تصاویر خیلی پر شور دشمن
شکنانه ومشت بر دهان اسکتبار زدن نمایش انتصاباتی 12 اسفند 90
رهبر
ولی وقیح علی خامنه ای پیش بینی کرده است که حضور امروز 12 اسفندساندیس خوران بشدت
نیازمند دریافت کمک های مالی و اقتصادی بس
چشم گیر تر از همیشه است . چون برای حضور و فروش آرای شان در نمایش خیمه شب بازی فرمایشی امروز 12 اسفند حضور پر شور ودشمن شکن دارند آنگونه که
نتیجه ی این حضور مشت محکمی بر دهان
استکبار تحریم کننده ی اقتصادی ونفتی و خواهان کاهش مشارکت عمومی کوبیده می شود .
همچنین نظر سنجی های مطبوعات وابسته به علی خائنه ای وخبر گزاری درغ پر داز
پاسداران فارس واعضای کنونی مدعی اصول گرایان
حامی علی خائنه ای وپاسداران کودتاگر بین 60 تا 71% و بیش از دوره های مشابه قبلی می باشد . طوریکه این حضور پرشور را
مشابه حضور ده ها میلیونی تظاهرات نمایشی
وفرمایشی 22 بهمن می دانند . در صورتی که خبر گزاری های خارجی حضور چند ده هزار
نفر از این تظاهرات 22 بهمن را گزارش
دادند . حتی خبر گزاری فرانسه از حضور 30 هزار نفر در میدان آزادی تهران موقع
سخنرانی رئیس جمهور در 22 بهمن را مخابره نمود . حال اگر این رقم بیش از 3 برابر
یعنی 100 هزار نفر فرض شود که خیلی کمتر
1% جمعیت تهران می باشد . حال بر فرض محال که نیمی از جمعیت تهران واجد شرایط رأی
دادن باشند . ضریب 1% دو برابر یعنی 2% می شود . حال چگونه این رقم ضریب 30 برایر
می خورد ومیزان مشارکت 60% می شود . پاسخ این معما را باید در پارامتر نظر وزیر
کشور پاسدار نجار وفرماندار تهران جستجو نمود که اولی اذعان کرده برای رأی دادن
نیاز به هویت یا کارت ملی نیست والله بختگی می شود رأی کیلویی در هر حوزه رأی داد
داد .به خصوص اینکه مکمل نظر دومی یعنی فرماندار تهران شده که پیش بینی کرده است
چون استقبال زیاد است . بنابراین احتمال تمدید زمان رأی دادن وجود دارد . یعنی با
سیاست چراغ حوزه های رأی گیری باید با پر کرن جعبه های مار گیری معجزه ی حماسه سازی حضور دشمن شکن درا مروز 12
اسفند رخ داده شود ومشت محکم بر دهان استکبار زده شود. ولی تصاویر تبلیغاتی وبی
تفاوتی مردم که جز بهدر رفتن ارقام نجومی صرف کاغذهای پوستر های تبلیغاتی نامزدان شده نمی
باشد . یعنی همان کاغذهایی که فط دیوار ها و پیاده رو ها راا نباشته از پوستر وبروشور های تبلیغاتی آلوده نکرده است وکار
رفتگران شهرداری ها راا فزایش نداده است .بلکه میلیون ها دانش آموزان ففیر ومحروم
بدلیل عدم دسترسی به همین کاغذ ها وسایر لوازم التحریر تحصیلی مجبور به ترک تحصیل
و تبدیل شدن به کودکان کار خیابانی شده اند. بالاخره اینکه مگر شرایط کنونی حاصل
رأی دادن های 33 سال گذشته نمی باشد؟ بنابراین سئوال است که مگر چه تغییر کرده است
جز اینکه تضاد ورقابت ها واختلافات ناشی از جنگ قدرت افزایش یافته است وفضای
فراخوان تحریم بیش از هر زمان دیگری بیشترشده است ؟ پس برای چه باید آزمون های
شکست خورده تکراری 33 ساله بازهم تکرار شود
و موازی تحریم کردن دست به روشن گری و مبارزه وتجمع اعتراضی برای تغییرات دمکراتیک در ایران
زده نشود تا به این شرایط تحمیلی 33 ساله پایان داده شود؟