روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 7 آذرماه سال
1394
سرمقاله : روزی نامه جمهوری " شلیک
چند منظوره "
فرانسوا اولاند رئیسجمهور
فرانسه در یک دیدار غیرمنتظره از مسکو، از پوتین خواست در قبال ماجرای سقوط بمب
افکن روسی بر اثر حمله ترکیه خویشتنداری نشان دهد. پوتین طی روزهای اخیر مراتب خشم
خود را آشکار ساخته و تصریح کرده که ترکیه عملاً به روسیه اعلام جنگ کرده است.
مقامات روسی میگویند این یک حادثه تصادفی نبوده و قطعاً برای انجام آن برنامه
ریزی شده است. اردوغان میگوید ترکیه از هویت هواپیمای سرنگون شده در لحظه هدفگیری
مطلع نبوده است و پوتین پاسخ داده که پیشاپیش جزئیات عملیات نظامی در طول مرزهای
مشترک سوریه با ترکیه را هم به آمریکا و هم به ترکیه اعلام کرده و با همین اطلاعات
بوده که آنها فرصت لازم برای برنامهریزی و هدفگیری را داشتهاند. شدت و دامنه
بگومگوها بقدری بالا گرفته که اولاند با سفر خود خواستار مهار درگیریهای لفظی شده
است.
شواهد و قرائن موجود نشان میدهند که این یک حادثه با برنامهریزی قبلی بوده است. فوریترین دلیل، به بحران امنیتی اروپا باز میگردد که تهدیدات تروریستی برای ده روز، تمامی اروپا را فلج کرده و در حالت بهت و غافلگیری قرار داده است. بروکسل مقر اتحادیه اروپا و ناتو در بالاترین درجات تهدید و هشدار قرار گرفته و رهبران ناتو به دنبال فرصتی بودهاند که با انتقال کانون بحران از بلژیک به ترکیه، نفس راحتی بکشند تا بلکه بتوانند بحران امنیتی اروپا را مدیریت کنند. با حمله به هواپیمای روسی در واقع یک فرصت طلائی برای ناتو به وجود آمده که نظرها را از بحران اروپا به مرزهای ترکیه و سوریه منحرف سازد. موضوع مهمتر اینکه سالهاست اعضای اروپائی ناتو، انگیزهای برای همراهی با ناتو ندارند و حتی اساس موجودیت ناتو را هم زیر سئوال بردهاند که عملاً دشمنی وجود ندارد تا علیه آن وارد عمل شوند. این بدان معنی است که ناتو به دنبال «دشمن» میگردد تا فلسفه وجودی خود را توجیه کند. معرفی روسیه بعنوان یک دشمن بالقوه و حتی بالفعل، با در نظر گرفتن سوابق جنگ سرد، این ظرفیت و زمینه را دارد که به خوبی جا بیفتد و الفبای جنگ سرد را احیا و کاربردی کند. اما چرا روسها تا این اندازه عصبانی شدهاند و خشمگینانه عمل میکنند؟
هنوز چند روز از سفر پوتین به آنتالیا و توافقات پرحجم طرفین برای توسعه مناسبات در تمامی زمینهها نمیگذرد که اردوغان تهدید میکند اگر باز هم این اتفاق بیفتد، باز هم به سوی بمب افکنهای روسیه شلیک میکند. واقعیت اینست که موضع امروز اردوغان فقط ناشی از تصمیم ترکیه نیست و از دیدگاه جمعی در پیمان ناتو علیه روسیه حکایت دارد. از همین دیدگاه است که روسها با تلخکامی احساس میکنند که نه تنها فریب، که خنجر خوردهاند. مسکو پس از پایان جنگ سرد، موضع کاملاً انعطاف پذیر، همراه و در برخی موارد، حتی «مطیع» را در قبال غرب و بویژه آمریکا از خود نشان داد. علیرغم آنهمه انعطاف پذیری و حتی خوش خدمتی به غرب، نه تنها پاداش قابل ذکری دریافت نکرد بلکه رفتارها و مواضع غرب و بویژه آمریکا و ناتو، همواره تهاجمی، یکطرفه و عموماً برای مسکو دلسرد کننده بوده است.
تلاش برای جذب اقماری دیروز مسکو به درون ساختار «ناتو» و مشخصاً استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در پشت مرزهای روسیه و دقیقاً در خاک کشورهائی که دیروز متحد و فرمانبر مسکو بودهاند، برای مسکو بسیار غیرمنتظره بوده و هست. ماجرای اوکراین جدیترین نمونهای است که تنشها میان طرفین را به اوج خود رسانده و روسیه را در معرض تحریم و تهدید و انزوا قرار داده است. دقیقاً به همین دلیل است که رهبران کرملین احساس میکنند علیرغم تعارفات دیپلماتیک و لفاظیهای رسانهای، عملاً گرایش مثبتی از غرب و ناتو به چشم نمیخورد و در حادثه سقوط بمبافکن روسی هم آمریکا و هم ناتو، به جای دلجوئی از مسکو به حمایت از ترکیه پرداختند.
از این دیدگاه، ساقط کردن بمب افکن روسی یک «اقدام چند منظوره» با اهداف مشخص بود که زمینههای مقدماتی برای صف بندی اردوگاه ناتو در قبال مسکو را فراهم ساخت و احتمال میرود این پدیده به تدریج ابعاد تازهای به خود بگیرد و حتی مرزبندی تازهای میان روسیه و غرب را زمینهسازی کند. روند تحولات آینده هرچه باشد، در یک نکته تردیدی نیست و آن اینکه شلیک به سوی بمب افکن روسی که سرگرم جنگ با داعش بود، برنامههای حامیان داعش در سوریه را برهم میزد و لاجرم میبایست به آن پاسخی داده میشد. از این منظر، چه بسا ترکیه و متحدانش امیدوار باشند سقوط بمب افکن روسی بتواند مسکو را به تجدیدنظر در سیاستهایش در قبال سوریه وادار کند. هر چند مسکو این احتمال را رد کرده ولی مواضع ترکیه از آرزوهای سران ترکیه و متحدانشان در این مقوله حکایت میکند.
شواهد و قرائن موجود نشان میدهند که این یک حادثه با برنامهریزی قبلی بوده است. فوریترین دلیل، به بحران امنیتی اروپا باز میگردد که تهدیدات تروریستی برای ده روز، تمامی اروپا را فلج کرده و در حالت بهت و غافلگیری قرار داده است. بروکسل مقر اتحادیه اروپا و ناتو در بالاترین درجات تهدید و هشدار قرار گرفته و رهبران ناتو به دنبال فرصتی بودهاند که با انتقال کانون بحران از بلژیک به ترکیه، نفس راحتی بکشند تا بلکه بتوانند بحران امنیتی اروپا را مدیریت کنند. با حمله به هواپیمای روسی در واقع یک فرصت طلائی برای ناتو به وجود آمده که نظرها را از بحران اروپا به مرزهای ترکیه و سوریه منحرف سازد. موضوع مهمتر اینکه سالهاست اعضای اروپائی ناتو، انگیزهای برای همراهی با ناتو ندارند و حتی اساس موجودیت ناتو را هم زیر سئوال بردهاند که عملاً دشمنی وجود ندارد تا علیه آن وارد عمل شوند. این بدان معنی است که ناتو به دنبال «دشمن» میگردد تا فلسفه وجودی خود را توجیه کند. معرفی روسیه بعنوان یک دشمن بالقوه و حتی بالفعل، با در نظر گرفتن سوابق جنگ سرد، این ظرفیت و زمینه را دارد که به خوبی جا بیفتد و الفبای جنگ سرد را احیا و کاربردی کند. اما چرا روسها تا این اندازه عصبانی شدهاند و خشمگینانه عمل میکنند؟
هنوز چند روز از سفر پوتین به آنتالیا و توافقات پرحجم طرفین برای توسعه مناسبات در تمامی زمینهها نمیگذرد که اردوغان تهدید میکند اگر باز هم این اتفاق بیفتد، باز هم به سوی بمب افکنهای روسیه شلیک میکند. واقعیت اینست که موضع امروز اردوغان فقط ناشی از تصمیم ترکیه نیست و از دیدگاه جمعی در پیمان ناتو علیه روسیه حکایت دارد. از همین دیدگاه است که روسها با تلخکامی احساس میکنند که نه تنها فریب، که خنجر خوردهاند. مسکو پس از پایان جنگ سرد، موضع کاملاً انعطاف پذیر، همراه و در برخی موارد، حتی «مطیع» را در قبال غرب و بویژه آمریکا از خود نشان داد. علیرغم آنهمه انعطاف پذیری و حتی خوش خدمتی به غرب، نه تنها پاداش قابل ذکری دریافت نکرد بلکه رفتارها و مواضع غرب و بویژه آمریکا و ناتو، همواره تهاجمی، یکطرفه و عموماً برای مسکو دلسرد کننده بوده است.
تلاش برای جذب اقماری دیروز مسکو به درون ساختار «ناتو» و مشخصاً استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در پشت مرزهای روسیه و دقیقاً در خاک کشورهائی که دیروز متحد و فرمانبر مسکو بودهاند، برای مسکو بسیار غیرمنتظره بوده و هست. ماجرای اوکراین جدیترین نمونهای است که تنشها میان طرفین را به اوج خود رسانده و روسیه را در معرض تحریم و تهدید و انزوا قرار داده است. دقیقاً به همین دلیل است که رهبران کرملین احساس میکنند علیرغم تعارفات دیپلماتیک و لفاظیهای رسانهای، عملاً گرایش مثبتی از غرب و ناتو به چشم نمیخورد و در حادثه سقوط بمبافکن روسی هم آمریکا و هم ناتو، به جای دلجوئی از مسکو به حمایت از ترکیه پرداختند.
از این دیدگاه، ساقط کردن بمب افکن روسی یک «اقدام چند منظوره» با اهداف مشخص بود که زمینههای مقدماتی برای صف بندی اردوگاه ناتو در قبال مسکو را فراهم ساخت و احتمال میرود این پدیده به تدریج ابعاد تازهای به خود بگیرد و حتی مرزبندی تازهای میان روسیه و غرب را زمینهسازی کند. روند تحولات آینده هرچه باشد، در یک نکته تردیدی نیست و آن اینکه شلیک به سوی بمب افکن روسی که سرگرم جنگ با داعش بود، برنامههای حامیان داعش در سوریه را برهم میزد و لاجرم میبایست به آن پاسخی داده میشد. از این منظر، چه بسا ترکیه و متحدانش امیدوار باشند سقوط بمب افکن روسی بتواند مسکو را به تجدیدنظر در سیاستهایش در قبال سوریه وادار کند. هر چند مسکو این احتمال را رد کرده ولی مواضع ترکیه از آرزوهای سران ترکیه و متحدانشان در این مقوله حکایت میکند.