اوین
نامه ی کیهان 5 شنبه 8 بهمن ماه سال 1394
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "جهنم تروريست ها و
برزخ ژنو "
براساس
اخبار منتشر شده فردا قرار است اولين دور از مذاکرات ميان دولت سوريه و شورشيان در
شهر ژنو سوئيس برگزار شود. اين مذاکرات بخشي از توافق دومين نشست وين 2 ميان اعضاي
کشورهاي موسوم به «گروه بين المللي حمايت از سوريه» است. آن نشست با طرح صلحي که
حاوي يک جدول زماني بود به کار خود پايان داد. اين جدول زماني عبارت بود از؛
1- نشست ديپلمات ها براي بررسي پيشرفت طرح پس از يک ماه که در نيويورک برگزار شد.
2- تا اول ژانويه (11 دي) سازمان ملل نشست دولت دمشق و مخالفين سوري را تشکيل دهد.
3- شش ماه آينده (25 ارديبهشت 95) ميان دولت و مخالفان آتش بس - با هدف تدوين قانون اساسي جديد- برقرار شود.
4-18 ماه آينده (25 ارديبهشت 96) انتخابات آزاد با نظارت سازمان ملل و در چارچوب قانون اساسي جديد برگزار شود.
مذاکرات فردا در واقع دومين گام از جدول زماني فوق است که با تاخير و تعويق چند باره انجام مي شود. درباره اين مذاکرات چند نکته مهم و قابل توجه وجود دارد؛
1- اوضاع ميداني؛ مهم ترين فاکتور در مذاکرات پيش رو، تغيير شديد اوضاع ميداني جنگ است. زمان به هيچ عنوان به نفع شورشيان و متحدان آنها به پيش نمي رود. ورق جنگ در تمام مناطق درگيري به نفع سوريه و پشتيبانان آن برگشته است. اين ليست مختصري از اصلي ترين تحولات ميداني در فاصله ميان نشست وين تا ژنو است؛
19آبان- آزادي فرودگاه کويرس بعد از سه سال محاصره و ادامه پيشروي ها به سمت شمال فرودگاه تا دروازه هاي شهر الباب
19 آبان- آزادسازي فرودگاه مرج السلطان در دمشق
3 آذر- هدف قرار گرفتن جنگنده روسي توسط ترکيه
6 آذر- ژنرال رشيد بکتاش از فرماندهان ارشد ارتش آزاد در حما کشته شد.
8 آذر- 94 فرد تحت تعقيب در استانهاي دمشق و حلب خود را تسليم نيروهاي دولتي کردند.
12 آذر- روسيه اعلام کرد دومين پايگاه هوايي عملياتي خود در حمص را به راه مي اندازد و 100 جنگنده ديگر به سوريه مي فرستد.
5 دي- زهران علوش سرکرده جيش الاسلام در حمله هوايي به غوطه شرقي دمشق کشته شد.
14 دي- ارتش سوريه 60 درصد شهر شيخ مسکين را آزاد کرد.
16 دي- ابوراتب الحمصي فرمانده گروه احرارالشام در حمص ترور شد.
22 دي- شهر سلما در شمال لاذقيه آزاد شد.
4 بهمن- شهر ربيعه آخرين شهر استان لاذقيه به تصرف ارتش سوريه درآمد.
6بهمن- شهر راهبردي شيخ مسکين کاملاً آزاد شد.
و بالاخره آزادسازي بيش از 500 کيلومتر مربع از اراضي جنوب و جنوب غربي حلب طي مراحل مختلف. همانطور که مشخص است، در اين مدت حدود دو ماهه، تروريست ها هيچ پيروزي قابل ذکري در ميدان عمل به دست نياورده اند و شکست هاي پي در پي آنان را در موضع انفعال و ضعف قرار داده است.
2- شورشيان گله بي صاحب؛ واقعيت آن است که امروز شورشيان در سوريه بيشتر شبيه گله اي بي صاحب هستند. گله اي که البته يکدست هم نيست و به گله شتر گاو پلنگ بيشتر شبيه است. آمريکا، عربستان و ترکيه به عنوان سه کشور اصلي حامي تروريست ها، در عين اهداف مشترک، اختلافات فاحشي نيز در اين زمينه دارند. عربستان سه هفته پس از نشست وين، حدود 100 تن از سران گروه هاي شورشي را به رياض فراخواند تا هماهنگي هاي لازم براي حضور آنان در مذاکرات امروز را فراهم کند اما با مرگ زهران علوش فرمانده جيش الاسلام ضربه سختي خورد. ترکيه حضور نيروهاي کُرد در مذاکرات را خط قرمز خود اعلام کرده است. اختلافات ميان شورشيان چنان عميق و گسترده است که جان کري مجبور شد آنان را تهديد کند که اگر با يکديگر براي حضور در ژنو به توافق نرسند، پشتيباني حاميان خود را از دست خواهند داد. اين اختلافات باعث شده است آنان از گفت و گوي رو در رو با نمايندگان دمشق خودداري کنند و مذاکرات ژنو به صورت «مذاکره از نزديک» و با واسطه نماينده سازمان ملل انجام خواهد شد. با در نظر گرفتن همه اين شرايط، بقول روزنامه راي اليوم؛ وقتي طرف هاي اصلي معارضان با يکديگر کنار نمي آيند و نمي توانند اعضاي خود را مشخص کنند، چگونه خواهند توانست با دولت سوريه مذاکره کرده و به نتيجه اي هم برسند؟!
3- هياهو با دست خالي؛ در حالي که واقعيت هاي ميداني در سوريه کاملاً عليه شورشيان در جريان است، آنان براي سرپوش گذاشتن بر اختلافات، ضعف ها و شکست هاي خود، اکنون به جنجال و هياهو روي آورده اند. اين جنجال رسانه اي عمدتا دو محور دارد؛ اول بزرگنمايي و اغراق درباره تلفات غيرنظاميان در حملات هوايي روسيه و دوم دروغ پردازي و مظلوم نمايي رسانه اي و بين المللي درباره مناطق اشغالي که توسط ارتش سوريه محاصره شده است.(اين در حالي است که شورشيان مناطق مختلفي از جمله نبل، الزهرا، فوعه و کفريا را سالهاست در محاصره دارند و مردم اين مناطق علاوه بر محروميت از غذا و تجهيزات پزشکي، در سايه سکوت مرگبار جامعه جهاني، هر روز با آتشباري شورشيان نيز مواجه هستند.) در همين راستا شورشيان چند روز پيش اعلام کردند شرط موفقيت مذاکرات قطع حملات هوايي روسيه و پايان محاصره مناطق اشغالي است.
4- بازي با مدل برجام؛ يکي از موضوعات به ظاهر فرعي - اما به شدت مهم و قابل تامل- در مذاکرات پيش رو، نقش جمهوري اسلامي ايران در اين مذاکرات است. اهميت اين ماجرا از آنجايي دوچندان مي شود که با دوره موسوم به پسابرجام مصادف است. آمريکايي ها برنامه هاي خاص خود را در مواجهه با جمهوري اسلامي ايران در اين دوره دارند. چندي پيش نشريه آمريکايي نيويورکر در پايان گزارشي مبسوط نوشت؛ «آزمايش بعدي درباره نيات واقعي ايران، مذاکرات صلح سوريه است که قرار است اين ماه آغاز شود و هيچ پاداش مالي ندارد! اين آزمون بهتري به منظور سنجش آمادگي ايران براي تعامل با بقيه جهان خواهد بود.» معناي واقعي آنچه نيويورکر آمادگي تعامل با جهان مي خواند، تسليم شدن ايران در برابر طرح آمريکا براي آينده سوريه است. روزي که تروريست هاي اجاره اي آمريکا با دلارهاي نفتي آل سعود و حمايت اطلاعاتي و لجستيکي ترکيه سرمست برخي پيروزي هاي خود بودند، واشنگتن نتوانست به اهداف خود برسد، امروز که ورق به کلي برگشته است و آمريکايي ها بهتر از هرکس ديگري مي دانند سرنخ تغيير روند شرايط ميداني درکجاست و نمي توانند با مدل سازي از برجام، بازي باخته را به برد تبديل کنند.
5- بازگشت به زمين؛ تقريبا تمام ديپلمات ها و تحليلگران درگير مسائل سوريه اميدي به مذاکرات پيش رو در ژنو ندارند و معتقدند اين مذاکرات به نتيجه خاصي نخواهد رسيد. چرا که طرف ها، بخصوص شورشيان و حاميان آنها هنوز حاضر به پذيرش واقعيت هاي ميداني جنگ نيستند و از لحاظ رواني آمادگي مذاکراتي واقعي و نتيجه بخش را ندارند. شواهد نشان مي دهد بازيگران صحنه سوريه ضمن باز گذاشتن کانال ديپلماتيک، دست خالي از ژنو باز خواهند گشت تا باز هم شانس خود را روي زمين امتحان کنند. اخبار منتشر شده مبني بر فعاليت هاي لجستيکي آمريکا در شمال شرق سوريه و راه اندازي يک فرودگاه نظامي و بلوف جان کري مبني بر اينکه اگر راه حل سياسي جواب ندهد، آمريکا براي راه حل نظامي آماده است، ناظر به همين روند است. نويسنده: محمد صرفي
1- نشست ديپلمات ها براي بررسي پيشرفت طرح پس از يک ماه که در نيويورک برگزار شد.
2- تا اول ژانويه (11 دي) سازمان ملل نشست دولت دمشق و مخالفين سوري را تشکيل دهد.
3- شش ماه آينده (25 ارديبهشت 95) ميان دولت و مخالفان آتش بس - با هدف تدوين قانون اساسي جديد- برقرار شود.
4-18 ماه آينده (25 ارديبهشت 96) انتخابات آزاد با نظارت سازمان ملل و در چارچوب قانون اساسي جديد برگزار شود.
مذاکرات فردا در واقع دومين گام از جدول زماني فوق است که با تاخير و تعويق چند باره انجام مي شود. درباره اين مذاکرات چند نکته مهم و قابل توجه وجود دارد؛
1- اوضاع ميداني؛ مهم ترين فاکتور در مذاکرات پيش رو، تغيير شديد اوضاع ميداني جنگ است. زمان به هيچ عنوان به نفع شورشيان و متحدان آنها به پيش نمي رود. ورق جنگ در تمام مناطق درگيري به نفع سوريه و پشتيبانان آن برگشته است. اين ليست مختصري از اصلي ترين تحولات ميداني در فاصله ميان نشست وين تا ژنو است؛
19آبان- آزادي فرودگاه کويرس بعد از سه سال محاصره و ادامه پيشروي ها به سمت شمال فرودگاه تا دروازه هاي شهر الباب
19 آبان- آزادسازي فرودگاه مرج السلطان در دمشق
3 آذر- هدف قرار گرفتن جنگنده روسي توسط ترکيه
6 آذر- ژنرال رشيد بکتاش از فرماندهان ارشد ارتش آزاد در حما کشته شد.
8 آذر- 94 فرد تحت تعقيب در استانهاي دمشق و حلب خود را تسليم نيروهاي دولتي کردند.
12 آذر- روسيه اعلام کرد دومين پايگاه هوايي عملياتي خود در حمص را به راه مي اندازد و 100 جنگنده ديگر به سوريه مي فرستد.
5 دي- زهران علوش سرکرده جيش الاسلام در حمله هوايي به غوطه شرقي دمشق کشته شد.
14 دي- ارتش سوريه 60 درصد شهر شيخ مسکين را آزاد کرد.
16 دي- ابوراتب الحمصي فرمانده گروه احرارالشام در حمص ترور شد.
22 دي- شهر سلما در شمال لاذقيه آزاد شد.
4 بهمن- شهر ربيعه آخرين شهر استان لاذقيه به تصرف ارتش سوريه درآمد.
6بهمن- شهر راهبردي شيخ مسکين کاملاً آزاد شد.
و بالاخره آزادسازي بيش از 500 کيلومتر مربع از اراضي جنوب و جنوب غربي حلب طي مراحل مختلف. همانطور که مشخص است، در اين مدت حدود دو ماهه، تروريست ها هيچ پيروزي قابل ذکري در ميدان عمل به دست نياورده اند و شکست هاي پي در پي آنان را در موضع انفعال و ضعف قرار داده است.
2- شورشيان گله بي صاحب؛ واقعيت آن است که امروز شورشيان در سوريه بيشتر شبيه گله اي بي صاحب هستند. گله اي که البته يکدست هم نيست و به گله شتر گاو پلنگ بيشتر شبيه است. آمريکا، عربستان و ترکيه به عنوان سه کشور اصلي حامي تروريست ها، در عين اهداف مشترک، اختلافات فاحشي نيز در اين زمينه دارند. عربستان سه هفته پس از نشست وين، حدود 100 تن از سران گروه هاي شورشي را به رياض فراخواند تا هماهنگي هاي لازم براي حضور آنان در مذاکرات امروز را فراهم کند اما با مرگ زهران علوش فرمانده جيش الاسلام ضربه سختي خورد. ترکيه حضور نيروهاي کُرد در مذاکرات را خط قرمز خود اعلام کرده است. اختلافات ميان شورشيان چنان عميق و گسترده است که جان کري مجبور شد آنان را تهديد کند که اگر با يکديگر براي حضور در ژنو به توافق نرسند، پشتيباني حاميان خود را از دست خواهند داد. اين اختلافات باعث شده است آنان از گفت و گوي رو در رو با نمايندگان دمشق خودداري کنند و مذاکرات ژنو به صورت «مذاکره از نزديک» و با واسطه نماينده سازمان ملل انجام خواهد شد. با در نظر گرفتن همه اين شرايط، بقول روزنامه راي اليوم؛ وقتي طرف هاي اصلي معارضان با يکديگر کنار نمي آيند و نمي توانند اعضاي خود را مشخص کنند، چگونه خواهند توانست با دولت سوريه مذاکره کرده و به نتيجه اي هم برسند؟!
3- هياهو با دست خالي؛ در حالي که واقعيت هاي ميداني در سوريه کاملاً عليه شورشيان در جريان است، آنان براي سرپوش گذاشتن بر اختلافات، ضعف ها و شکست هاي خود، اکنون به جنجال و هياهو روي آورده اند. اين جنجال رسانه اي عمدتا دو محور دارد؛ اول بزرگنمايي و اغراق درباره تلفات غيرنظاميان در حملات هوايي روسيه و دوم دروغ پردازي و مظلوم نمايي رسانه اي و بين المللي درباره مناطق اشغالي که توسط ارتش سوريه محاصره شده است.(اين در حالي است که شورشيان مناطق مختلفي از جمله نبل، الزهرا، فوعه و کفريا را سالهاست در محاصره دارند و مردم اين مناطق علاوه بر محروميت از غذا و تجهيزات پزشکي، در سايه سکوت مرگبار جامعه جهاني، هر روز با آتشباري شورشيان نيز مواجه هستند.) در همين راستا شورشيان چند روز پيش اعلام کردند شرط موفقيت مذاکرات قطع حملات هوايي روسيه و پايان محاصره مناطق اشغالي است.
4- بازي با مدل برجام؛ يکي از موضوعات به ظاهر فرعي - اما به شدت مهم و قابل تامل- در مذاکرات پيش رو، نقش جمهوري اسلامي ايران در اين مذاکرات است. اهميت اين ماجرا از آنجايي دوچندان مي شود که با دوره موسوم به پسابرجام مصادف است. آمريکايي ها برنامه هاي خاص خود را در مواجهه با جمهوري اسلامي ايران در اين دوره دارند. چندي پيش نشريه آمريکايي نيويورکر در پايان گزارشي مبسوط نوشت؛ «آزمايش بعدي درباره نيات واقعي ايران، مذاکرات صلح سوريه است که قرار است اين ماه آغاز شود و هيچ پاداش مالي ندارد! اين آزمون بهتري به منظور سنجش آمادگي ايران براي تعامل با بقيه جهان خواهد بود.» معناي واقعي آنچه نيويورکر آمادگي تعامل با جهان مي خواند، تسليم شدن ايران در برابر طرح آمريکا براي آينده سوريه است. روزي که تروريست هاي اجاره اي آمريکا با دلارهاي نفتي آل سعود و حمايت اطلاعاتي و لجستيکي ترکيه سرمست برخي پيروزي هاي خود بودند، واشنگتن نتوانست به اهداف خود برسد، امروز که ورق به کلي برگشته است و آمريکايي ها بهتر از هرکس ديگري مي دانند سرنخ تغيير روند شرايط ميداني درکجاست و نمي توانند با مدل سازي از برجام، بازي باخته را به برد تبديل کنند.
5- بازگشت به زمين؛ تقريبا تمام ديپلمات ها و تحليلگران درگير مسائل سوريه اميدي به مذاکرات پيش رو در ژنو ندارند و معتقدند اين مذاکرات به نتيجه خاصي نخواهد رسيد. چرا که طرف ها، بخصوص شورشيان و حاميان آنها هنوز حاضر به پذيرش واقعيت هاي ميداني جنگ نيستند و از لحاظ رواني آمادگي مذاکراتي واقعي و نتيجه بخش را ندارند. شواهد نشان مي دهد بازيگران صحنه سوريه ضمن باز گذاشتن کانال ديپلماتيک، دست خالي از ژنو باز خواهند گشت تا باز هم شانس خود را روي زمين امتحان کنند. اخبار منتشر شده مبني بر فعاليت هاي لجستيکي آمريکا در شمال شرق سوريه و راه اندازي يک فرودگاه نظامي و بلوف جان کري مبني بر اينکه اگر راه حل سياسي جواب ندهد، آمريکا براي راه حل نظامي آماده است، ناظر به همين روند است. نويسنده: محمد صرفي