نمودی
دیگر از عملکرد 36 ساله ی رژیم زن ستیز داعشی ولایت فقیه باا دعای وارونه ی جامعه
ی معنوی و اخلاقی ضد غربی که بهن مایش گذاشته شده است . چون گزارش شده فریاد
«سوختم، ســـوختم» وقـــتی به گوش عابران در پارک مرکزی شهرستان دهدشت رسید که
دیگر کار از کار گذشته بود. بطری خالی اسید در دستان زن دیگری بود که بیهدف میدوید
و در این میان مرد جوان و دو زنی که همراهش بودند به کمک دختر جوان شتافتند و با
چهرهای روبهرو شدند که باورکردنی نبود. چهره جدید هیچ شباهتی نداشت به چهرهای
که تا ثانیههایی پیش دیده میشد.اسم دخترک در لیست قربانیهای اسیدپاشی قرار گرفت
فریاد «سوختم، ســـوختم» وقـــتی
به گوش عابران در پارک مرکزی شهرستان دهدشت رسید که دیگر کار از کار گذشته بود.
بطری خالی اسید در دستان زن دیگری بود که بیهدف میدوید و در این میان مرد جوان و
دو زنی که همراهش بودند به کمک دختر جوان شتافتند و با چهرهای روبهرو شدند که
باورکردنی نبود. چهره جدید هیچ شباهتی نداشت به چهرهای که تا ثانیههایی پیش دیده
میشد.اسم دخترک در لیست قربانیهای اسیدپاشی قرار گرفت. به گزارش فرهیختگان، سیمای 23 ساله که صبح روز شنبه بیستونهم
شهریورماه امسال همسر مرد مورد علاقهاش به روی او اسید پاشید حالا در حالی در
بیمارستان امام خمینی(ره) شهرستان دهدشت بستری است که به گفته پزشک او چشم چپش
تخلیه شده، چشم راستش کمتر از 10 درصد بینایی دارد و پوست و گوشت صورتش بهطور
کامل از بین رفته است. پرسوجوها حاکی از این است که متهم به اسیدپاشی که زنی حدود
30 ساله است نیز کمتر از چند دقیقه بعد ازسوی پلیس شهرستان دهدشت بازداشت شده است.
فریادهای سیما
هنوز اذان ظهر به افق کهگیلویه و بویراحمد در روز بیست و نهم شهریور به پایان نرسیده بود که صدای جیغ چند زن و فریاد «سوختم» به گوش عابرانی رسید که در حال تردد در پارک مرکزی شهرستان دهدشت و اطراف آن بودند. دختر جوان جیغ میکشید و فریاد میزد «سوختم» و زنی کمی آن سوتر در حال فرار از پارک بود.مردم هر کدام برای بهبود وضع صورت دخترک نظری میدادند. یکی میگفت با آب صورتش را بشویید، دیگری معتقد بود پوست صورتش در حال ریختن است و اگر به آن آب بزنید پوستش دیگر پیوند نمیخورد، آن یکی در حال تماس گرفتن با اورژانس بود و میگفت تا تکنسینهای اورژانس برسند نباید کاری کرد و در این میان کسی متوجه نشده بود که اسید بر روی دست مرد جوانی که همراه سیما بود هم ریخته شده بود. شنیدهها حاکی از آن است که سیمای 23 ساله در حالی با نورمحمد قرار داشته که گفته میشود در جریان تاهل او بوده است، اما نورمحمد که مدتی بود همسرش از خانهاش قهر کرده و به منزل پدریاش رفته بود تصمیم گرفته بود با سیما ازدواج کند.خواهرهای نورمحمد روز حادثه با سیما در پارک مرکزی قرار گذاشته بودند که اگر به توافق برسند برای خواستگاری او بروند، غافل از اینکه همسر اول برادرشان پیامکهای هماهنگی این قرار حضوری را در گوشی همسرش دیده بود و خود را به محل قرار رسانده بود.
متهم در داروخانه ادعا کرد اسید را برای بازکردن لولهها میخواهد
یکی از کسانی که در داروخانه سلامت، روبهروی این پارک مشغول به کار است درباره حادثه به فرهیختگان گفت: «حوالی ظهر بود که خانمی برای گرفتن اسید به داروخانه ما آمد.وقتی از او علت را پرسیدم گفت میخواهم بر روی زگیل بگذارم.» این متصدی داروخانه سلامت افزود: «من به او گفتم زگیل قطره مخصوص دارد و نیازی به اسید نیست. پس از گفتن این موضوع آن خانم از داروخانه بیرون رفت، اما 10 دقیقه بعد بازگشت. وقتی دوباره وارد داروخانه شد این بار گفت لولههای خانه گرفته و اسید میخواهم تا بهعنوان لوله بازکن در لولهها بریزم.» این متصدی ادامه داد: «من برای اینکه کمتر از چند دقیقه حرفش را عوض کرده بود به او مشکوک شدم و متوجه شدم که دروغ میگوید، بنابراین به او گفتم اسید نداریم و او از داروخانه بیرون رفت.» یکی دیگر از همکاران این شخص در رابطه با لحظه حادثه گفت: «هنوز 10 دقیقه از خارج شدن آن خانم از داروخانه نگذشته بود که صدای جیغ و فریاد «سوختم» به گوشمان رسید.احتمال میدهیم داروخانه دیگری که در این نزدیکی است به این خانم اسید داده باشد.»
اسیدپاشی در خواستگاری
یکی از کسانی که این حادثه را از نزدیک دیده بود در رابطه با آن لحظات به فرهیختگان گفت: «نورمحمد که ساکن یکی از روستاهای شهرستان دهدشت است روز حادثه به همراه خواهرانش برای دیدن سیما به پارک آمده بودند که متوجه شدند همسر نورمحمد کنار سیما بر روی صندلی نشسته و مشغول صحبت کردن با او است. سیما که ساکن خیابان مفتح جنوبی شهرستان دهدشت است در حالی بر سر قرار حاضر شده بود که قرار بوده خواهران مرد مورد علاقهاش در رابطه با ازدواج با او صحبت کنند.» پرس و جوهای فرهیختگان از آشنایان سیما در رابطه با اینکه چرا خانواده مرد تصمیم داشتند برای برادرشان همسر دوم بگیرند حاکی از آن است که آنها ادعا میکنند همسر نورمحمد توانایی باردار شدن نداشته است. نازایی همسر اول اگرچه بهعنوان معضل بزرگی در خانواده خود و همسرش مطرح بوده است، اما از نظر خودش موضوعی نبوده که بخواهد منجر به تجدید فراش مرد شود و گویا از او خواسته بود کمی صبر کند. براساس شنیدهها نورمحمد فقط یک سال بود با همسرش ازدواج کرده بود و در همین مدت به این نتیجه رسیده بود نازایی همسرش درمان نشدنی است و باید همسر دیگری اختیار کند.
فقط قصاص میخواهیم
یکی از کسانی که ارتباط نزدیکی با خانواده سیما دارد به فرهیختگان گفت: «خانواده سیما گفتهاند به هیچ عنوان رضایت نخواهند داد و تنها خواستهشان قصاص است.» به هر حال سه روز از این حادثه میگذرد و سیمای 23 ساله در بیمارستان امام خمینی(ره) دهدشت بستری است و چشم چپش تخلیه شده و چشم راستش 10 درصد بینایی دارد. همچنین تمام صورت این زن با اسید از بین رفته است. به گفته نزدیکان سیما، او چهره زیبا و بدون نقصی داشته و الان تقریبا به جز دهان و دو سوراخ بینی چیزی از آن چهره باقی نمانده است.
فریادهای سیما
هنوز اذان ظهر به افق کهگیلویه و بویراحمد در روز بیست و نهم شهریور به پایان نرسیده بود که صدای جیغ چند زن و فریاد «سوختم» به گوش عابرانی رسید که در حال تردد در پارک مرکزی شهرستان دهدشت و اطراف آن بودند. دختر جوان جیغ میکشید و فریاد میزد «سوختم» و زنی کمی آن سوتر در حال فرار از پارک بود.مردم هر کدام برای بهبود وضع صورت دخترک نظری میدادند. یکی میگفت با آب صورتش را بشویید، دیگری معتقد بود پوست صورتش در حال ریختن است و اگر به آن آب بزنید پوستش دیگر پیوند نمیخورد، آن یکی در حال تماس گرفتن با اورژانس بود و میگفت تا تکنسینهای اورژانس برسند نباید کاری کرد و در این میان کسی متوجه نشده بود که اسید بر روی دست مرد جوانی که همراه سیما بود هم ریخته شده بود. شنیدهها حاکی از آن است که سیمای 23 ساله در حالی با نورمحمد قرار داشته که گفته میشود در جریان تاهل او بوده است، اما نورمحمد که مدتی بود همسرش از خانهاش قهر کرده و به منزل پدریاش رفته بود تصمیم گرفته بود با سیما ازدواج کند.خواهرهای نورمحمد روز حادثه با سیما در پارک مرکزی قرار گذاشته بودند که اگر به توافق برسند برای خواستگاری او بروند، غافل از اینکه همسر اول برادرشان پیامکهای هماهنگی این قرار حضوری را در گوشی همسرش دیده بود و خود را به محل قرار رسانده بود.
متهم در داروخانه ادعا کرد اسید را برای بازکردن لولهها میخواهد
یکی از کسانی که در داروخانه سلامت، روبهروی این پارک مشغول به کار است درباره حادثه به فرهیختگان گفت: «حوالی ظهر بود که خانمی برای گرفتن اسید به داروخانه ما آمد.وقتی از او علت را پرسیدم گفت میخواهم بر روی زگیل بگذارم.» این متصدی داروخانه سلامت افزود: «من به او گفتم زگیل قطره مخصوص دارد و نیازی به اسید نیست. پس از گفتن این موضوع آن خانم از داروخانه بیرون رفت، اما 10 دقیقه بعد بازگشت. وقتی دوباره وارد داروخانه شد این بار گفت لولههای خانه گرفته و اسید میخواهم تا بهعنوان لوله بازکن در لولهها بریزم.» این متصدی ادامه داد: «من برای اینکه کمتر از چند دقیقه حرفش را عوض کرده بود به او مشکوک شدم و متوجه شدم که دروغ میگوید، بنابراین به او گفتم اسید نداریم و او از داروخانه بیرون رفت.» یکی دیگر از همکاران این شخص در رابطه با لحظه حادثه گفت: «هنوز 10 دقیقه از خارج شدن آن خانم از داروخانه نگذشته بود که صدای جیغ و فریاد «سوختم» به گوشمان رسید.احتمال میدهیم داروخانه دیگری که در این نزدیکی است به این خانم اسید داده باشد.»
اسیدپاشی در خواستگاری
یکی از کسانی که این حادثه را از نزدیک دیده بود در رابطه با آن لحظات به فرهیختگان گفت: «نورمحمد که ساکن یکی از روستاهای شهرستان دهدشت است روز حادثه به همراه خواهرانش برای دیدن سیما به پارک آمده بودند که متوجه شدند همسر نورمحمد کنار سیما بر روی صندلی نشسته و مشغول صحبت کردن با او است. سیما که ساکن خیابان مفتح جنوبی شهرستان دهدشت است در حالی بر سر قرار حاضر شده بود که قرار بوده خواهران مرد مورد علاقهاش در رابطه با ازدواج با او صحبت کنند.» پرس و جوهای فرهیختگان از آشنایان سیما در رابطه با اینکه چرا خانواده مرد تصمیم داشتند برای برادرشان همسر دوم بگیرند حاکی از آن است که آنها ادعا میکنند همسر نورمحمد توانایی باردار شدن نداشته است. نازایی همسر اول اگرچه بهعنوان معضل بزرگی در خانواده خود و همسرش مطرح بوده است، اما از نظر خودش موضوعی نبوده که بخواهد منجر به تجدید فراش مرد شود و گویا از او خواسته بود کمی صبر کند. براساس شنیدهها نورمحمد فقط یک سال بود با همسرش ازدواج کرده بود و در همین مدت به این نتیجه رسیده بود نازایی همسرش درمان نشدنی است و باید همسر دیگری اختیار کند.
فقط قصاص میخواهیم
یکی از کسانی که ارتباط نزدیکی با خانواده سیما دارد به فرهیختگان گفت: «خانواده سیما گفتهاند به هیچ عنوان رضایت نخواهند داد و تنها خواستهشان قصاص است.» به هر حال سه روز از این حادثه میگذرد و سیمای 23 ساله در بیمارستان امام خمینی(ره) دهدشت بستری است و چشم چپش تخلیه شده و چشم راستش 10 درصد بینایی دارد. همچنین تمام صورت این زن با اسید از بین رفته است. به گفته نزدیکان سیما، او چهره زیبا و بدون نقصی داشته و الان تقریبا به جز دهان و دو سوراخ بینی چیزی از آن چهره باقی نمانده است.