دروغ نامه ی کیهان 3 شنبه 28 شهریور ماه سال 1391
"جنایاتی که روزانه ارتش بشار اسد جنایتکار  نسبت به مردم سوریه مرتکب می شود وخانه های زیادی هر روز تخریب و بی گناهان فراوانی کشته می شوند عمق فاجعه انسانی آنقدر زیاد است که محال است بدلیل موج  تظاهرات ضد آمریکایی که  در کشور های اسلامی برپا شده بشودبحران سوریه را به  حاشیه برد وشامل مرور زمان وفراموشی اش نمود.یا اینکه اعتراف رئیس گزمکان پاسداران کودتا گر محمد علی جعفری  که پاسداران در لبنان حضور دارند. جزاین که مورد اعتراض مقامات لبنانی واقع شده است و تبدیل به بحرانی دیگر می شود که پته پاسداران برروی آب ریخته می شودکه پشت جنگ 33 روزه حزب الله لبنان با اسراییل بوده بهره ی دیگری نمی تواند برای دو هم پیمان تهران و دمشق در بر داشته باشد"
گفته می شود کور از خدا چه می خواهد دو چشم بینا .اکنون حاکمان ایران فکر کرده اند امداد غیبی از راه رسیده است . زیرا با فیلم موهن محمد می توانند معجزه گری آنهم  در دراز مدت کنند. به ویژه اینکه می شود محورش معرکه گیری نمود. سپس  با باج خواهی کردن موج سواری نمود  و این غائله تبدیل به  راهنمای عمل گشودن روزنه برای عبور از بحران ها می شود . بنابراین  بد جوری خوش باورانه کیسه گشاد برایش دوخته اند .غافل از آنکه این دوران عسل خوران نه طولانی نیست بلکه سریع تبدیل به موم خوری خواهد شد . چونکه این دفعه نه اینکه این امام زاده شفا بخش نیست ، بلکه ممکن است کور کند .زیرا که جنایاتی که روزانه ارتش بشار اسد جنایتکار  نسبت به مردم سوریه مرتکب می شود وخانه های زیادی هر روز تخریب و بی گناهان فراوانی کشته می شوند عمق فاجعه انسانی آنقدر زیاد است که محال است بدلیل موج  تظاهرات ضد آمریکایی که  در کشور های اسلامی برپا شده بشودبحران سوریه را به  حاشیه برد وشامل مرور زمان وفراموشی اش نمود.یا اینکه اعتراف رئیس گزمکان پاسداران کودتا گر محمد علی جعفری  که پاسداران در لبنان حضور دارند. جزاین که مورد اعتراض مقامات لبنانی واقع شده است و تبدیل به بحرانی دیگر می شود که پته پاسداران برروی آب ریخته می شودکه پشت جنگ 33 روزه حزب الله لبنان با اسراییل بوده بهره ی دیگری نمی تواند برای دو هم پیمان تهران و دمشق در بر داشته باشد. بهرحال قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس مدعی شده توهینی که در فیلم به حضرت محمد شده است .چون خبرش بازتاب گسترده داشته است بنابراین موجب تحریک وترغیب مردم  می شود و تعداد نفرات بیشتری در جهان وسوسه می  شوند تا بیشترپیرامون حضرت محمد تحقیق وبررسی کند که تبلیغ خوبی می تواند برای اسلام باشد . همانگونه که آمریکا و انگلیس  قبل از انقلاب تبلیغات  علیه اسلام کرده بودند فکر نمی کردند که در ایران انقلاب دینی شود . البته وی سانسور کرده است که این آمریکا بوده است که هم موجب تقویت حاکمان ایران وهم تبلیغ برایش کرده است . زیرا که آمریکا نیاز به حکومتی فاشیستی مذهبی در ایران دارد تا با بحران آفرینی و جنگ افروزی موجب ناامن وبی ثبات شدن منطقه وحضور آمریکا شود تا هم  حضور داشته و نفت ببرد هم سلاح بفروشد . از سوی دیگر آمریکا حاکمان ایران را با اشغال نظامی افغانستان وعراق تقویت کرد تا مخالفان دمکرات وسکولار ودگر اندیشان را در داخل ایران سرکوب کند وآنگونه  سیاست صدور تروریسم وبحران وارتجاع به برون مرز صادر ومداخله گری در امور داخلی  کور های منطقه وهمسایه نماید تا  بستر ساز تغییر حکومت های سکولار استبدادی به حکومت دینی استبدادی در خاور میانه شود .ولی قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس پس از ردیف کردن نقل قول ها وگزینه ها نتیجه گیری کرده است  که  عامل تغییر وتحولات  منطقه وموج اعتراضی ضد آمریکایی اخیر این چنین عامل تحریکش رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی نا متعارف ایران بوده است :
"ماجراي اهانت به پيامبراعظم-صلي الله عليه و آله و سلم- و واكنش شديد مسلمانان طي يك هفته گذشته هر خبر ديگر را به حاشيه برده و بنظر مي آيد كه طي هفته هاي آينده هم بعنوان «مهمترين خبر» با پيامدهاي وسيع و درازمدت مطرح گردد از اين رو اين ماجرا به يك مباحثه خيلي جدي تبديل شده و تأملات ويژه اي به وجود آورده كه شامل پرسش از تفكر غرب در حوزه دين و پيامبران، آينده مناسبات غرب و جهان اسلام، اصلاح منشور سازمان ملل و اعلاميه حقوق بشر اين سازمان، جداسازي ادبيات بحث پيرامون مقدسات ديني از ادبيات بحث پيرامون مسايل غيرديني مي شود.سوالات اساسي محافل فكري عمدتا ناظر بر اين مسئله است كه اگر براي مديريت مسايل حساس فكري جدي نشود، سوداگران فتنه و آشوب وارد ميدان متفكرانه اي مي شوند كه صلاحيت ورود به آن را ندارند و در عين حال ورود آنان مي تواند، جدالي بزرگ را ميان پيروان اديان از يك سو و ميان دو عرصه حكومت و دين از سوي ديگر پديد آورد. در واقع اين احساس عمومي بيانگر آن است كه اهانت مبتني بر طراحي مخالفان دين مي تواند مناسبات انساني را بشدت تخريب كند.با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، ناكارآمدي مراكز اسلام شناسي آمريكا و ناتواني اين اسلام شناسان از درك حقيقت دين و اعتقادات مسلمانان عيان گرديد. براساس گزارش وزارت خارجه آمريكا هيچكدام از مراكز اسلام شناسي آمريكا، امكان پيروزي يك انقلاب ديني را پيش بيني نكرده بودند. اين مسئله بدگماني هاي زياد هيئت حاكمه آمريكا و ساير كشورهاي غربي را سبب گرديد. از آن پس اين مراكز اسلام شناسي روي جنبش هاي اجتماعي جهان اسلام تمركز بيشتري پيدا كردند و البته سازمان هاي اطلاعاتي و سياسي آمريكا نيز پروژه هاي جديدي را كه خود اداره آن را به عهده داشتند، براي اشراف بر تحولات جهان اسلام پديد آوردند. تمركز مراكز اسلام شناسي آمريكا روي جنبش هاي اجتماعي جهان تا آنجا پيش رفت كه يك گزارش مي گويد در فاصله سالهاي 1980 تا 2000 فقط در دانشگاه آمريكايي قاهره 900 رساله دوره دكتراي اين دانشگاه به ايران و انقلاب اسلامي اختصاص يافته است. اين مراكز اسلام شناسي بعداً اعتراف كردند كه علت اصلي غافلگيري از وقوع انقلاب ايران، محور قرار دادن روشنفكران مذهبي و ناديده گرفتن طيف هاي واقعي مذهبي در اين كشور بوده است. با پيروزي اسلام گرايان انقلابي در مصر و تونس در جريان تحولات اخير منطقه اسلامي و بخصوص سر بر آوردن نيروهايي كه هيچ شباهتي به امثال ارغون، سروش و گولن و ابونصر ندارند، بي حاصلي سرمايه گذاري آمريكا روي نيروهاي شبه مذهبي سكولار را نشان داد و اين موضوعي بود كه مستقيماً روي نحوه برخورد آمريكا به عنوان محور نظام سلطه با بنيان ها و نمادهاي اصلي اسلام تأثير گذاشت و به افراط گرايي محافل آمريكايي دامن زد"
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 3 شنبه 28 شهریور ماه سال 1391
كوچه بن بست آمريكا (يادداشت روز)