شرافت از دست رفته ی
پزشکی
تجارت
یا طبابت!
هموطن رسانه تویی . 27 شهریور-91
ایمیل دریافتی : پیرامون شرایط پزشکی داخل کشور طوریکه مدتی پیش
محمد رضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور که دارای پرونده اختلاس می باشدفاش ساخت که
برخی از دکترها به در آمد ماهی 200 میلیون تومان قانع نیستند . ولی اینان جزو
منتقدان دولت ساده زیست وعدالت محور وخدمتگزار ردم می باشند. البته باید افزود که برخی
از فارغ التحصیلان پزشکی هم بیکارند یا راننده تاکسی هستند و فرق دارند با آن
پزشکان کاسبی که بیماران را سر کیسه می کنند که در این گزارش به اینان اشاره شده
است.
حدود دو ماه پیش نیمههای شب، یکی از بستگانم مشکلی براش پیش آمد و
رفتاورژانس. و متخصص قلب تجویز کرد: آنژیوگرافی. نتیجه: 20 درصد گرفتگی قلبی.
تجویز: درمان دارویی.
چند هفته گذشت و قرعهی کار به نام پدر و مادر خودم افتاد.تجویز: آنژیوگرافی.تنها شانس ما این بود که پسرخالهام از آمریکا آمده بود ایران.
نسخه ها رو دید و گفت «مشکل که دارد، ولی چرا آنژیوگرافی؟ توی ایران مگرسیتیآنژیو
ندارید؟». این اصطلاح جدید ِنجاتبخش را پی گرفتیم و رسیدیم به بیمارستان قلب
و دی و بیمارستان امام خمینی. آمار گرفتیم از اینطرف و آنطرف که فرقاش را
ببینیم با آنژیوگرافی، که پزشکهای قلب همگی گفتند«به دقت آنژیوگرافی نیست، نکند
گول بخورید ها!».حالا حسن سیتیآنژیو این بود که تیغ نمیزدند رگ کشاله را پاره
کنند و یک دوربین بفرستند توی رگها. یعنی خون نمیپاشید تا سقف
اتاقآنژیوگرافی. بعد هم یک کیسهی شن نمیگذاشتند روی پای آدم که خون نزند بیرون.
یک مادهی رادیواکتیو تزریق میشد و با یک دستگاه شبیه امآرآی همان کار
انجام میشد. بدون هیچ ترس و اضطرابی. بدون ریختن یک قطره خون.فقط گیر کردهبودیم سر آن «به دقت آنژیوگرافی نیست،
گول نخورید ها».حالت واضح و مشترکی که توی چشمهای همهی آن
متخصصین قلب دیدم «جاخوردن بود». نمیدانستند از کجا فهمیدهایم اسم سیتیآنژیو
را. به پدرم گفتم بیشتر مشورت کند، که بوی پول دارم حس میکنم!! . تحقیق
انجام شد و نتیجهجالب بود. «سیتی آنژیو» نه تنها دقتاش کمتر از آنژیو نبود، که مقایسهشان
شبیه بود به مقایسهی فلاپیدیسک و دیویدی. تفاوتتکنولوژیها بالای بیستسال
بود.دلمان قرص شد و هردوشان جمعا با هزینهای حدود هشتصدهزار تومان سیتیآنژیو
را انجام دادند و شکر خدا مجموع گرفتگی هردوشان روی هم 20 درصد هم نبود. آن شرافت گمشده کجاست؟عرض میکنم.هزینهی آنژیوگرافی (که تیغ دارد و ترس و خون)
حدود یک تا یکونیم میلیون تومان برای هر نفر است ، و هزینهی سیتیآنژیو
حدود چهارصدهزار تومان.زمانی که صرف آنژیوگرافی میشود با احتساب یک تا دو شب
بستری بودن بعد از آن (جدای از وقتهای پذیرش و نوبتدهی و...) حدود دو روز
است، و وقتی که صرف سیتیآنژیو میشود (باز هم جدای از پذیرش و نوبتدهی
و...) حدودنیمساعت. ترس و اضطرابشان را هم مقایسه نکنم که لابد میدانید.پس گیر این پزشکهای متخصص قلب کجاست؟مشکل خیلی پیچیده نیست. آنژیوگرافی را فقط متخصص
قلبی که دورهی مخصوص آنژیوگرافی را دیدهباشد میتواند انجام بدهد، ولی سیتیآنژیو
را یک رادیولوژیست (که البته او هم باید دوره دیدهباشد) میتواند انجام دهد. یعنی
انحصار آنژیوگرافی دست صنف خودشان است و انحصار سیتیآنژیو دست دیگران. چون
طبیعتا یک مرکز پزشکی ترجیح میدهد برای انجام کاری مشابه،حقوق خیلی کمتر یک
رادیولوژیست را بدهد تا حقوق بالای یک متخصص قلب را.خوب تجارت کثیف متخصصین قلب
(که فرق میکند با جراح قلب) را که میبینید،اما حالا عمق فاجعه کجاست؟عمق فاجعه اینجاست که این جماعت نخورده و ندار
نیستند. هشتشان گرو نهشان نیست. خیلی راحت میتوانند ماهی شش هفت میلیون
تومان دربیاورند (وخیلی هم بیشتر از اینها). اما باز گداصفتانه چشمشان
دنبال درصدی است که از هر آنژیوگرافی بهجیب میزنند، بیاینکه به فکر
سلامتی و راحتی بیمار باشند. حتی گستاخی و دزدی (که اتفاقا حقیقت معنای دزدی
همینجاست) را بهحدی میرسانند که تمام تلاششان را بهکار میگیرند برای
پشیمان کردن بیمار از دستیابی به راه تشخیص جدیدتر و کمهزینهتر و آسانتر، تازه
اگر بگذریم از هماهنگیهای پلیدشان برای «ناشناخته ماندن» این تکنولوژی.بعد
از پدر و مادرم داییم هم رفت سراغ چکآپ. ده سال پیش آنژیوگرافی کردهبود و
حالا باید دوباره تست ورزش میداد. مشکل داشت تستاش.تجویز:آنژیوگرافی.پیش چهار-پنجتا از بهترین متخصصین قلب تهران
رفت (که اگر هر شخصی فکر میکند صداش به جایی میرسد خواست اسامی را بهاش میدهم)
و همه گفتند آنژیوگرافی. آنقدر چربزبانی و بازاریابی کرده بودند برایش که
ماهرچه میگفتیم بیا اول برو سیتیآنژیو، -با اینکه میترسید از آنژیوگرافی-
قبول نمیکرد و استدلال پزشک را پذیرفتهبود به این توجیه که اگر رگاش گرفتهبود
همانجا یکباره برایش بالن میزنند یا استنت میگذارند و چه و چه. تاکید هم
کردهبودند«اورژانسی»ست و حتا از سفر با ماشین یا هواپیما یا هر وسیلهی دیگری منعاش
کردهبودند و نوبت اضطراری هم بهش دادهبودند «همین فردا صبح».به هر زحمتی بود راضیش کردیم برود سیتیآنژیو
و رفت و نتیجه: گرفتگی جزیی.درمان: یکی دوتا قرص فقط.این فریاد را کجا باید زد؟ به کی باید گفت پزشکهای
مملکت تبدیلشدهاند به حسابهای بانکی ناطق؟ جالبی قضیه میدانید کجاست؟ کمی
بیشتر تحقیق کردیم، قیمت دستگاه سیتیآنژیو کمتر از سهمیلیون دلار است. پولی
که یعنی هیچ! ولی فقط سهتا توی ایران داریم. چرا؟ چرا؟ چون آنها که باید
تایید کنند خودشان متخصص قلباند و بازارشان بهخطر میافتد.«... سوگند یاد
میكنم كه: از تضییع حقوق بیماران بپرهیزم و سلامت و بهبود آنان را بر منافع
مادی و امیال نفسانی خود مقدم دارم...»بگذارید این پیام در راه خود گره گشای مشکل مردم گردد.هموطن رسانه تویی