پروژه نفوذ در مديريت سايبري رد پاي سرشاخه

اوین نامه ی کیهان 17 آبان  94
كيهان بررسي مي كند:پروژه نفوذ در مديريت سايبري رد پاي سرشاخه
بهانه ی پروژه نفوذ دشمن اخیر خامنه ای که دیکته شده از سوی پاسداران است. موازی  سناریو سازی اشغال سفارت آمریکا  در 13 آبان 58 در تهران است . همچنین مترادف سرکوب مخالفان وناراضیان معترضان 88 متهم به فتنه  ی آمریکایی وبی بصیرت است  . اکنون   ترفند نفوذ دشمن  اخلال دراجرایی کردن برجام وسنگ اندازی در حضور ظریف  وزیر امورخارجه ی دولت روحانی درنشست بحران سوریه در کنار وزیرامور خارجه ی آمریکا  می باشد. همچنین  حربه ی تبلیغاتی  تا اسفندماه موقع برگزاری انتخابات مجلس ارتجاع دهم وخبرگان  می باشد که جنگ تبلیغاتی ادامه می یابد .چون هدف بستر سازی حذف داوطلبان حامی رفسنجانی ودول تا ئتلافی روحانی در انتخابات مجلس دهم ارتجاع  و حتی حذف نامزدی رفسنجانی برای انتخابات خبرگان است .
اشاره:دستگيري هاي اخير نهادهاي امنيتي کشورمان در راستاي مبارزه با پروژه نفوذ آمريکا در ساختارهاي اجتماعي و اقتصادي نظام هر چند تلاش شد از جانب لابي رسانه هاي خارجي با انواع برچسب ها تقليل يابد اما حقيقت اين است که پروژه مذکور به دلايل مختلف از توان تضمين آينده حاکميت جمهوري اسلامي ايران و حفظ مولفه هاي ملي کشورمان برخوردار است. 
    کنکاش در زواياي مختلف شبکه واحد عناصر نفوذي رخنه کرده در بخش هاي متنوعي همچون رسانه ها، حوزه مديريت سايبر و چرخه اشتغال حکايت از آن دارد که آمريکا برنامه وسيعي براي دوره پسابرجام ايران در نظر گرفته است. 

    بزرگي اين پروژه به حدي است که تکميل عمليات اجرايي آن در ايران حتي در بعد فراملي نيز تاثيرگذار بوده و به قول خود غربي ها، کليد تغييرات آينده خاورميانه به نفع آمريکا و حاميان آن است. 

    به همين جهت است که شرح و بسط ظريف و دقيق وظايف ساختاري و عملياتي هر يک از عناصر نفوذي به دام افتاده، در بازسازي سازماني نظام در دوره اقتدار و تثبيت قدرت فرامنطقه اي خود مي تواند بسيار مهم ارزيابي شود. پس مهم است که بدانيم دقيقا نزار ذکا، افسر ارشد عملياتي آژانس توسعه فراملي آمريکا در ايران به دنبال چه بود و چرا اوباما در نطق ماه گذشته خود مي گويد:«مرگ بر آمريکا براي مردم ايران شغل ايجاد نمي کند(!)» 

    همگي مي دانيم که روزنه هاي نفوذ در مسير نيازهاي طبيعي جامعه از سوي قدرت خارجي گشوده مي شود. با اين احتساب خبردهي رئيس جمهور آمريکا از سرمايه گذاري بر چرخه اشتغال جامعه جوان و جوياي کار ايراني در کنار هجوم عوامل شناخته شده اي همچون نزار ذکا و مديران ارشد گوگل و ساير غول هاي فناوري اطلاعات در کنار مديران ميداني حوزه شبکه سازي اجتماعي همچون سيامک نمازي، به ايران مي تواند در قالب يک نقشه بزرگ تحليل گردد. هدف کيهان از سلسله گزارش هاي پيش رو، رمزگشايي از چنين پازل يکپارچه اي است که در نگاه اول ممکن است قطعات نفوذي به دام افتاده آن به نظر بدون ارتباط ارزيابي شوند هر چند برخي شاه ماهي ها را پيش از اين افشا کرده بوديم. با ما همراه باشيد!

        
ذکا و تحولات خاورميانه
    بازداشت «نزار ذکا» تبعه لبناني ساکن آمريکا در ايران پس از چند هفته سکوت رسانه ها و سياستمداران خارجي سرانجام آشکار شد. 

    پيش از اين در کيهان آورده بوديم که مجموعه اي از کلان سرمايه داران عرب- آمريکايي منطقه از جمله وليد بن طلال سعودي، زاهي خوري و نزار ذکا لبناني، از مديران حامي همايش استعداديابي کارآفريني مبتني بر وب، در ايران هستند و سرشاخه هاي داخلي در قالب «رهبران جوان جهاني» يا «YGL»، نخبگان اين عرصه را ذيل عنوان برگزيدگان «کنفرانس داخلي پل»، به خرج اسپانسرهاي مذکور، براي هماهنگي بيشتر در حوزه «شبکه سازي اجتماعي» راهي کنفرانس «آي بريج» آمريکا و آلمان کرده اند. در اين ميان نام حميد بيگلري، کامران الهيان، پري نمازي و علي زواشکياني به عنوان مديران ملي- منطقه اي آي بريج را نيز فاش نموديم که منجر به قول تعطيلي کنفرانس آتي بريج شد. اما اين همه ماجرا نيست!

    آنچه تاکنون مراکز امنيتي درخصوص اهميت «نزار ذکا»، مهره منطقه اي آمريکا مطرح کرده اند بسيار اندک است و براي بسياري هنوز دقيقا مشخص نيست رئيس سازمان فناوري اطلاعات و ارتباطات عرب به چه علت در همايش «نقش آفريني زنان در توسعه پايدار» به دعوت معاونت زنان و خانواده رياست جمهوري شرکت کرده بود و به چه دليل بلافاصله پس از آن توسط دستگاه هاي امنيتي کشورمان دستگير شد؟!

        
نزار ذکا دقيقا کيست؟
    ذکا، مدير منطقه اي «آژانس توسعه فراملي آمريکا» در حوزه غرب آسيا و شمال آفريقاست. همکاري وي با وزارت خارجه آمريکا از ابتداي سال 2005 به صورت رسمي آغاز شد؛ دقيقا زماني که USAID تصميم گرفت طرح «شبکه سازي اقتصادي- اجتماعي» را به عنوان «کليد تغييرات سياسي» در خاورميانه اجرايي کند. پايلوت يا طرح اوليه اين پروژه مهم، بر اساس سند «AFP-G-00-05-00012-00» آژانس و سند « E/ESCWA/ICTD/2005/2» سازمان ملل، در کشورهاي مونته نگرو، گرجستان و لبنان از سال 2006 اجرايي شد. 

    در مطالعات اوليه در سال 2005، «نزار ذکا» مدير جوان برگزيده شبکه جهاني «YGL» و رئيس وقت «انجمن حرفه اي کامپيوتر لبنان» به همراه مديران 3 سازمان مردم نهاد لبناني ديگر، به عنوان مجري پروژه آژانس توسعه فراملي آمريکا انتخاب شدند. طرح به اين شکل بود که در ذيل فعاليت براي ايجاد شبکه کارآفريني مبتني بر فن آوري در لبنان، اصول اجتماعي شهروندي سايبري در اين کشور نيز از جانب اقليت مذکور به عنوان مسيري طولاني اما نتيجه بخش براي دستيابي به تغييرات گسترده سياسي، تبيين و نهادينه مي شد. 

     هزينه طرح مذکور بنا به مستندات منتشر شده توسط USAID، توسط وزارت خارجه آمريکا، وليد بن طلال سعودي و سفارتخانه هاي خارجي بيروت از جمله هلند و انگليس و آلمان تامين مي شد. 

    در سند آژانس دقيقا از عبارت «سازمان نفوذ» در توصيف پروژه مذکور استفاده شده و بر ارتباط گيري همزمان با ساختار اجتماعي غيردولتي و مديران دولتي به منظور کنترل و حفظ توازن درون حاکميتي تاکيد شده است. همچنين از سرمايه گذاري بر «جنسيت» به عنوان يکي از عوامل سرعت دهنده به تغييرات دموکراتيک و بنيادين نام برده شده است که نيازمند ظرفيت سازي دولتي و مهارت سازماني در شبکه سازي است. 

    با اين احتساب حضور نزار ذکا در همايش مرتبط «اشتغال زنان» در شرايطي که بنا بر مستندات پيشين ارائه شده در کيهان، آژانس توسعه فراملي آمريکا و انگليس و دولت هاي آلمان و هلند رسما بر پروژه «توانمندسازي اقتصادي» زنان مسلمان ايراني و ساير جوامع زنانه خاورميانه با هدف «غربي سازي خانواده ايراني» و ايجاد شکاف ميان «حاکميت و ملت» سوار هستند، کاملاقابل توجيه خواهد بود. 

        
ذکا چگونه به ايران نفوذ کرد؟
    پس از موفقيت نسبي طرح اوليه در گرجستان و لبنان و مونته نگرو، ذکا به عنوان مدير شناخته شده جريان «کارآفريني اقتصادي» و «شبکه سازي اجتماعي» در خاورميانه، مامور به ارتباط گيري با وزارت ارتباطات کشورمان شد. وي از طريق «ن.ج»، مدير ارشد سازمان فناوري اطلاعات ايران، به تهران راه يافت و نمونه ايراني تشکيلات «اجمع» لبنان به عنوان بزرگ ترين حامي منطقه اي حاکميت آمريکا بر اينترنت تحت عنوان «اينترنت آزاد» را ذيل «ساختار راهبري اينترنت پارسي زبانان» –IGF- راه اندازي کرد. ذکا پيش از اين در مجموعه کنفرانس هاي «آينده راهبري اينترنت» در تونس و غيره با معاون مشارکتي خاتمي در تکفا، آشنا شده بود.

    IGF مجري سياست هاي جهاني به ثبت رسيده در اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي –WSIS- است. در اين اجلاس که به «باشگاه بازنده هاي مديريت جهاني اينترنت» مشهور است، مستعمره هاي مجازي آمريکا در حوزه سايبر، رسما خود را مقيد به آرمان آمريکايي «اينترنت آزاد» معرفي مي کنند. هر چند احتمالابه جز «ن.ج» و نزار ذکا و برخي مديران عالي رتبه ديگر، هيچ يک از شرکاي داخلي از برنامه آينده اين تشکيلات نوپديد مطلع نبوده اند. در بخش وظايف IGF ذکر شده : «ارزيابي و پيشبرد مستمر اصول WSIS در فرآيند راهبري اينترنت! و در بخش توضيحات آمده است: «در حقيقت شکل گيري PersianIGF پاسخي به نياز ناديده گرفته شده ذي نفعان اينترنتي فارسي زبانان براي دسترسي بهتر به منابع اطلاعاتي مربوط و متعاقب آن نقش آفريني بيشتر در عرصه مباحثاتي است که در سطح جهاني در زمينه «آينده حاکميت اينترنت» در جريان است و به مراحل حساس خود نزديک مي شود

     اهميت آرمان مذکور زماني مشخص مي شود که بدانيم هدف آمريکا از ايجاد دنياي جديد سايبري، تعويض زمين بازي ابرقدرتي در دوره افول قدرت بود. به اين ترتيب تلاش کشورهايي همچون چين، روسيه، آلمان، ايران و کوبا براي ايجاد زيرساخت هاي ملي و دستيابي به سهم خود از مديريت و حاکميت اينترنت جهاني خطرناک ترين پروژه تهديدکننده تماميت مجازي آمريکا در فضاي سايبر است. 

    اينجاست که شبکه سازي نزار ذکا به عنوان چهره اي که آشکارا خود را افسري آمريکايي و مقيد به آرمان هاي سايبري اين کشور همراه با تلاش ده ساله براي ريل گذاري تغييرات سياسي و اجتماعي در منطقه غرب آسيا به منظور تامين اهداف ايالات متحده مي داند، با همکاري برخي مديران مشهور حوزه ارتباطات کشور، مشکوک مي نمايد. 

        
هيفوس و نزار ذکا
    در همين زمان بود که شاخه هلندي هيفوس به عنوان مدير ايجاد تغييرات سياسي در جامعه ايران و رابط مديران شبکه سازي اجتماعي در فتنه 88، با اطلاع از تغيير بازي از فضاي «تغييرات مستقيم اجتماعي« به» حوزه اقتصاد»، با همکاري نزار ذکا و گروه آمريکايي اجمع، وابسته به آژانس توسعه ملي آمريکا، گروه «اصل 19» را به راه انداخت. گروه مذکور از سال 2010 فعاليت رسمي خود را با شعار «اينترنت آزاد» به مديريت علي بانگي، عامل نزديک به نزار ذکا با ايجاد فيلترشکن هاي فري گيت، تور، سايفون، هفت خوان، تانل بر، لنترن و هاتسپات شيلد آغاز کرد. مدير اصل 19، رسما در گفت وگو با سايت ضدانقلاب خودنويس، شوراي عالي فضاي مجازي و دولت ايران را دشمن خطاب کرد که امنيت کاربران اينترنت در ايران را مختل کرده است! اين در حالي است که بزرگ ترين پروژه هاي «کنترل اينترنتي شهروندان» در کشورهاي مختلف جهاني تحت کنترل و مديريت دولت آمريکا است و به همين دليل ابرقدرت هاي جهاني، زيرساخت هاي اطلاعاتي جامعه خود را با هدف حفاظت از کاربران ملي، از فضاي سايبري تحت حاکميت آمريکا جدا کرده اند!

        
کارشکني اقتصادي به هزينه غول ها
    از حاميان مهم تشکيلات مشترک ذکا در لبنان و ايران مي تواند به دولت هاي آمريکا، هلند و کانادا اشاره کرد. در بخش بين المللي نيز غول هاي فناوري اطلاعات همچون گوگل، مايکروسافت، اينتل، خانه آزادي، بنياد فورد، بنياد نيوآمريکا، بنياد برادران راکفلر و غيره از حاميان رسمي طرح «کارآفريني اقتصادي مبتني بر فن آوري نت» با هدف ايجاد تغييرات سياسي و حاکميتي در خاورميانه به شمار مي روند. در حقيقت بانيان سرمايه داري با توجه به تغيير شرايط اجتماعي خاورميانه تصميم گرفته اند با استفاده از نياز جوامع هدف به «اشتغال»، چرخه کارآفريني ملي را در دست خود گرفته و به واسطه آن با ايجاد شوک به «مولفه هاي اقتصادي معيشت مردم» به ايجاد تغييرات سياسي در جوامع هدف بپردازند. 

    اصل 19 پيش از اين نيز طرح «روحاني سنج» را با هدف دغدغه سازي براي دولت يازدهم در حوزه هاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي موردپسند آمريکا و اروپا، همراه با پايش عملکرد رئيس جمهور کشورمان در زمينه وعده هاي انتخاباتي به راه انداخته بود. 

    اصل 19 با همکاري مديران وزارت خارجه آمريکا از جمله آلن اير، اسکات کارپنتر، رويا سليمانيان و اريک اشميت از گوگل، احمد شهيد و برخي مديران انديشکده هاي ضدامنيتي همچون ناياک و وودرو ويلسون «گفت وگوهاي سايبري ايران» را با محوريت نقش «استارتاپ ويکند گوگل» در ايجاد تغييرات سياسي ماندگار در ايران، برگزار کرده بود. 

        
همايش دولتي با مشارکت آژانس توسعه آمريکا؟!
    ميزان ارتباط ساختاري «ن.ج» مدير ارشد وزارت ارتباطات با «نزار ذکا» در اجراي پروژه هاي وزارت خارجه آمريکا در حوزه اينترنت در ايران به حدي زياد است که وي پيش از اين «همايش هفته ارتباطات پارسي زبانان» را با همکاري «اجمع آمريکا» برگزار کرد! به اين ترتيب اعراب به رهبري کشوري همچون لبنان که در حوزه راهبري اينترنت جهاني «مستعمره مجازي» تمام عيار آمريکا محسوب مي شود در سطوح عالي مديريتي وزارت ارتباطات ايران نفوذ يافته و برنامه هاي وزارت خارجه آمريکا را با همکاري داخلي ها پيش مي برد! 

    قابل ذکر است که اولين دوره «استارت آپ ايراني» با عنوان «چالش نوآورانه» ذيل همايش مشترک اجمع و سازمان فن آوري اطلاعات با مديريت مستقيم دستيار نزار ذکا، در ايران برگزار شد و پس از آن بود که گوگل و مايکروسافت و کوکاکولارسما به ساختارسازي و در دست گرفتن شبکه اشتغال در ايران با چراغ سبز مديران ايراني اقدام کردند. 

        
ميزبانان داخلي شبکه نفوذ!
    گفتني است «ن.ج» به حکم وزير ارتباطات مديريت راه اندازي و مطالعات و اجراي طرح مهم «شبکه ملي اطلاعات» را برعهده دارد که بنابر اعلام رسمي وزير ارتباطات طرح مذکور را تا اينجاي کار پس از چند سال کارشکني در وظايف شوراي عالي فضاي مجازي به 12 شرکت مشاور خارجي واگذار کرده است! همچنين وي تاکنون موفق شده است با نفوذ در ارکان وزارت ارتباطات، علاوه بر متوقف کردن هر گونه تلاش حاکميتي براي تامين زيرساخت هاي بومي، دولت را مجاب به نقش آفريني در باشگاه بازنده هاي سايبري «WSIS» و اجراي فرامين بين المللي به جاي تلاش براي طلب کردن سهم ايران از حاکميت اينترنت نمايد. نيروهاي مورد وثوق «ن.ج»، مدير حزب منحله مشارکت، هم اکنون برخي از پست هاي کليدي مرکز ملي فضاي مجازي را پس از تغيير دبير شورا از آن خود کرده اند و مهم ترين طرح ملي اعمال حاکميت جمهوري اسلامي در فضاي مجازي هم اکنون در اختيار مديران غول هاي فناوري ارتباطات خارجي قرار گرفته است. 

    نکته جالب توجه اينجاست که بنا بر گزارش رسمي منتشر شده در سايت فارسي تشکيلات ذکا- اجمع- و اصل 19، به نام «Igmena»، بنا است تهران ميزبان همايشي «MENOG» در آذرماه امسال با موضوع «راهبري و بهره برداري از شبکه اينترنت در خاورميانه» با مديريت مشترک سازمان فن آوري اطلاعات ايران و تشکيلات نزار ذکا در آذر 94 باشد!

        
اوباما براي ايران کارآفريني مي کند!
    اهميت اين شبکه زماني مشخص مي شود که بدانيم اوباما چند هفته قبل تر در سخنراني خطاب به ملت ايران گفت: «مرگ بر آمريکا براي ايرانيان شغل ايجاد نمي کند(!)»

    پس بنا بر مستندات ارائه شده تيتر نشريه تايم با عنوان «تغييرات ايران در 2025» ذيل عکس يک بانوي ايراني، با توجه به فعاليت جدي و شديد شبکه «مديريت حلقه اشتغال» در ايران و به دنبال آن ايجاد تغييرات سياسي و اجتماعي پيراموني به واسطه برقراري ارتباط سازماني رسمي با ملت و مديران ايراني قابل تعبير خواهد بود. 

    به اين ترتيب انتظار مي رود، نهادهاي اطلاعاتي کشور، پس از دستگيري مهره عملياتي وزارت خارجه آمريکا در پروژه فتح سايبري ايران، مديران نفوذي داخلي را از قلم نيانداخته و شبکه کارآفريني اقتصادي با هدف ايجاد تغييرات سياسي- اجتماعي در ايران را از يد اختيار عوامل شيطان بزرگ خارج سازند.