روایت مرگ فرزند نگهبان میدان میوه و تره‌بار آزادگان/دردسرهای یک مرخصی

آنجا که اندوه سنگینی می‌کند؛


مقصود مددی؛ گریان و حیران از روزهایی می‌گوید که برای گرفتن مرخصی بدون حقوق پشت هم زنگ زد و نامه نوشت اما خواسته‌اش بی‌جواب ماند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «همسر من مشکل زایمانِ زودرس دارد. دکتر گفته بود که باید تحت نظر باشد. برای همین از کارفرمای خود خواسته بودم هر زمان که نیاز به رساندن او به بیمارستان وجود دارد، بتوانم مرخصی بگیرم». این چند جمله شروع روایت پر از حزنِ نگهبانِ سابقِ میدان میوه و تره‌بار آزادگان (مرکزی) است.
برای «مقصود مددی» زمان همان هنگامی که پزشک همسرش به وی گفت که فرزندشان باید به خاطر تاخیر در رساندن همسرش به بیمارستان سِقط شود، ایستاد. او خوب می‌دانست که وضعیت سلامتی همسر باردارش به گونه‌ای نیست که هرگونه معطلی در انجام زایمان را تاب آورد.
اما چرا کار به اینجا کشید؟ خود مقصود می‌گوید: اگر مدیر میدان با دو ماه مرخصی بدون حقوق برای من موافقت می‌کرد، می‌توانستم در ماه‌های آخر بارداری او بالای سرش باشم نه اینکه او را در خانه تنها بگذارم. تمام دغدغه ما سالم به دنیا آمدن فرزندمان بود. حاضر بودیم جانمان را بدهیم تا او نرود.
مقصود؛ گریان و حیران از روزهایی می‌گوید که برای گرفتن مرخصی بدون حقوق پشت هم زنگ زد و نامه نوشت اما خواسته‌اش بی‌جواب ماند: به منابع انسانی، یگان حفاظت و امور بهره‌برداری سازمان میادین میوه و تره‌بار نامه زده بودم و هشدار داده بودم که اگر دیر به همسرم برسم، چه می‌شود. شرح دادم که پزشک همسرم وضعیت وی را نامطلوب می‌داند، اما نامه‌های مرا ترتیب اثر ندادند.
نیروی جایگزین نداریم
آن‌طور که این نگهبان میدان میوه و تره‌بار شرح می‌دهد، مدیران میدان در پاسخ به وی گفته‌اند: به جایت کسی را نداریم که جایگزین کنیم. با این همه وقتی حال همسرش به‌هم می‌ریزد، یکی از همکاران را جایگزین خود می‌کند و به سرعت خود را به خانه می‌رساند.
او از مسئولان بیمارستان هم گلایه می‌کند: همسر من استرس فراوانی را در بیمارستان تحمل کرد؛ چراکه پزشک گفته بود باید اجازه دهیم فرزندمان نه به یکباره بلکه به تدریج سقط شود. آنطور که شنیدم در این بیمارستان امکانات پیشرفته سقط جنین وجود ندارد.
اما روایت مقصود هنوز ناتمام است؛ چراکه دردسرهای وی تازه آغاز شده است. او مدعی‌ست که پیگیری‌های پیشین وی برای تبدیل وضعیت استخدامی و خارج شدن از زیر نظر پیمانکار بخش خصوصی و طرف قرارداد شدن با «موسسه ... » موجب شد تا مسئولان سازمان میادین میوه و تره‌بار سرانجام او را به عنوان «نیرویِ جایگزین» به میدان میوه و تره‌بار خیابان آزادی بفرستند.
مددی می‌گوید: تا قبل از پیگیری‌های وضعیت همسرم؛ نیروی ثابت بودم. یعنی در همان محلی که صبح‌های کارت  می‌زدم، کار می‌کردم اما بعد از ماجرای همسرم نه تنها دستم را نگرفتند و دلجویی نکردند بلکه محل کارم را هم جابه‌جا کردند. حالا دیگر از نظر کارفرما من نیروی جایگزین بودم. حالا صبح‌ها باید به میدان تره‌بار آزادی بروم حضورم را ثبت کنم و منتظر بشوم که کدامیک از میادین میوه و تره‌بار مناطق ۲۲ گانه تهران نیاز به نگهبان دارد. در واقع من جای فردی که به مرخصی رفته را پرمی‌کنم.
او حالا هم فرزندش را از دست داده است و هم آسایش کار در یک محل ثابت را. خودش می‌گوید: اگر برای رفت و آمد به محل کار قبلی‌ام ماهیانه ۱۳۷ هزار تومان هزینه می‌کردم حالا باید نزدیک به ۳۰۰ هزار تومان از جیب بدهم. همه اینها استرسی که باید تحمل کنم را بیشتر می‌کند.
مددی اضافه می‌کند: بعد از این همه مدت؛ وقتی از مسئولان میادین میوه و تره‌بار می‌پرسم که چرا من نیروی جاگزین شده‌ام، می‌گویند: نه تو نیروی ثابت هستی. اما در میدان تره‌بار آزادی به من می‌گویند که تو نیروی جایگزینی و باید برای انجام کار به‌جای دیگری بروی. به من می‌گویند تو نیروی مازاد هستی و هر جا که نیاز داشته باشیم می‌فرستیمت.  
ماجرای علی دهقانی آذر
مددی در صحبت‌های خود به «علی دهقانی آذر» اشاره می‌کند. او هم‌اکنون نگهبان بازار میوه و تره‌بار خیابان معلم است. آن‌طور که مددی می‌گوید همکار وی به خاطر حضور در بیمارستان هنگام عمل جراحی همسرش درخواست مرخصی داده بود. از قرار معلوم در نخاع همسر علی؛ توموری درآمده بود که باید هرچه سریعتر خارج می‌شد.
با مرخصی وی موافقت نشده بود؛ لذا او در روز عمل جراحی یک نفر از همکارانش را جایگزین خود می‌کند اما چند روز بعد متوجه می‌شود که به خاطر آن روز علاوه بر اینکه از دستمزدش کسر شده بلکه برایش غیبت هم زده‌اند.
البته بعدها با پیگیری و مساعدت مسئولان میدان میوه و تره‌باری که علی در آن کار می‌کرد، «غیبت» را حذف کردند تا از دستمزد او چیزی کسر نشود.
علی در شرح ماجراهای پیش آمده برای خود به همکارانش گفته است: هزینه عمل همسرم ۳۱ میلیون تومان شد. بیشتر هزینه عمل را از دوستان و آشنایانم قرض کردم و حالا زیر بار قرض رفته‌ام. وقتی برای بازگرداندن قرض‌های خود کمک خواستم، کسی پاسخگو نبود. کمیته امداد به من پیشنهاد دریافت وام ۳ میلیون تومانی داد. اما در این وانفسا وام به چه کار من می‌آید چون توان پرداخت اقساط آن را ندارم. متاسفانه نهادهای دیگر هم که در کمک به مردم مدعی هستند، پاسخ درستی ندادند و حتی برخوردهای زننده‌ای داشتند. حالا من مانده‌ام و کوهی از قرض.
علی امیدوار است که نهادهای مسئول صدایش را بشنوند و برای کمک به وی پیش‌قدم شوند.
در جریان وضعیت حاد همسر مقصود مددی نبودیم
مسئول منابع انسانی سازمان میادین میوه و تره‌بار در پاسخ به این پرسش که آیا در جریان بدحال بودن همسر مقصود مددی، نگهبان سابق میدان تره‌بار آزادگان بوده‌اید و چرا وی را اخیرا به عنوان نگهبان جایگزین به تره‌بار آزادی فرستاده‌اید، تاکید کرد: روال کاری این است که به خاطر شرایط امنیتی و مسائل اخلاقی نیروهای میادین میوه و تره‌بار را هر دو سال جابه‌جا می‌کنیم. البته آقای مددی به تازگی مشکل همسرشان را با ما در میان گذشاته بودند وگرنه ما در هر زمانی که نیروهایمان مرخصی بخواهند سعی می‌کنیم که با تامین نیرو از میادین دیگر، وی را به مرخصی بفرستیم تا به مشکل برنخورد. در مورد جابه‌جایی آقای مددی از میدان میوه و تره‌بار آزادگان به میدان آزادی هم باید بگوییم که خود ایشان برای این‌کار درخواست داده بودند؛ چراکه سابقه دو ساله وی در میدان میوه و تره‌بار آزادگان پرنشده بود وگرنه دلیلی برای جابه‌جایی وی وجود نداشت. بازهم تاکید می‌کنم که ما در جریان مشکل حادِ همسر وی نبودیم؛ چراکه اساسا آن را با ما در میان نگذاشته بودند.
این مقام مسئول در پاسخ به این پرسش که «مقصود مددی» مدعی است که در ایام بارداری همسرش به منابع انسانی، یگان حفاظت و امور بهره‌برداری سازمان میادین میوه و تره‌بار نامه زده و مدارک آن را دارد، اما شما مدعی هستید که به تازگی وی وضعیت همسرش را به شما در میان گذاشته است، اضافه کرد: توجه داشته باشید که هریک از میادین میوه و تره‌بار در مناطق ۲۲ گانه برای خود مدیری دارند و هر بخشی از میادین هم زیرمجموعه یکی از مدیران هستند؛ به خاطر همین چیزی به ما عنوان نشده است؛ چراکه هر اتفاقی که می‌افتد، از میادین با ما تماس می‌گیرند و مثلا می‌گویند که نگهبان‌ها مرخصی می‌خواهند تا هماهنگی‌های آن انجام شود. ما حتی برای شرکت در مراسم ختم اطرافیان پرسنل خود به آنها مرخصی می‌دهیم تا از نظر رفاهیات به مشکل برنخورند.
منابع انسانی سازمان میادین میوه و تره‌بار افزود: حتی آقای مددی پس از جابه‌جایی به درخواست خود به ما گفتند که من در تره‌بار آزادی نیروی جایگزین هستم. اما وقتی خود وی درخواست جابه‌جایی داد ما دیگر نمی‌توانیم تضمین بدهیم که وی به عنوان نیروی ثابت به آنجا اضافه شوند؛ چراکه ما نمی‌توانیم نیروهای ثابت آنجا را جابه‌جا کنیم. ما نمی‌توانیم حق کسی را ضایع کنیم تا به فرد دیگری آیتم‌های خاصی بدهیم. البته در مورد مرخصی‌ها در بعضی از ایام سال شرایط به خصوصی را داریم که ۱۰ روز هم نمی‌شود و ما باید در مورد مرخصی نگهبان‌ها در این ایام شرایط ویژه‌ای را لحاظ کنیم. به هر روی افرادی مانند آقای مددی نیروهای قرارداد شرکتی موسسه هادیان شهر هستند و مطالبات خود را باید از آنها بگیرند اما چون با ما تماس می‌گیرند در جریان مشکلات آنها هستیم و توضیح می‌دهیم
قانون چه می‌گوید
بر مبنای ماده ۶۴ قانون کار «مرخصیِ استحقاقیِ سالانه کارگران با استفاده از مزد» ۳۰ روز است. کارگر می‌تواند در هر ماه ۲ و نیم روز مرخصی بگیرد یا اینکه از این دو  نیم روز استفاده نکند و همه این ۳۰ روز را یکجا به مرخصی برود. اگر هم از مرخصی‌های استحقاقی خود به هر دلیل استفاده نکرد، کارفرما باید مبلغ آن را محاسبه و در مزد وی لحاظ کند تا کارگر به حق قانونی‌اش برسد.

با اینکه قانونگذار تکلیف کارگر و کارفرما را در این مرود مشخص کرده است اما کارفرمایان با ارائه تفسیر خود از قانون، کارگر را تحت فشار می‌‌گذارند تا از ۳۰ روز مرخصی سالانه‌اش استفاده نکند. بعضا آنها کارگران را وادار می‌کنند تا در روزهای تعطیل رسمی (جمعه‌ها و اعیاد) سرکار حاضر شوند. حتی اگر کارگر بنا به هر دلیلی روز تعطیل رسمی سرکار بیاید، کارفرما مطابق تبصره ۱ ماده ۶۲ مکلف است ۴۰ درصد، اضافه بر مزدِ روزانه، به وی پرداخت کند.