گزیده های 4 آذر- 94

گزیده های  4 آذر- 94 
پسر عصبانی که بعد از درگیری بر سر غذا پدرش را به قتل رسانده ‌است، پای میز محاکمه رفت و از سال‌ها اختلاف با پدرش سخن گفت
به گزارش شرق، اوایل فروردین سال جاری خانواده مردی به نام کیومرث به مأموران خبر دادند او گم شده ‌است. اعضای این خانواده به مأموران گفتند پدرشان در خانه بود اما به طور ناگهانی گم شد و آنها خبر ندارند چه اتفاقی افتاده‌ است
یکی از پسران کیومرث به پلیس گفت: آن‌طور که مادرم می‌گوید پدرم در خانه بود و او برای خرید بیرون رفت و وقتی برگشت دیگر پدرم نبود. من هم برای اینکه بدانیم چه اتفاقی افتاده‌ است سراغ پلیس آمدم. پدرم در مورد اینکه کجا می‌رود به کسی چیزی نگفته‌ است. او دشمنی هم نداشت
مأموران در تحقیقاتی که انجام دادند بعد از چند روز جسد کیومرث را که در حال فاسدشدن بود در ماشینش پیدا کردند. در بررسی‌های اولیه مشخص شد کیومرث با ضربات چاقو به قتل رسیده‌ است.  چند روز بعد از اینکه جسد پیدا شد و از تک‌تک اعضای خانواده بازجویی شد، پلیس به یکی از پسران مقتول که به گفته دیگر اعضای خانواده از قبل با پدرش درگیری داشت، مشکوک شد و او را بازداشت کرد. این جوان در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت که پدرش را کشت چون نمی‌خواست به او غذا بدهد
متهم گفت: من و پدرم بر سر غذا با هم درگیر شدیم وقتی به خانه پدرم رفتم و از او غذا خواستم به من گفت غذایی ندارد که بدهد. درحالی‌که من ظرف غذا را دیدم. بعد از مدتی با هم درگیر شدیم و من از شدت عصبانیت نتوانستم خودم را کنترل کنم و با چاقو او را به قتل رساندم.  با صدور کیفرخواست، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌ شد. روز گذشته در شعبه هشتم دادگاه کیفری، جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدا نماینده دادستان جزئیات حادثه را توضیح داد و خواستار مجازات متهم شد. در ادامه خواهران و برادران متهم به‌عنوان اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند و درخواست قصاص را مطرح کردند.
 
یکی از برادران مقتول درباره اینکه چرا اعلام گذشت نمی‌کند گفت: برادرم همیشه مشکلاتی با پدرم داشت. او سر کار نمی‌رفت درحالی‌که خودش خانواده داشت. پدرم سر این موضوع با او درگیری داشت و می‌گفت نباید بی‌مسئولیت باشد. کار به جایی رسید که پدرم گفت برو کار کن و خرجی خودت را دربیاور، من هزینه زن و بچه‌ات را می‌دهم باز هم برادرم این کار را نکرد.  او گفت: پدرم و برادرم از سال‌ها قبل با هم درگیر بودند حتی وقتی برادرم بچه بود پدرم با او مشکلاتی داشت و گاهی برادرم پدرم را کتک هم می‌زد.
 
او فرزند قدرنشناسی بود و هیچ‌وقت محبت‌هایی را که پدرم در حقش کرد، در نظر نگرفت و او را به قتل رساند. بااین‌حال ما باز هم گذشت می‌کردیم اما چیزی که به شدت ناراحتمان کرده رفتاری است که برادرم با جنازه پدرم کرد؛ او را چند روز در سوله نگهداری کرد بعد هم جسدش را در ماشینش گذاشت. من هرگز صحنه‌ای را که از جسد پدرم دیدم فراموش نمی‌کنم، جسدی که داشت فاسد می‌شد. من به خاطر این کار برادرم او را نمی‌بخشم
سپس نوبت به متهم رسید او اتهام را قبول کرد و گفت: برای ناهار به خانه پدرم رفتم تنها بود گفتم غذا داریم گفت نه درحالی‌که غذا روی اجاق بود گفت خودت برو غذا برای خودت تهیه کن رفتم ساندویچ خریدم و برگشتم دیدم پدرم غذایش را خورده و کمی از آن روی اجاق مانده است خواستم آن را بردارم که پدرم عصبانی شد قابلمه را پرت کرد و به من هم فحش داد. غذا داغ بود و روی من افتاد من هم ناراحت شدم دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم چاقو را برداشتم و چند ضربه به او زدم. برای اینکه مادرم جسد را نبیند و ناراحت نشود جسد را لای پتو گذاشتم و به سوله‌ای در همان نزدیکی بردم می‌دانستم جسد فاسد نمی‌شود چون هوا سرد بود بعد از چند روز هم جسد را داخل ماشین گذاشتم و جایی رهایش کردم.
 
متهم درباره اینکه چرا پدر و مادرش را کتک می‌زد گفت: پدرم مرد خوبی بود اما گاهی فحاشی می‌کرد وقتی عصبانی می‌شد دیگر تحمل نمی‌کرد و هرچه فحش بود به من می‌داد من از بچگی به خاطر این رفتارهای پدرم با او درگیری داشتم و نمی‌توانستم تحمل کنم اما با مادرم مشکلی نداشتم و خیلی هم با هم خوب بودیم درگیری با مادرم یکی، دوبار بیشتر نبود و زود هم آشتی کردیم.  متهم در بیان آخرین دفاع از خانواده‌اش عذرخواهی کرد و گفت به خاطر اینکه پدرش را به قتل رسانده‌ خیلی ناراحت است او گفت: من پدرم را دوست داشتم اما او به خاطر بی‌کاری من خیلی فشار می‌آورد و تحقیرم می‌کرد.  با پایان جلسه رسیدگی، قاضی اصغرزاده و مستشارانش برای صدور رأی وارد شور شدند. 
هم‌زمان با فرا رسیدن روز جهانی رفع خشونت علیه زنان، جنبش «دنیا را نارنجی کن» در بیش از 70 کشور دنیا با ابتکار سازمان ملل برای مقابله با خشونت علیه زنان آغاز می‌شود.
مدیر اجرایی امور زنان در سازمان ملل متحد در آستانه روز جهانی رفع خشونت علیه زنان و دختران‌، این پدیده را یکی از جدی‌ترین انواع نقض حقوق بشر دانست که در مقابل آن بیش‌ترین درجه‌ مدارا اعمال می‌شود.
«
پومسیل ملامبو انگوکا» در بیانیه‌ای مطبوعاتی که در وب‌سایت سازمان ملل منتشر شده، می‌نویسد: خشونت علیه زنان هم علت و هم معلول نابرابری و تبعیض جنسیتی است.
وی در بیانیه خود آورده است: ادامه خشونت علیه زنان یکی از روشن‌ترین نشانه‌های نبود توازن در جوامع مختلف است و ما مصمم‌ هستیم چنین وضعیتی را تغییر دهیم.
بر اساس اطلاعات منتشر شده در وب‌سایت سازمان ملل متحد امسال نیز همچون چند سال گذشته جنبش «دنیا را نارنجی کن» قرار است از امروز (چهارشنبه 25 نوامبر 2015) به مدت 16 روز برای آگاهی‌رسانی درباره خشونت علیه زنان و نمایش عزم جدی در رفع آن انجام گیرد.
این جنبش که به مناسبت روز جهانی رفع خشونت علیه زنان انجام می‌گیرد بخشی از کمپین سازمان ملل با عنوان «متحد برای پایان دادن به خشونت علیه زنان» است. رنگ نارنجی در این حرکت به عنوان نمادی از آینده‌ روشن و پرامید و به دور از هر گونه خشونت علیه زنان و دختران٬به هماهنگی میان تلاش‌های مختلف کنونی کمک خواهد کرد.
قرار است در طول کمپین «دنیا را نارنجی کن» نقاطی مختلف دربیش از 70 کشور دنیا نظیر آبشار نیاگارا٬ ساختمان شورای اروپا و دروازه هند و غیره با نور نارنجی تزئین شوند. این حرکت که از روز جهانی رفع خشونت علیه زنان آغاز می‌شود 16 روز به طول خواهد انجامید و تا روز حقوق بشر (10 دسامبر) ادامه خواهد داشت.
به گزارش دویچه‌وله، کارزار «دنیا را نارنجی کن» امسال با تمرکز بر موضوع پیشگیری از خشونت علیه زنان و دختران در تطابق با اهداف توسعه پایدار 2030 که شامل پایان بخشیدن به خشونت علیه زنان و دختران است انجام می‌گیرد.
مدیر اجرایی امور زنان سازمان ملل متحد در بیانیه مطبوعاتی خود می‌گوید: اکنون باید تمرکز بر پیشگیری از خشونت باشد و هرچند هیچ راه‌حل یگانه‌ای برای حل مشکلات پیچیده نیست٬ شواهد زیادی از طیف وسیعی از اقداماتی در دست است که می‌تواند خشونت را پیش از وقوعش متوقف کند. چنین رویکردی هسته‌ اولیه برنامه جدیدی را که از سوی نهاد زنان سازمان ملل و آژانس‌های این سازمان ایجاد شده شکل می‌دهد.
پومسیل ملامبو انگوکا قرار است در طول این کمپین 16 روزه با حضور در کشورهای برزیل٬ کنگو٬ اسپانیا و ترکیه٬ فراگیری خشونت علیه زنان را در سطوح مختلف از سطوح جهانی تا محلی و تا هر سطحی از جامعه مورد بحث قرار دهد.
بنابر این گزارش، روز جهانی رفع خشونت علیه زنان در حالی فرا می‌رسد که آمار سازمان ملل متحد نشانگر آن است که 35 درصد زنان جهان تجربه خشونت جسمی یا جنسی را دارند و 700 میلیون نفر از زنان جهان در سنین کودکی ازدواج کرده‌اند.
برآوردهای سازمان ملل متحد در سال 2012 مشخص کرده است که بیش از نیمی از زنان به قتل رسیده در سراسر جهان توسط همسر، نامزد یا یکی از بستگان‌شان کشته شده‌اند.
با این‌همه نهاد زنان سازمان ملل از پیشرفت‌هایی در چند دهه اخیر گزارش می‌دهد. بر اساس این گزارش٬ امروزه در 125 کشور دنیا قوانینی علیه آزار جنسی زنان و در 119 کشور جهان قوانینی علیه خشونت خانگی وضع شده است و وجود دارد.
این نهاد سازمان ملل هشدار داده است که به رغم تلاش‌های انجام گرفته٬ خشونت علیه زنان و دختران در همه کشورهای جهان جریان دارد. خشونت‌هایی که شامل کتک زدن زنان در خانه‌٬ آزار جنسی آن‌ها در خیابان و حملات علیه آنان در اینترنت می‌شوند. نهاد زنان سازمان ملل متحد می‌گوید که پیشگیری از خشونت و پایان بخشیدن به آن به معنی مقابله با ریشه‌ آن یعنی نابرابری جنسیتی است.
هدف پنجم از اهداف توسعه پایدار 2030 نیز به برابری جنسیتی اشاره دارد و خشونت علیه زنان را به عنوان یکی از موانع دستیابی به این هدف برمی‌شمارد. سازمان ملل متحد همچنین در سال‌های اخیر تلاش کرده است بر نقش مردان در توقف خشونت علیه زنان از طریق برنامه‌های خود، تاکید و آن را تقویت کند.
کشتن بی‌رحمانه خواهران «میرابال» از مخالفان «رافائل لئونیدس تروخیو»، دیکتاتور جمهوری دومینیک٬ که در سال 1960 از سوی مأموران امنیتی این کشور ماه‌ها مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفتند٬و سرانجام در 25 نوامبر این سال به قتل رسیدند٬ علت نام‌گذاری 25 نوامبر به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان است.
تکرار ادعای تقلبی بودن آثار ایرانی در حراجی‌های بین‌المللی به یکی از معضلات مارکت هنر ایران در بازارهای بین‌المللی تبدیل شده است؛ ادعاهایی که خیلی راحت مطرح می‌شوند، اما لطمه‌های سخت و ادامه‌داری درپی دارند.
به گزارش ایسنا، مدتی است که هنگام برگزاری حراجی کریستیز یا پس به فروش رفتن آثار هنری در این رویداد بین‌المللی، ادعاهایی از گوشه و کنار مبنی بر تقلبی بودن آثار مطرح می‌شود که جامعه هنرهای تجسمی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تبعاتی که این‌گونه ادعاها در پی دارند باعث می‌شود کسانی که به‌دنبال ضربه زدن به مارکت یک هنرمند خاص در حراجی‌ها هستند، از این روش استفاده کنند و به راحتی بازار فروش آثار یک هنرمند را برای همیشه تحت تأثیر قرار دهند.
کافی است که ادعای تقلبی بودن یک اثر هنری که در حراجی بین‌المللی مانند کریستیز ارائه شده، مطرح شود. در این صورت، حراجی برای از بین بردن هرگونه شبهه و تردید در اصل بودن آثار، حتی اگر این ادعا اثبات نشده باشد، اثر مورد نظر را به کلی از چرخه‌ی خرید و فروش کنار می‌گذارد. این اتفاق به‌شدت روی مارکت آن هنرمند در حراجی‌های بعدی تأثیر می‌گذارد و برای همیشه بازار فروش آثار او را مخدوش می‌کند.
وقتی روی یک اثر، انگ تقلبی بودن می‌خورد، بسیار بعید است که پس از آن، خریداران و کلکسیونرها علاقه‌ای برای خریدن آثاری به نام آن هنرمند داشته باشند، حتی اگر ادعای تقلبی بودن ثابت نشود.
برخی معتقدند هرگونه ادعا در این زمینه باعث ضربه خوردن به هنر ایران در بازارها و حراجی‌های بین‌المللی می‌شود. برخی دیگر هم می‌گویند این ادعاها باید مطرح شوند و صحت و سقم آن‌ها مورد بررسی قرار گیرد تا آثار تقلبی از اصل تشخیص داده و همچنین راه برای ورود آثار تقلبی بسته شود. رسیدن به این نتیجه که ادعاهای مطرح‌شده چقدر از روی دانش و دلسوزی است و چقدر با قصد و غرض مطرح می‌شود، زمانی سخت خواهد بود که مرجعی دارای صلاحیتی برای تشخیص و پاسخگویی در این زمینه وجود نداشته باش که حکم نهایی را به‌عنوان فصل‌الخطاب صادر کند.
عده‌ای معتقدند، جای خالی یک مرجع برای برخورد با چنین ادعاهایی به‌شدت احساس می‌شود.
بالاخره این تابلوها تقلبی هستند یا نه؟
این اتفاقات در سال‌های اخیر کم نبوده و ادعاهایی درباره‌ی تقلبی بودن آثار هنرمندان مطرح ایرانی که در حراجی کریستیز ارائه شدند، مطرح شده است. ادعاهایی که گاهی به نتیجه‌ی خاصی نرسید و معلوم نشد واقعا اثر ارائه‌شده تقلبی بود یا اصل؛ اما فقط طرح چنین ادعاهایی کافی بود تا بر بازار آثار هنرمندان ایران تأثیر منفی‌اش را بگذارد.
اردیبهشت‌ماه 1392 ادعایی درباره‌ی تقلبی بودن تابلوی «فرامرز پیلارام» که در چهاردهمین حراج کریستی ارائه شده بود، مطرح شد. در ابتدا، ماجرا از ایمیل و پیام کوتاه آغاز شد، اما چند روز بعد فرزند زنده‌یاد پیلارام در گفت‌وگویی اعلام کرد،‌ تابلوی ارائه‌شده به نام پدرش، جعلی است. تقلبی بودن امضای پای اثر یکی از دلایل آن ادعا عنوان شده بود.
این اتفاق باعث شد حواشی‌ای درباره‌ی تابلوهای عرضه‌شده از طرف ایران و بازار فروش آثار پیلارام ایجاد شود. اثر پیلارام پس از شش دوره در حراج کریستی ارائه شده بود و به‌نظر می‌رسید با قیمت خوبی به فروش برسد؛ اما مطرح شدن موضوع تقلبی بودن اثر، آن هم از طرف فرزند این هنرمند باعث شد اثر به‌طور کلی از حراجی کنار گذاشته شود.
موضوع تقلبی بودن آثاری که به نام سهراب سپهری خرید و فروش می‌شوند نیز همواره مطرح بوده است. اردیبهشت‌ماه 1391 خواهر سهراب سپهری اعلام کرد تابلوی فروش‌رفته به نام سهراب سپهری در حراج کریستی تقلبی بوده و این حرکت برای خانواده هنر ایران یک رسوایی است. او معتقد بود، در کمال وقاحت عده‌ای کاری را از سهراب به یکی از حراج‌ها فرستادند که هم قیمت آثار سهراب را پایین آورد و هم آبروی هنر معاصر ایران را برد.

آخرین موردی که در این زمینه مطرح شد، ادعای تقلبی بودن اثر بهمن محصص در حراج اخیر کریستیز از طرف اسفندیار کیکاووسی (کارشناس هنری) بود. او برای این ادعا طرح اصلی اثر در کتاب آثار محصص را با تابلوی فروخته‌شده مقایسه کرده بود. البته این ادعا وقتی مطرح شد که اثر به فروش رفته بود. کیکاووسی اعتقاد داشت، باید خود خریدار شکایتش را مطرح کند تا کریستیز نسبت به این اتفاق واکنش نشان دهد.
کارشناسان و هنرمندان معتقد بودند، این اتفاقات نه‌تنها روی بازار آثار هنرمندان، بلکه به‌طور کلی و در ابعاد وسیع‌تر، روی بازار هنر ایران تأثیر منفی خواهد داشت. البته آن‌ها معتقدند حراجی کریستیز با کارشناسان و امکانات فنی خوبی که در اختیار دارد، می‌تواند تا حدی از بروز این اتفاقات جلوگیری کند و در نتیجه، از تأثیر ادعاها بکاهد.
وضعیت قرمز است!
حسین عبدالهاشم‌پور - روزنامه‌نگار - در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، در این‌باره نوشته است: وضعیت قرمز است: حالا دیگر هر کسی که فکرش را بکنید می‌تواند ادعا کند فلان تابلو تقلبی است! نیاز به ارائه سند و مدرکی هم نیست؛ فقط کافی است ادعا و خبرش رسانه‌ای شود. قیمت آثار هنری بالا رفته و خریدار از هر کاری که کم‌ترین شبهه‌ای به آن وارد آید، کناره می‌گیرد.
اسف‌بار است نهادی هم تعریف نشده تا فردای انتشار این تشکیک، پی ماجرا را بگیرد و اگر واقعا اثر تقلبی است متقلب، سفارش‌دهنده و سایر عوامل آن را پیگیری قضایی کند؛ وگر غیر این، با شایعه‌کننده برخورد قانونی کند.
به سبب تشکیک رسانه‌ای، مهر تقلبی بودن بر اثر می‌ماند و چرخه ابهام‌افکنی و افترازنی که گویا نهایت آمال و آرزو برخی است، از نو چرخیدن آغاز می‌کند.
این اما همه داستان نیست: در حراجی‌های بین‌المللی پای آبروی هنری ایران در میان است. اشاعه این خط فکری که در ایران تولید کپی و آثار تقلبی رونق دارد نه‌تنها شایسته فرهنگ و اخلاق ایرانی نیست، بلکه یک ظلم آشکارا به مقام ایرانی است.
به گمانم این کارگرترین ضربه‌ای است که می‌توان به هنر کشوری وارد ساخت که داعیه‌دار کیفی‌ترین آثار خاورمیانه است. گذشته از این، مارکت اعراب با لشکری از هنرمندان فقید، رکوردها می‌سازد و به یاد ندارم شاهد چنین شبهه‌افکنی باشد، اما ایران که فقط پنج - شش هنرمند فقید در مارکت دارد در هر دوره با این چالش جدی روبه‌روست.
بعید نیست بخشی از ریزش خریداران بین‌المللی آثار ایرانی به همین سبب باشد؛ اتفاقی که اگر دست روی دست بگذاریم به حتم بازار داخلی ما را نیز متأثر خواهد کرد.
راهکار اما در دسترس است: تأسیس دفتری ویژه تشخیص اصالت آثار هنری که مجهز به دستگاههای پیشرفته باشد و متخصصان کاربلد سره از ناسره را روشن سازند و البته رایزنی جدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با قوه قضاییه برای اختصاص دادگاهی ویژه برای برخورد قانونی با متخلفان. این راه محتوم برای سیلابی است که هم خانمان می‌برد هم خانه.