خبر ويژه
برجام نتيجه نداد تهديد را جاي آب نبات گذاشتند 16 اردیبهشت -97
برجام نتيجه نداد تهديد را جاي آب نبات گذاشتند 16 اردیبهشت -97
سربازجو شریعت نداری هرچه
همچون سیب زمین خرد کرده خیس توی ماهی یابه داغ پرازروغن بالا وپایین به پرد وجیز
وویز علیه برجام کند وعلیه ی برجام و آمریکا
عقده گشایی کند .قادرنیست نقش کلیدی پاسداران وسیاست موشکی وجنگ افروزی برون مرزی
اش وتهدید اسراییل به محو ازروی کره زمین و اشغال سفارت ووکنسول عربستان درتهران
ومشهد را نادیده بگیرد که منجر به بن بست برجام وتقویت مخالفت ترامپ
بابرجام شده است.
«برخلاف فضاي
سياسي و رسانه اي منتهي به توافق برجام، امروز از وعده هاي آب نبات مانند اقتصادي
خبري نيست و غرب در اثر نتايج برجام، با زبان تهديد سخن مي گويد.»
روزنامه جوان در تحليلي نوشت: بازي پسابرجامي ترامپ که با نوعي تقسيم کار سياسي با اروپا همراه است، وارد مرحله جديدي شده است و به نظر مي رسد سناريويي براي تحميل تعهدات بيشتر بر ايران با ابزار فشار و تهديد در کار است. البته در پرونده قطور تجربه چندين دهه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران با غرب چيزي که بيش از همه نمايان است، تلاش طرف غربي براي مهار و تغيير رفتار ايران از طريق مذاکره بوده است.
نکته جالب ماجرا اين است که غربي ها در گام هاي پيشين در مقابل اين انعطاف پذيري، امتيازاتي از جنس اقتصادي و تجاري را روي ميز نهاده بودند. برجام نيز روزي قرار بود رفع تحريم ها و گشايش اقتصادي در روابط تجاري خارجي را به ارمغان آورد. اکنون ديگر معلوم شده که چنين انتظاري بيهوده است. برجام تاکنون تقريباً بي خاصيت از حيث اقتصادي و البته هزينه بر از حيث توانمندي هسته اي بوده است. اما اينک ديگر غرب قول و وعده اي نمي دهد و تنها با ابزار تهديد و ارعاب مايل به امتيازگيري بيشتر است.
طرف مقابل، حفظ برجام را مشروط به محدودسازي ايران در موضوع نفوذ و قدرت منطقه اي توانمندي موشکي و بازدارندگي دفاعي ايران و... مي نمايد. البته منطقي نيست که منتظر ما به ازاي اقتصادي در برابر اين قربانيان آتي برجام باشيم، چرا که برجام در بهارش ثمري نداشت، چه رسد به موسم خزانش. اينک طرف غربي تعارف را به کنار وانهاده و ديگر براي تحميل برجام هاي آتي، حتي وعده و وعيد هم نمي دهد.
قرباني کردن امنيت ملي کشور و مردم پيش وعده هاي توخالي غرب به هيچ روي منطقي نيست. مذاکره کردن بر سر مولفه هاي بازدارندگي دفاعي، همچون توانمندي موشکي و سلاح هاي راهبردي بدان معناست که به دست خود وارد فرايند خلع سلاحي شويم که نه تنها هيچ مبناي متعارف بين المللي ندارد، بلکه خلاف منطق عقلي نيز است. حتي اگر مذاکره بر سر موشک ها به نتيجه هم نرسد، ورود به آن به هيچ عنوان به صلاح نيست.
ورود به اين نوع مذاکرات حداقل ضرر بزرگي که دارد، باز شدن مشت بسته دفاعي در مقابل طرف مقابل است، امري که سال هاي سال غربيان براي آن تلاش کرده و ناموفق بوده اند. توانمندي موشکي جمهوري اسلامي ايران از نوع متعارف بوده که خلاف هيچ معاهده بين المللي نيست و نبايد زيربار بدعت گفت وگو يا حتي «گپ زدن» درباره آن رفت.
حوزه ديگر چالش غرب با اقتدار ملي ايران، در حوزه قدرت منطقه اي و نفوذ ايران در عرصه غرب آسيا است. غربي ها امروز نمي توانند ايران را به عنوان بازيگر مهم و تعيين کننده منطقه اي ناديده بگيرند و ما نيز نبايد بر سر اصل بازيگري و نيز راهبردها و تاکتيک هاي خود در محيط منطقه با کسي مذاکره کنيم.
در بازي مهندسي شده سردمداران کاخ سفيد احتمالاً از پايان کار برجام 1 سخن به ميان خواهد آمد تا آنان که دلشان براي غرب و توافق غنج مي زند، به دلهره بيفتند و براي حفظ همين کاغذ پاره بي فرجام، نداي مذاکرات بيشتر را سر دهند. اينجاست که سناريوي «اختلال محاسباتي» و به اشتباه انداختن مسئولان ايراني پيش خواهد آمد.
لازمه حفظ منافع ملي و فريب نخوردن در اين بازي پيچيده، حفظ هوشياري کامل و پيش بيني سناريوي دشمن است که نخبگان جامعه و نهادهاي ذي ربط بايد در اين خصوص حساس تر از گذشته باشند.
روزنامه جوان در تحليلي نوشت: بازي پسابرجامي ترامپ که با نوعي تقسيم کار سياسي با اروپا همراه است، وارد مرحله جديدي شده است و به نظر مي رسد سناريويي براي تحميل تعهدات بيشتر بر ايران با ابزار فشار و تهديد در کار است. البته در پرونده قطور تجربه چندين دهه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران با غرب چيزي که بيش از همه نمايان است، تلاش طرف غربي براي مهار و تغيير رفتار ايران از طريق مذاکره بوده است.
نکته جالب ماجرا اين است که غربي ها در گام هاي پيشين در مقابل اين انعطاف پذيري، امتيازاتي از جنس اقتصادي و تجاري را روي ميز نهاده بودند. برجام نيز روزي قرار بود رفع تحريم ها و گشايش اقتصادي در روابط تجاري خارجي را به ارمغان آورد. اکنون ديگر معلوم شده که چنين انتظاري بيهوده است. برجام تاکنون تقريباً بي خاصيت از حيث اقتصادي و البته هزينه بر از حيث توانمندي هسته اي بوده است. اما اينک ديگر غرب قول و وعده اي نمي دهد و تنها با ابزار تهديد و ارعاب مايل به امتيازگيري بيشتر است.
طرف مقابل، حفظ برجام را مشروط به محدودسازي ايران در موضوع نفوذ و قدرت منطقه اي توانمندي موشکي و بازدارندگي دفاعي ايران و... مي نمايد. البته منطقي نيست که منتظر ما به ازاي اقتصادي در برابر اين قربانيان آتي برجام باشيم، چرا که برجام در بهارش ثمري نداشت، چه رسد به موسم خزانش. اينک طرف غربي تعارف را به کنار وانهاده و ديگر براي تحميل برجام هاي آتي، حتي وعده و وعيد هم نمي دهد.
قرباني کردن امنيت ملي کشور و مردم پيش وعده هاي توخالي غرب به هيچ روي منطقي نيست. مذاکره کردن بر سر مولفه هاي بازدارندگي دفاعي، همچون توانمندي موشکي و سلاح هاي راهبردي بدان معناست که به دست خود وارد فرايند خلع سلاحي شويم که نه تنها هيچ مبناي متعارف بين المللي ندارد، بلکه خلاف منطق عقلي نيز است. حتي اگر مذاکره بر سر موشک ها به نتيجه هم نرسد، ورود به آن به هيچ عنوان به صلاح نيست.
ورود به اين نوع مذاکرات حداقل ضرر بزرگي که دارد، باز شدن مشت بسته دفاعي در مقابل طرف مقابل است، امري که سال هاي سال غربيان براي آن تلاش کرده و ناموفق بوده اند. توانمندي موشکي جمهوري اسلامي ايران از نوع متعارف بوده که خلاف هيچ معاهده بين المللي نيست و نبايد زيربار بدعت گفت وگو يا حتي «گپ زدن» درباره آن رفت.
حوزه ديگر چالش غرب با اقتدار ملي ايران، در حوزه قدرت منطقه اي و نفوذ ايران در عرصه غرب آسيا است. غربي ها امروز نمي توانند ايران را به عنوان بازيگر مهم و تعيين کننده منطقه اي ناديده بگيرند و ما نيز نبايد بر سر اصل بازيگري و نيز راهبردها و تاکتيک هاي خود در محيط منطقه با کسي مذاکره کنيم.
در بازي مهندسي شده سردمداران کاخ سفيد احتمالاً از پايان کار برجام 1 سخن به ميان خواهد آمد تا آنان که دلشان براي غرب و توافق غنج مي زند، به دلهره بيفتند و براي حفظ همين کاغذ پاره بي فرجام، نداي مذاکرات بيشتر را سر دهند. اينجاست که سناريوي «اختلال محاسباتي» و به اشتباه انداختن مسئولان ايراني پيش خواهد آمد.
لازمه حفظ منافع ملي و فريب نخوردن در اين بازي پيچيده، حفظ هوشياري کامل و پيش بيني سناريوي دشمن است که نخبگان جامعه و نهادهاي ذي ربط بايد در اين خصوص حساس تر از گذشته باشند.