روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی 3 شنبه 7 آذر ماه سال 1391
نقد و
بررسی : سر مقاله ی روزی نامه حکومتی جمهوری " بازگشت زودهنگام فرعون به مصر؟
"
" سر
مقاله نویس بدون توجه به خفقان و سانسور شدید در ایران ودر حصر خانگی بودن دو تن
از رهبران رقیب وتحمل نشدن رفسنجانی مدعی شده است برخي معتقدند چيز زيادي در مصر عوض نشده و
تنها تغييري كه از زمان مبارك در اين كشور روي داده اينست كه مردم مصر ديگر ساكت
نميمانند، اما همين شكسته شدن سكوت، تحول بزرگي است كه ميتواند مانع بازگشت
زودهنگام فرعون به مصر شود. تا ديروز كه دست محمد مرسي به خون مخالفان خود آلوده
نبود شرايط بگونهاي ديگر بود، اما اكنون با كشته و زخميهائي كه بر روي دست او
مانده، پيشبينيها چيز ديگري است. بالاخره معلوم نیست که چرا سانسور و اعتیاد مزمن با صورت مسأله پاک کردن و آدرس غلط دادن اجازه نمی دهد تا که سرمقاله نویس
آنقدر صداقت و شهامت داشته باشد تا بگوید
دستان ولی فقیه خونین تراست یا محمد مرسی؟ یا چرا برای مقایسه با شرایط کنونی مصر و فضای
88 ایران نگفته است در سرکوب تظاهر کنند
گان پس از کودتای 22 خرداد 88 چه گذشت و چه تعداد در خیابان ها یا در سیاه چال ها
همچون بازداشتگاه کهر یزک یا با صدور احکام اعدام جان باختند؟ یا تازگی برای چه
وبلاگ نویس جوان ستار بهشتی در زیر شکنجه به قتل رسید؟"
تحلیلی که سر مقاله نویس پیرامون اقدام
اخیر مرسی و واکنش مخالفین وموافقین وی داده است در خور توجه و قابل تأمل است .
زیراکه وی نقل قول کرده است که مرسی با اقدام جدید خود تبدیل به فرعون جدید در مصر شده است .
برای اینکه اقدام انحصارطلبانه محمد مرسي براي افزايش اختيارات رياست جمهوري باید با
چراغ سبز آمريكا باشد .زیرا که مرتبط با حل
بحران غزه و ستايش اخير هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا از رئيسجمهور جديد مصر
باشد . در ادامه افزوده است برخي اين
احتمال را ميدهند كه مرسی از شانس و
موقعيتي كه آمريكا براي عرض اندام او در صحنه سياسي خاورميانه به وي داده،
سوءاستفاده كرده و به فاصله 24 ساعت از ميانجيگري براي برقراري آتش بس ميان رژيم اسراییل و حماس، خود را به قدرت مطلق در مصر تبديل كرده
است. برای همین بسياري در مصر، شروع به
مقايسه وي با حسني مبارك، ديكتاتور مخلوع مصر كرده و علناً به زبان ميآورند كه
"مرسي نسخه مذهبي مبارك است اما سرمقاله نویس نگفته است اگر قدرت و اختیارات
در مقام ریاست جمهوری مصر مترادف با فرعون جدید است . سئوال است که وی چند ماه است
که از طریق یک انتخابات سر کار آمده است و قدرت و اختیارات وی محال است معادل قدرت
و اختیارات رهبر ولی فقیه در بیت جماران باشد که بیش از 23 سال است در رأس هرم
قدرت است وهر روز هم قدرت و اختیارات وی آنچنان بیشر می شود که فتوای
حکومتی صادر می کند که بسادگی زیرآب بی
اعتباری بازار مکاره را می زند وتأکید می
کند که اعضای بازار مکاره حق پرسش کردن از رئیس جمهور را ندارند؟ بدتر اینکه به هیچ مرجع و مقامی هم
پاسخگوی نمی باشد. همچنین بدون آنکه بگوید چه فرقی بین محمد مرسی و بشار اسد
جنایتکار دیکتاتور رئیس جمهور سوریه می باشد وکدامیک دیکتاتور یا جنایتکار وفرعون
تر است؟ در صورتیکه در مورد اقدام اخير
مرسي گفته است که وی با چه پشتوانهاي مبادرت به انجام اين حركت
انحصارطلبانه كرده و رياست جمهوري را در رأس همه نهادهاي مصر قرار داده است به
طوريكه قوه قضائيه هم از اين پس نميتواند فرامين رياست جمهوري را نقض و او را
محدود كند، اقدام وي صدها هزار نفر را در تأييد و يا مخالفت به خيابانهاي مصر
كشانده و التهاب را به اين كشور باز گردانده است. در نهایت سر مقاله نویس بدون توجه به خفقان و
سانسور شدید در ایران ودر حصر خانگی بودن دو تن از رهبران رقیب وتحمل نشدن
رفسنجانی مدعی شده است برخي معتقدند چيز
زيادي در مصر عوض نشده و تنها تغييري كه از زمان مبارك در اين كشور روي داده اينست
كه مردم مصر ديگر ساكت نميمانند، اما همين شكسته شدن سكوت، تحول بزرگي است كه ميتواند
مانع بازگشت زودهنگام فرعون به مصر شود. تا ديروز كه دست محمد مرسي به خون مخالفان
خود آلوده نبود شرايط بگونهاي ديگر بود، اما اكنون با كشته و زخميهائي كه بر روي
دست او مانده، پيشبينيها چيز ديگري است.
بالاخره معلوم نیست که چرا سانسور و اعتیاد مزمن با
صورت مسأله پاک کردن و آدرس غلط دادن
اجازه نمی دهد تا که سرمقاله نویس آنقدر صداقت
و شهامت داشته باشد تا بگوید دستان ولی فقیه خونین تراست یا محمد مرسی؟ یا چرا برای مقایسه با شرایط کنونی مصر و فضای
88 ایران نگفته است در سرکوب تظاهر کنند
گان پس از کودتای 22 خرداد 88 چه گذشت و چه تعداد در خیابان ها یا در سیاه چال ها
همچون بازداشتگاه کهر یزک یا با صدور احکام اعدام جان باختند؟ یا تازگی برای چه
وبلاگ نویس جوان ستار بهشتی در زیر شکنجه به قتل رسید؟"
"بار ديگر ميدان التحرير قاهره
شاهد ناآراميها و اعتراضاتي شد كه اين بار نه عليه حسني مبارك و دست نشاندههاي
او، بلكه عليه رئيسجمهور جديدي كه پس از فرآيند انقلابي مردم اين كشور روي كار
آمده، شكل گرفته است. خشم گروههاي
مخالف، به تصميم اخير "محمد مرسي" رئيسجمهور اخواني مصر بر ميگردد كه
روز پنجشنبه اصلاحاتي در قانون اساسي را امضا كرد كه تصميماتش را از بازنگريهاي
قضائي مصون ميدارد. اين اصلاحات از انحلال مجلس موسسان تدوين قانون اساسي در حالي
كه ده روز به تصميم گيري دادگاه عالي قانون اساسي درباره مشروعيت اين مجلس باقي
مانده است، جلوگيري ميكند. به موجب اين حكم، دستورات رئيسجمهور مصر نهايي و قابل
اجراست و هيچ نهادي از جمله دستگاه قضايي نميتواند آن را نقض كند. از اين رو
مخالفان بر اين عقيدهاند كه اين اصلاحات به محمد مرسي اختيارات مطلق خواهد داد. تصميم جديد مرسي با واكنش گروههاي
مختلف مصري مواجه شده است. محمد البرادعي رئيس حزب الدستور، عمرو موسي و حمد بن
صباحي از نامزدهاي سابق انتخابات رياست جمهوري مصر و رئيس كانون وكلا با حضور در
يك كنفرانس خبري مشترك اعلام كردند كه تصميمات جديد مرسي به مثابه چيرگي بر تمامي اهرمهاي
قدرت محسوب ميشود و كودتا عليه مشروعيتي است كه باعث روي كار آمدن مرسي به قدرت
شد. برخي مخالفان پا را فراتر گذاشته و محمد مرسي را به واسطه در اختيار گرفتن همه
اهرمهاي قدرت، ديكتاتور و فرعون جديد لقب داده و با كشاندن مردم به خيابانها و
حمله به دفاتر حزب اخوان المسلمين، به اين اقدام اعتراض كردند. با توجه
به صف آرايي قدرتمندانه مخالفان عليه وي و از همه مهمتر، دادن لقب "فرعون
جديد" به مرسي، از شكل گيري تحولاتي در اين كشور خبر ميدهد كه هيچكس وقوع آن
را به اين سرعت پيشبيني نميكرد به ويژه آنكه مرسي اين روزها از موفقيتي كه به
زعم خويش در ايجاد توافقنامه آتش بس ميان رژيم صهيونيستي و حماس به دست آورده،
دچار نوعي سرخوشي و سرمستي است. اينكه
اقدام انحصارطلبانه محمد مرسي براي افزايش اختيارات رياست جمهوري تا چه اندازه با
چراغ سبز آمريكا به او براي حل بحران غزه و ستايش اخير هيلاري كلينتون وزير خارجه
آمريكا از رئيسجمهور جديد مصر ارتباط دارد، به سادگي قابل ارزيابي نيست ولي برخي
اين احتمال را ميدهند كه او از شانس و موقعيتي كه آمريكا براي عرض اندام او در
صحنه سياسي خاورميانه به وي داده، سوءاستفاده كرده و به فاصله 24 ساعت از
ميانجيگري براي برقراري آتش بس ميان رژيم صهيونيستي و حماس، خود را به قدرت مطلق
در مصر تبديل كرده است. از اين رو هم اكنون بسياري در مصر، شروع به مقايسه وي با
حسني مبارك، ديكتاتور مخلوع مصر كرده و علناً به زبان ميآورند كه "مرسي نسخه
مذهبي مبارك است." صرفنظر از
اينكه مقبوليت نزد چه كسي باعث اقدام اخير مرسي شده و او با چه پشتوانهاي مبادرت
به انجام اين حركت انحصارطلبانه كرده و رياست جمهوري را در رأس همه نهادهاي مصر
قرار داده به طوريكه قوه قضائيه هم از اين پس نميتواند فرامين رياست جمهوري را
نقض و او را محدود كند، اقدام وي صدها هزار نفر را در تأييد و يا مخالفت به
خيابانهاي مصر كشانده و التهاب را به اين كشور باز گردانده است. اين التهاب قطعاً
براي شخص محمد مرسي، گروه اخوان المسلمين و حتي انقلاب مصر واقعه مثبتي نيست. از سوي ديگر گرچه هنور براي قضاوت و يا تأييد
اين ادعا كه آيا "مرسي" در مسير "حسني مبارك" گام بر ميدارد
و درحال تبديل شدن به فرعون جديد مصر است يا نه، زود است ولي بايد منتظر ماند و
ديد كه آيا وي به قول خود در مورد تلاش براي حفاظت از انقلاب مردم مصر پايبند است
يا خير؟ هر چند برخي معتقدند چيز زيادي در مصر عوض نشده و تنها تغييري كه از زمان
مبارك در اين كشور روي داده اينست كه مردم مصر ديگر ساكت نميمانند، اما همين
شكسته شدن سكوت، تحول بزرگي است كه ميتواند مانع بازگشت زودهنگام فرعون به مصر
شود. تا ديروز كه دست محمد مرسي به خون مخالفان خود آلوده نبود شرايط بگونهاي
ديگر بود، اما اكنون با كشته و زخميهائي كه بر روي دست او مانده، پيشبينيها چيز
ديگري است"
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 7
آذر ماه سال 1391
بازگشت زودهنگام فرعون به مصر؟