گزیده ها قسمت چهارم 11 آبان - 95
روز گذشته نامهای با
امضای معاونت فرهنگی دانشجویی دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تهران در رسانهها
منتشر شد که محتوای آن از جداسازی و تفکیک جنسیت در فضاهایی از قبیل بوفه، نیمکتها
و محل استراحت و رعایت شئونات دانشجویی خبر داد.
به گزارش روزنامه سپید، طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاهها ازجمله طرحهای مورد مناقشهای بود که در دولتهای نهم و دهم بهصورت جدی پیگیری شد. دانشگاه علامه طباطبایی به ریاست حجهالاسلام سید صدرالدین شریعتی اولین داوطلب برای اجرای این طرح بود. در آن دوران علاوه بر سلف غذاخوری در دانشکدههای دانشگاه علامه طباطبایی، کلاسهای درسی عمومی و تخصصی هم بهصورت تفکیکشده ارائه شد.
همزمان با این تغییرات در دانشگاه علامه طباطبایی، تنها دانشگاه تخصصی در حوزه علوم انسانی، دانشگاههای دیگر تفکیک جنسیتی را در فضاهای استراحتی با حضور افرادی که به دانشجویان دختر و پسر تذکر میدادند به راه انداختند موضوعی که دانشجویان ورودی سالهای گذشته دانشکده پرستاری هم آن را تایید میکنند.
در این میان اما مهمترین نگرانی دانشجویان این است که در صورت بروز چه نوع رفتارهایی با آنها برخورد میشود و دامنه و شدت این برخورد در چه سطحی خواهد بود؟!
نامهای برای یادآوری به دانشجویان
فاطمه رحیمی کیان، معاون دانشجویی فرهنگی دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتگو با خبرنگار سپید میگوید: «پیشازاین هم به شیوههای مختلف موضوع تفکیک جنسیتی دنبال میشد. برای مثال محل استراحت یا فضاهای بازی که دستگاههای ورزشی در آن قرار دارد را جدا کرده بودیم. تلاش ما این بوده که تا حدی که امکان دارد این فضاسازی رعایت شود. بهخصوص برای دانشجویان خانم که میخواستند استراحت کنند، راحت باشند.»
او توضیح میدهد: «برای جداسازی این فضا یک اتاق تربیتبدنی را به سالن غذاخوری اختصاص دادیم تا یکی محل صرف تغذیه دانشجویان خانم و دیگری محل تغذیه دانشجویان پسر باشد. منظور از سالنهای غذاخوری آنجایی که محل نشستن دانشجویان است، نه جایی که محل خرید و تهیه غذا است.» به گفته معاون فرهنگی دانشجویی دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تهران این جداسازی فضا با نصب تابلویی مشخصشده تا دانشجویان رعایت کنند.
رحیمی کیان میگوید: «این تغییرات در بهمن یا اسفند سال گذشته در دانشکده اتفاق افتاده و موضوع جدیدی نیست. اما ازآنجاکه در شهریورماه سال جاری مجددا از دانشگاه به ما ابلاغ شد که بر فضاها بیشتر نظارت شود و از اقدامات انجامشده برای حسن نظارت بر فضاهای دانشگاهی گزارش عملکرد ارائه شود، بندی که مربوط به محل استراحت و استفاده از بوفه مربوط بود را به دانشجویان یادآوری کردیم.»
او در این مورد توضیح میدهد: «رعایت کردن فضاهای جداسازی شده از سوی دانشجویان بستگی به ساعات مختلف روز دارد. در ساعاتی که ازدحام دانشجویان زیاد است ممکن بود که این جداسازی رعایت نشود اما هم تابلو نصبکرده بودیم و هم از مسئولان بوفه درخواست کردیم که به دانشجویان تذکر دهند.»
او در پاسخ به این سوال که مصداق خطا چه خواهد بود، میگوید: «برحسب مورد فرق میکند. دست دادن دختر و پسر به هم که حدود شرعی را هم نقض میکند، ازجمله مواردی است که دانشجویان باید تذکر بگیرند.»
علی جعفریان، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز درمورد تفکیک جنسیتی در فضاهای استراحت و فراغت دانشجویان میگوید: «بایدی در کار نیست. ما همیشه تاکیدداریم که اگر جدا باشد بهتر است. بنابراین چیز جدیدی نیست و اگر شرایطی باشد که بتوان دختر و پسرها را از هم جدا کرد، بهتر است اما خب شرایط هم باید فراهم باشد.» جعفریان در پاسخ به این سوال که حتی فضای استراحت دانشجویان هم باید جدا شود، توضیح میدهد: «من از این جزئیات خبر ندارم و باید سوال کنم.»
روزی شأن شجریان در حد بوق تبلیغی برای
دکتر صلحی تنزل داده شد و حالا گمانههای طرح شده درباره پرونده خانواده او بوق
تخریب شجریان شده است. حتی به فرض اثبات اتهام، آیا قاتل بودن او متأثر از شجریان
است؟ تعمیمهای ناروا سم مهلک رسانههای ایرانی شده است.
به گزارش تسنیم، با گذشت چند ماه، هنوز تب قسمت اول مجموعه «در حاشیه» مهران مدیری پایین نیامده بود و گاه و بیگاه در رسانهها درباره آن گپی زده میشد و هر بار گروه محدودی از پزشکان به کنایههای او که برگرفته از گلایههای مردم به سیستم درمانی کشور بود، معترض بودند که انتشار یک خبر و دست به دست شدن پر سرعت آن در رسانهها سعی بر ارائه این تصویر داشت که در جهان پر از خشونت و التهاب امروز، لااقل در ایران، «انسانیت» یک مفهوم باارزش و پرطرفدار است.
هر چند نیازی به انتشار اخباری در تأیید عملکرد انسانی و قابل تقدیر اکثریت پزشکان ایرانی نبود و مردم ایران بارها نشان داده بودند که برخلاف حقنه برخی رسانهها موضوعات را تعمیم یافته دنبال نمیکنند و جامعه ایرانی برخلاف تصور برخی، در تفکیک شوخیها و طنازیهای مهران مدیری از عمل افراد، بصیرت و بلوغ لازم را دارد و نیاز به ناصح بیرونی ندارد، اما یک اتفاق خوب با استقبال همین مردم مواجه و بر اساس آنچه روایتش در این خبر («نسخه پزشک خیرخواه ایرانی جهانی شد») آمد به سرعت فراگیر شد تا مردم اثبات کنند که مانند همیشه ورودشان به ماجرا جامع و غیر بسیط است.
علیرضا صلحی به سرعت سوژه محبوب رسانهها شد و انتشار مصاحبههای او روز به روز به محبوبیتاش افزود. اما ماجرا با همین روال پیش نرفت و به مرور با انتشار و تأکید برخی رسانهها بر گرایشات سیاسیِ صلحی بوی این به مشام رسید که قرار است، فردی که به دست خود مردم، قهرمانی جدید لقب گرفته بود حالا به نفع یک جریان سیاسی خاص مصادره شود.
ماجرای دکتر صلحی به اینجا ختم نشد و نسخههای عجیب و اتفاقات مرموز اطراف او بر شدت این روند افزود: «تجویز صدای شجریان توسط یک پزشک»، «فوت مشکوک خانواده پزشک معروف تبریزی/ غذای نذری آلوده این خانواده را مسموم کرد؟»، «سوءقصد با غذای آلودهی نذری/جزئیات جدید از مرگ مشکوک خانواده پزشک تبریزی» و اخباری از این دست ادامه داشت تا اینکه روز گذشته خبری در رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه «صلحی به دست داشتن در قتل خانواده خود اعتراف کرده است». هر چند بلافاصله چند رسانه دیگر این مسأله را تکذیب کردند و هنوز سرنوشت این پرونده مبهم است.
چه این اقدام تأیید شود چه تکذیب، چه صلحی قاتل باشد، چه نباشد، غرض از نوشتن این چند خط پرداختن به یک اتفاق و یک رویه نامبارکِ تکراری است که سم مهلک فعالیت رسانهها در چند سال اخیر شده است: «تعمیمهای ناروا».
شاید عموم پزشکان این مسأله را تأیید کنند که محیط آرام، اتمسفر روانی مناسب، دوری از استرس و... میتواند بر تسریع و اثرگذاری روند درمان یک بیمار مؤثر باشد. همینطور -با قدری اغماض یا حتی شاید مخالفت- باور عموم جامعه ایرانی و همچنین اهل فن و متخصصان عرصه هنر هم بر این گزاره صحه میگذارد که موسیقی به جهت اثرگذاری روانی خود، در این زمینه میتواند کارآمدیای باشد و این اثرگذاری مطلوبتر میشود اگر موسیقی مصرفی، اثری در تراز نمونههای فاخر و اصیل موسیقی ایرانی باشد که در آن به بخش قابل توجهی از وجوه و ابعاد روحانی انسان توجه شده است.
پیش از این توجیه میشد که تجویز آثار منتشر شده با صدای «محمدرضا شجریان» در نسخه دکتر صلحی بر اساس باورهای فوق برای بیماران صورت گرفته است. اما به نظر میرسد برخی تجویزها و بازیها که چند سالی است با خرج از نام شجریان پیش میرود هیچ نسبتی با توجیهات این پاراگراف ندارد.
وقتی از 88 به بعد نام شجریان دست مایه بازیهای سیاسی شد و برخی به یک باره طرفدار او شدند، طرح نام او به هر بهانهای در رسانهها، بر شدت و حدت صفبندیهای سیاسی دربارهاش میافزود و چه او در ماجرا سهمی داشته باشد یا نداشته باشد، همه هزینهها، ناخودآگاه بر سر او خروار میشد. با انتشار نسخه دکتر صلحی، اعتبار شجریان ناخواسته وارد یک بازی جدید شده بود و وابستگان به اردوگاههای سیاسی مختلف، بار دیگر بی تفاوت به شأن موسیقایی و هنری او به هواداری از جریان خود یا تکفیر جریان مقابل میپرداختند و این دهنکجیها تا همین امروز ادامه دارد...
حالا با بالا گرفتن گمانه -تأیید یا رد نشده- «قتل خانواده دکتر صلحی به دست خودش»، فارغ از سرنوشت تلخی که برای آن دو مرحومه رقم خورده، نوبت انتقام گیری جریانی دیگر و ادامه کشمکشها درباره شجریان با این دست تیترها فرا رسیده است: «پزشک تجویزکننده آهنگهای «شجریان» قاتل از آب درآمد».
فارغ از اینکه اظهارنظرهای سابق جناب محمدرضا شجریان خود میتواند باعث ایجاد چنین فضایی باشد و هنوز گلایهها درباره برخی از مواضع پیشین او به جای خود باقی است، اما به نظر میرسد این نوع مواجهه با او دور از عدالت، کرامت و حقوق انسانی است. بسیاری از این مواجهههای زردِ ژورنالیستی با او نادقیق، نکوهش پذیر، مذموم و محکوم است.
مسیر روشن است. هر چند که برخی بخواهند چشمها را بر حقیقت ببندند. آیا ارتباط دادن حاشیههای پرهزینه مربوط به آنچه برای دکتر صلحی اتفاق افتاده به شجریان، منطقی و اخلاقی است؟ حتی به فرض اثبات اتهام، آیا قاتل بودن او متأثر از شجریان است؟ آیا خرج ابزاریِ حیثیت هنرمندان پایان میگیرد؟ تلخ و واقعی است که روزی یک جریان شأن شجریان را در حد بوق تبلیغی برای دکتر صلحی تنزل دادند و امروز گمانههای طرح شده درباره پرونده خانوادگی صلحی بوق تخریب شجریان شده است.
به گزارش تسنیم، با گذشت چند ماه، هنوز تب قسمت اول مجموعه «در حاشیه» مهران مدیری پایین نیامده بود و گاه و بیگاه در رسانهها درباره آن گپی زده میشد و هر بار گروه محدودی از پزشکان به کنایههای او که برگرفته از گلایههای مردم به سیستم درمانی کشور بود، معترض بودند که انتشار یک خبر و دست به دست شدن پر سرعت آن در رسانهها سعی بر ارائه این تصویر داشت که در جهان پر از خشونت و التهاب امروز، لااقل در ایران، «انسانیت» یک مفهوم باارزش و پرطرفدار است.
هر چند نیازی به انتشار اخباری در تأیید عملکرد انسانی و قابل تقدیر اکثریت پزشکان ایرانی نبود و مردم ایران بارها نشان داده بودند که برخلاف حقنه برخی رسانهها موضوعات را تعمیم یافته دنبال نمیکنند و جامعه ایرانی برخلاف تصور برخی، در تفکیک شوخیها و طنازیهای مهران مدیری از عمل افراد، بصیرت و بلوغ لازم را دارد و نیاز به ناصح بیرونی ندارد، اما یک اتفاق خوب با استقبال همین مردم مواجه و بر اساس آنچه روایتش در این خبر («نسخه پزشک خیرخواه ایرانی جهانی شد») آمد به سرعت فراگیر شد تا مردم اثبات کنند که مانند همیشه ورودشان به ماجرا جامع و غیر بسیط است.
علیرضا صلحی به سرعت سوژه محبوب رسانهها شد و انتشار مصاحبههای او روز به روز به محبوبیتاش افزود. اما ماجرا با همین روال پیش نرفت و به مرور با انتشار و تأکید برخی رسانهها بر گرایشات سیاسیِ صلحی بوی این به مشام رسید که قرار است، فردی که به دست خود مردم، قهرمانی جدید لقب گرفته بود حالا به نفع یک جریان سیاسی خاص مصادره شود.
ماجرای دکتر صلحی به اینجا ختم نشد و نسخههای عجیب و اتفاقات مرموز اطراف او بر شدت این روند افزود: «تجویز صدای شجریان توسط یک پزشک»، «فوت مشکوک خانواده پزشک معروف تبریزی/ غذای نذری آلوده این خانواده را مسموم کرد؟»، «سوءقصد با غذای آلودهی نذری/جزئیات جدید از مرگ مشکوک خانواده پزشک تبریزی» و اخباری از این دست ادامه داشت تا اینکه روز گذشته خبری در رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه «صلحی به دست داشتن در قتل خانواده خود اعتراف کرده است». هر چند بلافاصله چند رسانه دیگر این مسأله را تکذیب کردند و هنوز سرنوشت این پرونده مبهم است.
چه این اقدام تأیید شود چه تکذیب، چه صلحی قاتل باشد، چه نباشد، غرض از نوشتن این چند خط پرداختن به یک اتفاق و یک رویه نامبارکِ تکراری است که سم مهلک فعالیت رسانهها در چند سال اخیر شده است: «تعمیمهای ناروا».
شاید عموم پزشکان این مسأله را تأیید کنند که محیط آرام، اتمسفر روانی مناسب، دوری از استرس و... میتواند بر تسریع و اثرگذاری روند درمان یک بیمار مؤثر باشد. همینطور -با قدری اغماض یا حتی شاید مخالفت- باور عموم جامعه ایرانی و همچنین اهل فن و متخصصان عرصه هنر هم بر این گزاره صحه میگذارد که موسیقی به جهت اثرگذاری روانی خود، در این زمینه میتواند کارآمدیای باشد و این اثرگذاری مطلوبتر میشود اگر موسیقی مصرفی، اثری در تراز نمونههای فاخر و اصیل موسیقی ایرانی باشد که در آن به بخش قابل توجهی از وجوه و ابعاد روحانی انسان توجه شده است.
پیش از این توجیه میشد که تجویز آثار منتشر شده با صدای «محمدرضا شجریان» در نسخه دکتر صلحی بر اساس باورهای فوق برای بیماران صورت گرفته است. اما به نظر میرسد برخی تجویزها و بازیها که چند سالی است با خرج از نام شجریان پیش میرود هیچ نسبتی با توجیهات این پاراگراف ندارد.
وقتی از 88 به بعد نام شجریان دست مایه بازیهای سیاسی شد و برخی به یک باره طرفدار او شدند، طرح نام او به هر بهانهای در رسانهها، بر شدت و حدت صفبندیهای سیاسی دربارهاش میافزود و چه او در ماجرا سهمی داشته باشد یا نداشته باشد، همه هزینهها، ناخودآگاه بر سر او خروار میشد. با انتشار نسخه دکتر صلحی، اعتبار شجریان ناخواسته وارد یک بازی جدید شده بود و وابستگان به اردوگاههای سیاسی مختلف، بار دیگر بی تفاوت به شأن موسیقایی و هنری او به هواداری از جریان خود یا تکفیر جریان مقابل میپرداختند و این دهنکجیها تا همین امروز ادامه دارد...
حالا با بالا گرفتن گمانه -تأیید یا رد نشده- «قتل خانواده دکتر صلحی به دست خودش»، فارغ از سرنوشت تلخی که برای آن دو مرحومه رقم خورده، نوبت انتقام گیری جریانی دیگر و ادامه کشمکشها درباره شجریان با این دست تیترها فرا رسیده است: «پزشک تجویزکننده آهنگهای «شجریان» قاتل از آب درآمد».
فارغ از اینکه اظهارنظرهای سابق جناب محمدرضا شجریان خود میتواند باعث ایجاد چنین فضایی باشد و هنوز گلایهها درباره برخی از مواضع پیشین او به جای خود باقی است، اما به نظر میرسد این نوع مواجهه با او دور از عدالت، کرامت و حقوق انسانی است. بسیاری از این مواجهههای زردِ ژورنالیستی با او نادقیق، نکوهش پذیر، مذموم و محکوم است.
مسیر روشن است. هر چند که برخی بخواهند چشمها را بر حقیقت ببندند. آیا ارتباط دادن حاشیههای پرهزینه مربوط به آنچه برای دکتر صلحی اتفاق افتاده به شجریان، منطقی و اخلاقی است؟ حتی به فرض اثبات اتهام، آیا قاتل بودن او متأثر از شجریان است؟ آیا خرج ابزاریِ حیثیت هنرمندان پایان میگیرد؟ تلخ و واقعی است که روزی یک جریان شأن شجریان را در حد بوق تبلیغی برای دکتر صلحی تنزل دادند و امروز گمانههای طرح شده درباره پرونده خانوادگی صلحی بوق تخریب شجریان شده است.
تخلف در اجرای سودهای بانکی که اعلام میشود
با توافق و خواست خود بانکها بوده، اکنون موجب شده تا در برخوردهای انضباطی بانک
مرکزی۱۰ بانک بهطور کتبی اخطار گرفته و دستورات اصلاحی را اجرا کنند.
به گزارش ایسنا، گر چه بر اساس اعلام مقامات بانکی، در دور جدید کاهش نرخ سود بانکی نظم و یکپارچگی بیشتری نسبت به گذشته مشاهده میشود، اما از گفتههای مدیران بانک مرکزی این گونه برآورد میشود که تخلف در همین دور هم کم نیست.
فرشاد حیدری – معاون نظارت بانک مرکزی – در اظهارات اخیر خود درباره انتقاداتی مبنی بر بالابودن سود بانکی و تخلف بانکها از نرخهای مصوب توضیحاتی ارائه کرده و با قبول آنکه نرخ سود تسهیلات در حال حاضر با وجود اینکه روندی کاهشی طی کرده و به ۱۸ درصد رسیده است، اما همچنان بالا محسوب میشود، گفته که بهطور طبیعی باز هم به سمت کاهش نرخ سود سپرده و تسهیلات پیش خواهیم رفت.
وی از برخورد با متخلفان سودهای بانکی سخن گفته و اعلام کرده است که بازرسان بانک مرکزی به طور روزانه شعب بانکها را بررسی کرده و تخلفات را شناسایی میکنند که ممکن است از سوءبرداشت از دستورالعملها یا آییننامه ها باشد. این در حالی است که در ماههای اخیر ۱۰ بانکی که در رابطه با سود تخلفاتی داشتهاند، تذکرات کتبی دریافت کرده و دستورات اصلاحی برای نرخهایی که اجرا میکردند به آنها دادهایم که البته اصلاحات را انجام دادهاند.
معاون نظارت بانک مرکزی در شرایطی از تخلف بانکها در اجرای سود سخن میگوید که جای سوال اینجاست که اگر اعلام میشود بانکها براساس توافق و خواسته خود سودهای بانکی را کاهش دادهاند، اکنون چرا باید حداقل ۱۰ بانک تذکر برای تخلفاتی که در این رابطه انجام میدهند دریافت کنند؟ آیا تخلف یک سوم بانکها، توافقی بودن سودهای کاهش یافته را تحتالشعاع قرار نمیدهد؟
اما موضوع دیگری که حیدری به آن اشاره داشته در رابطه با صندوقهای سرمایهگذاری است، این روزها صندوقهای سرمایهگذاری به رقیبانی برای سودهای بانکی و حسابهای سپرده تبدیل شدهاند بهطوری که برخی بانکهایی که مجوز وجوه این صندوقها را از بانک مرکزی دریافت کردهاند بر اساس شرایطی که تعریف میکنند از ۱۸ تا ۲۴ درصد و حتی بالاتر به مشتریان سود پرداخت میکنند که رقمی بالاتر از نرخ ۱۵ درصد سالانه برای حسابهای سپرده بوده و موجب جذب مشتری در این بخش میشود.
با این حال معاون نظارت بانک مرکزی در این باره اعلام کرده که نرخ سود مصوب برای این صندوق ها ۱۵ درصد است، اما ممکن است از محل بازدهی در بازار سرمایه سود بیشتری به سپردههای خود بپردازند که در مجموع ارتباطی به سود سپرده ندارد. این صندوقها با مجوز بانک مرکزی فعالیت میکنند و مغایرت چندانی با عملکرد حسابهای سپرده ندارند.
حیدری که در یک برنامه تلویزیونی سخن می گفت، در مقابل انتقادات نسبت به عملکرد نظارتی بانک مرکزی تاکید کرده که سال ۱۳۹۵ از سالهای بی نظیر نظارتی این بانک است.
به گزارش ایسنا، گر چه بر اساس اعلام مقامات بانکی، در دور جدید کاهش نرخ سود بانکی نظم و یکپارچگی بیشتری نسبت به گذشته مشاهده میشود، اما از گفتههای مدیران بانک مرکزی این گونه برآورد میشود که تخلف در همین دور هم کم نیست.
فرشاد حیدری – معاون نظارت بانک مرکزی – در اظهارات اخیر خود درباره انتقاداتی مبنی بر بالابودن سود بانکی و تخلف بانکها از نرخهای مصوب توضیحاتی ارائه کرده و با قبول آنکه نرخ سود تسهیلات در حال حاضر با وجود اینکه روندی کاهشی طی کرده و به ۱۸ درصد رسیده است، اما همچنان بالا محسوب میشود، گفته که بهطور طبیعی باز هم به سمت کاهش نرخ سود سپرده و تسهیلات پیش خواهیم رفت.
وی از برخورد با متخلفان سودهای بانکی سخن گفته و اعلام کرده است که بازرسان بانک مرکزی به طور روزانه شعب بانکها را بررسی کرده و تخلفات را شناسایی میکنند که ممکن است از سوءبرداشت از دستورالعملها یا آییننامه ها باشد. این در حالی است که در ماههای اخیر ۱۰ بانکی که در رابطه با سود تخلفاتی داشتهاند، تذکرات کتبی دریافت کرده و دستورات اصلاحی برای نرخهایی که اجرا میکردند به آنها دادهایم که البته اصلاحات را انجام دادهاند.
معاون نظارت بانک مرکزی در شرایطی از تخلف بانکها در اجرای سود سخن میگوید که جای سوال اینجاست که اگر اعلام میشود بانکها براساس توافق و خواسته خود سودهای بانکی را کاهش دادهاند، اکنون چرا باید حداقل ۱۰ بانک تذکر برای تخلفاتی که در این رابطه انجام میدهند دریافت کنند؟ آیا تخلف یک سوم بانکها، توافقی بودن سودهای کاهش یافته را تحتالشعاع قرار نمیدهد؟
اما موضوع دیگری که حیدری به آن اشاره داشته در رابطه با صندوقهای سرمایهگذاری است، این روزها صندوقهای سرمایهگذاری به رقیبانی برای سودهای بانکی و حسابهای سپرده تبدیل شدهاند بهطوری که برخی بانکهایی که مجوز وجوه این صندوقها را از بانک مرکزی دریافت کردهاند بر اساس شرایطی که تعریف میکنند از ۱۸ تا ۲۴ درصد و حتی بالاتر به مشتریان سود پرداخت میکنند که رقمی بالاتر از نرخ ۱۵ درصد سالانه برای حسابهای سپرده بوده و موجب جذب مشتری در این بخش میشود.
با این حال معاون نظارت بانک مرکزی در این باره اعلام کرده که نرخ سود مصوب برای این صندوق ها ۱۵ درصد است، اما ممکن است از محل بازدهی در بازار سرمایه سود بیشتری به سپردههای خود بپردازند که در مجموع ارتباطی به سود سپرده ندارد. این صندوقها با مجوز بانک مرکزی فعالیت میکنند و مغایرت چندانی با عملکرد حسابهای سپرده ندارند.
حیدری که در یک برنامه تلویزیونی سخن می گفت، در مقابل انتقادات نسبت به عملکرد نظارتی بانک مرکزی تاکید کرده که سال ۱۳۹۵ از سالهای بی نظیر نظارتی این بانک است.
وزیر امور خارجه آمریکا با اذعان به
اینکه سازمان سیا در ماجرای برکناری دکتر مصدق در ایران دخالت مستقیم داشته است،
گفت: هیچ روابط رسمی دیپلماتیک میان دو کشور وجود ندارد، بنابراین برای مقابله با
تروریسم نیز همکاری نداریم.
به گزارش ایسنا، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در نشستی در دانشگاه شیکاگو به سوالات دانشجویان درباره مسائل مختلف بینالمللی از جمله ایران و برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) پاسخ داد.
بر اساس گزارش پایگاه اینترنتی وزارت امور خارجه آمریکا، کری در پاسخ به سوالی درباره امکان برقراری روابط با ایران و اینکه وی در دوران فعالیتش در دستگاه دیپلماسی آمریکا قصدی برای سفر به ایران دارد یا نه، اظهار کرد: خب من تا الان هیچ برنامهای برای سفر به ایران نداشتهام اما ایران مورد بسیار خوبی برای مطالعه است زیرا ایران کشور و تمدنی با قدمت 5 هزار ساله است، البته نه به عنوان کشور ایران، بلکه به عنوان یک تمدن.
وی در ادامه درباره ارزیابیاش از دلیل شکلگیری انقلاب اسلامی، گفت: احتمالاً به این خاطر که ما آنطور که باید و شاید درباره اینکه از چه کسی حمایت میکنیم و چه اعمالی در حال انجام شدن در آنجا است، نمیاندیشیدیم. سازمان سیا نیز به طور مستقیم در ماجرای برکناری مصدق نخست وزیر ایران در سال 1953 دخالت داشت. بنابراین، چنین سابقهای در میان دو کشور وجود دارد. بعد هم که آنها در سال 1979 سفارت ما را اشغال کردند و گروگانهایی گرفتند. این مسأله روی سیاستهایمان تأثیری اساسی داشت و این یکی از دلایل اصلی شکست رئیس جمهور کارتر در برابر رونالد ریگان بود.
وزیر امور خارجه آمریکا در پاسخ به این سوال که آیا ایران میتواند یک متحد طبیعی برای آمریکا در خلیج فارس باشد با بیان اینکه، نه نمیتواند مدعی شد: میان عبارت مردم ایران و دولت انقلابی ایران که رویکردی کاملاً تندرو در قبال جهان، منطقه و آمریکا دارد تفاوت زیادی است. بنابراین، باید بگویم که شما باید ایران را به دقت بررسی کنید مردمی در این کشور هستند که ایرانی متفاوت میخواهند، ایرانی که به دنبال همکاری با دنیا است و با مردم تعامل میکنند. ایرانی که بتواند با احترام و مقبولیت به جهان بازگردد.
کری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ایران و آمریکا در مبارزه با داعش منافع مشترک دارند و با توجه به مبهم بودن روابط دو کشور، تهران و واشنگتن چه همکاری در این زمینه دارند، بیان کرد: همان طور که میدانید ما همکاری در این زمینه نداریم. ما روابط دیپلماتیک و رسمی نداریم بنابراین همکاری هم نمیکنیم. با این حال حق با شماست، یک منافع مشترکی در اینجا وجود دارد. آنها به دنبال منافع خود بدون همکاری و تعامل با ما هستند، ما نیز منافع خودمان را دنبال میکنیم.
وی ادامه داد: ما خواهان نقشی سازنده از ایران هستیم تا به حل مشکلات کلیدی برای یافتن یک راهحل سیاسی در سوریه کمک کند. ایران و به علاوه روسیه، در کنار ما دور میز مذاکرات بر سر سوریه و گروه بینالمللی حمایت از سوریه هستند. شما نمیتوانید بدون حضور کسانی که در سوریه سهم دارند به راهحل برسید. ما گاهی اوقات انتقاداتی از اینکه چرا با روسها دور یک میز مینشینیم دریافت میکنیم. اما اگر با آنها گفتوگو نکنید هیچ راهی برای پیشبرد آتشبس یا پایان دادن به جنگ وجود ندارد.
کری در پاسخ به این سوال که چرا در مذاکرات هستهای با ایران مسأله حمایت این کشور از حزبالله و دیگر گروههای مقاومت مطرح نشد، گفت: سوال خوبی است اما بگذاریم کاملاً شفاف و روشن بگویم که ما به صراحت مشخص کردیم که مسألهای که روی حل آن متمرکز هستیم، یعنی آن مذاکرات خاص ارتباطی با تسلیحات یا حمایت ایران از حزبالله و موضوعات دیگر نبود. اگر چنین بود ما هنوز داشتیم مذاکره میکردیم.
رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا با تکرار ادعاهایش درباره مدت زمان فاصله ایران تا دستیابی به ظرفیت تولید بمب هستهای، گفت: تهدید اصلی این بود که ایران تنها دو ماه تا ساخت بمب هستهای فاصله داشت. آنها مواد شکافتپذیر کافی برای ساخت 12 بمب داشتند، بنابراین برجام منطقه و جهان را امنتر کرده است.
کری ادامه داد: این موجب اعتبار ایران است. منظور من این است که مایه اعتبار آنها است که رهبر معظم ایران تصمیم گرفت که آنها سلاح هستهای نمیخواهند و قصد ندارند سلاح هستهای داشته باشند. بنابراین، حاضر شدند تا بر سر سازوکاری که ثابت کند آنها در مسیر صلحآمیز قرار دارند، مذاکره کنند.
وی همچنین با بیان اینکه محدودیتهای تسلیحاتی (علیه ایران) به قوت خود باقی است، افزود: ما این تحریمها را از دست ندادهایم. درواقع ما بر سر اینکه این تحریمها چه مدت ادامه پیدا کند مبارزه کردیم چرا که بر اساس ترتیبات قبلی این تحریمها از بین میرفت. ما با رایزنی توانستیم آن را برای هشت سال دیگر حفظ کنیم. ما در عین حال تحریمهای واشنگتن در ارتباط با تروریسم را نیز علیه ایران نگه داشتهایم. در واقع، از زمان توافق هستهای نیز به این دلیل که ایران موشک آزمایش کرد، تحریمهای دیگری وضع کردیم. بنابراین، ما حتی ذرهای به سمت کاهش اهمیتی که برای امنیت منطقه قائل هستیم، حرکت نکردهایم.
کری در اظهارات مداخلهجویانه خود با اشاره به اینکه توافق هستهای تا 10-15 سال آینده ادامه خواهد داشت، بیان کرد: مسأله این است که ایران در طول این دوره زمانی تغییر میکند؟ آیا اصلاحاتی که رئیس جمهور روحانی دنبال میکند، رخ میدهد؟ آیا منطقه در این دوره زمانی تغییر میکند؟ البته من آدم خوشبینی هستم و امیدوارم که تا 15 سال دیگر بتوانیم بسیاری از این اختلافات را حل کنیم. ما میتوانیم از این فرقهگرایی رها شویم. میتوانیم حل مسأله فلسطین- اسرائیل را آغاز کنیم و به توافق صلحی برسیم که محرکههای حزبالله و لبنان و منطقه و دیگر چالشهایی را که داریم، حل کند.
وزیر امور خارجه آمریکا با تأکید بر اینکه باید به امکان تغییر باور داشته باشیم، گفت: من معتقدم که ما صلاحیت مقابله با این باور را داریم که تغییر ممکن نیست. اسرائیل اکنون محافظت شده، ما محافظت شدهایم، منطقه امنتر است و به همین دلیل فکر میکنم که توافق هسته ای خوب است.
این ادعاهای وزیر امور خارجه آمریکا درباره برنامه هستهای گذشته کشورمان در حالی مطرح میشود که مقامات ایران همواره ضمن رد این ادعاها تاکید کردهاند که جمهوری اسلامی هیچ گاه به دنبال تسلیحات هستهای نبوده است و این سلاحها هیچ جایی در دکترین دفاعی کشورمان ندارند اما غرب و آمریکا در طول سالهای گذشته تلاش کرد که با طرح این ادعاهای ساختگی و بیاساس ایران را تحت فشار قرار دهد تا بتواند به اهداف خود در ایران و منطقه دست یابد.
به گزارش ایسنا، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در نشستی در دانشگاه شیکاگو به سوالات دانشجویان درباره مسائل مختلف بینالمللی از جمله ایران و برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) پاسخ داد.
بر اساس گزارش پایگاه اینترنتی وزارت امور خارجه آمریکا، کری در پاسخ به سوالی درباره امکان برقراری روابط با ایران و اینکه وی در دوران فعالیتش در دستگاه دیپلماسی آمریکا قصدی برای سفر به ایران دارد یا نه، اظهار کرد: خب من تا الان هیچ برنامهای برای سفر به ایران نداشتهام اما ایران مورد بسیار خوبی برای مطالعه است زیرا ایران کشور و تمدنی با قدمت 5 هزار ساله است، البته نه به عنوان کشور ایران، بلکه به عنوان یک تمدن.
وی در ادامه درباره ارزیابیاش از دلیل شکلگیری انقلاب اسلامی، گفت: احتمالاً به این خاطر که ما آنطور که باید و شاید درباره اینکه از چه کسی حمایت میکنیم و چه اعمالی در حال انجام شدن در آنجا است، نمیاندیشیدیم. سازمان سیا نیز به طور مستقیم در ماجرای برکناری مصدق نخست وزیر ایران در سال 1953 دخالت داشت. بنابراین، چنین سابقهای در میان دو کشور وجود دارد. بعد هم که آنها در سال 1979 سفارت ما را اشغال کردند و گروگانهایی گرفتند. این مسأله روی سیاستهایمان تأثیری اساسی داشت و این یکی از دلایل اصلی شکست رئیس جمهور کارتر در برابر رونالد ریگان بود.
وزیر امور خارجه آمریکا در پاسخ به این سوال که آیا ایران میتواند یک متحد طبیعی برای آمریکا در خلیج فارس باشد با بیان اینکه، نه نمیتواند مدعی شد: میان عبارت مردم ایران و دولت انقلابی ایران که رویکردی کاملاً تندرو در قبال جهان، منطقه و آمریکا دارد تفاوت زیادی است. بنابراین، باید بگویم که شما باید ایران را به دقت بررسی کنید مردمی در این کشور هستند که ایرانی متفاوت میخواهند، ایرانی که به دنبال همکاری با دنیا است و با مردم تعامل میکنند. ایرانی که بتواند با احترام و مقبولیت به جهان بازگردد.
کری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ایران و آمریکا در مبارزه با داعش منافع مشترک دارند و با توجه به مبهم بودن روابط دو کشور، تهران و واشنگتن چه همکاری در این زمینه دارند، بیان کرد: همان طور که میدانید ما همکاری در این زمینه نداریم. ما روابط دیپلماتیک و رسمی نداریم بنابراین همکاری هم نمیکنیم. با این حال حق با شماست، یک منافع مشترکی در اینجا وجود دارد. آنها به دنبال منافع خود بدون همکاری و تعامل با ما هستند، ما نیز منافع خودمان را دنبال میکنیم.
وی ادامه داد: ما خواهان نقشی سازنده از ایران هستیم تا به حل مشکلات کلیدی برای یافتن یک راهحل سیاسی در سوریه کمک کند. ایران و به علاوه روسیه، در کنار ما دور میز مذاکرات بر سر سوریه و گروه بینالمللی حمایت از سوریه هستند. شما نمیتوانید بدون حضور کسانی که در سوریه سهم دارند به راهحل برسید. ما گاهی اوقات انتقاداتی از اینکه چرا با روسها دور یک میز مینشینیم دریافت میکنیم. اما اگر با آنها گفتوگو نکنید هیچ راهی برای پیشبرد آتشبس یا پایان دادن به جنگ وجود ندارد.
کری در پاسخ به این سوال که چرا در مذاکرات هستهای با ایران مسأله حمایت این کشور از حزبالله و دیگر گروههای مقاومت مطرح نشد، گفت: سوال خوبی است اما بگذاریم کاملاً شفاف و روشن بگویم که ما به صراحت مشخص کردیم که مسألهای که روی حل آن متمرکز هستیم، یعنی آن مذاکرات خاص ارتباطی با تسلیحات یا حمایت ایران از حزبالله و موضوعات دیگر نبود. اگر چنین بود ما هنوز داشتیم مذاکره میکردیم.
رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا با تکرار ادعاهایش درباره مدت زمان فاصله ایران تا دستیابی به ظرفیت تولید بمب هستهای، گفت: تهدید اصلی این بود که ایران تنها دو ماه تا ساخت بمب هستهای فاصله داشت. آنها مواد شکافتپذیر کافی برای ساخت 12 بمب داشتند، بنابراین برجام منطقه و جهان را امنتر کرده است.
کری ادامه داد: این موجب اعتبار ایران است. منظور من این است که مایه اعتبار آنها است که رهبر معظم ایران تصمیم گرفت که آنها سلاح هستهای نمیخواهند و قصد ندارند سلاح هستهای داشته باشند. بنابراین، حاضر شدند تا بر سر سازوکاری که ثابت کند آنها در مسیر صلحآمیز قرار دارند، مذاکره کنند.
وی همچنین با بیان اینکه محدودیتهای تسلیحاتی (علیه ایران) به قوت خود باقی است، افزود: ما این تحریمها را از دست ندادهایم. درواقع ما بر سر اینکه این تحریمها چه مدت ادامه پیدا کند مبارزه کردیم چرا که بر اساس ترتیبات قبلی این تحریمها از بین میرفت. ما با رایزنی توانستیم آن را برای هشت سال دیگر حفظ کنیم. ما در عین حال تحریمهای واشنگتن در ارتباط با تروریسم را نیز علیه ایران نگه داشتهایم. در واقع، از زمان توافق هستهای نیز به این دلیل که ایران موشک آزمایش کرد، تحریمهای دیگری وضع کردیم. بنابراین، ما حتی ذرهای به سمت کاهش اهمیتی که برای امنیت منطقه قائل هستیم، حرکت نکردهایم.
کری در اظهارات مداخلهجویانه خود با اشاره به اینکه توافق هستهای تا 10-15 سال آینده ادامه خواهد داشت، بیان کرد: مسأله این است که ایران در طول این دوره زمانی تغییر میکند؟ آیا اصلاحاتی که رئیس جمهور روحانی دنبال میکند، رخ میدهد؟ آیا منطقه در این دوره زمانی تغییر میکند؟ البته من آدم خوشبینی هستم و امیدوارم که تا 15 سال دیگر بتوانیم بسیاری از این اختلافات را حل کنیم. ما میتوانیم از این فرقهگرایی رها شویم. میتوانیم حل مسأله فلسطین- اسرائیل را آغاز کنیم و به توافق صلحی برسیم که محرکههای حزبالله و لبنان و منطقه و دیگر چالشهایی را که داریم، حل کند.
وزیر امور خارجه آمریکا با تأکید بر اینکه باید به امکان تغییر باور داشته باشیم، گفت: من معتقدم که ما صلاحیت مقابله با این باور را داریم که تغییر ممکن نیست. اسرائیل اکنون محافظت شده، ما محافظت شدهایم، منطقه امنتر است و به همین دلیل فکر میکنم که توافق هسته ای خوب است.
این ادعاهای وزیر امور خارجه آمریکا درباره برنامه هستهای گذشته کشورمان در حالی مطرح میشود که مقامات ایران همواره ضمن رد این ادعاها تاکید کردهاند که جمهوری اسلامی هیچ گاه به دنبال تسلیحات هستهای نبوده است و این سلاحها هیچ جایی در دکترین دفاعی کشورمان ندارند اما غرب و آمریکا در طول سالهای گذشته تلاش کرد که با طرح این ادعاهای ساختگی و بیاساس ایران را تحت فشار قرار دهد تا بتواند به اهداف خود در ایران و منطقه دست یابد.