حذف نام مجاهدین از فهرست تروریستها گامی به سوی تغییر
حکومت در ایران
ضمن تبریک به خبر خروج نام مجاهدین از توی لیست سیاه وزارت
امور خارجه آمریکا که بطور رسمی اعلام شده است
به رهبران مجاهدین به ویژه مجاهدین
اشرف و زندان لیبرتی که پس از سالیان
طولانی ومبارزه وایستادگی مقاومت ممتد با
پرداخت هزینه بسیار سنگین جانی ومالی موفق
شدند توطئه های چند ساله سه جانبه تهران-
بغداد- واشنگتن را خنثی نمایند چون منتهی به خروج نام مجاهدین با برچسب نا چسب
تروریست از توی لیست سیاه گروه های تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا شده است
همچنین تبریک به شورای ملی مقاومت ومسئول آن وحامیان شان در برون مرز وداخل کشور و همه آزادیخواهان مدافع و حامیان مجاهدین اشرف
ولیبرتی گفته شود . اما در پاسخ به بازندگان توطئه گران حاکم بر ایران از جمله
خبر گزاری دروغ پرداز پاسداران فارس که از زور سوختگی وخارش وعصبیت مقاله پایگاه تحلیلی ریس فور ایران را بازتاب
داده است تا لو داده شود تحلیل گران مدل بازجویان وتحریف گران کیفر خواست تنظیم کن
درون زندان ها علیه مخالفان که مترادف آن پرونده سازی های سربازجو پاسداران حسین
شریعتمداری در دروغ نامه کیهان می باشد .همچنین موازی با اتهامات ساختگی بیش از 3
دهه وزارت بد نام اطلاعات علیه مخالفانو دگر اندیشان به ویژه مجاهدین می باشد .با
اهدای دلارهای نفتی و فعالیت لابی های مقیم آمریکا تحلیل های مشابه علیه ی مجاهدین
بازتاب داده شود که دیگر نه اینکه اینگونه سیاست نخ نما شده به پایان خط خود ر سیده است . زیرا که اعتراف
شده است " حذف نام مجاهدین از فهرست تروریستها
گامی به سوی تغییر حکومت در ایران " زیرا که مقامات
آمریکایی پی به این واقعیت برده اند که شرایط کنونی ایران ومنطقه وجهان بطور کلی تغییر
کرده ودچارتحولات شتاب دار شده است آنچنانکه شرایط نه مشابه 28 مرداد 32 ونه 22 بهمن 57 ونه
13 آبان 58 اشغال سفارت آمریکا در تهران است ونه مشابه شرایط اشغال نظامی
افغانستان است که رفسنجانی در نماز جمعه خود خطاب به بوش گفت وی می د اند که اگر
چنانچه همکاری ما نبود هنوز طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود و نه شرایط
مشابه زمان تهاجم واشغال نظامی عراق است
که نقش کلیدی مقدمه سازی این جنگ را جاسوس چند جانبه احمد چلبی اجرا نمود . زیرا
که اکنون هم مقامات آمریکایی و هم مردم آمریکا تجربه ی بسیار سنگین خسارات
مالی واقتصادی همراه با تلفات جانی نظامیان آمریکایی از این دوجنگ را دارند. در صورتی که حاصل آن ناامن وبی ثبات
شدن منطقه وتقویت حاکمان ایران و شتاب تلاش شان برای دست یابی به سلاح هسته ای شده
است . همینطور نه شرایط همچون راه اندازی جنگ 33 و22 روزه بااسراییل است و نه شرایط نه همچون 6 و7 مرداد 88 و19 فروردین 90
است که در دو اقدام جنایت جنگی ضد بشریت
تهاجم به مجاهدین اشرف منتهی به جان باختن ده ها مجاهد ومجروح شدن صد ها مجاهدین
اشرف شد .چون بازتاب دادگاه هایی در اسپانیا و واشنگتن به نفع مجاهدین در بر داشت مهمتر اینکه شبکه ماهوار ای اطلاع رسانی و
اینترنتی موجب شده است که دیوار سانسور سیستم های غیر دمکراتیک واستبدادی و
سرکوبگر مدافع سانسور وسرکوب فرو ریزد آنگونه که در بهار عربی خاور میانه اینترنت
وفیس بوک ایفای نقش مستقیم در تغییر وتحولات و سقط دیکتاتور ها ایفا نموده است .
بنابراین در شرایطی که نه مردم آمریکا ونه
مقامات آمریکایی ودولت اوباما که با کسر
بودجه وافزایش رو به رشد بدهکاری مواجه است
ونه مردم ایران وخاور میانه خواهان جنگ دیگری نمی باشند که جنگ افروزان پیرو خمینی
شیاد حاکم بر ایران مدافع جنگ موهبت الهی است در راستای دفاع از اهداف نظامی هسته ای خواهان جنگ موهبت الهی دیگری هستند . به خصوص
اینکه اگر فرصت به حاکمان ایران داده شود تاکه موفق به دست یابی به سلاح هسته ای
یابند . دیگر جنگ اجتناب ناپذیر نه فقط موهبت الهی برای ایران و مردمش نیست ، بلکه
تهدید ترکش دامنه ی آن به منطقه وجهان اصابت
خواهد نمود. لذا راه حل نهایی تلاش بدون وقفه برای تغییرات دمکراتیک در ایران می
باشد که کلید آن با خروج نام مجاهدین از توی لیست سیاه زده شده است واین چنین
مقالات سفارشی دلاری علیه ی مجاهدین تهیه وتنظیم شده به وضوح ناشی از وحشت بازتاب
تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد .
«ریس فور ایران» مطرح کرد.حذف مجاهدین از گروههای تروریست بیاخلاقی
دیگری از سیاستهای آمریکا علیه ایران. خبرگزاری فارس: پایگاه تحلیلی «ریس فور
ایران» نوشت:با حذف نام مجاهدین خلق از فهرست گروههکهای تروریستی، دولت
«اوباما» ساحت مبتذل دیگری از سیاستهای خالی از اخلاق و استراتژی آمریکا در قبال
ایران را آشکار کرد. 8 مهر 91
.به گزارش فارس، پایگاه تحلیلی «ریس فور ایران» در مقالهای به قلم «فلینت
لورت و هیلاری من لورت»در خصوص «حذف نام گروهک مجاهدین خلق از لیست سازمانهای
تروریستی» نوشت: وزارت امور خارجه آمریکا با اعلام این مطلب که دولت «اوباما»
قصد دارد تا نام سازمان مجاهدین خلق(MEK) را از فهرست سازمانهای تروریست خارجی(FTOs) حذف کند، ساحت
مبتذل دیگری از سیاستهای خالی از اخلاق و استراتژی آمریکا در قبال ایران را آشکار
کرد.رهبر مجاهدین خلق، «مسعود رجوی» از حامی خود، «صدام
حسین» تقلید میکند.*
آمریکا از تروریسم حمایت میکند.در سطحی کلان، ما
فهرست اسامی سازمانهای تروریستی دولت آمریکا را موهن- و حتی مضحک- میدانیم و
معتقدیم که این کشور حامی تروریسم است. ما در طول این سالها بارها دیدهایم
که چگونه دولتهای بدخواه و بدگمان آمریکایی اسامی این سازمانها را دستکاری کردهاند
و نام سازمانها و کشورها را بنا به دلایلی که هیچ ربطی به فعالیتهای واقعی آنها
و همکاری آنها با تروریسم ندارد، از این فهرست حذف یا اضافه کردهاند.برای نمونه، بعد
از حمله «صدام حسین» به جمهوری اسلامی نوپا در22 سپتامبر 1980، و قتل و عام گسترده
ایرانیان بیگناه، دولت «ریگان»(در ژانویه 1981 بر سر کار آمد) راهی یافت تا عراق
را از فهرست حامیان این کشور حذف کند، تا بتواند از سد محدودیتهای قانونی که مانع
از کمکرسانی حکومت آمریکا به «صدام» میشود عبور نماید و صدام را در ادامه جنگ
وحشیانهای که دولت آمریکا خواهان آن بود حمایت کند.(در طی آن جنگ، مجاهدین خلق-
بعد از شکست تلاشهایشان برای براندازی جمهوری اسلامی از طریق برنامهریزی یک
رشته عملیاتهای تروریستی و بمبگذاریهای خونین که مقامات ارشد حکومت ایران را
هدف قرار داده بودند- بهطور منظم با همکاری دولت عراق در حملههای شیمیایی به
مناطق -غیرنظامی و نظامی- در داخل ایران شرکت میکردند.)اما، زمانیکه همان
«صدام» در سال 1990 به کویت حمله کرد، دولت «جورج اچ. دبلیو بوش» نتوانست به موقع
عراق را به فهرست حامیان کشور آمریکا برگرداند. ما گمان میکنیم که «صدام» با گروههایی
که امروزه آمریکا دیگر آنها را جزء سازمانهای تروریستی نمیداند ارتباط داشته
است.* معیار تروریست بودن چیست!؟ ما
مطمئن هستیم که این حذف و اضافه کردنها دستخوش فساد و سیاستبازی هستند و در عین
حال میتوان با توجه به اظهارات سیاسی آمریکا به اهمیت آنها پی برد. امروز، دولت «اوباما» اظهارات سهمگینی درباره
سیاست آمریکا نسبت به ایران ابراز میکند. این اظهارات حتی برای کسی که باور دارد
تشخیص و تعیین سازمانهای تروریستی خارجی بر طبق رویهای صادقانه و مبتنی بر
واقعیت انجام میگیرد بسیار وحشتناک هستند.(ما این مسئله را باور نداریم، اما میدانیم
که رهایی از این دروغها کار چندان آسانی نیست.)همین امسال، مقامات سازمان
جاسوسی آمریکا به یک منبع موثق خبری اعلام کردند که سازمان مجاهدین خلق در ترور
دانشمندان هستهای ایرانی با سازمان جاسوسی اسراییل همکاری فعالانه داشتهاند،
آنچه که مقامات ایرانی نیز آن را تصدیق میکنند. آیا قتل و عام غیرنظامیها(و در
برخی موارد، اعضای خانواده آنها) در خیابانهای پر رفت و آمد و مناطق شلوغ
شهر(تهران) جزء معیارهای دولت آمریکا برای تروریسم قلمداد کردن یک سازمان نیست؟ البته،
در اینجا بجاست به این نکته اشاره کنیم که دولت آمریکا خود مسئول مرگ
میلیونها غیرنظامی بیگناه در خاور میانه است. اما به طور کل واشنگتن تلاش میکند
تا به این دروغ ادامه دهد که در قتل آن بیگناهان دخالتی نداشته است و این قتل و
عامها نتیجه(مستقیم و قابل پیشبینی) عملیاتهای آمریکا و سیاستهای فشار او
نبودهاند.(البته میدانید که هدف آمریکا کشتن این افراد نبوده است، اما، همانطور
که یک بار وزیر دفاع آمریکا، «دونالد منسفیلد» اعلام کرد"این چیزها اتفاق میافتد".)در
این وضعیت، دولت «اوباما» سازمانی را که آمریکا بهخوبی میداند در قتل و
عام افراد بیگناه مستقیماً دست داشته است، از لیست تروریستها حذف میکند و
"مهر تایید واشنگتن را بهخاطر انجام وظیفه" به این گروه اعطا میکند.*اقدامی فراتر از جرم و خطایی
مهلکاما، با توجه به دیدگاه کلاسیک «تالیراند» که اقدامِ "به عملی
اشتباه، فجیعتر از جرم است" میتوان گفت که حذف نام
مجاهدین خلق نه تنها از نظر اخلاقی عمل شنیعی است؛ بلکه اشتباه استراتژیک و خطای
سیاسی مهلکی محسوب میشود. تصور
این موضوع بسیار سخت است که چگونه، حتی بعد از انتخاب مجدد و احتمالی رییس جمهور،
دولت «اوباما» میتواند به صراحت ادعا کند که قصد رابطهای اساساً متفاوت با
جمهوری اسلامی را نخواهد داشت- البته این اقدام مستلزم آن است که آمریکا موجودیت
سیاسی و قانونی جمهوری اسلامی را به عنوان نماینده مشروع منافع یک ملت بپذیرد.*حذف نام مجاهدین از فهرست تروریستها گامی به سوی تغییر حکومت
در ایران.تصور کنید: زمانیکه گروه مجاهدین خلق به طور رسمی از فهرست
سازمانهای تروریستی حذف شود- فرایند قانونیِ مشخصی که چند ماه به طول خواهد
انجامید- کنگره، حمایت مالی خود را از منافقین به عنوان پیشقراولان اجرای
استراتژیهای جدید آمریکایی برای تغییر حکومت در ایران آغاز خواهد کرد. در
دهه 1990، حمایت مشابهی از «احمد چلبی» و کنگره ملی عراق- که به اندازه تنفر
ایرانیها از مجاهدین خلق، مورد تنفر عراقیها بود- به عمل آمد و باعث شد که رییس
جمهور وقت، «کلینتون» قانون آزادی در عراق را امضا کند، اقدامی که راه را برای
تصمیم حمله «جورج دبلیو بوش» به عراق در سال 2003 هموار کرد. امروز خطر اجرای چنین سناریویی در ایران در چند سال
آینده- با نتایج به مراتب فجیعتری برای موقعیت استراتژیک و اخلاقی آمریکا- نزدیکتر
به نظر میرسد