14 ساعت کار در آژانس پس از 30 سال معلمی

فارس گزارش می‌دهد
14 ساعت کار در آژانس پس از 30 سال معلمی12 اردیبهشت -95
خبرگزاری فارس: 14 ساعت کار در آژانس پس از 30 سال معلمی
آقا معلم بازنشسته که حالا پس از 30 سال تدریس در کلاس درس، در آژانس مسافرتی کار می‌کند از دغدغه‌ها و دلمشغولی‌هایش و شاخص‌های معلم خوب بودن می‌گوید.
به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس معلمان از شاخص‌ترین قشرهای هر جامعه‌اند که همواره مورد وثوق و اطمینان اقشار مختلف قرار دارند و به عنوان یکی از گروه‌های مرجع در حل و فصل مشکلات جوامع مختلف به شمار می‌آیند.
در آستانه هفته گرامیداشت مقام معلم و در عصر یکی از روزهای بارانی بهار پای صحبت‌های معلمی زحمتکش می‌نشینیم که چند سالی است پس از فراغت از کار تدریس، در یکی از آژانس‌های مسافرتی شهر تهران مشغول به کار است.
45 دقیقه چشم‌انتظار بودیم تا پای دردِ دل‌های این معلم بازنشسته بنشینیم و وقتی با لباس خیس حاصل از باران تند بهاری به میان‌مان آمد، با گفتن این جمله که «از ساعت 12 ظهر تا الان به سرویس رفته‌ام»، سعی داشت بدقولی‌اش که به دلیل ترافیک پیش آمده بود را توجیه کند.
قد متوسط، جثه لاغر، سادگی و بی‌آلایشی، موهای کم‌پشت و جو گندمی، همه مجموعه‌ای از برداشت‌های به ذهن نشسته‌مان بود که در اولین برخورد، تصویری مثبت از مردی تلاشگر در عرصه علم و دانش را تشکیل داد. 
 
او کسی نیست جز غلامحسین موکل متولد 1337 شهرری. وی با متانت خاص پذیرای‌مان می‌شود و می‌گوید: درس خواندن در مقاطع مختلف را در شهری شروع کردم و تنها سال آخر دبیرستان را در دارالفنون تحصیل کردم؛ شاگردی با معدل بیش از 17 در سال آخر و دیپلمه ریاضی بودم.
*علاقه به تحصیل و تدریس عامل روی آوردن به معلمی
موکل با اشاره به مراحل زندگی خود می‌ا‌فزاید: پدرم کارگر کارخانه شماره 2 روغن‌نباتی ورامین که در شهرری است، بود؛ نزدیکی بازنشستگی‌اش روزی به بنده گفت «می‌توانی جای بنده در کارخانه کار کنی»، اما بنده به دلیل علاقه به تحصیل و تدریس به آنجا نرفتم و به معلمی روی آوردم؛ از دوران دانش‌آموزی علاقه به معلم شدن داشتم و از دو معلم دوران دبیرستان خود بسیار خوشم می‌آمد و این میل و رغبت به معلمان خود باعث علاقه‌مندی به معلم شدنم شد.
این معلم بازنشسته یادآور می‌شود:خرداد 58 دیپلم گرفتم و به دلیل اینکه دانشگاه‌ها به خاطر انقلاب فرهنگی تعطیل شد، سال 59 وارد حرفه معلمی شدم؛ روایت ورود به آموزش و پرورش این طور بود که سه سال در حوزه علمیه‌ای در شهرری به سرپرستی آیت‌الله فیروزآبادی و جامع‌المقدمات و سیوطی را گذراندم تا اینکه یکی از دوستان، بنده را به معاون پرورشی آموزش و پرورش منطقه 20 معرفی کرد.
...
در طبقه فوقانی آژانس و قسمت خوابگاه رانندگان بر روی تکه فرشی مشغول مصاحبه با این معلم بازنشسته هستیم و هر چند دقیقه یکبار صدای منشی آژانس مانند شوکی در حالی که راننده‌ای را صدا می‌زند، شیرازه مصاحبه را از هم جدا می‌کند.
این آقا معلم بازنشسته می‌گوید: پس از برگزاری آ‌زمون‌های ابتدایی از 27 مهر 59 مشغول به کار شدم، در آن زمان به عنوان مربی تربیتی فعالیت را شروع کردم و اولین مکان تدریسم اسلامشهر بود؛ آن زمان اسلامشهر زیرنظر آموزش و پرورش شهرری قرار داشت و مدرسه ابتدایی فروزان اولین مدرسه تدریس‌ام بود.
*اولین حقوق دریافتی‌ام 2200 تومان بود
موکل با اشاره به اینکه فعالیت‌های پرورشی مانند بردن دانش‌آموزان  به اردو و تدریس تعلیمات دینی از سال سوم تا پنجم ابتدایی را انجام می‌دادم، می‌افزاید: یک سال در اسلامشهر تدریس کردم و به دلیل اینکه متولد 1337 بودم، 20 شهریور 59 به خدمت رفتم و به دلیل معاف بودن تنها یک سال خدمت کردم؛ البته قبل از خدمت به صورت حق‌التدریس کار می‌کردم و پس از پایان خدمت شروع به کار کردم و سال 60 به صورت پیمانی به استخدام آموزش و پرورش درآمدم. اولین حق‌التدریس و حقوقم 2200 تومان بود و سال 62 ازدواج کردم.
*20 سال معلم ریاضی دوره راهنمایی بودم
وی می‌گوید: پس از استخدام در آموزش و پرورش 6 سال مسئول اداره رفاه آموزش و پرورش منطقه 18 بودم؛ در آنجا صندوق وام و تعاونی مسکن تشکیل دادیم که الان وام‌های 10 تا 15 میلیونی می‌دهد، بعد از این مدت با گرفتن فوق‌دیپلم تدریس ریاضی را شروع کردم؛ در دوره ضمن خدمت در آموزش و پرورش کلاس‌ها و آزمونی برگزار می‌کردند و به این طریق فوق‌دیپلم ریاضی گرفتم؛ در دوره راهنمایی حدود 20 سال تدریس کردم و کل دوران تدریسم فقط در منطقه 18 بود و با فوق‌دیپلم بازنشسته شدم.
این معلم بازنشسته با اشاره به ویژگی زندگی‌اش گفت: 3 فرزند دارم که فرزند بزرگترم دختر است و ازدواج کرده، یک پسر دیپلم دارم و دیگری دانشجوی رشته فناوری اطلاعات است.
موکل با اشاره به دریافتی اولیه از آموزش و پرورش گفت: ابتدا 2200 تومان حقوق گرفتم و تا ماهانه 600 هزار تومان در سال آخرخدمت ادامه پیدا کرد؛ بازنشستگی‌ام قبل از موعد انجام شد و با 27 سال خدمت بازنشسته شدم، 3 سال نیز مجدداً از سوی آموزش و پرورش دعوت به کار شدم.
*الان نیز تدریس را دوست دارم/با بچه‌ها بودن جذاب است
از او می‌خواهم از ویژگی‌های شغل معلمی بگوید و اینکه «آیا روزی به این نتیجه رسیدی که انتخاب معلمی اشتباه بوده است؟»، می‌افزاید: نه اینطور نیست و الان نیز تدریس را دوست دارم؛ با بچه‌ها بودن و برخورد با آنها خیلی جذاب است.
وی می‌گوید: یک سال در مقطع ابتدایی بودم و بعد در راهنمایی حضور داشتم، برخورد خوبی با دانش‌آموزان داشتم؛ معلمی را می‌دیدم که برای تک‌تک دانش‌آموزان  اسامی مختلف می‌گذاشت اما بنده طوری با آنها برخورد می‌کردم که دانش‌آموز دنبال من می‌آمد.
 
*توصیه‌ای که باعث مهندس راه و ساختمان شدن دانش‌آموز شد
به اینجای مصاحبه که می‌رسیم از این معلم بازنششته که سیمای خستگی از کار روزانه در چهره‌اش به خوبی هویداست می‌خواهم از خاطرات شاگردان خود بگوید که می‌افزاید: یک روز منتظر سرویس در آژانس بودم که فردی آمد و احوال‌پرسی کرد و به بنده گفت «دانش‌آموز شما بودم و توضیح داد که روزی سر امتحان ریاضی در حال تقلب بودم که شما به بنده تذکر دادی و گفتی به جای نگاه کردن به ورقه دیگران همین زمان را صرف یادگرفتن کن و همین جمله شما باعث شد درس بخوانم و امروز مهندس راه و ساختمان شوم».
*فرزندانم علاقه‌ای به معلمی نداشتند
موکل در پاسخ به این پرسش که «آیا فرزندان شما ابراز تمایلی برای معلم شدن دارند؟»،یادآور می‌شود: متأسفانه نه، برای اینکه در سال‌های قبل حقوق ما خیلی پایین بود و به همین دلیل آنها علاقه‌ای به معلمی نداشتند.
*عاشق کار بودن رمز معلم شدن است
وی با این حال می‌گوید: اقوام به بنده احترام زیادی می‌گذارند و اکثر بچه‌های آنها برای حل مسائل درس ریاضی به بنده مراجعه می‌کنند و یک مرجع قابل اعتماد هستم.
از این معلم محجوب و کم‌حرف می‌خواهم از ویژگی معلمی برایمان بگوید که می‌افزاید: هرکسی نمی‌تواند معلمی کند، برای اینکه کسی که معلم می‌شود، باید عاشق کارش باشد.
از وی درخواست می‌کنم از جنبه‌های مادی معلمی بگوید که می افزاید: تا سال 76 حقوق خیلی کمی داشتیم و پس از آن مقداری تغییر در دریافتی‌ها ایجاد شد، بنده دو شیفت در مدرسه کار می‌کردم و در کنار آن نیز کلاس خصوصی داشتم؛سال 80، ساعت 6 صبح حرکت می‌کردم و در یافت‌آباد از 7 صبح تا 10 شب کلاس خصوصی داشتم و با این کار بیش از حقوق ثابت به دست می‌آوردم.
موکل بیان می‌دارد: در دوران خدمت در مدارس شهید عابدینی، صاحب‌الزمان (عج)، کمیل و والفجر منطقه 18 تدریس کردم و با اینکه سال 86 بازنشسته شدم اما مدت سه سال آموزش و پرورش دوباره مرا جذب کرد، در هنگام امتحانات کلاس خصوصی نیز دارم و از سال 89 این کلاس‌ها را در منازل برگزار می‌کنم.
*روزی 14 ساعت در آژانس کار می‌کنم
گفت‌وگو به بیان جزئیات کار در آژانس که می‌رسد، می‌گوید: در این آژانس از 7 صبح تا 7 بعدازظهر کار می‌کنم و بستگی به زمان سرویس‌ها تا 9 شب نیز سرویس می‌روم اما خیلی راضی نیستم؛ چرا که باید روزی حدود 13 و 14 ساعت کار کنم و درصدی از درآمد نیز به آژانس تعلق دارد.
*آماده حضور مجدد در کلاس درس هستم
می‌پرسم «اگر مجدداً آموزش و پرورش از شما برای تدریس دعوت کند، راضی به بازگشت به مدرسه هستی؟»،می‌گوید: بله دوست دارم، چرا که در کنار بچه‌ها و دانش‌آموزان بودن جالب بوده و آن را دوست دارم.
*معلم باید دلسوز و با گذشت باشد
این معلم دیروز عرصه علم و دانش به تعریف ویژگی‌های یک معلم خوب می‌پردازد و می‌افزاید: یک جمله خیلی معروف از امام خمینی (ره) مبنی بر اینکه معلمی شغل انبیاست وجود دارد؛ معلم باید راه و روش برخورد و رفتارش در همان نسخ انبیا باشد، یعنی باید طوری باشد که برای دانش‌آموز، درخانواده خود و اطرافیان الگو باشد.
موکل یادآور می‌شود: معلم باید دلسوز و باگذشت باشد تا دانش‌آموز معلم را بشناسد و پس از شناخت به دنبالش رفته و با او ارتباط برقرار کند
*از رانندگی در آژانس ناراحتم
از او می‌خواهم توضیح دهد که حالا بعد از 30 سال معلمی کردن از اینکه راننده آژانس هست، چه احساسی دارد؟»، که با ناراحتی می‌گوید: الان فقط همسر و فرزندانم می‌دانند که در آژانس‌ کار می‌کنم؛ چرا که به نظرم یک افت شخصیتی وجود دارد؛ در عرف جامعه یک نگاه دیگری به معلم وجود دارد.
*دلیل کار کردن در آژانس مشکل مادی است
وی در پاسخ به این پرسش که «دلیل گرایش شما به کار در آژانس چیست؟»، با تأملی می‌گوید: مشکل مادی است؛ وقتی بازنشسته شدم حقوقم کم شد و الان حدود یک میلیون و چهارصد هزار تومان دریافت می‌‌کنم، در حالی که کسی که بازنشسته می‌شود باید طوری حقوق داشته باشد که نیاز به کار کردن نباشد.
از او می‌خواهم توضیح دهد آیا تجارب 30 ساله معلمی در نحوه برخورد و کار در آژانس تأثیری دارد که می‌افزاید: در برخوردها تأثیر دارد و همکاران نیز به بنده احترام می‌گذارند؛ اینجا بهترین آژانس از نظر برخورد رانندگان است و همه با هم صمیمی هستند.
آقا معلم گفت‌وگوی ما وقتی در برابر این پرسش که «راننده خوب آژانس چه ویژگی‌ دارد رو به رو می‌شود؟»، با تفکر پاسخ می‌دهد: یک راننده آژانس باید مؤدب و با گذشت باشد.
از این معلم بازنشسته و زحمتکش دیروز کلاس درس که حالا پس از 30 سال مشغول جابه‌جایی مسافران است می‌خواهم حرف‌های دل خود را بیان کند که با مکثی کوتاه خاطرنشان می‌کند: مسئولان ادعا می‌کنند برای معلمان کار می‌کنند و حل مسائل مادی را در نظر می‌گیرند؛ اما برای نمونه تعاونی مسکن فرهنگیان وجود دارد که اعلام می‌شود اجناس اقساطی بدون پیش‌پرداخت به معلمان داده می‌شود اما در عمل تفاوت زیادی از نظر قیمت با بازار آزاد وجود ندارد و فقط منتی بر دوش فرهنگیان می‌گذارند.
موکل در واکنش به این موضوع که گفته می‌شود «معلمان تنها 9 ماه کار می‌کنند، حال به عنوان یک فرهنگی توضیح دهید آیا این طور است؟»،با قاطعیت می‌افزاید: نه این طور نیست؛ چرا که کسی که با مغز دانش‌آموزان کار می‌کند، کار سختی انجام می‌دهد و از جان خود مایه می‌گذارد اما در مقابل این زحمات حقوقش پایین است.
*داشتن علاقه رمز گرایش دانش‌آموزان به معلمی
وقتی از این معلم بازنشسته می‌پرسم که «آیا به دانش‌آموزان توصیه می‌کنید معلم شوند؟»،می‌گوید: نه توصیه نمی‌کنم؛ بلکه می‌گویم، اگر به این شغل علاقه دارید به این حرفه روی آورید، من علاقه به معلمی داشتم و معلم شدم و شما دانش‌آموز نیز اگر علاقه‌مند به معلمی هستید، به این شغل بروید.
*ساختار آموزش باید تغییر پیدا کند /تحقیق کردن جایگزین حفظ کردن مطالب شود
مرد با تجربه تعلیم و تربیت وقتی به مشکلات نظام آموزش و پرورش می‌رسد،می‌افزاید: دانش‌آموز باید حالت تحقیق در دروس را داشته باشد اما در حال حاضر بیشتر روش حفظ کردن مطالب وجود دارد و باید ساختار موجود تغییر پیدا کند تا دانش‌آموز از همان سال اول ابتدایی دنبال تحقیق باشد.
حالا لحظات واپسین مصاحبه است و از این معلم بازنشسته می‌خواهم ناگفته‌های کار در آموزش و پرورش را بازگو کند که خستگی حاصل از کار روزانه را عاملی در به خاطر نیاوردن خاطرات خود عنوان می‌کند و یادآور می‌شود: در دوران تدریس دانش‌آموزی وجود داشت که معلمان مختلف از او انتقاد می‌کردند و از عملکردش ناراضی بودند، اما وقتی به کلاس درس من آمد، با برخورد مناسب خود و صحبت بسیار تغییرات زیادی در رفتارش ایجاد شد و آن سال در آن پایه قبول شد.
 
آقا معلم سختکوش را درحالی که ساعت حوالی 5 عصر را نشان می‌دهد و در شرایطی که هنوز او ناهار نخورده و باید عازم سرویس دهی دیگری باشد به خدا می‌سپاریم و این جملات را در ذهن خود مرور می کنیم که آیا به‌راستی نمی‌شود با اندکی مدیریت بهتر از این سرمایه‌های اجتماعی جامعه در جهت انتقال تجربیات ارزشمندشان فارغ از دغدغه های مادی در راه رشد و تعالی نظام تعلیم و تربیت استفاده کرد؟

گزارش از محمد تاجیک