عجب
سرانجام شومی جامعه ادعایی اخلاقی- معنوی-
دینی خمینی شیاد پیدا کرده است .چون روزی
نیست که اینگونه جنایات گزارش نشود!
عاملان قتل مادر و دو دختر خردسال صبح
دیروز صحنه جنایتشان را به تصویر کشیدند. پسر ٢٢ساله مقتول طراح این جنایت هولناک
بود که با همدستی سه پسر آشنا این سناریوی وحشتناک را اجرا کرد.
عاملان قتل
مادر و دو دختر خردسال صبح دیروز صحنه جنایتشان را به تصویر کشیدند. پسر ٢٢ساله
مقتول طراح این جنایت هولناک بود که با همدستی سه پسر آشنا این سناریوی وحشتناک را
اجرا کرد.
نیمهشب دوم خرداد جنایت هولناکی در مشهد رخ داد که طی آن مادری ٤٠ ساله و ٢ دختر ٣ و ٦ سالهاش به طرز فجیعی به قتل رسیدند. ٢٤ساعت از این حادثه هولناک نگذشته بود که با پیگیریهای تیم جنایی مشهد متهم به جنایت که پسری ٢٢ ساله بود و همدستانش دستگیر شدند.
نیمهشب دوم خرداد جنایت هولناکی در مشهد رخ داد که طی آن مادری ٤٠ ساله و ٢ دختر ٣ و ٦ سالهاش به طرز فجیعی به قتل رسیدند. ٢٤ساعت از این حادثه هولناک نگذشته بود که با پیگیریهای تیم جنایی مشهد متهم به جنایت که پسری ٢٢ ساله بود و همدستانش دستگیر شدند.
نیمهشب دوم خردادماه مرد ٣٦سالهای در
خیابان ٤١ حر مشهد خبر از جنایتی هولناکی داد. او که در خانه با پیکرهای خونآلود
همسر و دو دختر ٣ و ٦سالهاش مواجه شده بود با فریاد از همسایهها کمک خواست.
پلیس به سرعت در جریان این جنایت قرار گرفت. دختر ٦ساله هنوز زنده بود این را ماموران اورژانس اعلام کردند. او به بیمارستان منتقل شد و بلافاصله زیر تیغ جراحی قرار گرفت، اما حالش بسیار وخیم بود. در همین حال، ماموران کلانتری شهید باهنر ماجرای این جنایت هولناک را به قاضی ویژه قتل اطلاع دادند و بدینترتیب دقایقی بعد، تحقیقات قضائی درباره این پرونده جنایی درحالی آغاز شد که اجساد جانباختگان به پزشکی قانونی منتقل شد.
مرد ٣٦ساله در بازجوییها به ماموران گفت: با یکی از همسایگان اختلاف داشتیم که کار ما به درگیری و شکایت کشید. حدود ساعت ١٥: ٢٠ شب بود که خانوادهام را با خودرو به منزل رساندم و سپس نزد یکی از دوستانم رفتم، اما وقتی حدود ٣ساعت بعد به خانه بازگشتم، با اجساد اعضای خانوادهام که داخل اتاق خواب افتاده بودند، روبهرو شدم.
این درحالی بود که رفتارهای داماد خانواده به نام احمد نیز مرموز به نظر میرسید. علاوه بر این مرد، ١١ مظنون تا صبح مورد بازجویی قرار گرفتند. مقام قضائی دستور بازداشت همسر مقتول را صادر کرد، اما در عین حال، قاضی حسینی پس از برگزاری جلسه تخصصی مشورتی با کارآگاهان زبده اداره جنایی، از آنان خواست تا احمد را بهطور غیرمحسوس زیر نظر بگیرند، چراکه او یکی از مظنونان اصلی این پرونده جنایی است. هنوز چند ساعت از این ماجرا نگذشته بود که کارآگاهان دریافتند احمد مکان اصلی خود را تغییر داد و به یکی از روستاهای اطراف رفت، اما او همچنان ردیابی اطلاعاتی میشد. از سوی دیگر نیز مقام قضائی و کارآگاهان امیدوار بودند تا نغمه زنده بماند و راز این جنایت را بگوید، اما با وجود تلاش پزشکان بیمارستان شهید کامیاب، این دختر ٦ساله بر اثر ضربات وارده جان سپرد.
با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، با شگردی خاص احمد بازداشت شد و مورد بازجوییهای تخصصی قرار گرفت.
او که غافلگیر شده بود و هیچگاه فکر نمیکرد پلیس به سراغ او برود، گفت: وقتی مرد ٣٦ساله بازداشت شد، دیگر فکر میکردم همه چیز پایان یافته است، چراکه صحنه را طوری طراحی کرده بودیم که او مظنون اصلی پرونده باشد. احمد در اعترافات خود، سه همدست دیگرش را نیز لو داد و دقایقی بعد کارآگاهان پسر ٢٢ساله مقتول و یکی دیگر از بستگان نزدیکش را هم دستگیر کردند.
افشين كه نقشه قتل مادرش را كشيده بود، اين نقشه را با دامادشان احمد ٢٣ساله، برادرخواندهاش حمزه ٢١ساله و پسرعمويش سهراب ٢٢ساله مطرح كرد و همگي براي اجراي آن همدست شدند. اعترافات متهمان نشان ميدهد كه روز حادثه افشين با خريد يك تبر و جاسازي آن در كولهپشتياش به همراه حمزه و سهراب در خياباني در نزديكي خانه قربانيان كمين کردند و احمد كه خواهرزاده زن جوان بود، به مقابل خانه آنها رفت، زنگ در را زد و وارد شد تا اوضاع خانه را بررسي كند.
احمد در بازجوييها گفت: وقتي وارد خانه شدم، نجمه و نغمه در حياط خانه بازي ميكردند. خالهام پس از ازدواج دومش آنها را به دنيا آورده بود. وقتي ديدم شوهرخالهام نيست، تلفني به افشين خبر دادم. لحظاتي بعد افشين، حمزه و سهراب هم وارد خانه شدند. حمزه و سهراب داخل حياط بودند. افشين وارد خانه شد. خالهام ابتدا او را نشناخت. وقتي پرسيد كه آنجا چهكار ميكند، افشين گفت كه پسرش است.
خالهام با ديدن او فكر كرد كه براي گرفتن سند خانهاي آمده كه مهريهاش است. براي همين گفت كه سند خانه را به او ميدهد. بعد به داخل اتاق خواب رفت كه سند را بياورد. افشين هم پشت سرش رفت و با تبر او را به قتل رساند. همان موقع بود كه نغمه وارد خانه شد و با ديدن خون فرار كرد. اما در حياط خانه، حمزه با چاقو به نجمه و نغمه حمله كرد و هر دوي آنها را به قتل رساند.
پس از جنايت همگي از آنجا فرار كرديم و افشين كه سند خانه را هم با خود آورده بود، تبر را روي پشتبام خانه يكي از همسايهها انداخت و بعد همگي از هم جدا شديم تا اينكه همهچيز لو رفت.
با اعترافات متهمان پرونده، صبح دیروز عاملان این جنایت در خانه ٦٥متری مقتول و پیش روی بازپرس جنایی مشهد و تیمی از کارآگاهان صحنههای جنایت هولناکشان را بازسازی کردند.منبع: روزنامه شهروند
پلیس به سرعت در جریان این جنایت قرار گرفت. دختر ٦ساله هنوز زنده بود این را ماموران اورژانس اعلام کردند. او به بیمارستان منتقل شد و بلافاصله زیر تیغ جراحی قرار گرفت، اما حالش بسیار وخیم بود. در همین حال، ماموران کلانتری شهید باهنر ماجرای این جنایت هولناک را به قاضی ویژه قتل اطلاع دادند و بدینترتیب دقایقی بعد، تحقیقات قضائی درباره این پرونده جنایی درحالی آغاز شد که اجساد جانباختگان به پزشکی قانونی منتقل شد.
مرد ٣٦ساله در بازجوییها به ماموران گفت: با یکی از همسایگان اختلاف داشتیم که کار ما به درگیری و شکایت کشید. حدود ساعت ١٥: ٢٠ شب بود که خانوادهام را با خودرو به منزل رساندم و سپس نزد یکی از دوستانم رفتم، اما وقتی حدود ٣ساعت بعد به خانه بازگشتم، با اجساد اعضای خانوادهام که داخل اتاق خواب افتاده بودند، روبهرو شدم.
این درحالی بود که رفتارهای داماد خانواده به نام احمد نیز مرموز به نظر میرسید. علاوه بر این مرد، ١١ مظنون تا صبح مورد بازجویی قرار گرفتند. مقام قضائی دستور بازداشت همسر مقتول را صادر کرد، اما در عین حال، قاضی حسینی پس از برگزاری جلسه تخصصی مشورتی با کارآگاهان زبده اداره جنایی، از آنان خواست تا احمد را بهطور غیرمحسوس زیر نظر بگیرند، چراکه او یکی از مظنونان اصلی این پرونده جنایی است. هنوز چند ساعت از این ماجرا نگذشته بود که کارآگاهان دریافتند احمد مکان اصلی خود را تغییر داد و به یکی از روستاهای اطراف رفت، اما او همچنان ردیابی اطلاعاتی میشد. از سوی دیگر نیز مقام قضائی و کارآگاهان امیدوار بودند تا نغمه زنده بماند و راز این جنایت را بگوید، اما با وجود تلاش پزشکان بیمارستان شهید کامیاب، این دختر ٦ساله بر اثر ضربات وارده جان سپرد.
با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، با شگردی خاص احمد بازداشت شد و مورد بازجوییهای تخصصی قرار گرفت.
او که غافلگیر شده بود و هیچگاه فکر نمیکرد پلیس به سراغ او برود، گفت: وقتی مرد ٣٦ساله بازداشت شد، دیگر فکر میکردم همه چیز پایان یافته است، چراکه صحنه را طوری طراحی کرده بودیم که او مظنون اصلی پرونده باشد. احمد در اعترافات خود، سه همدست دیگرش را نیز لو داد و دقایقی بعد کارآگاهان پسر ٢٢ساله مقتول و یکی دیگر از بستگان نزدیکش را هم دستگیر کردند.
افشين كه نقشه قتل مادرش را كشيده بود، اين نقشه را با دامادشان احمد ٢٣ساله، برادرخواندهاش حمزه ٢١ساله و پسرعمويش سهراب ٢٢ساله مطرح كرد و همگي براي اجراي آن همدست شدند. اعترافات متهمان نشان ميدهد كه روز حادثه افشين با خريد يك تبر و جاسازي آن در كولهپشتياش به همراه حمزه و سهراب در خياباني در نزديكي خانه قربانيان كمين کردند و احمد كه خواهرزاده زن جوان بود، به مقابل خانه آنها رفت، زنگ در را زد و وارد شد تا اوضاع خانه را بررسي كند.
احمد در بازجوييها گفت: وقتي وارد خانه شدم، نجمه و نغمه در حياط خانه بازي ميكردند. خالهام پس از ازدواج دومش آنها را به دنيا آورده بود. وقتي ديدم شوهرخالهام نيست، تلفني به افشين خبر دادم. لحظاتي بعد افشين، حمزه و سهراب هم وارد خانه شدند. حمزه و سهراب داخل حياط بودند. افشين وارد خانه شد. خالهام ابتدا او را نشناخت. وقتي پرسيد كه آنجا چهكار ميكند، افشين گفت كه پسرش است.
خالهام با ديدن او فكر كرد كه براي گرفتن سند خانهاي آمده كه مهريهاش است. براي همين گفت كه سند خانه را به او ميدهد. بعد به داخل اتاق خواب رفت كه سند را بياورد. افشين هم پشت سرش رفت و با تبر او را به قتل رساند. همان موقع بود كه نغمه وارد خانه شد و با ديدن خون فرار كرد. اما در حياط خانه، حمزه با چاقو به نجمه و نغمه حمله كرد و هر دوي آنها را به قتل رساند.
پس از جنايت همگي از آنجا فرار كرديم و افشين كه سند خانه را هم با خود آورده بود، تبر را روي پشتبام خانه يكي از همسايهها انداخت و بعد همگي از هم جدا شديم تا اينكه همهچيز لو رفت.
با اعترافات متهمان پرونده، صبح دیروز عاملان این جنایت در خانه ٦٥متری مقتول و پیش روی بازپرس جنایی مشهد و تیمی از کارآگاهان صحنههای جنایت هولناکشان را بازسازی کردند.منبع: روزنامه شهروند