روزی نامه ی حکومتی جمهوری
اسلامی 2 شنبه 6 آذر ماه سال 1391
نقد
وبررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری
" برنده جنگ 8 روزه غزه كيست؟"
"سرمقاله
نویس بدون آنکه اشاره کند که حاکمان ایران مدعی شده اند پیروز جنگ 8 روزه حماس واسراییل اینان می باشند .چون موشک های
فجر 5 اهدایی پاسداران به گروه های جهادی فلسطینی بود که بسوی اسراییل شلیک شد تاگنبد آهنین اش را تهدید نماید. سپس اینان با
افتخار بگویند که موشک ها پرتاب شده بسوی گنبدهای آهنین ساخت ایران بوده است . ولی سر مقاله نویس گفته نباید ماجراي جنگ 8 روزه را با نگاهي سطحي
تحليل نمود ، بلکه بايد لايههاي پنهان آن
را يافت و با توجه به آنها درباره آنچه رخ داده قضاوت كرد، برای اینکه اعلام
پيروزي مطلق براي يك طرف اين ماجرا تا حدودي ساده انگاري به نظر ميرسد "
سرمقاله نویس با وجود اینکه خیلی ادعای
پیروی وتبعیت از خمینی شیاد می کند . ولی بطور عملی پشت پا به فلسفه جنگ افروزی وی
زده است . زیرا بدون توجه به فتوای تأکید خمینی شیاد که در مورد جنگ خانمان
براندازانه ایران وعراق گفته بود جنگ موهبت الهی می باشد و تا فتنه در
عالم است. لاکن جنگ هم هست و یا صلح را دفن اسلام دانسته بود . اما مریدش محور جنگ 8 روزه ی حماس و اسراییل با سیاست با دست پس زدن وبا پا پیش کشیدن مدعی
شده است "قطع نظر از اينكه اصولاً
هيچ جنگي قابل تأييد نيست. اما طبعاً بايد اين واقعيت را پذيرفت كه دفاع از خود و
كشور و ملت خود در هر زمان و هر مكان و از هر فرد و ملت و دولتي پسنديده و مورد
انتظار است. به همين دليل، بايد مردم غزه و جنبش حماس را به خاطر مقاومتي كه در
برابر رژيم صهيونيستي كردند تحسين كرد و با همين نگاه كه آنها توانستند مقاومت
جانانهاي از خود نشان دهند و تسليم خواستههاي دشمن نشوند بايد آنها را پيروز
دانست" در ادامه بدون آنکه اشاره کند که حاکمان ایران مدعی شده اند پیروز جنگ
8 روزه حماس واسراییل اینان می باشند .چون
موشک های فجر 5 اهدایی پاسداران به گروه های جهادی فلسطینی بود که بسوی اسراییل
شلیک شد تاگنبد آهنین اش را تهدید نماید.
سپس اینان با افتخار بگویند که موشک ها پرتاب شده بسوی گنبدهای آهنین ساخت ایران بوده است . ولی سر مقاله نویس گفته نباید ماجراي جنگ 8 روزه را با نگاهي سطحي
تحليل نمود ، بلکه بايد لايههاي پنهان آن
را يافت و با توجه به آنها درباره آنچه رخ داده قضاوت كرد، برای اینکه اعلام
پيروزي مطلق براي يك طرف اين ماجرا تا حدودي ساده انگاري به نظر ميرسد. بنابر
اين، به ماجراي جنگ 8 روزه بايد كمي دقيقتر نگاه شود و از زواياي مختلف تحليل
گردد و قضاوت جامعتري درباره آن صورت بگيرد. برای اینکه تغییر وتحولاتی که در دو سال
گذشته در خاور میانه بوقوع پیوست. همینطور بدون آنکه بگوید نقش کلیدی حاکمان ایران
در تلاش برای راه اندازی جنگ 8 روزه چه بود . اما اذعان کرده طبيعي است اسراییل نيز براي آنكه شرايط جديد منطقه را
بررسي كند و ميزان حساسيت حكومتهاي جديد و سايرين را نسبت به خود و اقدامات ضد
فلسطيني خود بفهمد اقدام حساسيت برانگيزي انجام داد. پس جنگ 8 روزه غزه براي يافتن
پاسخ اين سؤال ميتواند به صهيونيستها كمك بزرگي بكند. متأسفانه هيچيك از دولتهاي
كشورهاي انقلاب كرده جهان عرب و شمال آفريقا اقدام مهمي كه نشانه تفاوت آنها با
دولتهاي قبل باشد انجام ندادند. تحركات و تظاهرات مردمي در اين كشورها و ساير
كشورهاي عربي و اسلامي نيز اقداماتي مشابه همان تحركاتي بودند كه در گذشته از جمله
جنگ 22 روزه صورت ميگرفتند. نكته قابل توجه اينست كه حتي همين تحركات مردمي هم
نتوانست دولتهاي جديد حاكم بر كشورهاي عربي را به اقدام فوقالعادهاي عليه
جنايات رژيم صهيونيستي در غزه وادار نمايد. اينها اطلاعات مهمي است كه صهيونيستها
نه در نظر بلكه در عمل به دست آوردهاند و به اين نتيجه رسيدهاند كه حكام جهان
عرب از نظر حاكميت، تفاوتي با دوران قبل از "بهار عربي" يا "بيداري
اسلامي" نكرده و چه بسا ميتوان گفت نسبت به مشكلات مردم فلسطين بيتفاوتتر
شدهاند. البته محال است که مقالات زیر چتر ضد اسراییل باشد و دفاع تاکتیکی تبلیغاتی از فلسطین نشود و در این میان کشور های عربی که
رابطه خوبی با حاکمان ایران و هم پیمان شان سوریه ندارند از قلم بی افتد ومتهم
نشوند . بهمین دلیل از موضع نماینده و سخنگوی ملت فلسطین در مورد مجامع كشورهاي عربي و اسلامي گفته اینان نيز در جنگ 8 روزه غزه بيخاصيتي خود
را نشان دادند. چون اتحاديه عرب در اجلاس خود كه در قاهره تشكيل شد نتوانست به
نتيجهاي برسد و سازمان همكاريهاي اسلامي نيز حساسيتي نشان نداد.
بهر حال در مورد رابطه حفاظت گنبد آهنین
یا تأسیسات اتمی اسراییل گفته است "شايد
هدف ديگر رژيم صهيونيستي، كسب اطلاعات جديد درباره سلاحهاي مقاومت در برابر گنبد
آهنين خود بود كه آن را هم توانست به دست بياورد. صهيونيستها بخشي از اين اطلاعات
را در ميدان عمل به دست آوردند و بخش ديگري را نيز به بركت مسابقهاي كه رهبران
مقاومت و دوستان آنها براي بيان سهم خود در مقابله با دشمن به راه انداختند
توانستند كسب كنند. اينها براي دشمن صهيونيستي دستاورد كمي نيست." بالاخره در
دفاع از هم پیمان سوریه گفته هدف سوم اسراییل از جنگ 8 روزه شايد آزمايش ميزان حساسيت
اعراب و مسلمانان نسبت به مسأله سوريه بوده است. به اين معني كه اسراییل بداند آيا با حمله به غزه، تفاوتي در نگاه
حاكمان كشورهاي عربي و حتي آن دسته از كشورهاي اسلامي كه با آمريكا و اسرائيل براي
يكسره كردن كار مقاومت همكاري ميكنند در مسأله سوريه پديد ميآيد يا خير؟ آنگاه
سر مقاله نویس نتیجه گیری کرده "متأسفانه صهيونيستها توانستند پاسخ اين سؤال
خود را نيز بيابند. آنها متوجه اين واقعيت تلخ شدند البته براي صهيونيستها بسيار
شيرين است، كه شيوخ قطر و عربستان و رئيسجمهور مصر و نخستوزير تركيه و سلفيها و
تكفيريها و القاعده و.. همچنان بر طبل جنگ عليه دولت سوريه ميكوبند و حاضر
نيستند از رقصيدن با ساز آمريكا و اسرائيل صرفنظر كنند حتي اگر مردم غزه زير آتش
پرحجم صهيونيستها پرپر شوند" در یاپان سر مقاله نویس برای اینکه زیرآب
خواب خوش رهبر و سایر مسئولان مدعی پیروزی جنگ 8 روزه اسراییل و حماس را زده باشد گفته است هنگامي به اين سؤال كه برنده جنگ 8 روزه غزه
كيست. ميتوان پاسخ داد كه تحليل جامعي از اين موضوعات دردست باشد؟ ونه با تكيه بر اهداف تبليغاتي ميتوان درباره
اين مسأله مهم قضاوت كرد و به اين سؤال مهم پاسخ داد:
"بعد از پايان جنگ 8 روزه غزه،
مسابقه تبليغاتي شديدي به راه افتاد تا هر كسي اعلام كند من برنده اين جنگ هستم و
طرف مقابل بازنده است. آيا بايد اين تبليغات را باور كرد يا راه ديگري براي يافتن
پاسخ اين سؤال وجود دارد؟ بلافاصله بعد از اعلام
آتش بس، رهبران حماس گفتند ما برنده اين جنگ هستيم، زيرا رژيم صهيونيستي به هيچيك
از خواستههاي خود نرسيده و تحت فشار موشكهاي مقاومت كه تل آويو را نيز تهديد ميكردند
مجبور به پذيرش آتشبس شده است. رهبران حماس، اين را هم افزودند كه سران رژيم
صهيونيستي براي برقراري آتش بس حتي به آمريكا و بعضي كشورهاي اروپائي و عربي متوسل
شدند و اين اقدام از روي استيصال بود. در مقابل، ايهود باراك
وزير جنگ رژيم صهيونيستي در يك واكنش فوري و صريح گفت: اسرائيل برنده اين جنگ است،
زيرا ما توانستيم "احمد الجعبري" فرمانده گردانهاي قسام را ترور كنيم،
بيش از 170 نفر را در غزه بكشيم، بيش از 1500 نفر را مجروح نمائيم و بسياري از
تأسيسات مهم غزه را نابود كنيم. در خارج از فلسطين و
فلسطين اشغالي نيز تحركات مشابهي در روزهاي بعد از برقراري آتش بس جريان يافت كه
با آنچه سران رژيم صهيونيستي و رهبران حماس گفته بودند منطبق بود. حاميان رژيم
صهيونيستي، گفتههاي آنها را تأييد كردند و در مقابل، دوستان و حاميان رهبران حماس
نيز مقاومت را پيروز اين جنگ دانستند و به رهبران حماس تبريك گفتند. با قطع نظر
از اينكه اصولاً هيچ جنگي قابل تأييد نيست، طبعاً بايد اين واقعيت را پذيرفت كه
دفاع از خود و كشور و ملت خود در هر زمان و هر مكان و از هر فرد و ملت و دولتي
پسنديده و مورد انتظار است. به همين دليل، بايد مردم غزه و جنبش حماس را به خاطر
مقاومتي كه در برابر رژيم صهيونيستي كردند تحسين كرد و با همين نگاه كه آنها
توانستند مقاومت جانانهاي از خود نشان دهند و تسليم خواستههاي دشمن نشوند بايد
آنها را پيروز دانست. با اينحال، از آنجا كه ماجراي جنگ 8 روزه را نميتوان با
نگاهي سطحي تحليل نمود و بايد لايههاي پنهان آن را نيز يافت و با توجه به آنها
درباره آنچه رخ داده قضاوت كرد، اعلام پيروزي مطلق براي يك طرف اين ماجرا تا حدودي
ساده انگاري به نظر ميرسد. عواملي از قبيل اهداف تبليغاتي در آستانه برگزاري
انتخابات مجلس رژيم صهيونيستي كه ممكن است نتانياهو براي قدرتمند نشان دادن خود و
جلب نظر رأي دهندگان حمله به غزه را طراحي كرده باشد، در عين حال كه نبايد ناديده
گرفته شوند آنقدر هم نبايد اصالت يابند كه ساير احتمالات را به فراموشي بسپارند.
بنابر اين، به ماجراي جنگ 8 روزه بايد كمي دقيقتر نگاه شود و از زواياي مختلف
تحليل گردد و قضاوت جامعتري درباره آن صورت بگيرد. نزديك دو سال قبل از
جنگ 8 روزه رژيم صهيونيستي به غزه، انقلابهاي مردمي در جهان عرب و شمال آفريقا
آغاز شد. اين حركت عظيم كه اكنون با نامهاي بيداري اسلامي و بهار عربي در جهان
شناخته ميشود، در عين حال كه رژيمهاي ديكتاتوري حاكم بر كشورهاي عربي را هدف
قرار داده، منافع نامشروع قدرتهاي غربي در منطقه را نيز به خطر انداخته و رژيم
صهيونيستي را نيز متزلزل ساخته است. قدرتهاي غربي به نوبه خود با اين حركت مقابله
كردند و با سوار شدن بر موجهاي پديد آمده به مصادره انقلابها پرداختند و مهرههاي
پنهان خود را در كشورهاي انقلاب كرده به حاكميت رساندند. طبيعي است صهيونيستها
نيز براي آنكه شرايط جديد منطقه را بررسي كنند و ميزان حساسيت حكومتهاي جديد و
سايرين را نسبت به خود و اقدامات ضد فلسطيني خود بفهمند اقدام حساسيت برانگيزي
انجام دهند. جنگ 8 روزه غزه براي يافتن پاسخ اين سؤال ميتواند
به صهيونيستها كمك بزرگي بكند. متأسفانه هيچيك از دولتهاي كشورهاي انقلاب كرده
جهان عرب و شمال آفريقا اقدام مهمي كه نشانه تفاوت آنها با دولتهاي قبل باشد
انجام ندادند. تحركات و تظاهرات مردمي در اين كشورها و ساير كشورهاي عربي و اسلامي
نيز اقداماتي مشابه همان تحركاتي بودند كه در گذشته از جمله جنگ 22 روزه صورت ميگرفتند.
نكته قابل توجه اينست كه حتي همين تحركات مردمي هم نتوانست دولتهاي جديد حاكم بر
كشورهاي عربي را به اقدام فوقالعادهاي عليه جنايات رژيم صهيونيستي در غزه وادار
نمايد. اينها اطلاعات مهمي است كه صهيونيستها نه در نظر بلكه در عمل به دست آوردهاند
و به اين نتيجه رسيدهاند كه حكام جهان عرب از نظر حاكميت، تفاوتي با دوران قبل از
"بهار عربي" يا "بيداري اسلامي" نكرده و چه بسا ميتوان گفت
نسبت به مشكلات مردم فلسطين بيتفاوتتر شدهاند. مجامع
كشورهاي عربي و اسلامي نيز در جنگ 8 روزه غزه بيخاصيتي خود را نشان دادند.
اتحاديه عرب در اجلاس خود كه در قاهره تشكيل شد نتوانست به نتيجهاي برسد و سازمان
همكاريهاي اسلامي نيز حساسيتي نشان نداد. شايد هدف ديگر رژيم
صهيونيستي، كسب اطلاعات جديد درباره سلاحهاي مقاومت در برابر گنبد آهنين خود بود
كه آن را هم توانست به دست بياورد. صهيونيستها بخشي از اين اطلاعات را در ميدان
عمل به دست آوردند و بخش ديگري را نيز به بركت مسابقهاي كه رهبران مقاومت و
دوستان آنها براي بيان سهم خود در مقابله با دشمن به راه انداختند توانستند كسب
كنند. اينها براي دشمن صهيونيستي دستاورد كمي نيست. هدف سوم رژيم
صهيونيستي شايد آزمايش ميزان حساسيت اعراب و مسلمانان نسبت به مسأله سوريه بوده
است. به اين معني كه بداند آيا با حمله به غزه، تفاوتي در نگاه حاكمان كشورهاي
عربي و حتي آن دسته از كشورهاي اسلامي كه با آمريكا و اسرائيل براي يكسره كردن كار
مقاومت همكاري ميكنند در مسأله سوريه پديد ميآيد يا خير؟ متأسفانه صهيونيستها
توانستند پاسخ اين سؤال خود را نيز بيابند. آنها متوجه اين واقعيت تلخ، كه البته
براي صهيونيستها بسيار شيرين است، شدند كه شيوخ قطر و عربستان و رئيسجمهور مصر و
نخستوزير تركيه و سلفيها و تكفيريها و القاعده و.. همچنان بر طبل جنگ عليه دولت
سوريه ميكوبند و حاضر نيستند از رقصيدن با ساز آمريكا و اسرائيل صرفنظر كنند حتي
اگر مردم غزه زير آتش پرحجم صهيونيستها پرپر شوند. هنگامي به اين سؤال كه
برنده جنگ 8 روزه غزه كيست؟ ميتوان پاسخ داد كه تحليل جامعي از اين موضوعات دردست
باشد. با تكيه بر اهداف تبليغاتي نميتوان درباره اين مسأله مهم قضاوت كرد و به
اين سؤال مهم پاسخ داد"
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 6 آذر ماه
سال 1391
برنده جنگ 8 روزه غزه كيست؟