نوکیسههای ایرانی چکونه بوجود آمدند؟ 7 مهر-93
پیدایش اینن وکیسه های صاحبان ثروت های نجومی شده بخشی از دستآورد حکومت مستضعفان و پابرهنگان و اقتصاد مال خراست خمینی شیاد ومنشور 8ماده ای و اقتصاد جهادی- مقاومتی خامنه ای وپاک ترین دولت ساده زیست وعدالت محور اصول گرایا حمدی نژادمی باشد.
روزنامه تعادل در سرمقاله خود به قلم محمدصادق جنان صفت نوشت:«من بيشتر خانوادههاي ثروتمند اصيل كشور را ميشناسم و كمتر ديدهام كه فرزندان آنها اتومبيلهاي 800-700ميليون توماني سوار شوند. به نظر من اين گروه كه ميتوانند حتي تا يكميليارد تومان فقط براي خريد اتومبيل اختصاص دهند، از قشر نوكيسهيي است كه در 8 سال فعاليت دولتهاي نهم و دهم مثل قارچ روييدند». اين حرفها را يك بازرگان ميانسال ايراني در جمع گروهي از فعالان صنعت و بازرگاني بر زبان آورد كه با تاييد حاضران مواجه شد.اين حرف بسيار با اهميتي است كه بايد ريشههاي آن را جستوجو كرد و ديد كه سرچشمههاي زاد و رشد نوكيسهها در اين چند سال چه فعاليتهايي و كدام تصميمها بودهاند. يكي از سرچشمههاي زاد و رشد نوكيسههاي افسانهيي ايراني در 8 سال سپري شده را بايد در رانتهاي بازار ارز جستوجو كرد. وقتي نماينده مجلس با صراحت گفته است كه بانك مركزي 11ميليارد دلار ارز در اختيار گروه معدودي قرار داده است تا آنها را در بازار توزيع كنند و راه صعود ارزهاي معتبر را ببندند و آنها از اين مبلغ رانتهاي كلان بردهاند. يك سرچشمه ديگر رانتها و فسادهايي كه زايش نوكيسههاي استثنايي ايران را ممكن كرده است بازار تجارت بوده است.وقتي يك فرد ميتواند با مراجعه به سازمان دولتي كه مجوز واردات شكر را در اختيار دارد امتياز ميدهد و اين فرد در يك دوره كوتاه 250ميليارد تومان از واردات شكر رانت نصيبش ميشود، آيا اين راه مناسبي براي زايش نوكيسهها نيست. روزي كه مسوولان سابق بانك مركزي با تاسيس اتاق مبادله ارزي و دادن ارز 1226 توماني، ميلياردها دلار پول به كساني ميدهند كه تجارت را تسهيل كنند و آنها كالاهاي وارداتي را به قيمتهاي آزاد عرضه ميكنند و ميلياردها تومان رانت نصيب آنها ميشود آيا نبايد اين محل فساد را بازكاوي كرد؟دادن امتياز انحصاري ساخت جاده، پل، فرودگاه، نيروگاه، ارتباطات و ساخت زيربناها، دانشگاهها و... به يك گروه خاص همان فعاليتهاي فسادزايي است كه به زايش نوكيسهها كمك ميكند. وجود نوكيسههايي كه با سودهاي بادآورده در پناه اقتصاد دولتي و متمركز در جامعه ايراني از هر زهري مهلكتر است و آتش غبطه، حسرت و افسردگي ميليونها جوان تحصيلكرده بيكار را شعلهور ميكند و به ناامني احتمالي سياسي- اجتماعي منجر ميشود را بايد جدي گرفت و اجازه نداد بار ديگر اين شرايط تكرار شود. نوكيسهها راه را براي گسترش حسرت ملي هموار و جامعه را به قطبي اندوهبار تبديل ميكنند.