"وقتی یک پاسداراطلاعاتی با پیشینه ی سربازجویی در زندان اوین مدیر مسئول ونماینده ی ویژه ی رهبر در این دروغ نامه شده باشد .مشخص است وقتی در این نظام فاشیستی مذهبی همزاد دو قلوی سرکوب و سانسور همه جا حرف اول را می زنند .دیگر نمی بایست غیراز شیوه ی روزنامه نگاری وتحلیل مسایل از  موضع پاک کردن صورت مسأله و آدرس غلط دادن وتحریف گری و وارونه  گویی همراه با تصویر مار کشیدن ومار نشان دادن وقالب کردن  از این سربازجو انتظاری دیگری داشت . برای همین چون این نماینده ویژه رهبر در دروغ نامه کیها ن جزو خط وخطوط  دهندگان و چارچوب گفتار تعیین کنندگان  سخنرانی های رهبر ولی فقیه می باشد .بدون توجه به سخنرانی مرسی وموضع بان کی مون آنگونه که  صدا وسیمای پاسدار ضرغامی وخبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس  و شبکه تلویزیونی عربی برون مرزی العالم سخنرانی محمد مرسی در اجلاس تهران را سانسور وتحریف کردند که عملکردشان تبدیل به داستان تف وتاق و ریش تبدیل شد ه است . ولی سربازجو پاسدار شریعتمداری به شیوه ی بازجویی وتحریف  گری مدعی شده است  که  مقامات و رسانه هاي غربي از اجلاس تهران به مثابه بمب قوي و قدرتمندي ياد مي كنند. چونکه  عمق جبهه مشترك آمريكا و متحدانش را  منفجر كرد"
 
وقتی یک پاسداراطلاعاتی با پیشینه ی سربازجویی در زندان اوین مدیر مسئول ونماینده ی ویژه ی رهبر در این دروغ نامه شده باشد .مشخص است وقتی در این نظام فاشیستی مذهبی همزاد دو قلوی سرکوب و سانسور همه جا حرف اول را می زنند .دیگر نمی بایست غیراز شیوه ی روزنامه نگاری وتحلیل مسایل از  موضع پاک کردن صورت مسأله و آدرس غلط دادن وتحریف گری و وارونه  گویی همراه با تصویر مار کشیدن ومار نشان دادن وقالب کردن  از این سربازجو انتظاری دیگری داشت . برای همین چون این نماینده ویژه رهبر در دروغ نامه کیها ن جزو خط وخطوط  دهندگان و چارچوب گفتار تعیین کنندگان  سخنرانی های رهبر ولی فقیه می باشد .بدون توجه به سخنرانی مرسی وموضع بان کی مون آنگونه که  صدا وسیمای پاسدار ضرغامی وخبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس  و شبکه تلویزیونی عربی برون مرزی العالم سخنرانی محمد مرسی در اجلاس تهران را سانسور وتحریف کردند که عملکردشان تبدیل به داستان تف وتاق و ریش تبدیل شد ه است . ولی سربازجو پاسدار شریعتمداری به شیوه ی بازجویی وتحریف  گری مدعی شده است  که  مقامات و رسانه هاي غربي از اجلاس تهران به مثابه بمب قوي و قدرتمندي ياد مي كنند. چونکه  عمق جبهه مشترك آمريكا و متحدانش را  منفجر كرد. به ویژه  پس  از  روضه ی سفارشی تبلیغاتی ضد آمریکایی و اسراییلی  رهبر   که مصرف داخلی داشت اما چون در حضور بان كي مون دبير كل سازمان ملل متحد و محمد مرسي، رئيس جمهور مصر در اين اجلاس بیان شد تلقي دو ضربه هولناك دارند. در صورتی که واقعیت وارونه ی این ادعا می باشد .چون این دو نفر بودند که دو گل زدند ومیز چیده شده ی اجلاس را نه وارونه کردند  و بر ضد طرح بهره وری  تبلیغاتی برنامه ریزان ازاجلاس تما شد. بلی بدون توجه به محتوای گفتار انتقادی بان کی مون ومحمد مرسی و ماهیت وترکیب نا همگون بودن اعضای  غیر متعهد ها سر بازجو فقط محور حضور این دو نفر وکمیت عددی اعضای غیر متعهد ها مانور تبلیغاتی داده است تا توانسته با شد با ضرب سیلی صورت سرخ کند . یا آب از جوی رفته را به جوی باز گرداند . زیرا که بحرین  هم انتقاد به سانسور گفتار مرسی کرده و خواهان عذر خواهی حاکمان ایران شده است . از طرف دیگر چرا گفته نمی شود مقابل 600 میلیون دلار هزینه ی اجلاس تشریفاتی  چه چیزی عاید شده است .زیرا که نه حمایت از هم پیمان سوریه نشد ، بلکه با سخنرانی مرسی  موقعیت بشار اسد خونریز وجنایتکار بد ووخیم تر شد. همچنین تغییری در بحران هسته ای وتحریم ها به وجود نیامد . بعلاوه چهار پنجم سران کشور های غیر متعهد در این اجلاس شرکت نکرده بودند . همین عدم حضور نه برگ برنده که نشان از بی اعتبار بودن این اجلاس می باشد . از طرف دیگر مگر چند کشور از 120 عضو غیر متعهد ها با آمریکا مشکل دارند یا رابطه ندارند که قرار باشد این اجلاس وزنه یک کف سنگینی مقابل آمریکا وغرب برای حاکمان باشد که محورش گرد وخاک زیاد تبلیغاتی  وطوفان خاک بر پا می شود ؟ بهر حال سربازجو پاسدار شریعتمدار بدون آنکه بگوید اگر مواضع محمد مرسی مقابل آمریکا و اسراییل مشابه ی موضع رهبر ولی فقیه می باشد . به ویژه اینکه افزوده  که اجلاس تهران فرصتي براي محمد مرسي بود تا به گفته پايگاه خبري «اسكات هورتون» تولد ايراني ديگر در خاورميانه را اعلام كند و از به حاشيه رفتن واشنگتن در معادلات جهان اسلام خبر بدهد. سئوال است که چرا در اجلاس 3 پیک رهبر و رئیس جمهور یعنی علی اکبر ولایتی  و  آخوند حیدر مصلحی وزیر بد نام اطلاعات و حمید بقایی معاون ومشاور رئیس جمهور با درگوشی با وی صحبت کردن  تا وی قانع شود با ولی فقیه در جماران دیدار داشته باشد .ولی وی نه نپذیرفت  بلکه حتی برای سخنرانی رئیس جمهور احمدی نژاد که وی را دعوت کرده  بود در سالن اجلاس نماند وسریع اجلاس تهران را ترک نمود که نتیجه زدن  دو گل  به رهبر ورئیس جمهور بود و دو بر هیچ به نفع مرسی تمام شد . بالاخره سربازجو شریعتمداری بر خلاف هورا کشیدن ابتدای یادداشت روز خود برای مرسی وبه به گفتن به موضع وی نسبت به آمریکا و اسراییل اما در مورد  موضع مرسي نسبت به سوريه گفته است  كه ديدگاه رئيس جمهور مصر در اين زمينه با ساير مواضع اعلام شده ايشان در اجلاس تهران همخواني ندارد و بسيار بعيد به نظر مي رسد كه آقاي مرسي از اين ناهمخواني باخبر نباشند. توضيح آن كه وقتي آقاي مرسي بر ضرورت مقابله با اسرائيل و حمايت از محور مقاومت تأكيد مي ورزد . بنابراین با اشراف به این آگاهی چگونه مي تواند براي حضور پررنگ اسرائيل در مقابله با دولت بشار اسد و حمايت از معارضين سوريه توضيح قابل قبولي داشته باشد ؟ در ادامه ی بازجوی کردن مرسی وکیفر خواست برایش صادر کردن آنهم بدون توجه رابطه ی نزدیکی که مصر با ترکیه و عربستان و ترکیه  وجود درد. ولی  با تروریست خواندن مخالفان بشار اسد خطاب به مرسی  گفته است  درباره آموزش تروريست ها در پايگاه هاي نظامي تركيه، تحت مديريت كارشناسان اسرائيلي كه با حمايت مالي اعلام شده عربستان و قطر صورت مي پذيرد چه توضيحي خواهد داشت؟  عجیب تر اینکه با فراموش کردن اینکه  کروبی و موسوی برای چه یک ونیم سال است که در حصر خانگی بسر می برند. یا انگاری ایران مهد دمکراسی و بهشت برین می باشد . باز هم خطاب به محمد مرسی پرسش کرده است چه كسي مي تواند اسرائيل و آمريكا و عربستان و قطر و تركيه را طرفدار دموكراسي و حامي انقلاب هاي اسلامي يا به قول آقاي مرسي بهار عربي!- تلقي كند؟! آنگاه از موضع وکیل مدافع رئیس جمهور سوریه وسخنگوی مردم این کشور ودر دفاع آشکار از هم پیمان سوریه  با پوشش حمایت از فلسطین در ادامه بازجویی  کردن  ود ازمرسی،  روی سخن به ایشان گفته است  در حالي كه حسني مبارك و آل سعود و آل خليفه و علي عبدالله صالح و بن علي و... با رژيم صهيونيستي در ائتلاف و زد و بند آشكار بودند، مگردولت سوريه از مقاومت فلسطين حمايت نمي كرد!؟  در نهایت اینکه  از موضع خواب شتری و پنبه  دانه  ای   رهنمودتوبه نامه  به   مرسي داده  است که چون  ایشان  در اجلاس تهران هويت دولت جديد مصر را اعلام كرد اين هويت اعلام شده با حمايت از مخالفان دولت سوريه آنهم در كنار آمريكا و اسرائيل و عربستان و تركيه همخواني ندارد . بنابراین به يقين نظر مرسي در آينده نزديك تغيير خواهد كرد. بهر حال پاسدار شریعتمداری در یادداشت  روز تناقض آمیز  خود  که با وارونه گویی  تحلیل اجلاس کرده است و مثل همیشه آویزان به سخنرانی رهبر در اجلاس شده است وهورا کشی مقدماتی  که برای مواضع مشترک رهبر ومرسی علیه ی آمریکا و اسراییل کرده است  سپس از تنظیم کیفرخواست که  برای مرسی صادر کرده است در  خاتمه  از وی خواسته است که باید   از موضع مخالفت با سوریه بر گردد و توبه  نماید و این چنین  به آغوش رژیم بانکدار تروریست جهانی ایران باز گردد :
"اين روزها، در حالي كه مقامات و رسانه هاي غربي از اجلاس تهران به مثابه بمب قوي و قدرتمندي ياد مي كنند كه ايران اسلامي در عمق جبهه مشترك آمريكا و متحدانش منفجر كرده است و بعد از بيانات رهبر معظم انقلاب، از حضور بان كي مون دبير كل سازمان ملل متحد و محمد مرسي، رئيس جمهور مصر در اين اجلاس تلقي دو ضربه هولناك دارند، رسانه هاي فارسي زبان اردوگاه غرب نظير بي بي سي، راديو آمريكا، راديو فردا و... براي كاستن از عظمت واقعه اي كه به قول «نوول ابزرواتور» حيثيت و اعتبار بين المللي آمريكا را با چالش جدي روبرو كرده است، به حاشيه سازي درباره حضور بان كي مون و مرسي روي آورده اند و مي كوشند اظهارات اين دو ميهمان اجلاس تهران را بيرون از بستر و متفاوت با اهداف اجلاس ارزيابي كنند. وجيزه پيش روي اشاره اي گذرا به اين بازي دوگانه دارد.، از سوي ديگر آقاي بان كي مون براي اولين بار به عنوان دبير كل سازمان ملل متحد در ديدار با رهبر معظم انقلاب با ديدگاه مستند و همراه با دلايل و اسناد غيرقابل انكار جمهوري اسلامي ايران كه در اثبات حقانيت و منطقي بودن سياست هاي داخلي و خارجي ايران اسلامي ارائه شده بود، روبرو گرديد و همين مواجهه را به هنگام بيانات رهبر فرزانه انقلاب در اجلاس تهران تجربه كرد بي آن كه پاسخي براي آن داشته باشد. ممكن است گفته شود آقاي بان كي مون پيش از اين هم با نظرات و استدلال هاي جمهوري اسلامي ايران آشنا بود. بنابراين در اجلاس تهران با سخنان ناشنيده اي روبرو نشده است! كه بايد گفت؛ بي ترديد دبير كل سازمان ملل متحد با بسياري از استدلال ها و اسناد مورد اشاره در اثبات حقانيت جمهوري اسلامي ايران از قبل آشنا بوده است ولي نكته درخور توجه آن كه، ايشان هيچگاه در موقعيتي قرار نگرفته بود كه اين اسناد و استدلال ها را بشنود و ببيند و در همان حال ملزم به پاسخگويي باشد. آقاي بان كي مون همه اين شواهد و دلايل را در حالي كه بر كرسي دبير كلي سازمان متبوع خويش تكيه زده بود، شنيده و ديده بود و بديهي است كه دبير كل در آن جايگاه ملزم به پاسخگويي نيست. اما ايشان در ديدار با رهبر معظم انقلاب، طرف مستقيم استدلال هاي حضرت آقا بود و مطابق عرف شناخته شده بين المللي ملزم به پاسخگويي بود و سكوت ايشان در فرهنگ و پروتكل هاي تعريف شده سياسي به منزله ناتواني از پاسخ و پذيرش استدلال و نظرات طرف مقابل تلقي مي شود. بنابراين از اين زاويه نيز آقاي بان كي مون با حضور خود در اجلاس تهران يك امتياز بزرگ و بين المللي به نفع جمهوري اسلامي ايران برجاي گذاشته است.دقيقاً به همين علت است كه -با پوزش از ساحت حضرت آقا- روزنامه اسرائيلي جروزالم پست مي نويسد و استدلال مي كند «آقاي بان كي مون در دامي كه آيت الله خامنه اي پيش پاي او پهن كرده بود گرفتار شده» و نتانياهو بعد از پايان دور اول اجلاس سران در شبكه اول تلويزيون رژيم صهيونيستي ظاهر شده و با عصبانيت مي گويد؛ در اجلاس تهران و در مقابل چشم و گوش آقاي بان كي مون از اسرائيل با عنوان «گرگ درنده»، «دولت جعلي» و «كشوري كه محكوم به سقوط است» ياد شد و ايشان با سكوت خود بر آن مهر تأييد زد و چند ساعت بعد از اجلاس سران، آقاي «مايكل مندل باوم» كارشناس سياست خارجي در دانشگاه هاپكينز آمريكا و مشاور مشترك بوش و اوباما، به شبكه تلويزيوني ABC مي گويد؛ بايد اين واقعيت تلخ! را پذيرفت كه حضور آقاي بان كي مون در اجلاس تهران و سكوت وي در برابر اتهاماتي(!) كه به آمريكا و اسرائيل زده شد، بسيار تأسف آورتر از آن بود كه انتظار مي رفت و...مي گويند محمد مرسي درباره سوريه نظري متفاوت با جمهوري اسلامي ايران داشت و ضمن حمايت از مخالفان دولت سوريه به بشار اسد نيز حمله آشكاري كرد. و اما، اين سكه روي ديگري هم دارد و محمد مرسي در اجلاس تهران مواضعي اتخاذ كرد كه از يكسو فرياد اعتراض آمريكا و اسرائيل و اروپا و متحدان منطقه اي آنها را به آسمان بلند كرده و در همان حال رسانه هاي ياد شده اصرار به سانسور آن دارند. رئيس جمهور مصر اگرچه درباره سوريه مواضعي متفاوت با ايران داشت ولي در اجلاس تهران از جمهوري اسلامي ايران با عنوان «برادر و همپيمان استراتژيك مصر» ياد كرد، بر ضرورت مقاومت در برابر رژيم اشغالگر قدس تأكيد ورزيد، ساختار سازمان ملل متحد را نيازمند به اصلاح براي خروج از تركيب ظالمانه توصيف كرد و بر لزوم وحدت شيعه و سني براي مقابله با قدرت هاي استكباري تأكيد كرد. به بيان ديگر، محمد مرسي در اجلاس تهران هويت دولت جديد مصر را تعريف كرد. هويتي كه «حضور در محور مقاومت»، «مقابله با رژيم اشغالگر قدس»، «همپيماني استراتژيك با جمهوري اسلامي ايران»، «وحدت شيعه و سني در محور مقاومت»، «مخالفت مصر با ديدگاه وهابي ها و سلفي ها»، «ظالمانه دانستن ساختار كنوني سازمان ملل متحد» و از همه بااهميت تر، تأكيد بر اين نكته كه ماهيت نظام كنوني مصر، «اسلامي» است و برخلاف انتظار و تلاش آمريكا و متحدانش «سكولار» نيست. از اين روي، اجلاس تهران فرصتي براي محمد مرسي بود تا به گفته پايگاه خبري «اسكات هورتون» تولد ايراني ديگر در خاورميانه را اعلام كند و از به حاشيه رفتن واشنگتن در معادلات جهان اسلام خبر بدهد. آقاي مرسي شما بايد از اين كار خود شرمنده باشيد»!درباره موضع آقاي مرسي نسبت به سوريه بايد گفت كه ديدگاه رئيس جمهور مصر در اين زمينه با ساير مواضع اعلام شده ايشان در اجلاس تهران همخواني ندارد و بسيار بعيد به نظر مي رسد كه آقاي مرسي از اين ناهمخواني باخبر نباشند. توضيح آن كه وقتي آقاي مرسي بر ضرورت مقابله با اسرائيل و حمايت از محور مقاومت تأكيد مي ورزند، چگونه مي توانند براي حضور پررنگ اسرائيل در مقابله با دولت بشار اسد و حمايت از معارضين سوريه توضيح قابل قبولي داشته باشند و يا درباره آموزش تروريست ها در پايگاه هاي نظامي تركيه، تحت مديريت كارشناسان اسرائيلي كه با حمايت مالي اعلام شده عربستان و قطر صورت مي پذيرد چه توضيحي خواهند داشت؟ چه كسي مي تواند اسرائيل و آمريكا و عربستان و قطر و تركيه را طرفدار دموكراسي و حامي انقلاب هاي اسلامي - يا به قول آقاي مرسي بهار عربي!- تلقي كند؟! و آيا در حالي كه حسني مبارك و آل سعود و آل خليفه و علي عبدالله صالح و بن علي و... با رژيم صهيونيستي در ائتلاف و زد و بند آشكار بودند، دولت سوريه از مقاومت فلسطين حمايت نمي كرد!؟ همين ديروز آقاي «جمال فهمي» از اتحاديه روزنامه نگاران مصر در مصاحبه با الوطن،اظهارات آقاي مرسي در حمايت از مخالفان دولت سوريه را توهين به مردم مصر و بازي ناخودآگاه در ميدان دشمن صهيونيستي ارزيابي كرد. آقاي مرسي در اجلاس تهران هويت دولت جديد مصر را اعلام كرده است و اين هويت اعلام شده با حمايت از مخالفان دولت سوريه آنهم در كنار آمريكا و اسرائيل و عربستان و تركيه همخواني ندارد و به يقين نظر مرسي در آينده نزديك تغيير خواهد كرد.
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 12 شهریور ماه سال 1391
بان كي مون و محمد مرسي در قاب اجلاس تهران (يادداشت روز)