طلاق ! (گفت و شنود)
گفت : سربازجو شریعتمداری قالتاق ، گزارش داده از کانادا وکبعه و طلاق
گفتم : چگونه سربازجو داده ندا؟طلاق وکعبه ربط داده به کانادا
گفت : چون از موضع کانادا شده شاکی ،چموش گری کرده تا خود باخرکنه یکی
تواند برای هجوگویی بره سرمنبر ، تااز ترکش اقدام کانادا دهد خبر
از موضع ضد اسراییلی کند عرعر ، چگونه شعار ضد آمریکایی شده ازبر؟
تاسنگر بگیرد پشت اجلاس تهران ،گوید  رهبر نگران نیست ازبحران
گفت: دولت كانادا در اعتراض به مواضع جمهوري اسلامي ايران عليه اسرائيل و حمايت كشورمان از سوريه، سفير خود را فرا خواند.
گفتم: به جهنم! ولي روابط ايران و كانادا كه از مدت ها قبل به حالت تعليق درآمده و تقريبا قطع شده بود.
گفت: بعد از موفقيت بزرگ ايران در اجلاس تهران كه به قول رسانه هاي غربي سيلي محكمي به گوش آمريكا و صهيونيست ها بود، دولت كانادا هم قصد داشته خودش را داخل آدم حساب كند.
گفتم: دو تا آدم ثروتمند به حج رفته بودند و يكي از آنها نوكرش را هم با خودش برده بود. اولي وقتي چشمش به كعبه افتاد گفت؛ خدايا به بركت زيارت خانه تو، كنيزم عطيه را آزاد كردم. دومي براي اين كه از او عقب نماند گفت؛ من هم كنيزم رفيعه را آزاد كردم و نوكر كه بدجوري جوگير شده بود گفت؛ خدايا! من هم به بركت زيارت خانه تو، زنم صفيه را به سه طلاق آزاد كردم!
گفت : سربازجو شریعتمداری قالتاق ، گزارش داده از کانادا وکبعه و طلاق
گفتم : چگونه سربازجو داده ندا؟طلاق وکعبه ربط داده به کانادا
گفت : چون از موضع کانادا شده شاکی ،چموش گری کرده تا خود باخرکنه یکی
تواند برای هجوگویی بره سرمنبر ، تااز ترکش اقدام کانادا دهد خبر
از موضع ضد اسراییلی کند عرعر ، چگونه شعار ضد آمریکایی شده ازبر؟
تاسنگر بگیرد پشت اجلاس تهران ،گوید  رهبر نگران نیست ازبحران
گفتم : کانادا اقدام کرد به بستن سفارت ،زد زیرآب  اهداف تروریستی زیرچترتجارت
چرا سربازجو برای تلافی کردن گرفته بهونه؟با شیوه بازجویی آدرس غلطی داده و وارونه
گفت : آخه دو ثروتمند رفتند مکه برای زیارت ،یکی از این دو نوکرش برده بود برای سیاحت
دیگری وقتی چشمش به کعبه افتاد ،گفت خدایا به برکت زیارت سوگند می کنم یاد
کنیزم را موقع بازگشت می کنم آزاد ،دومی در رقابت با اولی زد  فریاد
 گفت منهم  قبلاً آزاد کردمکنیزم رفیعه ،چون کنیز جوان تری  را کردم صیغه
نوکر که بدجوری شده بود جوگیر ،گفت خدایا برای اینکه زنم نباشه پاگیر
3 طلاقه اش کردم تا شود آزاد  ، تابیش از این زجر نکشه زیاد