اوین نامه ی کیهان 5 شنبه 17 دیماه سال 1394
يادداشت ميهمان "
اوین نامه ی کیهان "در كدام اسلام مقابله با ديكتاتوري جرم است؟!
"
سربازجو شریعت نداری در ستون یادداشت
روز کم آورده است چون مجبور شده از
یادداشت روز مهمان مصری استفاده کند .معلوم است قلمزن مصری که با اوین نامه ی
کیهان سربازجو شریعت نداری علیه ی عربستان همکاری کند کیست؟ زیرا که در پایان یادداشت افزوده شده يادداشت اختصاصي نويسنده و انديشمند مصري و از رهبران سابق
اخوان المسلمين برای اوینن امه ی کیهان است.
عربستان
روز شنبه 47 نفر را به بهانه فعاليت هاي تروريستي اعدام کرد که در ميان آنها گروهي
از تروريست هاي مرتبط با سازمان القاعده و نيز حضرت شيخ نمر باقر نمر بودند. شيخ
نمر از روحانيون مذهب اثني عشري جعفري بود و هيچ ارتباطي با تروريسم و تشکيلات
القاعده نداشت و حتي بر ضد القاعده و داعش و خشونت و افراطي گري و اغراق و تروريسم
بود.
من با شيخ نمر در کنفرانس هاي تقريب و وحدت آشنا شدم. او از طرفداران پروپاقرص اتحاد و تقريب بود. وي پيروان زيادي دارد و طرفداران او از هرگونه خشونت و افراطي گري به دور هستند اما به عقايد مذهبي خود پايبندند.
همان طور که حنبلي ها و حنفي ها و شافعي ها و مالکي ها به مذهب خود التزام دارند ولي اسلام فوق همه مذاهب است.
با تاسف فراوان از جنايت آل سعود در اعدام نمر، مي خواهم در اين خصوص چند نکته را توضيح دهم:
1- شخصيت شيخ نمر باقرالنمر (رحمت الله عليه) شخصيت يک مرد صلح طلب اهل گفت وگو و تقريب و وحدت ميان امت اسلامي بود. او از مهم ترين شخصيت هاي ديني شيعه و معتقد به گفت وگو بود و هيچ گاه دست به سلاح نبرد. درست است که او در هدايت تظاهرات و يا تشويق به انجام آنها نقش داشت اما همه اين اعتراض ها مسالمت آميز بود و در جهان هيچ قانوني در ميان اهل سنت يا شيعه وجود ندارد که مانع تظاهرات مسالمت آميز بر ضد استبداد و ديکتاتوري باشد.
2- اقدام به اعدام اين مرد در کنار گروهي از تروريست هاي وابسته به القاعده يک خلط بزرگ و يک فريب بزرگ همچون فريب شيطان است و اتهاماتي که به او نسبت داده شده هيچ کدام توجيهي براي کشتن و اعدام او نبود، مثلاخروج بر ولي امر مسلمين يک تهمت است. آيا ولي امر، تمام مخالفان را اعدام مي کند و يا کساني را که او را غيرعادل و ناشايست براي حکومت مي دانند و از فرمان او سرپيچي مي کنند از بين مي برد؟ اين مخالفان جز زبانشان سلاح کشنده ديگري ندارند. اما در خصوص متهم کردن او به ايجاد فتنه فرقه اي بايد گفت اعدام کردن او عين فتنه فرقه اي است. آن هم در کشوري که فتاواي شاذ و غيرمعمول، فراوان است و موجب بروز افراطي گري و خشونت شده و خود عربستان را درگير اين موضوع کرده است. اما درباره اتهام هدايت اعتراضات مردمي توسط نمر، بايد گفت ايجاد روش عادلانه، آن است که به خواسته هاي اعتراض کنندگان توجه شود تا مردم تحت لواي امت واحده بدون تفرقه گرايي ناشي از مذهب و رنگ و دين به زندگي بپردازند.
و استدلال آوردن از کتب و منابع مبني بر اينکه صحابه و واليان اسلامي در محاکمات و دعواهاي خود حتي با دشمنان يهودي و نه فقط مسلمانان، به قضات خود مراجعه مي کردند کافي نيست. ما کجا و آن روزگاران کجا؟
اين اعدام و اعدام هاي ديگر بر اساس دليل روشن قابل قبولي انجام نشده است. اين اعدام ها ظالمانه است و موجب برافروخته شدن فتنه ها خواهد شد. چون پيامبر اکرم(ص) فرمود: «ادرووالحدود بالشبهات، تا مي توانيد اجراي حدود الهي را با بهانه و شبهه اي دفع کنيد.»
من بيم آن دارم که داشتن مذهبي غير از مذهب اهل سنت، از نظر خاندان حاکم بر عربستان دليل تروريسم و محکوميت به اعدام باشد و يا گرايش هاي مذهبي خصوصا به مذهب اثني عشر جعفري يا زيدي يا اباضي دليل کافي و يا دليل موجهي براي محکوم شدن به اعدام و بهانه اي براي پاک کردن زمين از مذاهب مخالف باشد.
اکنون منطقه در شرايط سختي قرار دارد و کشورها بايد از خصومت ناشي از فرقه گرايي و سلطه طلبي و يا سلطه جويي طرف غربي يا شرقي به دور باشد. خصومت و دشمني بايد با اشغالگران و پشتيبانان آنان باشد و شايسته تر آن است که همه اين حکام- که به ملت ها اهانت کردند و بر ضد وحدت امت کار کردند- از صحنه قدرت کنار بروند و کار به دست کساني سپرده شود که با مديريت و گفت وگو و حکومت و سياست آشنا هستند و مردم آنها را به شيوه اي غيرموروثي برمي گزينند و هم و غمشان تلاش براي رشد و توسعه و گسترش امنيت است. حاکمان بايد کساني باشند که معتقدند همه مردم و نه فقط مسلمانان همانند دندانه هاي شانه برابرند و به اين جمله اميرالمومنين علي عليه السلام ايمان دارند که فرموده مردم دو گروهند يا برادر ديني تواند يا در آفرينش همانند تو و خداوند شهداي امت را رحمت کند که او توفيق دهنده است. نويسنده: دكتر كمال الهلباوي
يادداشت اختصاصي نويسنده و انديشمند مصري و از رهبران سابق اخوان المسلمين براي کيهان
من با شيخ نمر در کنفرانس هاي تقريب و وحدت آشنا شدم. او از طرفداران پروپاقرص اتحاد و تقريب بود. وي پيروان زيادي دارد و طرفداران او از هرگونه خشونت و افراطي گري به دور هستند اما به عقايد مذهبي خود پايبندند.
همان طور که حنبلي ها و حنفي ها و شافعي ها و مالکي ها به مذهب خود التزام دارند ولي اسلام فوق همه مذاهب است.
با تاسف فراوان از جنايت آل سعود در اعدام نمر، مي خواهم در اين خصوص چند نکته را توضيح دهم:
1- شخصيت شيخ نمر باقرالنمر (رحمت الله عليه) شخصيت يک مرد صلح طلب اهل گفت وگو و تقريب و وحدت ميان امت اسلامي بود. او از مهم ترين شخصيت هاي ديني شيعه و معتقد به گفت وگو بود و هيچ گاه دست به سلاح نبرد. درست است که او در هدايت تظاهرات و يا تشويق به انجام آنها نقش داشت اما همه اين اعتراض ها مسالمت آميز بود و در جهان هيچ قانوني در ميان اهل سنت يا شيعه وجود ندارد که مانع تظاهرات مسالمت آميز بر ضد استبداد و ديکتاتوري باشد.
2- اقدام به اعدام اين مرد در کنار گروهي از تروريست هاي وابسته به القاعده يک خلط بزرگ و يک فريب بزرگ همچون فريب شيطان است و اتهاماتي که به او نسبت داده شده هيچ کدام توجيهي براي کشتن و اعدام او نبود، مثلاخروج بر ولي امر مسلمين يک تهمت است. آيا ولي امر، تمام مخالفان را اعدام مي کند و يا کساني را که او را غيرعادل و ناشايست براي حکومت مي دانند و از فرمان او سرپيچي مي کنند از بين مي برد؟ اين مخالفان جز زبانشان سلاح کشنده ديگري ندارند. اما در خصوص متهم کردن او به ايجاد فتنه فرقه اي بايد گفت اعدام کردن او عين فتنه فرقه اي است. آن هم در کشوري که فتاواي شاذ و غيرمعمول، فراوان است و موجب بروز افراطي گري و خشونت شده و خود عربستان را درگير اين موضوع کرده است. اما درباره اتهام هدايت اعتراضات مردمي توسط نمر، بايد گفت ايجاد روش عادلانه، آن است که به خواسته هاي اعتراض کنندگان توجه شود تا مردم تحت لواي امت واحده بدون تفرقه گرايي ناشي از مذهب و رنگ و دين به زندگي بپردازند.
و استدلال آوردن از کتب و منابع مبني بر اينکه صحابه و واليان اسلامي در محاکمات و دعواهاي خود حتي با دشمنان يهودي و نه فقط مسلمانان، به قضات خود مراجعه مي کردند کافي نيست. ما کجا و آن روزگاران کجا؟
اين اعدام و اعدام هاي ديگر بر اساس دليل روشن قابل قبولي انجام نشده است. اين اعدام ها ظالمانه است و موجب برافروخته شدن فتنه ها خواهد شد. چون پيامبر اکرم(ص) فرمود: «ادرووالحدود بالشبهات، تا مي توانيد اجراي حدود الهي را با بهانه و شبهه اي دفع کنيد.»
من بيم آن دارم که داشتن مذهبي غير از مذهب اهل سنت، از نظر خاندان حاکم بر عربستان دليل تروريسم و محکوميت به اعدام باشد و يا گرايش هاي مذهبي خصوصا به مذهب اثني عشر جعفري يا زيدي يا اباضي دليل کافي و يا دليل موجهي براي محکوم شدن به اعدام و بهانه اي براي پاک کردن زمين از مذاهب مخالف باشد.
اکنون منطقه در شرايط سختي قرار دارد و کشورها بايد از خصومت ناشي از فرقه گرايي و سلطه طلبي و يا سلطه جويي طرف غربي يا شرقي به دور باشد. خصومت و دشمني بايد با اشغالگران و پشتيبانان آنان باشد و شايسته تر آن است که همه اين حکام- که به ملت ها اهانت کردند و بر ضد وحدت امت کار کردند- از صحنه قدرت کنار بروند و کار به دست کساني سپرده شود که با مديريت و گفت وگو و حکومت و سياست آشنا هستند و مردم آنها را به شيوه اي غيرموروثي برمي گزينند و هم و غمشان تلاش براي رشد و توسعه و گسترش امنيت است. حاکمان بايد کساني باشند که معتقدند همه مردم و نه فقط مسلمانان همانند دندانه هاي شانه برابرند و به اين جمله اميرالمومنين علي عليه السلام ايمان دارند که فرموده مردم دو گروهند يا برادر ديني تواند يا در آفرينش همانند تو و خداوند شهداي امت را رحمت کند که او توفيق دهنده است. نويسنده: دكتر كمال الهلباوي
يادداشت اختصاصي نويسنده و انديشمند مصري و از رهبران سابق اخوان المسلمين براي کيهان