تیم دیپلماسی ایران ؛ سِرّ دلبران در حدیث دیگران

 تیم دیپلماسی ایران ؛ سِرّ دلبران در حدیث دیگران 9مرداد-97
هر چند این قد ونیم قدهای تیم مذاکره کنندگان هسته ای در تور سفرهای بس پر هزینه ماراتونی مذاکره  داشتند و بافتند  وسر هم کردند و با سازش و زد وبندهای پشت پرده که داشتند در نهایت منجر به برجام گردید . از سوی خامنه ای و پاسداران و حامیان شان رشته و پنبه گردید وهیچ و پوچ شد .تا اینکه با برون رفت ترامپ از برجام تبدیل به گور بدون مرده ای شد که شیون و زاری کردن بر مزارش و اشک ریختن  آه وافسوس جگر سوز کشیدن   چاره ساز و مرده یافت شدنی نیست تا چه رسد که  زنده گردد.
تهران-ایرنا- سرزنش های گاه و بی گاه تیم دیپلماسی که «سِرّ» دانش و تعهد آنان بارها بر زبان «دیگرانی» چون وندی شرمن آمده ، حکایت از بی انصافی سیاسی برخی داخلی ها دارد. طرفه آنکه دلیل ابهام امروز در توافق هسته ای تنها بدعهدی تاجر آمریکایی و اعتیاد تاریخی کاخ سفید به تحریم است.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، «وندی شرمن» معاون پیشین وزارت امور خارجه آمریکا روز یکشنبه هفتم مرداد ماه در گفتگو با تارنمای یاهونیوز از سیاست های دلال منشانه رییس جمهوری کشورش انتقاد کرده و گفته است که وی درکی از فرهنگ مقاومت و تسلیم ناپذیری ایران ندارد. شرمن پیش از این هم در مقاطع مختلف مذاکرات و پس از انعقاد توافق برجام از تبحر تیم مذاکره کننده ایرانی سخن گفته بود.
آنچه در پی اظهارات شرمن و دیگر مقامات آمریکایی به ذهن خطور می کند، این پرسش است که مذاکره کنندگان آمریکایی چگونه با این فرهنگ مقاومت و تسلیم ناپذیری آشنا شدند در حالی که بسیاری از رسانه های داخل ایران تیم دیپلماسی دولت تدبیر و امید را متهم به سازش می کنند؟ این میزان انتقاد از اعضای تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی در داخل زمانی که شرمن و دیگران آن ها را حرفه‌ای و سخت‌گیر به جهان معرفی می کنند چه دلیلی می تواند داشته باشد؟
واقعیت آن است که منتقدان وزرات خارجه از همان دوران آغاز مذاکرات، بحبوبه گمانه زنی ها درباره ثمربخشی یا بی نتیجه ماندن آن و در نهایت امضای توافق هسته ای، دست از انتقاد برنداشتند و این روزها هم پس از عهدشکنی آمریکا و خروج این کشور از توافق هسته ای بیش از گذشته و به هر بهانه و نظری انتقادات علیه وزارت امور خارجه را از سر می گیرند. حتی در پاره‌ای از مواقع هم چشم بر امتیازات برجام بسته و آن را فاقد دستاورد ارزیابی می کنند.
میان حجم انتقادات و حمایت ها، از یک سو نباید نباید فراموش کرد که توافق هسته ای ایران با قدرت های جهانی یک معاهده بین المللی با تمام پروتکل های پذیرفته شده جهانی است و از دیگر سو نباید از یاد برد آنکه زیر این توافق و تعهد بین المللی زد «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا بوده است و همانگونه که «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه می گوید این کشور به تحریم های پس از هر عهدشکنی اعتیاد دارد.

**
تاریخچه ای از یک اعتیاد
در خصومت و توطئه ورزی آمریکا، جنگ افروزی و ارائه پکیج کاملی از انواع تحریم ها علیه ایران پس از انقلاب اسلامی شکی نیست و شاید مروری بر این تحریم ها این جمله ظریف را که گفته است: «آمریکایی ها معتاد تحریم هستند» روشن تر کند.
ایالات متحده آمریکا همزمان با افزایش قدرت نظامی و سیاسی خود در طول تاریخ خود؛ شدت و تعداد تحریم ها علیه کشورهای مختلف جهان را نیز افزایش داده و این میان ایران هم از تکانه های تلخ این تحریم ها بی نصیب نمانده است. اشغال سفارت آمریکا در سیزده آبان 1358 آغاز دور نخست تحریم های این کشور علیه ایران بود. قطع روابط دیپلماتیک با ایران، لغو قراردادهای اقتصادی و نظامی، بلوکه کردن میلیون ها دلار از دارایی های ایران در آمریکا و ضبط و مصادره اموال ایرانی ها نخستین دوره محاصره اقتصادی و سیاسی ایران از سوی آمریکا بود که با وجود آزادی گروگان ها و توافق بین دو کشور مبنی بر پایان دادن به این تحریم ها، بسیاری از آن ها تاکنون نیز ادامه یافته است.
دوره دوم این تحریم ها در هشت سال جنگ انجام شد و ایران تقریبا در برابر ارتش تا دندان مسلح عراق که از سوی آمریکا و هم پیمانان او تجهیز شده بودند، دست خالی جنگید. در بحبوحه جنگ ایران و عراق و در حالی که کمک های نظامی و غیرنظامی روز به روز به کشور متجاوز بیشتر می شد، در آبان ماه 1366 برابر با اکتبر 1987آمریکا ورود کالاهای خود که شامل اقلام خوراکی، دارویی و تجهیزات درمانی بود را قطع کرد.
طی هشت سال جنگ دولت وقت و رییس جمهور «رونالد ریگان» با رایزنی های گسترده جهانی فروش تجهیزات نظامی به ایران را ممنوع کرد و بمب گذاری در نیروگاه نظامی آمریکا در لبنان در ژانویه 1984 بهانه ای هم به فهرست بهانه های آمریکا اضافه شد بود تا با دستاویز قرار دادن آن ایران را به لیست کشورهای حامی تروریسم بیفزاید و با تعریف دوگانه بودن برخی تجهیزات و توجیه استفاده نظامی از آن حتی قطعات هواپیمای مسافربری را هم از ایران دریغ کند. دوران سازندگی پس از جنگ و همزمان با دولت بیل کلینتون، خرید نفت و سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران از سوی شرکت های آمریکایی و مبادلات تجاری و اقتصادی با ایران در سال 1996 ممنوع شد.
در همان سال دولت و کنگره آمریکا مصوب کرد در قالب قانون داماتو هر شرکت خارجی را که بیشتر از 20 میلیون دلار در صنعت نفت ایران سرمایه گذاری ‌کند، مجازات شود. این قانون برای مدت 5 سال مقرر شده بود که در سال1380 بار دیگر با تصویب کنگره و امضای «جرج دبلیو بوش»رییس جمهوری وقت تمدید شد. این میان در دوران اصلاحات برخی از تحریم ها برداشته شد اما با پایان این دوران و حضور تندروهایی چون «جرج دبلیو بوش» در کاخ سفید باردیگر تحریم ها بازگشت و این بار آمریکا پای شورای امنیت و سازمان ملل را نیز به بازی تحریم علیه ایران گشود. 6 قطعنامه علیه کشورمان از سوی شورای امنیت صادر شد و در پایان دولت دهم ایران زیر منشور هفتم سازمان ملل به عنوان نیروی خطرآفرین برای نظم جهانی رفت و تحریم ها علیه ایران بیشتر و همه جانبه گشت.
*
برجام نعمت است اگر
درک شرایط خطیر کشور در سال های 90 تا 92نیروهای دلسوز نظام کشور را در کنار هم قرار داد تا برای عبور از این بحران به راهکاری جامع دست یابند. انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و حضور حجت الاسلام «حسن روحانی» در قامت کاندیدایی که سخن از مذاکره برای بهبود شرایط می گفت، توانست اعتماد عمومی را جلب و گفتمان تدبیر و امید را راهی پاستور کند. از همان ماه های ابتدایی تشکیل دولت، بیشینه تمرکز وزارت خارجه بر موضوع توافق هسته ای و رفع بخشی از تحریم های فلج کننده علیه ایران گذاشته شد.
نتیجه مذاکرات فشرده و چندین ماهه تیم ظریف و کشورهای روسیه، چین، فرانسه، آلمان، انگلیس و آمریکا به برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام بود که اکنون با خروج آمریکا از آن بار دیگر در دستاوردها و حتی ضرورت های آن از سوی برخی رسانه ها و جریان های رقیب دولت شبه افکنی صورت می گیرد. برای درک ضرورت های آغاز مذاکره و رسیدن به برجام شاید مرور دوران سخت پیش از برجام خالی از فایده نباشد، دورانی که فروش نفت ایران روز به روز کاهش یافته و صدای طبل های جنگ، از جنگ طلبان منطقه ای و فرامنطقه ای بلند تر از همیشه به گوش می رسید