دروغ نامه ی کیهان 3 شنبه 4 مهر ماه سال 1391
نقد وبررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان
" آن سوي اين هياهو! "
"برای
سربازجوی وارونه گوی وتحریف گر شریعتمداری صرف ندارد تا بگوید چرا دستگاه فاسد
قضاییه آن زمان که عباس پالیز دار در جمع دانشجویان بسیجیان دانشگاه بوعلی سینا اسامی 44 دانه درشت های مفسدان اقتصادی را فاش نمود چون این
اسامی جزو نمایندگان یا حامیان رهبر بودند یا شامل پاسداران کودتا گر می شد . چرا دستگاه
فاسد قضایه به جای اینکه پرونده ی مفسدان اقتصادی دانه درشت ها را پیگیری کند .
ولی بدستور سعید مرتضوی قاتل عباس پالیزدار بازداشت واتهامات ضد امنیتی وجاسوسی
برای بیگانه به وی زده شد؟ همچنین عدم پیگیری مجرمان بازداشت کهریزک نمونه دیگری
از عدم استقلال و عدالت وقضاوت دستگاه فاسد قضایی می باشد . همینطور فراموش نشده
است که چگونه در دوران خاتمی روز روشن آقا زاده ی آخوند علی فلاحیان وزیر بد نام
اطلاعات دوران رفسنجانی که یکی از دست
اندر کاران قتل های زنجیره ای می باشد توی خیابان کلت کشید ویک سرباز وظیفه نیروی
انتظامی را کشت که حتی بازداشت هم نشد تا چه رسد به اینکه محاکمه ومجازات شود .
بعلاوه از یاد نرفته است که وقتی
پرونده اختلاس 15 میلیارد تومان ناصر واعظ طبسی در دوران خاتمی فاش شد .با 5
میلیارد تومان وثیقه نقدی که احمد ناطق نوری
سپرد موجب شد که حتی این آقازاده برای یک شب بازداشت نشود .سپس پرونده
مختومه شد"
پاسدار سربازجو
شریعتمداری که عجیب بر روی سوگندی که یاد نموده هر گز حرف راست نزند استوار و
مقاوم مانده و نشان داده که همچون رژیم بانکداری تروریست جهانی که اصلاح ناپذیر
است وی نیز در دروغ ووارونه گفتن ترک و تغییر
ناپذیر است. چونکه همچنان به سبک بازجویی
وتحریف گری و اعتراف گیری وپرونده ی سازی بازجویی زندان اوین تحلیل می دهد یا کیفر
خواست تهیه و تنظیم می نماید . به ویژه اکنون چون بازداشت فائزه ومهدی رفسنجانی بقول
وی خبر وموضوع روز شده است . برای اینکه این باز داشت ها را توجیه کرده باشد
ومنتقدان حامی رفسنجانی را متهم به غوغا سالار ومات کرده باشد خارج از نوبت قلم
زنی در یادداشت روز دروغ نامه ی کیهان وارد صحنه شده است تا لغز خوانی وارونه ومضحک برای اجرای
عدالت دستگاه قضایی آلوده به فساد وتبعیض آمیز کند .در صورتی که در 33 ساله گذشته ای نهاد فاسد دست نشانده رهبر بطور دربست در خدمت هرم های قدرت و ظالم
پروری و مظلوم کشی گام برداشته وحکم صادر نموده است . زیراکه رئیس آن از سوی رهبر
انتصاب می شود وبدون در بست در خدمت وی وحامیانش می باشد . بنابراین نه اینکه دراین
دستگاه فاسد وآلوده وتبعیض آمیز نه اثری از عدالت وجود ندارد ، بلکه خلاف آن با
قانون شکنی احکام تبعیض آمیز صادر شده است
. بطور مثال در 33 سال گذشته این اولین بار است که دو تن از فرزندان رده بالای
حکومتی حامی رژیم فاشیستی مذهبی نا متعارف بازداشت می شود آنهم نه در راستای اجرای عدالت که در
بستر اختلاف وجنگ قدرت وثروت این اقدام انجام شده است . یعنی بدون شک با اهداف
سیاسی این دو بازداشت انجام شده است .ولی سربازجو پاسدار شریعتمداری خطاب به
منتقدان این دو بازداشت کیفر خواست تنظیم
و لیست کرده است. از سوی دیگر تلاش
مذبوحانه کرده تا از منظر خودش پاسخ به منتقدان داده باشدکه تأکید می کنند دستگاه
فاسد قضاییه در مورد فرزندان مقامات ارشد عدالت اجرا نمی کند صحت ندارد چون دستگاه
فاسد قضاییه اکنون در مورد یک آقازاده مجرم اقدام کرده است. البته مشابه همین ادعا
را در مورد فائزه رفسنجانی هم ارائه داده است . صد البته که برای سربازجوی وارونه
گوی وتحریف گر شریعتمداری صرف ندارد تا بگوید چرا دستگاه فاسد قضاییه آن زمان که
عباس پالیز دار در جمع دانشجویان بسیجیان دانشگاه بوعلی سینا اسامی 44 دانه درشت های مفسدان اقتصادی را فاش نمود چون این
اسامی جزو نمایندگان یا حامیان رهبر بودند یا شامل پاسداران کودتا گر می شد . چرا دستگاه
فاسد قضایه به جای اینکه پرونده ی مفسدان اقتصادی دانه درشت ها را پیگیری کند .
ولی بدستور سعید مرتضوی قاتل عباس پالیزدار بازداشت واتهامات ضد امنیتی وجاسوسی
برای بیگانه به وی زده شد؟ همچنین عدم پیگیری مجرمان بازداشت کهریزک نمونه دیگری
از عدم استقلال و عدالت وقضاوت دستگاه فاسد قضایی می باشد . همینطور فراموش نشده
است که چگونه در دوران خاتمی روز روشن آقا زاده ی آخوند علی فلاحیان وزیر بد نام
اطلاعات دوران رفسنجانی که یکی از دست
اندر کاران قتل های زنجیره ای می باشد توی خیابان کلت کشید ویک سرباز وظیفه نیروی
انتظامی را کشت که حتی بازداشت هم نشد تا چه رسد به اینکه محاکمه ومجازات شود .
بعلاوه از یاد نرفته است که وقتی
پرونده اختلاس 15 میلیارد تومان ناصر واعظ طبسی در دوران خاتمی فاش شد .با 5
میلیارد تومان وثیقه نقدی که احمد ناطق نوری
سپرد موجب شد که حتی این آقازاده برای یک شب بازداشت نشود .سپس پرونده
مختومه شد. بهرحال سربازجو پاسدارحسین شریعتمداری در ادامه کیفر خواست خود که علیه
ی فرزندان باز داشت شده رفسنجانی تنظیم کرده و با جدا کردن رفسنجانی از فرزندانش
وتأکید اینکه رفسنجانی خودش از آقازاده مهدی خواسته از لندن بیاید تا بازداشت
ومحاکمه شود به تناقض گویی های کمدی اش از جمله عدالت در قضاوت دستگاه فاسد قضاییه
ادامه داده است تا که مثل همیشه به دراز کردن رقیب متهم به فتنه گرایی غوغا سالار منجر
شده است که این چنین مديران
بيروني فتنه و دنباله هاي داخلي آنها از اين ماجرای بازداشت فرزندان رفسنجانی به
شدت آسيب ديده اند که در پي ايجاد «ميدان كاذب» با هدف ماهي گيري از آب گل آلود بوده اند اما موفق نشده
وناامید شده وشکست خورده اند:
"اين روزها، بازگشت و بازداشت مهدي هاشمي و دستگيري فائزه هاشمي
كه پيش از آن صورت پذيرفته بود به يكي از مسائل جنجالي روز تبديل شده و حجم انبوهي
از اظهارنظرهاي متفاوت و گاه متضاد را در داخل و خارج كشور به دنبال داشته است.
رسانه هاي بيگانه و نوچه هاي نشان دار آنها، از اين ماجرا با عنوان حركتي عليه آيت
الله هاشمي رفسنجاني ياد مي كنند كه تضعيف و تخريب شخصيت ايشان را نشانه رفته است!
برخي از مدعيان اصلاحات و اصحاب فتنه 88 نيز با همين ساز همصدا شده اند و از سوي
ديگر، توده هاي مردم و كساني كه دل در گرو اسلام و انقلاب دارند، اين اقدام را
نشانه و نماد «عدالت» مورد انتظار از دستگاه قضايي كشور مي دانند و در فاصله اين
دو نقطه، اظهارنظرها و تفسير و تحليل هاي ديگري نيز ديده و شنيده مي شود كه نهايتا
به يكي از دو ديدگاه ياد شده نزديك است. بازداشت مهدي
هاشمي بعد از بازگشت به ايران در پي اسناد و شواهد فراواني صورت گرفته است كه از
مجرم بودن او حكايت مي كند. بنابراين وظيفه قانوني و تعريف شده دستگاه قضايي كشور
كه در تمامي نظام هاي حقوقي و قضايي دنيا نيز به كار گرفته مي شود، بازداشت و
محاكمه اوست. از اين روي در بازداشت مهدي هاشمي بعد از بازگشت به ايران، كمترين
نقطه مبهم و نكته پيچيده و غيرقابل فهمي وجود ندارد و نمونه هاي ديگري از اين دست
بارها اتفاق افتاده و خواهد افتاد. آيا كساني كه در اين ماجرا دست به هياهو زده و
مي زنند بر اين باورند كه دستگيري يك مجرم و يا متهم به ارتكاب جرم، اقدامي
غيرقانوني! بي سابقه! و بيرون از ضوابط و معيارهاي تعريف شده قضايي است؟ به يقين
پاسخ منفي است. پس اين همه جنجال و غوغا براي چيست؟!- تنها تفاوت آقاي مهدي
هاشمي با ساير مجرمان فراري آن است كه ايشان فرزند يكي از مسئولان عالي رتبه نظام
يعني حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني است. تفاوت ديگري هم در ميان است؟! پاسخ اين
پرسش نيز منفي است. بنابراين آيا غوغاسالاران معتقدند كه عدالت، تنها درباره كساني
كه از خانواده مسئولان برجسته نظام نباشند قابل اجراست و فرزندان و منسوبان
مسئولان محترم بايد از اين قاعده قانوني مستثني باشند؟! اگر چنين عقيده قرون
وسطايي و سخيفي ندارند- كه متاسفانه دارند، ولي آشكارا ابراز نمي كنند!- با استناد
به كدام دليل منطقي، قانوني و مردم سالارانه، در اعتراض به بازداشت مهدي هاشمي جيغ
بنفش مي كشند؟!3- دستگيري خانم فائزه هاشمي نيز براساس و
با استناد به يك روال قضايي روشن و خالي از ابهام صورت گرفته است. ايشان به جرم
اثبات شده اخلال در امنيت كشور، محاكمه و به 6ماه زندان محكوم شده است. آيا از نظر
غوغاسالاران، خانم فائزه هاشمي تنها به اين علت كه فرزند آيت الله هاشمي رفسنجاني
است بايد از محاكمه و مجازات در امان باشد؟! و چنانچه ميان ايشان و ساير متهمان با
جرايم مشابه تفاوتي غير از انتساب وي به بيت محترم آقاي هاشمي رفسنجاني تفاوت
ديگري مي بينند، بفرمايند اين تفاوت كجاست؟ و اگر انتساب به مسئولان محترم نمي
تواند و نبايد باعث تبعيض و مانع اجراي عدالت باشد، پس جنجال آفريني هاي اخير براي
چيست؟!مقایسه
بازداشت فرزندان رفسنجانی با فرزندان محمدی گیلانی دژخیم که حکم اعدام فرزندش را
صادر کرد که هوادار مجاهدین سازمان مخالف رژیم بانکدار تروریست جهانی بود وچند
مورد دیگر ازجمله فرزند ملاحسنی که فرزند ش را تسلیم کرد تا زندانی ونه اعدام شود
.مي گويند، اين اقدام دستگاه قضايي با
هدف تضعيف و تخريب شخصيت آيت الله هاشمي رفسنجاني صورت پذيرفته است! كه در اين
باره بايد گفت؛الف: آيا دستگيري فرزند حضرت آيت الله محمدي گيلاني كه از قضا با
دخالت خود ايشان صورت پذيرفت و اعدام وي را در پي داشت، اقدامي عليه شخصيت آن
بزرگوار بود؟ و يا دستگيري فرزند مرحوم آيت الله مشكيني يا دستگيري منجر به اعدام
فرزند حجت الاسلام والمسلمين حسني- از پيشگامان شجاع و برجسته انقلاب اسلامي-
دستگيري و زنداني شدن فرزند حضرت آيت الله خزعلي و... كه در تمامي اين نمونه ها
استقبال آن بزرگواران عزيز را نيز در پي داشت، با هدف تضعيف و تخريب آنان صورت
پذيرفته بود؟! و آيا اين اقدامات به جايگاه رفيع و بلندمرتبه آنان، كمترين آسيب و
خدشه اي وارد كرد؟! اين عزيزان بزرگوار كماكان در شمار اسوه هاي بلندمرتبه و مردان
خداجوي انقلاب به شمار مي آيند و براي ملت و انقلاب و نظام افتخارآفرين بوده و
هستند.آيت الله هاشمي رفسنجاني بعد از محكوميت خانم فائزه
هاشمي و در حالي كه آقاي مهدي هاشمي يك متهم فراري بود، از سوي رهبر معظم انقلاب
به رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام كه جايگاهي رفيع و بلندمرتبه در جمهوري اسلامي
ايران است، منصوب شدند و هم اكنون بسياري از شخصيت ها و مسئولان نظام در جلسات
سرنوشت ساز مجمع كه به رياست ايشان تشكيل مي شود حضور پيدا مي كنند. ضمن اين كه
آيت الله رفسنجاني در بسياري از نشست هاي تصميم ساز و سياست پرداز نظام به عنوان
يكي از مسئولان بلندمرتبه حضور فعال دارد. بنابراين، صرفنظر از برخي مواضع قابل
انتقاد و سوال برانگيز ايشان، آنچه از سوي نظام درباره آيت الله رفسنجاني حتي بعد
از محكوميت يكي از فرزندان و فرار يكي ديگر صورت پذيرفته، تلاش براي حفظ حرمت و
جايگاه وي بوده است. اكنون بايد از جنجال آفرينان پرسيد ادعاي آنان درباره بازداشت
فرزندان آقاي هاشمي كه هدف از آن را تضعيف و تخريب شخصيت وي قلمداد مي كنند، با
كدام دليل و شاهد و قرينه قابل قبول است؟! و اگر ياوه مي گويند- كه مي گويند- چرا
بر طبل بدصداي تضعيف و تخريب آيت الله هاشمي مي كوبند؟!فائزه هاشمي كه نقش
فعالي در فتنه 88 داشت به جرم اقدام عليه امنيت ملي به 6ماه زندان محكوم شده است و
اين در حالي است كه يكي از برادران بسيجي به جرم اهانت به وي بازداشت، محاكمه و به
8 ماه زندان محكوم شده است و در اين دو ماجرا، نكته اي نهفته است كه نمي توان به
آساني از كنار آن گذشت. بسيجي ياد شده به جرم اهانت به فائزه هاشمي - كه البته
قابل دفاع نيست- به 8 ماه زندان ولي خانم فائزه هاشمي به جرم اقدام عليه امنيت
كشور و همدستي و همراهي با فتنه گران به 6 ماه حبس- يعني 2 ماه كمتر- محكوم مي
شود. قصد قياس در ميان نيست ولي بايد از غوغاسالاران پرسيد اگر بازداشت دختر آيت
الله رفسنجاني با هدف تضعيف پدر ايشان صورت گرفته است، چرا اهانت كننده به فائزه
هاشمي بايد به 8 ماه حبس محكوم شود؟ محكوميت خانم فائزه هاشمي به جرم اقدام عليه
امنيت نظام- كه حفظ آن به قول حضرت امام اوجب واجبات است- صورت گرفته و محكوميت آن
برادر بسيجي به جرم اهانت به خانم فائزه هاشمي. بنابراين منطقي تر و قابل باورتر
آن است كه جنجال آفرينان به دستگاه قضايي خرده بگيرند كه چرا حفظ حرمت دختر آقاي
هاشمي رفسنجاني را بر حفظ حرمت نظام ترجيح داده است؟! نه آن كه اين اقدام قوه
قضائيه را تضعيف جايگاه آيت الله رفسنجاني قلمداد كنند! براساس يك خبر موثق، بازگشت مهدي هاشمي به درخواست شخص آيت الله
هاشمي رفسنجاني و با اطلاع ايشان از بازداشت و محاكمه وي صورت گرفته است و اين
همراهي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام دقيقا همان نكته اي است كه دشمنان بيروني و
برخي از دنباله هاي داخلي آنان را به خشم آورده، يكشنبه شب گذشته- دوم مهرماه- بي
بي سي، شبكه دولتي انگليس، كه مي دانست بازگشت و بازداشت مهدي هاشمي، رشته هاي
آنان را پنبه خواهد كرد، آرزوي خود را در قالب اين خبر پخش كرد! كه؛ «ورود اعلام
شده مهدي هاشمي، پسر اكبر هاشمي رفسنجاني از دوبي به تهران مي تواند درياي سياست
جمهوري اسلامي ايران را بار ديگر متلاطم كند»! و توضيح نداد كه اين تلاطم در
اردوگاه نوچه هاي انگليس پديد خواهد آمد- كه آمد- يا در پهندشت سياست مقتدرانه
ايران اسلامي؟! بي بي سي، هنگامي آرزوي خود را بر باد رفته ديد كه ديروز آيت الله
هاشمي رفسنجاني در ديدار با برخي از اعضاي حزب موتلفه اسلامي تاكيد كرد؛ حساب فرزندان
و عملكرد آنها از حساب شخص وي جداست و گفت در زمينه رسيدگي قضايي نيز، فرزندان خود
را متمايز از ساير شهروندان نمي داند.
بالاخره در حالي كه اقدام اخير دستگاه قضايي نماد و نشانه روشني از تاكيد بر اجراي
عدالت را آدرس مي دهد، شواهد و قرائن بسياري- كه به نمونه هايي از آن در خبر ويژه
امروز كيهان اشاره شده است- حكايت از آن دارد كه مديران بيروني فتنه و دنباله هاي
داخلي آنها از اين ماجرا به شدت آسيب ديده و در پي ايجاد «ميدان كاذب» با هدف
ماهيگيري از آب گل آلود برآمده اند. و اين در حالي است كه ماجرا در چارچوب قوانين
نظام مسير طبيعي خود را طي مي كند و بايد هوشيار بود كه برخي از كم توجهي ها در
برخي از اظهارنظرها به اين مسير روشن آسيبي نرساند.
هوشنگ بهداد
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 3 شنبه 4 مهر ماه سال 1391
آن
سوي اين هياهو! (يادداشت روز)