فرصتی برای
انتقامجویی از دولت روحانی 9 مرداد – 97
سرنخ این انتقام
گیری بیت خامنه ای و اطلاعات سپاه پاسداران و علم الهدا و دژخیم رئیسی و اوین نامه
کیهان و دو خبرگزاری پاسداران تنسیم و فارس با همکاری قوه فاسد قضاییه و صدا
وسیما ونیروی انتظامی و بسیج و شورای نگهبان
است.
دونالد ترامپ این روزها در اظهارات رسمی
و توئیت خود با خشنودی از شروع مرحله اول تحریمهای آمریکا علیه ایران طی هفته
آینده خبر میدهد و تصریح میکند سیاستهای واشنگتن علیه ایران موثر بوده و در
میدان عمل جواب داده است. وی، جان بولتون مشاور امنیت ملی و مایک پمپئو وزیر خارجه
مرتباً از تظاهرات دیماه ۹۶ سخن به میان میآورند و آنرا ترجیع بند اظهارات ضد
ایرانی خود قرار دادهاند.
به گزارش ایسنا، در ادامه سرمقاله امروز
«جمهوری اسلامی» آمده است: اکنون همه میدانند که تظاهرات دیماه از کجا، چگونه و
توسط چه کسانی سازماندهی، هدایت و حمایت شد. بانیان آن تظاهرات اهداف دیگری را در
سر میپروراندند ولی کار از دستشان خارج شد و در مسیر دیگری افتاد که تا امروز هم
به حربهای علیه نظام تبدیل شده است.
اکنون مدتی است که رسانههای همسو با
همین حضرات به سمپاشی و سیاه نمائی علیه دولت و به زیر سوال بردن همه چیز در نظام
اجرائی سرگرمند گویا این جماعت برای خودشان ماموریتی قائلند و چه بسا که با خشنودی
و ساده اندیشی تصور میکنند که تضعیف دولت و به زیر سوال بردن همه چیز به نفع آنها
تمام خواهد شد. حتی اگر چنین دیدگاه و تصور باطلی هم در ذهن این جماعت شکل گرفته
باشد، بازتاب خوش خدمتیهای این جماعت در رسانههای معاند و نزد بیگانگان به خوبی
نشان میدهد که بهترین خوراک تبلیغاتی دشمن را همین جماعت عرضه میکنند.
آنچه در این میان تعجب آور است، گرایش
نیرومند صدا و سیما به سمت و سوی تبلیغات منفی علیه دولت است که به بهانه شفاف
سازی، چند صدائی، انعکاس افکار و دیدگاههای جامعه ولی به شدت یکطرفه و علیه دولت
مستقر است که این روزها ابعاد تازهای به خود گرفته و به ابزاری علیه نظام تبدیل
شده است.
به کار بردن الفاظ، کلمات و تحلیلهای
مایوسکننده از تریبون صدا و سیما که قرار بود «رسانه ملی» باشد، با اهداف و
ماموریتهای این رسانه عمومی به شدت مغایرت دارد و در بسیاری موارد، نقض غرض است.
جای تعجب است که چرا صداوسیما در دوره دولتهای نهم و دهم نقش گزارشگر ویژه دولت
را ایفا میکرد ولی امروزه دقیقاً برعکس، نقش اپوزیسیون را ایفا میکند و به جنگ
روانی علیه دولت دامن میزند. دولت هم بیعیب و نقص نیست و باید به دولتمردان با
ارائه تحلیلهای صحیح، منطقی و منصفانه کمک نمود تا بتوانند اجماع بهترین راهکارها
و دیدگاههای عملی و کارآمد را در اختیار بگیرند ولی انجام چنین رسالتی با در پیش
گرفتن چنان رفتاری که بوی تند انتقام جوئی و عقده گشائی از آن به مشام، میرسد،
فرسنگها فاصله دارد و در تقابل آشکار است.
آقایان تصور نکنند که اگر دولت مرتباً
تضعیف شود و ناتوان معرفی گردد یا سیاستهای آن با انواع برچسبهای ناکارآمد،
تخریبگر و ضربه زننده معرفی شود اوضاع به کام آنها تغییر خواهد کرد. این، باور
اشتباهی است که برخی حضرات امیدوارند با تضعیف دولت، از این رهگذر نصیبی هم به
آنها برسد.
با نگاهی به تحولات پیرامونی و به ویژه
تلاش دشمنان نظام جمهوری اسلامی و تحرکات گروهکهای ورشکسته و حتی هواداران رژیم
پوسیده ستم شاهی و منافقین، بهتر میتوان دریافت که این جماعت به صورتی دانسته یا
ندانسته در زمین دشمن بازی میکنند و با عملکرد خود آب به آسیاب دشمنان قسم خورده
اسلام و انقلاب و کشور میریزند.
باید پرسید آیا آقایان به حوادث روزمره
در پشت مرزهای کشور حساسیتی دارند؟ بن با آیا میدانند که با هزینه برخی رژیمهای
فاسد و ارتجاعی عرب و یا نقشه مشترک آمریکا، برخی کشورهای اروپائی و اسرائیل برای
ایران عزیز و این ملت فهیم و هوشمند چه خوابهائی دیده اند؟ قطعاً آن خوابهای آشفته
هرگز تعبیر نخواهد شد و همین ملت غیرتمند این بار هم پوزه دشمنان را به خاک میمالد
ولی چرا باید عدهای دانسته یا ندانسته نقش پیاده نظام را برعهده بگیرند و با
زبان، فکر و عملکرد خود به دشمن خوش خدمتی کنند؟
با نگاهی به تبلیغات وقیحانه دشمنان که
دیگر هیچ حد و مرزی برای خود قائل نیستند و تمامی معیارهای دیپلماتیک و هنجارهای
جهانی را هم زیر پا گذاشته اند، بهتر میتوان دریافت که آلترناتیو مورد نظر همین
دشمنان غدار، قطعاً همان آقایانی نیستند که عربده میکشند «می جنگیم میمیریم،
ایرانو پس میگیریم!» بر فرض که شما با دولت و نظام هم جنگیدید ولی اوضاع به کام
شما نخواهد بود و این لقمه گلوگیر، از حلقوم شما عبور نمیکند. بلکه گرگهای گرسنهای
که در بعضی مقاطع تاریخ معاصر، ماهیت واقعی آنها را دیدهایم و هزاران شهید برای
خلاصی از چنگال آنها داده ایم، یکبار دیگر برای آزمودن شانس خود وسوسه شدهاند و
این بار دشمنان غدار هم، به مراتب بیشتر از گذشته به حمایت و هدایت آنها پرداختهاند.
اگر این حضرات تصور میکنند فرصتی طلائی
برای انتقام جوئی و عقده گشائی فراهم آمده است، باید بدانند که این تحرکات خائنانه
هرگز از ذهن ملت دور نخواهد ماند و آنها با رصد کردن اوضاع حساس کنونی به این جمع
بندی خواهند رسید که این جماعت با عشق به خدمت و احساس مسئولیت وارد صحنه نشدهاند
بلکه برای کسب قدرت حتی حاضرند کشور را دچار نابسامانی کنند، اقدامی که قطعاً
گناهی بزرگ و نابخشودنی است.