گزیده خبرهای
17 شهریور -93. قسمت - 2
برخورد كاميون و پيكان 3
كشته بر جاي گذاشت
انحراف به چپ يك خودروي سواري پيكان در
جاده شاهرود - مجن و برخورد آن با يك دستگاه كاميون سه كشته برجاي گذاشت. به گزارش ايرنا از مركز اطلاع رساني فرماندهي انتظامي استان سمنان، اين حادثه ساعت
18 دقيقه بامداد ديروز رخ داده است كه بر اثر اين حادثه دو سرنشين پيكان در دم فوت
شدند.بنا به اين گزارش، راننده اين خودرو كه زن بود پس از انتقال به بيمارستان جان
خود را از دست داد. سرگرد "سيدمهدي جلالي " فرمانده پاسگاه پليس
راه شاهرود - آزاد شهر علت اين حادثه را انحراف به چپ خودروي پيكان اعلام كرد.
اخاذي از دختران با نام
آقاي بازيگر
رئيس فضاي توليد و تبادل اطلاعات تهران
بزرگ از دستگيري فردي خبر داد كه با ايجاد صفحه جعلي به نام يكي از سوپراستارهاي
سينماي ايران از دختران جوان اخاذي ميكرد. سرهنگ "محمدمهدي
كاكوان" در تشريح جزييات اين خبر گفت: در دوازدهم مردادماه امسال شكايتي از
سوي وكيل يكي از بازيگران معروف سينما به نام "ب" براي بررسي به پليس
فضاي توليد و تبادل تهران بزرگ ارجاع داده شد. وي با بيان اينكه اين وكيل در
اظهارات خود عنوان داشت كه فرد يا افرادي اقدام به راهاندازي صفحهاي در فيسبوك
با نام و نشان اين بازيگر كردهاند، گفت: اين در حالي رخ داد كه اين بازيگر در
خارج از كشور به سر ميبرد و افرادي به قصد سودجويي اقدام به ايجاد صفحهاي در
فيسبوك به نام اين بازيگر معروف سينما كردند. رئيس پليس فتاي تهران بزرگ با
بيان اينكه كارشناسان با مهندسي اجتماعي معكوس توانستند با گرداننده اين صفحه
ارتباط برقرار گرفته و در اقدامي غافلگيرانه و در حالي كه قصد اخاذي از دختري 24
ساله را داشت، دستگير كردند. "كاكوان" با بيان اينكه ماموران در بررسي كامپيوتر شخصي اين فرد متوجه
شدند كه اين فرد از چهار دختر جوان ديگر اخاذي كرده است، گفت: بررسيها نشان داد
كه اين فرد با راهاندازي صفحهاي در فيسبوك به نام اين بازيگر معروف مرد سينماي
ايران بعد از مدتي به بهانه دعوت از دختران براي حضور در فيلمها و سريالها از
آنها هديه و مبالغي پول دريافت كرده و پس از آن، ارتباط خود را با اين دختران قطع
ميكرده است. وي با بيان اينكه بررسيها نشان داد كه اين فرد در ابتدا از
طريق كامنتنويسي با دختران جوان ارتباط برقرار كرده و پس از آن با تكيه بر شباهت
صدايش به اين بازيگر معروف، تماس تلفني با قربانيان خود برقرار گرفته و از آنها
اخاذي ميكرد، گفت: علاوه بر شباهت فوقالعاده صداي اين متهم به بازيگر معروف مرد،
اين متهم سعي ميكرده با استفاده از تكيه كلام و نحوه گويش برخي كلمات اين بازيگر،
به دختران نزديك شود.به گزارش ايسنا و به گفته رئيس پليس فضاي توليد و تبادل
اطلاعات تهران بزرگ، متهم به همراه پرونده متشكله در اختيار مقام قضايي قرار گرفت.
سقوط مرگبار كودك 4 ساله
از طبقه 12 يك ساختمان!
كودك چهار سالهاي بر اثر سقوط از طبقه
دوازدهم يك واحد مسكوني در پرند جان باخت. به گزارش ايرنا، علي چهارساله
آخرين شيطنت كودكانه خود را انجام دادند و بر اثر ايستادن رو تختخواب دو طبقه،
پنجره اين واحد مسكوني به پايين سقوط و پدر و مادري را داغدار كرد. حميد رضايي پدر كودك درحالي كه بر اثر شوك وارده مبهوت بود، ميگويد: علي كوچولو
با قرار گرفتن بر روي تختخواب پنجره را باز و با نگاه به پايين سقوط ميكند. به
گفته وي، مادر علي كه مشغول فعاليتهاي منزل بوده با فريادهاي مظلومانه دختر خود
كه "داداش افتاد پايين" با صحنه دلخرش سقوط فرزند چهارساله خود مواجه ميشود. اين
پدرداغدار ميگويد: اين كودك چهار ساله اولين اتفاق در پرند نيست و در شهر آفتاب
كه 12 هزار واحد مسكن مهر ساخته شده هر از چندگاهي با اين حوادث مواجه هستيم. همچنين
درشهر جديد پرند كه مدت سه سالي است ساختمانهاي مسكن مهر به صاحبان تحويل داده
شده بارها و بارها ساكنين اين شهر شاهد چنين حوادث ناگواري هستند كه اين امر
نيازمند ارتقا سطح آگاهي با ساكنين با فرهنگ برجنشيني است.
قتل مرد ثروتمند توسط زن
پرستار
رئيس پليس اينترپل نيروي انتظامي از
استرداد تبعه ايراني متهم به قتل از كشور افغانستان خبر داد. سردار
"مسعود رضواني" با اعلام اين خبر، افزود: برابر اعلام پليس آگاهي و بر
اساس برگ جلب صادره از سوي مرجع قضائي دادسراي شهر ري، خانم ث. ق متهم به قتل مردي
سالمند پس از رايزنيهاي فراوان با مراجع پليسي كشور افغانستان، نهايتا فرد ياد
شده از طريق مرز دوغارون به جمهوري اسلامي ايران مسترد شد. وي اضافه كرد: اين
زن كه به عنوان پرستار در منزل يك فرد 85 ساله مشغول به كار بود به طمع دستيابي به
اموال وي با همكاري دو نفر از اتباع افغاني در تاريخ 11/4/1391 اقدام به قتل
نامبرده نموده سپس گاوصندوق مقتول را سرقت و متواري شده بود بر اين اساس موضوع
رديابي، شناسائي و استرداد متهم مورد نظر و همدستان وي در دستور كار پليس بين
الملل قرار گرفت. سردار رضواني ادامه داد: در نهايت، پس از اقدامات پليسي
متهمان در كشور افغانستان شناسائي و به درخواست پليس بين الملل ناجا توسط پليس آن
كشور دستگير شدند. وي ادامه داد: در اين چارچوب با ارسال مدارك و مستندات
قضائي تهيه شده و براساس قرارداد استرداد مجرمين ميان دو كشور و عمل متقابل، مرجع
رسيدگيكننده به پرونده مذكور در افغانستان پس از احراز اتهامات وارده به متهم
مورد نظر، راي بر استرداد مشاراليه به كشورمان صادر و برابر هماهنگيهاي انجام شده
وي با حضور تيم استرداد اين پليس، در نقطه صفر مرزي دوغارون تحويل ماموران پليس
بين الملل گرديد. لازم به ذكر است متهم مذكور پس از طي مراحل اداري به
ماموران اداره آگاهي تحويل تا از آن طريق به مراجع قضائي شهرستان ري منتقل گردد.
زلزله 4.9 ريشتري سمنان
را لرزاند
زلزلهاي به قدرت 4.9 در مقياس دروني
زمين (ريشتر) بامداد ديروزحوالي "مُجن" در استان سمنان را لرزاند. به
گزارش مركز لرزه نگاري موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران، زمان وقوع اين زمين لرزه در
ساعت 2 و 4 دقيقه و 19 ثانيه در 22 كيلومتري "مجن" و در عمق 10 كيلومتري
بوده است. موقعيت جغرافيايي اين زمين لرزه 36.67 درجه شمالي و 54.70 درجه
شرقي به ثبت رسيده است. شهر "مجن" در 35 كيلومتري شمال غربي شاهرود
قرار دارد
پسری که در پی رابطه عاشقانه با دختری
جوان با پدرش درگیر شده و او را به قتل رسانده است بهزودی در دادگاه کیفری
استان تهران محاکمه میشود.به گزارش خبرنگار ما، ماموران پلیس اوایل سالجاری
باخبر شدند مردی بهنام اردشیر بر اثر جراحات وارده بر بدنش جان خود را از دست
داده است. پرستاران به پلیس گزارش دادند این مرد در حالیکه بیهوش بود و نمیتوانست
صحبت کند با آمبولانس به بیمارستان منتقل و تلاش برای نجات جان او آغاز شد اما چون
چاقو به قلب وی وارد شده و رگهای حیاتیاش را پاره کرده بود کاری نتوانستند
انجام دهند و مرد زخمی فوت شد.پلیس برای بهدستآوردن سرنخ از این واقعه مردی را که
با اورژانس تماس گرفته بود، پیدا کرد و مورد بازجویی قرار داد. وی که همسایه
اردشیر بود، گفت: «من در خیابان بودم که بابک پسر همسایه را دیدم، او چهرهای
بسیار مضطرب داشت و بدون هدف در خیابان میدوید. از او پرسیدم چه شده جواب داد حال
پدرم بد است و از من خواست کمک کنم. خودش هم دوید و رفت. من به خانه اردشیر رفتم و
مرد بیچاره را غرق در خون دیدم، با اورژانس تماس گرفتم. دقایقی بعد امدادگران
آمدند و او را به بیمارستان منتقل کردند. من دیگر خبر ندارم چه اتفاقی افتاده و
چرا اردشیر خونآلود بود. فقط میدانم هنگام حادثه بهجز بابک کس دیگری در خانه
نبود.»وقتی دستور تحویل جسد به برادر اردشیر صادر شد و او
برای تحویلگرفتن جنازه رفت به ماموران گفت: «من و مادرم در جاده شمال بودیم که
بابک تماس گرفت و گفت حال پدرش بد است. او از ما خواست هرچه زودتر برگردیم اما حرف
دیگری نزد. من هم بلافاصله خودم را رساندم اما فکر میکنم بابک باید بداند چه
اتفاقی افتاده است.»بررسی زندگی این پدر و پسر نشان داد بابک معتاد است و با پدرش
اختلافاتی داشت. به این ترتیب ظن ماموران به بابک بیشتر و در ردیابیهای پلیسی
مشخص شد بابک به جنوب کشور فرار کرده است و در آنجا زندگی میکند. ماموران با
دریافت قرار نیابت به محل اختفای بابک رفتند و او را بازداشت کردند. این جوان وقتی
در برابر اتهام قتل پدرش قرار گرفت بدون اینکه مقاومتی کند به این جرم اعتراف کرد
و گفت: «از مدتی قبل با دختری بهنام لاله آشنا شدم و علاقهام به او آنقدر زیاد
شد که تصمیم گرفتم با وی ازدواج کنم اما وضعیت مالیام طوری نبود که بتوانم هزینههای
زندگی مشترک را بپردازم. به پدرم گفتم سهمم را از ارثیه بدهد تا من عروسی بگیرم،
گفتم بعد از مرگش چیزی نمیخواهم، قبول کرد و گفت پول را میدهد اما عمل به وعدهاش
را مرتب به تعویق میانداخت تا اینکه روز حادثه به او گفتم دیگر نمیتوانم حرفهایش
را باور کنم. شیشه کشیده و در توهم بودم.
پدرم گفت به حرفش عمل میکند ولی باید صبر کنم. جواب دادم صبر میکنم اما او باید تعهد بدهد پول را به من میپردازد و باید این تعهد را مکتوب کند. حرف خاصی نزد فقط گفت حالا وقتش نیست و میخواهد استراحت کند. من که در توهم مواد بودم به آشپزخانه رفتم و کاردی را برداشتم تا پدرم را تهدید کنم بلکه با تهدید بتوانم پول را بگیرم، بازهم قبول نکرد و با داد و فریاد از من خواست از خانه بیرون بروم، با پدرم درگیر شدم و یک ضربه به او زدم.»متهم در ادامه اعترافاتش گفت: «قصدی برای کشتن پدرم نداشتم، فقط میخواستم مجبورش کنم پول را به من بدهد. وقتی ضربه را زدم آنقدر ترسیدم که از خانه فرار کردم و از مرد همسایه خواستم به پدرم کمک کند.»با توجه به گفتههای متهم دستور بازسازی صحنه جرم صادر شد. بابک یکبار دیگر اعترافاتش را تکرار و صحنه قتل را بازسازی کرد. پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست علیه متهم و شکایت اولیایدم از جمله مادربزرگ بابک برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و بابک بهزودی پای میز محاکمه میرود
پدرم گفت به حرفش عمل میکند ولی باید صبر کنم. جواب دادم صبر میکنم اما او باید تعهد بدهد پول را به من میپردازد و باید این تعهد را مکتوب کند. حرف خاصی نزد فقط گفت حالا وقتش نیست و میخواهد استراحت کند. من که در توهم مواد بودم به آشپزخانه رفتم و کاردی را برداشتم تا پدرم را تهدید کنم بلکه با تهدید بتوانم پول را بگیرم، بازهم قبول نکرد و با داد و فریاد از من خواست از خانه بیرون بروم، با پدرم درگیر شدم و یک ضربه به او زدم.»متهم در ادامه اعترافاتش گفت: «قصدی برای کشتن پدرم نداشتم، فقط میخواستم مجبورش کنم پول را به من بدهد. وقتی ضربه را زدم آنقدر ترسیدم که از خانه فرار کردم و از مرد همسایه خواستم به پدرم کمک کند.»با توجه به گفتههای متهم دستور بازسازی صحنه جرم صادر شد. بابک یکبار دیگر اعترافاتش را تکرار و صحنه قتل را بازسازی کرد. پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست علیه متهم و شکایت اولیایدم از جمله مادربزرگ بابک برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و بابک بهزودی پای میز محاکمه میرود