روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی شنبه 8 مهرماه سال 1391
نقد وبررسی
: سرمقاله روز ی نامه ی حکومتی جمهوری " دستگاه قضائي و راهي كه باز شد
"
سرمقاله نویس مشاور رفسنجانی به نظر می رسد که با باز داشت مهدی وفائزه و
نظر رفسنجانی با خیال آسوده اعلام کرده است فرزندان من فرقی با بقیه ندارند. این
اعتراف بهانه مناسبی برای مشاورش شده است تا به سراغ رئیس جمهور ومعاون
اول و سایر مشاورانش برود و با ابراز خوشحالی از بازداشت علی اکبر جوانفکر از سوی دستگاه
قضاییه آلوده به فساد وتبعیض در ابتدای سرمقاله خود چنین گفته است " مدتها بود كه مسئولين قوه قضائيه به
خاطر كوتاهي در برخورد با دانه درشتها مورد سرزنش افكار عمومي قرار ميگرفت. رئيس
كنوني قوه قضائيه در اولين روزهاي تصدي اين سمت، وعده داده بود دستگاه قضا بدون
تبعيض به اتهام كليه متهمان رسيدگي نمايد و ملاحظه هيچكس را نكند. به اين وعده تا
همين اواخر عمل نشده بود و اكنون با بعضي اقدامات به نظر ميرسد ارادهاي براي
عملي ساختن آن درحال شكل گيري است. اگر اين اراده تقويت شود و به مرحله عمل برسد،
اين اتهام كه "دستگاه قضائي ما فقط آفتابه دزدها را محاكمه ميكند و با دانه
درشتها كاري ندارد" از دامن قوه قضائيه زدوده خواهد شد و اين دستگاه به همان
جهتي هدايت خواهد گرديد كه شايسته قضاء اسلامي است" آنگاه سر مقاله نویس
بدون آنکه بگویدر رژیم فاشیستی مذهبی نامتعارف پدید آقازاده پروری که از دوران سازندگی رفسنجانی
شروع شد تا کنون چه تعداد تولیدی آقازاده.
داشته است؟ یا اینکه چرا در 33 سال گذشته چرا هیچ مقام قضایی به سراغ اینان نرفته است؟ به ویژه اینکه گفته شود داستان آقا مجتبی و سپرده نقدی
مسدود شده ی وی در بانک لندن چگونه است؟ چرا کسی جرأت نمی کند در این مورد پرسش
گری کند. اما سرمقاله نویس با باز داشت مهدی وفائزه رفسنجانی اینگونه مانور
تبلیغاتی از مفید بودن این دو بازداشت داده وتأکید نموده است که باید الگو برای
آقازاده های دیگر باشد "برخورد
قضائي با فرزندان آيتالله هاشمي رفسنجاني، كه اين روزها به خبر دست اول محافل
مختلف تبديل شده، از دو منظر مثبت و مفيد است؛ يكي اينكه قوه قضائيه با اين اقدام
نشان داد ميخواهد بدون تبعيض عمل كند و اين كار را از برخورد با يكي از اصيل
ترين، سرشناسترين و پرسابقهترين خانوادههاي انقلاب شروع كرده است، و ديگر اينكه
استقبال شخص آيتالله هاشمي رفسنجاني از رسيدگي به اتهامات فرزندانشان درس بزرگي
است براي كليه كساني كه در رديف مقامات قرار دارند و خود يا افراد خانوادههايشان
از پاسخگوئي به قوه قضائيه امتناع ميورزند. اين جمله آيتالله هاشمي رفسنجاني كه
گفتند فرزندان من با فرزندان مردم فرقي ندارند، بايد براي كليه مقامات الگو باشد و
همه به آن پاي بندي نشان دهند " سرمقاله نویس در ادامه نکات مثبت بودن
بازداشت مهدی وفائزه رفسنجانی پاسخ
انتقادی به سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری و
یادداشت روز وی داده است که پیرامون بازداشت مهدی و فائزه بود که برای کوبیدن
رفسنجانی و ضمن تأیید کردن بازداشت های فر زندان رفسنجانی و هورا کشیدن برای
دستگاه فاسد قضاییه برای تفهیم آمادگی
رفسنجانی به صدور ا جرای هرگونه حکم
محکومیت برای مهدی آویزان به صدور حکم
آخوند دژخیم محمد گیلانی برای فرزندان خود حکم اعدام صادر نمود که هوادران مجاهدین
بودند. اکنون سرمقاله نویس بدون آنکه بگوید چرا مهدی رفسنجانی در فرودگاه بازداشت
نشد . اما از موضع سر پل خر بگیری چنین یقه سربازجو پاسدار شریعتمداری را گرفته
است" از جمله نكات مثبت و آموختني اين ماجرا يكي
هم اينست كه آقاي مهدي هاشمي عليرغم فشارهائي كه براي بازنگشتن او به كشور وجود
داشت داوطلبانه براي پاسخگوئي به قوه قضائيه به وطن بازگشت و صبح روز بعد از ورود
به تهران، خود به دادسرا مراجعه كرد و به سؤالات بازپرس جواب داد و اكنون درحالي
كه در بازداشت موقت است اين بازجوئي ادامه دارد. فرزند ديگر آيتالله هاشمي
رفسنجاني نيز درحال گذراندن دوران 6 ماهه محكوميت به زندان است و اصرار دارد هيچ
اقدامي براي خارج كردن او از زندان صورت نگيرد و ميخواهد دوران محكوميت را در
زندان بگذراند. نكته قابل تأمل اينست كه بعضي رسانهها و
اشخاص به جاي اينكه اين نقاط مثبت را ببينند و تحسين كنند، به فضاسازي عليه آيتالله
هاشمي رفسنجاني ميپردازند و با داستان سرائيهاي عجيب و غريب و تحريف تاريخ، تلاش
ميكنند از اهميت اقدام خانواده هاشمي رفسنجاني بكاهند و حتي با الگوسازيهاي
غيرواقعي درصدد منفي جلوه دادن اين اقدام مثبت و مهم برآيند. آنچه اين رسانهها
درباره فرزندان آيتالله محمدي گيلاني نوشتهاند و معاون محترم رئيس ديوان عالي
كشور در نامهاي به روزنامه جمهوري اسلامي آن را تكذيب كرده و درباره اين قبيل
تحريفات هشدار داده، يك نمونه از اين تلاشها? منفي است. نامه جناب آقاي
نيري را در روزنامه جمهوري اسلامي امروز بخوانيد" سرمقاله نویس برای
اینکه بیشتر انتقاد به پاسدار شریعتمداری
ودروغ نامه کیهان وپرونده سازی کردن وکیفر خواست همراه با حکم محومیت صادر کردنش چنین اذعان کرده است " نكته
ديگر اينست كه رسانهها نبايد نقش دستگاه قضائي را بازي كنند و افراد متهم را مجرم
معرفي نمايند. متأسفانه اين اقدامي است كه بعضي رسانهها مرتكب ميشوند و عليرغم
هشدارهاي مكرر مسئولان قوه قضائيه، نويسندگان بعضي رسانهها خود را در جايگاه قاضي
قرار ميدهند و حكم مجرميت صادر ميكنند. رسانهها حق دارند انتقاد كنند اما حق
ندارند حكم صادر كنند. ساحت اطلاع رساني را نبايد به اغراض سياسي جناحي و شخص
آلوده كرد كما اينكه افراد متهم و خانوادههاي آنها نيز نبايد طرف مقابل را بگيرند
و زير بار احكام قضائي نروند. اگر دستگاه قضائي با استقلال و بيطرفي به اتهامات
رسيدگي كند، رسانهها نيز بدون حب و بغض اطلاع رساني كنند و متهمان نيز بعد از
صدور حكم قاضي و طي شدن مراحل قانوني به آن تمكين نمايند، حاصل كار قطعاً به نفع
جامعه خواهد بود و به تقويت نظام و بسط عدالت منجر خواهد شد" همچنین سرمقاله نویس خطاب به دستگاه فاسد قضاییه تبعیض
آمیز توصیه کرده است که باید اینگونه به راهی که در پیش گرفته است ادامه بدهد و به
پرونده گشوده شده رئیس جمهوری ومعاون اول
وی محمد رضا رحیمی رسیدگی کند تا ثابت نماید آلت دست نیست واحکام تبعیض آمیز صادر
نمی کند زیرا که خواست مردم است"مهمترين نكته
در اين مقوله اينست كه مسئولان دستگاه قضائي به راهي كه در پيش گرفتهاند ادامه
بدهند تا بتوانند ثابت كنند كه اهل تبعيض نيستند و بدون ملاحظه افراد و مقام و
جايگاه آنها براساس قانون با همه برخورد ميكنند. اقتضاي چنين برخوردي اينست كه در
ادامه اين راه، تمام دانه درشتهائي كه پرونده اتهامي دارند به دستگاه قضائي احضار
شوند و بدون ملاحظه به اتهامات آنها رسيدگي شود. در زمره اين متهمان، بلندپايهترين
مسئولان اجرائي نيز قرار دارند كه يكي از آنها رئيسجمهور است به خاطر پروندههاي
اردبيل، شهرداري تهران، شكايات مربوط به مناظره انتخابات رياست جمهوري سال 88 و
شكايات مجلس. متهم ديگر، معاون اول رئيسجمهور است كه پروندههاي پرسروصداي وي
زبانزد است و بارها خود مسئولان قضائي نيز در اين زمينه سخنها گفتهاند. افراد
ديگري نيز هستند كه در ردههاي بعدي قرار دارند و اگر به پروندههاي آنها رسيدگي
شود، اميد به اجراي عدالت در ميان مردم زنده ميشود و قوه قضائيه نيز اعتبار واقعي
خود را به دست خواهد آورد.اين، خواسته مردم است كه دستگاه قضائي در بررسي
اتهامات مقامات كوتاهي نكند و با بهانههائي از قبيل "مصلحت" از انجام
وظيفه خود در اين زمينه شانه خالي ننمايد. همانگونه كه در سيره اميرالمؤمنين مشخص
است، هيچ مصلحتي در خودداري از رسيدگي بدون ملاحظه به اتهامات مقامات وجود ندارد.
طبق قانون اساسي جمهوري اسلامي، آحاد مردم در برابر قانون يكسان هستند و هيچ
استثنائي در اين زمينه وجود ندارد" بالاخره سرمقاله نویس در پایان سر مقاله خود
برای اینکه راه فرار برای خودش باز گذاشته باشد گفته رسیدگی به پرونده واتهامات رئیس جمهور بمنزله
مجرم بودن وی نیست ، بلکه هدف پاک کردن اذهان عمومی است تا اعتماد کنند دستگاه فاسد قضاییه ظالم پرور ومظلوم کش نبوده وفقط
احکام برای آفتابه دزدان در 33 سال گذشته صادر نکرده است که در این مورد اینگونه
مقاله اش را به پایان رسانیده است "رسيدگي به اتهامات
مقامات به اين معني نيست كه الزاماً آنها مجرم شناخته شوند، بلكه چه بسا بتوانند
با دفاعي كه از خود ميكنند از اتهامات برائت حاصل نمايند. آنچه در اين ميان بسيار
مهم است اينست كه اولاً قوه قضائيه به وظيفه خود عمل ميكند و از اين طريق اعتماد
و اميد مردم به نظام جمهوري اسلامي بيشتر ميشود و ثانياً با روشن شدن تكليف
اتهامات، وضعيت متهمان نيز از نظر افكار عمومي مشخص خواهد شد و جلوي شايعات و
اتهامات بيشتر و تبليغات سوء بدخواهان و دشمنان گرفته خواهد شد. بدين ترتيب، بايد
نتيجه گرفت كه رسيدگي به اتهامات دانه درشتها نه تنها لازم است بلكه در اولويت
قرار دارد و اكنون كه خانواده هاشمي رفسنجاني راه را براي دستگاه قضائي باز كرده،
مسئولان قضائي از فرصت استفاده كنند و بدون ملاحظه اين و آن به وظيفه خود عمل
نمايند"
هوشنگ بهداد