت متهم کرده و آن را عامل سقوط موصل مي دانستند!

        
انتقاد از خود!
    روحاني در بخش ديگري از سخنانش به موضوع مهم امنيت رسانه و آزادي بيان پرداخت و گفت: «اگر خود اصحاب رسانه امنيت نداشته باشند و دل نگران امنيت خود و راه و شغل و کار و خط و قلم خود باشند چگونه مي توانند امنيت را بيافرينند، با قلم شکسته و دهان بسته؟ از او کاري ساخته نيست، نشکنيم قلم ها را به بهانه واهي، نبنديم دهان ها را با بهانه هاي غيراساسي، بگذاريم در اين جامعه آزادي باشد. همان طور که شما در يکي از نمايشگاه هايتان گفتيد با صداي بلند آزادي مسئولانه، بگذاريم آزادي مسئولانه باشد.» وي توضيح نداد که الان و در فضاي باز سياسي و رسانه اي کشور، کدام نشريه از نوشتن چيزي ابا دارد و چه کساني با شکايت مستقيم دولت و زير مجموعه هاي آن بازداشت شده اند!؟ در موارد متعدد شاهد آنيم که دولت، مدير يک کانال تلگرامي را بدليل اطلاع رساني از چيزي، مورد تعقيب قرار داده و اصحاب رسانه، ماه ها در راهرو هاي دادگاه سرگردان بوده اند.

        
چه کسي بود صدا زد...!؟
    اما آنجا که روحاني نگران بستن دهان منتقدان بود، بي اختيار ياد و خاطره عبارات او در حق منتقدين در ذهن شکل مي گيرد! حافظه مردم فراموش نمي کند که روحاني بارها و بارها منتقدين خود را با الفاظي بي سابقه مورد خطاب قرار داد و آنها را به جهنم حواله داد! عباراتي مثل بيسواد، کودک، نادان، حسود و ... تنها بخشي از کلکسيون سخنان روحاني خطاب به منتقدين است. اما همين که بالاخره رئيس جمهور نگران امنيت اصحاب رسانه شده، جاي شکرگزاري دارد!

        
نسخه غير حقوقي!
    رئيس جمهور در بخش ديگري از سخنانش افزود: «مردم و جامعه و افکار مردم که رسانه ها نقشي اساسي دارند مخصوصا آنهايي که با يک رسانه اي سال ها خو گرفته اند، اين رسانه مثل مي حافظ است که هر چه بماند اثرش بيشتر مي شود... رسانه صد ساله و 150 ساله تا رسانه يک ساله و دو ساله و تا رسانه هايي که عده اي جوانمرگ شان مي کنند و نمي گذارند مسير رشد را ادامه دهند، چرا کار رسانه را به خود رسانه تا جايي که ممکن است واگذار نمي کنيم؟ اصحاب رسانه، نظام رسانه اي که دولت دنبال تدوين همين لايحه است که به مجلس تقديم کند مثل نظام پزشکي، نظام رسانه اي هم باشد، بسياري از تخلفات حرفه اي بايد در آن نظام رسيدگي شود نه در دادگاه، بسياري از رموز و جزئيات دنيا رسانه است که شايد يک حقوقدان حتي يک حقوقدان برجسته به عنوان يک قاضي به همه آن زوايا آشنا نباشد و مگر هر کاري را بايد به جلسه دادگاه و قاضي سپرد؟ اگر راه ديگري وجود دارد و راه کم خرج تري وجود دارد راه حرفه اي تري وجود دارداين يک رسالت اصحاب رسانه در مقطع امروز در زمينه امنيت، امنيت ملي، امنيت اجتماعي بوده است» وي توضيح نداد اجراي قانون و رسيدگي به تخلفات مطبوعاتي مثل تهمت، تشويش اذهان عمومي، توهين به مقدسات و... چرا بايد ايشان و اهالي رسانه را نگران کند و به فکر ايجاد تشکيلات موازي با محاکم و مراجع قضايي بندازد!؟ آيا از ديد رئيس جمهور، نبايد به تخلفات رسانه ها رسيدگي شود!؟

        
برجام و بازهم برجام!
    روحاني بخش مهمي از سخنانش را به سياق همه سخنراني هايش، به برجام و دستاوردهاي(!)آن اختصاص داد و اظهار داشت: « ما در شرايط پسابرجام و پسا تحريم هستيم، از اين فضا و شرايط بايد استفاده کنيم و پيش برويم، يک هواي سالم آمده به جاي اينکه از اين هواي سالم استفاده کنيم و ورزش کنيم و بدويم و در مسابقه جلو بيفتيم و به اهداف مان برسيم در اين هواي سالم ايستاده ايم و داريم بحث مي کنيم. آن زماني که هوا ناسالم بود خوب هوا سالم شد؟ چه جوري هوا سالم شد. آن کسي که هوا را سالم کرد خطش چه بود فکرش چه بود واقعا گاهي انسان دچار حيرت مي شود، مگر ما منافع ملي نداريم، مگر آينده کشور نبايد پيش روي ما باشد؟ امروز به اعتراف همه ايران يک کشور اقتصادي است، اقتصادي که در شرايط امروز مي تواند سرمايه و تکنولوژي را جذب و بازار را به دست بياورد.» به نظر مي رسد برجام از آفتاب تابان به سيب و گلابي تغيير ماهيت داد، اکنون به شکل هوا درآمده و تنها کاربرد آن قدم زدن و راه رفتن شده است!

        
ارزش راي مردم وقتي است که به نفع ما باشد!
    روحاني در بخش ديگري از سخنانش در افتتاحيه نمايشگاه مطبوعات، به راي اعتماد اخير مجلس به وزراي ورزش و جوانان، آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد اسلامي اشاره کرد و گفت: «راي اعتماد به سه وزير در روز سه شنبه همه عاشقان اين کشور را از روز دوشنبه اميدوارتر کرد. همه مردم ايران به خوبي قضاوت کردند که انتخابات اسفند 94 با خرداد 92 در يک مسير بوده و اتصال اين دو راه را در روز سه شنبه مشاهده کردند... مردم وقتي ببينند مجلس و دولت در کنار هم در مسير اعتدال هستند، مهم نبود که اين سه وزير مجلس به آنها راي بدهد يا ندهد اين اختيار مجلس است. طبق قانون مي توانست راي بدهد يا ندهد و خوشبختانه راي داد اما مهم اين بود که مجلس دهم در برابر اتهامات واهي گوشش بدهکار نيست و اين مهم بود، مهم اين بود که مجلس دهم با دقت بيشتري به مسائل مهم کشوري و سياسي مي نگرد و با دقت بيشتري راي خود را به صندوق ها مي ريزد، آنچه دستاورد ما از روز سه شنبه بود تنها استقرار سه وزير مهم در جايگاه خود در مسير فرهنگ و نشاط جوانان ما نبود بلکه بالاتر بود، بالاتر نه آنکه دولت و مجلس با هم هستند بلکه از اين هم بالاتر بود، بالاتر نه آنکه اين سه وزارتخانه معطل نماندند براي مديريت بلکه از آن هم بالاتر، بالاتر اينکه اتهامات واهي گوش شنوايي براي او وجود ندارد. اين افتخار ملت، مجلس شوراي اسلامي و دولت است 

    روحاني توضيح نداد چرا وقتي نمايندگان مردم، به وزيري بدليل شرکت مستقيم در فتنه 88 راي نمي دهند، راي آنهارا مبتني بر اتهامات واهي قلمداد مي کند!؟ آيا آنها نماينده مردم نبودند!؟ آيا از حق قانوني خود استفاده نکردند!؟ آيا راي مردم تنها زماني ارزش دارد که به نفع شما باشد و اگر مخالف نظر شماست، ناشي از اتهام واهي است!؟ ظاهرا براي عده اي، راي مردم، حکم تزييني دارد و تنها در صورت تامين نظر آنها، ارزشمند است وگرنه، بايد به خيابان ها ريخت و فتنه 88 را تکرار کرد!

        
زنگ انشاء تمام نشدني!
    روحاني در بخشي از سخنان خود، با اشاره به مفهوم انقلابي بودن و بر شمردن برخي ويژگي هاي افراد انقلابي، در حوزه اقتصاد گفت: «اگر توانستيم در اين کشور رونق اقتصادي درست کنيم انقلابي هستيم، اگر نتوانستيم رونق اقتصادي درست کنيم انقلابي نيستيم، با رشد منفي انقلاب معنا ندارد. با اشتغال بدون تحرک و خالص ثابت انقلاب معنا ندارد. با تورم افسارگسيخته 45 درصدي انقلاب معنا ندارد، انقلاب يعني توسعه کشور، رفاه و نشاط مردم، اشتغال جوانان، بسياري از اعتيادها و مفاسد اخلاقي در جامعه ما به خاطر بيکاري و بي شغلي است. چه کسي بايد اين حرکت را ايجاد کند؟ ما بايد جامعه را به سمت توسعه هدايت کنيم و حرکت دهيم، شما اصحاب فرهنگ و رسانه نگاه کنيد در يک سال گذشته روزنامه، مجله و سايت و خبرگزاري شما چقدر نشاط براي جوانان مان درست کرده است؟ چقدر مسير اشتغال را هموار کرده و از طرفي چقدر دولت را به راه درست هدايت کرده ايد»! اين سخنان که بنظر مي رسد از سوي مشاوران رئيس جمهور به اشتباه در متن نهايي وارد شده است، ظاهرا مربوط به ايام تبليغات انتخاباتي است و کمترين نسبتي با وظيفه پاسخگويي رئيس جمهور براي چهل ماه مسئوليت وي ندارد! معلوم نيست چه کسي بايد از نبود شغل گلايه کند!؟ مردم يا رئيس جمهور!؟ اصحاب رسانه اگر مبلغ و مروج دولت باشند روحيه نشاط به جامعه تزريق مي شود!؟ يعني چشمشان را به حقايق ببندند!؟ طبيعي است که پس از گذشت ماه ها از عمر دولت و در واپسين ماه هاي عمر دولت يازدهم، انتقاد از بيکاري و رکود و رشد منفي و...، نبايد از زبان رئيس جمهور صادر شود، بلکه وي بايد پاسخگوي آن همه وعده تحقق نيافته باشد نه اينکه بار را به دوش مطبوعات بيندازد!

        
تازه ترين ناسزا به منتقدان، لات!!
    رئيس جمهور ضمن بيان اين نکته که انتقاد لازم و خوب است ،برخي از منتقدين خود را به هتاکي متهم کرد و بدون آنکه بگويد آيا تاکنون حتي يک منتقد بوده که از تيغ ناسزاهاي وي خلاصي يافته باشد گفت: «انتقاد سازنده منتقد و انتقادکننده و نقاد نه هتاک، ما هتاک نمي خواهيم، هتاک در کوچه و خيابان و در زماني که خردسال بوديم يک عده اي لات بودند که در خيابان ها هتاکي مي کردند اينکه هنر نيست، اينکه کسي نشريه اي داشته باشد و از صبح که پا مي شود از صفحه اول شروع کند به هتاکي تا آخر، هتاکي هنر نيست ولي نقادي و انتقاد سازنده هنر است، انتقاد کنيد و راه درست را به ما نشان دهيد اگر(!)ما خطا مي کنيم

        
صد تحريم برداشته شد!
    روحاني در بخش ديگري از سخنانش بازهم ادعا کرد که تحريم ها برداشته شده است! وي گفت: «برخي ها ناراحتند مي گويند چرا تحريم ها برداشته شده و عصباني هستند(!) صد تا تحريم برداشته شده و چند تا تحريم باقي مانده و آن صد تا را نمي بيند و تنها آن سه تا را مي بيند. نمي دانم علتش چيست. چشم و گوش باز است و آدم واقعا دچار حيرت است. چطور مي شود آدم حقايق را نبيند و درک نکند، فکر مي کنند اگر بگويند ما در اين چند سال موفق بوده ايم دولت نفع مي برد.» بنظر مي رسد در سخنان رئيس جمهور تناقضي وجود دارد! ايشان از سويي مدعي ناراحتي عده اي از برداشته شدن تحريم ها هستند، بدون اينکه بگويد آنها چه کساني هستند، از سوي ديگر آن عده را متهم مي کند که صد تحريم برداشته شده را نمي بينند و تنها سه تحريم باقيمانده را مي بينند! طبيعتا اگر کسي از برداشته شدن تحريم ناراحت باشد، از باقيماندن همان سه تحريم هم خوشحال است نه اينکه به آن انتقاد کند!

    اما موضوع ديگر، اصل ادعاي برداشته شدن صد تحريم است! واقعا در شرايطي که عباس عراقچي مي گويد تحريم ها روي کاغذ برداشته شده، سيف مي گويد دستاورد برجام تقريبا هيچ بوده، تخت روانچي عمل آمريکا به تعهداتش را روي کاغذ مي داند و بالاخره وقتي وزير خارجه آمريکا صراحتا مي گويد پس از برجام هم تحريم هاي تازه اي عليه ايران وضع کرده ايم، رئيس جمهور از کدام صد تحريم لغو شده سخن مي گويد!؟ آيا لازم نيست براي يکبار هم که شده فهرستي از آنها به مردم بدهد!؟

    بنظر مي رسد سخنراني و بيان عبارات شيرين و خوشايند، تبديل به يک رويه پايان ناپذير در دولت يازدهم شده است، زنگ انشائي که پيش از شروع دولت شروع شده بود، هنوز ادامه دارد ،اما ظاهرا حسابي در کار نيست!

    مي توان با فهرست کردن عبارات اين سخنراني و ده ها سخنراني مشابه رئيس جمهور محترم در طول چهل ماهه گذشته، به اين نتيجه رسيد که نمره انشا دولت بيست است اما با نگاهي به معيشت مردم و وضع بيکاري و رکود و ... نمره حساب دولت فاصله معنا داري با نمره اش پيدا مي کند! شايد بهتر باشد اين نمره را در کارنامه دولت، ثبت نکنيم و جاي آن خالي بماند، هرچند مردم، قضاوت مي کنند.