پناه بر طنز از شر گرانی و ناامیدی

چرا این روز‌ها بیشتر از هر زمان دیگری به تماشای فیلم ها و سریال های طنز نیاز داریم؟
پناه بر طنز از شر گرانی و ناامیدی
ارتباط، سرگرمی، رها شدن در زمان و مکان و فاصله گرفتن از موقعیت کنونی از کارکرد‌های سینما و تلویزیون است. کارکردی که با شگفتی زیادی همراه است و درگیری مخاطب تا ساعت ها و حتی روز‌ها پس از مشاهده یک محتوا را با خود به همراه دارد.

در معنای عام وسایل ارتباط جمعی این وظیفه را بردوش دارند، اما تنوع آن ها باعث می شود تا هر کدام مسیر متفاوتی را در پیش گرفته و کارکرد متفاوتی هم داشته باشد.

همین تفاوت از یک سو رسانه ها را به وجود می آورد که منبعی برای انتشار اخبار منفی هستند و از سوی دیگر سینما و تلویزیون را به وجود می آورد که می‌تواند با تولید و پخش محتوا‌های کمدی تاثیر اخبار منفی را کم کند.

در دنیای امروز، اما گستردگی وسایل ارتباط جمعی به قدری است که نه می توان از اخبار بد دورترین کشور‌ها بی خبر ماند و نه می توان از پرطرفدار‌ترین فیلم ها و سریال های طنز که در گوشه و کنار جهان ساخته می شوند بی بهره ماند. برای مثال شرایط فعلی را در نظر بگیریم که افراد در معرض هزاران اخبار و سرگرمی قرار دارند.

اخباری که سرعت انتشارشان از همیشه بیشتر شده و حتی فرصت انتخاب را از مخاطب می گیرد و سرگرمی هایی که به واسطه پیشرفت تکنولوژی دیگر محدودیت زمانی و مکانی مانع عملی شدن آن‌ها نمی شود. بار‌ها از نزدیکانمان شنیده ایم و یا خود را در این موقعیت دیده ایم که برای رها شدن از بار روانی اخبار و اتفاق ها می خواستیم موبایل ها را از خود دور کرده و شبکه های خبری را برای همیشه قطع کنیم.

در چنین مواردی پناه آخر سرگرمی است. فیلم و کتاب و تئاتر و سریال. تمام آن چیزی که می تواند دست ما را بگیرد و برای مدتی از فکر گرانی، بالارفتن نرخ ارز، وعده های عملی نشده، اعتصاب کارگران، نابسامانی اشتغال و مسکن و چه و چه دور کند. کار بزرگ را هم کارگردانان، نویسندگان، بازیگران و دست اندرکارانی انجام می دهند که آن‌ها هم با وجود تمام این نگران یها و ناامیدی ها و فشارها، به فکر ایجاد سرگرمی برای مردم کشورشان هستند.

البته در فضای کاری ایران صدا و سیمایی وجود دارد که بزرگترین نقد در تزریق ناامیدی به جامعه به آن وارد است. نهادی که حتی با سریال ها و محتوا‌های مناسبتی اش هم گاهی به ترویج اندوه و غم دست می‌زند، اما خوشبختانه در کنار آن شبکه نمایش خانگی وجود دارد که محتوای آزادانه تری را منتشر می کند. برای مثال این روز‌ها سریال ساخت ایران ۲ در همین شبکه نمایش خانگی پخش شده است که با بازی بازیگران پرطرفداری مثل محمدرضا گلزار و امین حیایی و موقعیت های طنز فراوانی که به وجود می‌آورد، گویی می خواهد نشاط را دوباره به جامعه برگرداند.


ساخت ایران ۲ در ادامه فصل اول آن تولید شده و با لوکیشن های متعددی در خارج از ایران از جمله کشور چین یک سریال با ریتم بالا و با موقعیت های طنز بسیار سرگرم کننده را ساخته است. البته که سریال های طنز دیگری هم تا پیش از این و هم اکنون در شبکه نمایش خانگی منتشر شده اند، اما به نظر می‌رسد که در شرایط کنونی جامعه با توجه به نوع بازیگران، سابقه فعالیت طنز کارگردان و قوی بودن مسیر داستانی که ساخت ایران ۲ نمایش می دهد، این سریال رسالتی فراتر از سرگرم ساختن مخاطب دارد و می‌خواهد تلخی ناامیدی و نگرانی این روز‌ها را با عوض کردن جهت نگاه بیننده، به سمت لبخند و شیرینی سوق دهد.