وقتی دانش
آموزان در گره های کور هدایت تحصیلی گم می شوند 8 مرداد – 97
تهران- ایرنا- هر ساله با شروع ثبت نام
برای سال جدید آموزشی، علاوه بر وجود مسایل معتنابهی چون دریافت شهریه و یافتن
مدارس خوب و مورد علاقه، هدایت تحصیلی برای انتخاب رشته در پایان پایه نهم نیز
مشکلاتی را برای دانش آموزان و خانواده ها رقم می زند.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های
خبری، در سال های اخیر براساس سند تحول بنیادین، آموزش و پرورش ملزم به تغییراتی
در سیستم آموزشی مدارس شد. یکی از اساسی ترین تحولات تغییر سیستم آموزشی به 6-3-3
بود.
علاوه بر این، مشاوران مدرسه دانش آموزان را باتوجه به نمرات در متوسطه اول یعنی هفتم، هشتم و نهم و آزمون های هوش و استعداد و رغبت سنجی برای تحصیل در رشته های نظری و فنی حرفه ای اولویت بندی می کنند که به آن هدایت تحصیلی می گویند.
هدایت تحصیلی مقوله جدیدی در نظام آموشی ایران نیست بلکه از دهه 40 کم و بیش این امر با عناوین گوناگون اجرا شده است. امروز نیز مشاوران مدرسه به زبان ساده تری پروژه هدایت تحصیلی را همان روند انتخاب رشته می دانند.
آنچه که از ابتدای این پروژه برای دانش آموزان و خانواده ها مشکل زا و باعث نارضایتی خانواده ها از روند انتخاب رشته شده وجود یک تعارض بین سیاست های کلان و ابلاغی و خواسته های خانواده ها و خصوصا دانش آموزان است.
مسئولین آموزش و پرورش و سیاستگذاران عرصه آموزش با توجه به اعداد و ارقام ظرفیت های آموزشی و نیازهای شغلی آینده کشور، هدایت تحصیلی را اقدامی عملگرایانه برای کنترل سهمیه ها و پتانسیل های نسل آینده می دانند. در واقع آموزش و پرورش با مشکلات ظرفیت پایین فضای مدرسه و کمبود نیروی متخصص روبرو است که در مجموع باعث شده است هرسال تعداد سهمیه مشخصی برای رشته ها اعلام کنند.از طرف دیگر دانش آموزان نیز خواهان این هستند که بتوانند با علاقه خود انتخاب رشته کنند.
در راستای سیاست های یاد شده، آموزش و پرورش آزمون های بسیاری از جمله سلامت روان، رغبت سنجی، استعداد و هوش از دانش آموزان می گیرد اما آنچه در انتها نتیجه ساز می شود عملکرد نمره دانش آموزان و ظرفیت رشته ها در مدارس بدون توجه دقیق به آنالیز و تحلیل های مشاورین و علائق دانش آموزان است.
چنانکه یکی از مشاوران تحصیلی آموزش و پرورش منطقه 15 تهران در گفت وگو با ایرنا عنوان کرد: با اینکه تغییرات آیین نامه های هدایت تحصیلی در حال بهتر شدن است اما این طرح در مرحله اجرایی شدن نقص بسیار بزرگی دارد.
وی که خواست نامش فاش نشود، افزود: این نقص مربوط به محدودیت امکانات است. در واقع تمام آزمون های استعداد تحصیلی و نظرات کارشناسی مشاوران مدرسه نادیده گرفته می شود و فرم شماره 7 که مربوط به زمانبندی ثبت نام در مدرسه است تنها ملاک قرار می گیرد که آن هم براساس عملکرد دانش آموز و به خصوص ظرفیت مدارس منطقه است. بدین نحو است که فرمول بندی نتایج تحقیقات بخاطر ظرفیت و نیروها لوث و بی محتوا می شود.
این مشاور تحصیلی اضافه کرد: دانش آموزان بسیاری هستند که از نظر علاقه و توانمندی مایل به ادامه تحصیل در رشته ها فنی و حرفه ای هستند اما عملا آنان نمی توانند در مدارس فنی و حرفه ای ثبت نام کنند چون امکانات لازم و معلم متخصص یعنی ظرفیت لازم در منطقه نیست و در نتیجه برای رعایت سهمیه مدارس، دانش آموزان مجبورند در رشته های دیگر ثبت نام کنند.
در میانه کشاکش سیاست های کلان و گرایش خانواده ها، این پروژه هدایت تحصیلی است که با شعار عدم اجبار و استعدادسنجی، خانواده ها را با انتخاب آزادانه با مشکل مواجه می کنند.
در این خصوص با یکی از والدین دانش آموزان پایه نهم که هنوز تکلیف رشته فرزندش برای سال جدید تحصیلی مشخص نشده است، گفت وگو شد.
وی بیان کرد: با پایان کلاس نهم، برگه هدایت تحصیلی دخترم موید آن است که باید رشته علوم انسانی را انتخاب کند درحالی که او هیچ علاقه ای به دروس علوم انسانی ندارد و مایل است در رشته تجربی ادامه تحصیل دهد. این مسئله در حالی است که دخترم تمام صلاحیت ها از جمله رغبت و عملکرد تحصیلی را برای رشته تجربی دارد.
پدر این دانش آموز عنوان کرد: با این وجود ما پیگیر ادامه تحصیل دخترم در رشته تجربی هستیم، مدیر و مشاور مدرسه منطقه را مقصر این شرایط می دانند. در واقع مناطق، والدین را در ارتباط با مدارس، معلم و مدیر خلع سلاح کرده اند. حتی برای ثبت نام در رشته تجربی به مدرسه غیر دولتی نیز مراجعه کردیم اما پاسخ دادند که مدارس غیردولتی نیز ملزم به رعایت برگه هدایت تحصیلی هستند و تنها چاره این است که یک سال علوم انسانی خوانده شود و برای سال بعد تغییر رشته داده شود که اساسا این روش تباهی و بیهودگی یکسال از عمر دانش آموز است.
در این ماجرا، روایت های ناکامی والدین و دانش آموزان در انتخاب رشته های فنی و حرفه ای و تجربی بیش از همه است. ظرفیت بسیار پایین و کمبود هنرستان ها در ایران داستان درازی دارد اما ماجرای استقبال بالا از رشته تجربی قابل توجه است.
به گفته کارشناسان، به غیر از دانش آموزان علاقه مند و مستعد رشته تجربی، در حال حاضر با این مسئله مواجهیم که خانواده ها و دانش آموزان با توجه به بالا بودن میزان بیکاری در بین فارغ التحصیلان رشته های ریاضی و فیزیک و انسانی، علاقه زیادی به رشته تجربی دارند زیرا در تحلیل شان به مشاغل با درآمد و با شان اجتماعی بالا همچون پزشکی توجه دارند.
به دلیل متقاضیان انبوه رشته تجربی و ظرفیت ناکافی برای پاسخ به این حجم از درخواست ثبت نام، مدارس عموما اولویت این رشته را برای دانش آموزان در درجه دو و سوم اعلام می کنند و در تمامی مراحل به هیچ وجه نمی گویند که دانش آموزان باید براساس اولویت ثبت نام کنند.
اما ذکر این عبارت در نکات برگه هدایت تحصیلی خالی از لطف نیست: درج گزینه اولویتی الف، به معنای احراز شرایط مطلوب برای انتخاب آن رشته است و از آنجا که در اولویت ثبت نام هستید لازم است ظرف یک هفته نسبت به ثبت نام خود اقدام نمایید. گزینه های ب تا ج به معنی احراز شرایط در رشته است ولی زمان ثبت نام شما بعد از ثبت نام گروه های دارای اولویت بالاتر است.
با توجه به این روند، شاهد پیامدهای ناخواسته ای در این فرایند هستیم. در وهله اول، خانواده ها و دانش آموزان در مدت یک هفته استرس زیادی تجربه خواهند کرد تا مدرسه مدنظرشان را در منطقه محل زندگی شان پیدا کنند. سپس ما با ناکامی بسیاری از دانش آموزانی مواجه هستیم که با تمام علاقه به رشته تجربی اما الویت الف را در هدایت تحصیلی شان دریافت نکرده اند، در نتیجه مشکلات بسیاری گریبانگیر خانواده ها می شود.
به نظر می رسد مهم ترین پیامد این وضع برای شماری از دانش آموزان، سرخوردگی و احساس عدم کفایت در فرایند آموزش است. در واقع این دانش آموزان فشار روانی سنگینی را در نوجوانی خود تجربه می کنند که عامل آن را آموزش و پرورش و در سطح کلان تر دولت می بینند.
چنانکه پدر دانش آموز مورد نظر در این باره گفت: فرزندم دائم درگیر استرس است که به چه دلیل نمی تواند تجربی بخواند، چرا با وجود پیگیری های خود و والدین اش نتواسته حق تحصیل در رشته مورد علاقه اش را داشته باشد.
علاوه بر معضل هدایت تحصیلی برای دانش آموزان، مسائل متعدد دیگری نیز در برخی شهرها و روستاهای ایران در خصوص تعیین رشته تحصیلی موجود است، چنانکه در بسیاری از مناطق اصلا دانش آموزان به دلیل وجود برخی محدودیت ها،حق هیچ انتخابی ندارند و برای ادامه تحصیل تنها می توانند در یکی از رشته های موجود در منطقه تحصیل کنند.
در انتها به نظر می رسد آموزش و پرورش باید امکانات آموزشی را براساس آمایش مناطق به صورت عادلانه تقسیم کند و برای سیاست گذاری ها از ابزارهای نرم و انعطاف پذیر برای متناسب سازی ظرفیت مدارس با تمایلات مردم بهره ببرد و دراین راستا لازم است خانواده ها را با وضع قوانین بی روح و پاسخگویی های غیرمنصفانه نرنجاند که پیامدهای غیرقابل جبرانی بر دانش آموزان و حتی آینده کشور خواهد داشت.
علاوه بر این، مشاوران مدرسه دانش آموزان را باتوجه به نمرات در متوسطه اول یعنی هفتم، هشتم و نهم و آزمون های هوش و استعداد و رغبت سنجی برای تحصیل در رشته های نظری و فنی حرفه ای اولویت بندی می کنند که به آن هدایت تحصیلی می گویند.
هدایت تحصیلی مقوله جدیدی در نظام آموشی ایران نیست بلکه از دهه 40 کم و بیش این امر با عناوین گوناگون اجرا شده است. امروز نیز مشاوران مدرسه به زبان ساده تری پروژه هدایت تحصیلی را همان روند انتخاب رشته می دانند.
آنچه که از ابتدای این پروژه برای دانش آموزان و خانواده ها مشکل زا و باعث نارضایتی خانواده ها از روند انتخاب رشته شده وجود یک تعارض بین سیاست های کلان و ابلاغی و خواسته های خانواده ها و خصوصا دانش آموزان است.
مسئولین آموزش و پرورش و سیاستگذاران عرصه آموزش با توجه به اعداد و ارقام ظرفیت های آموزشی و نیازهای شغلی آینده کشور، هدایت تحصیلی را اقدامی عملگرایانه برای کنترل سهمیه ها و پتانسیل های نسل آینده می دانند. در واقع آموزش و پرورش با مشکلات ظرفیت پایین فضای مدرسه و کمبود نیروی متخصص روبرو است که در مجموع باعث شده است هرسال تعداد سهمیه مشخصی برای رشته ها اعلام کنند.از طرف دیگر دانش آموزان نیز خواهان این هستند که بتوانند با علاقه خود انتخاب رشته کنند.
در راستای سیاست های یاد شده، آموزش و پرورش آزمون های بسیاری از جمله سلامت روان، رغبت سنجی، استعداد و هوش از دانش آموزان می گیرد اما آنچه در انتها نتیجه ساز می شود عملکرد نمره دانش آموزان و ظرفیت رشته ها در مدارس بدون توجه دقیق به آنالیز و تحلیل های مشاورین و علائق دانش آموزان است.
چنانکه یکی از مشاوران تحصیلی آموزش و پرورش منطقه 15 تهران در گفت وگو با ایرنا عنوان کرد: با اینکه تغییرات آیین نامه های هدایت تحصیلی در حال بهتر شدن است اما این طرح در مرحله اجرایی شدن نقص بسیار بزرگی دارد.
وی که خواست نامش فاش نشود، افزود: این نقص مربوط به محدودیت امکانات است. در واقع تمام آزمون های استعداد تحصیلی و نظرات کارشناسی مشاوران مدرسه نادیده گرفته می شود و فرم شماره 7 که مربوط به زمانبندی ثبت نام در مدرسه است تنها ملاک قرار می گیرد که آن هم براساس عملکرد دانش آموز و به خصوص ظرفیت مدارس منطقه است. بدین نحو است که فرمول بندی نتایج تحقیقات بخاطر ظرفیت و نیروها لوث و بی محتوا می شود.
این مشاور تحصیلی اضافه کرد: دانش آموزان بسیاری هستند که از نظر علاقه و توانمندی مایل به ادامه تحصیل در رشته ها فنی و حرفه ای هستند اما عملا آنان نمی توانند در مدارس فنی و حرفه ای ثبت نام کنند چون امکانات لازم و معلم متخصص یعنی ظرفیت لازم در منطقه نیست و در نتیجه برای رعایت سهمیه مدارس، دانش آموزان مجبورند در رشته های دیگر ثبت نام کنند.
در میانه کشاکش سیاست های کلان و گرایش خانواده ها، این پروژه هدایت تحصیلی است که با شعار عدم اجبار و استعدادسنجی، خانواده ها را با انتخاب آزادانه با مشکل مواجه می کنند.
در این خصوص با یکی از والدین دانش آموزان پایه نهم که هنوز تکلیف رشته فرزندش برای سال جدید تحصیلی مشخص نشده است، گفت وگو شد.
وی بیان کرد: با پایان کلاس نهم، برگه هدایت تحصیلی دخترم موید آن است که باید رشته علوم انسانی را انتخاب کند درحالی که او هیچ علاقه ای به دروس علوم انسانی ندارد و مایل است در رشته تجربی ادامه تحصیل دهد. این مسئله در حالی است که دخترم تمام صلاحیت ها از جمله رغبت و عملکرد تحصیلی را برای رشته تجربی دارد.
پدر این دانش آموز عنوان کرد: با این وجود ما پیگیر ادامه تحصیل دخترم در رشته تجربی هستیم، مدیر و مشاور مدرسه منطقه را مقصر این شرایط می دانند. در واقع مناطق، والدین را در ارتباط با مدارس، معلم و مدیر خلع سلاح کرده اند. حتی برای ثبت نام در رشته تجربی به مدرسه غیر دولتی نیز مراجعه کردیم اما پاسخ دادند که مدارس غیردولتی نیز ملزم به رعایت برگه هدایت تحصیلی هستند و تنها چاره این است که یک سال علوم انسانی خوانده شود و برای سال بعد تغییر رشته داده شود که اساسا این روش تباهی و بیهودگی یکسال از عمر دانش آموز است.
در این ماجرا، روایت های ناکامی والدین و دانش آموزان در انتخاب رشته های فنی و حرفه ای و تجربی بیش از همه است. ظرفیت بسیار پایین و کمبود هنرستان ها در ایران داستان درازی دارد اما ماجرای استقبال بالا از رشته تجربی قابل توجه است.
به گفته کارشناسان، به غیر از دانش آموزان علاقه مند و مستعد رشته تجربی، در حال حاضر با این مسئله مواجهیم که خانواده ها و دانش آموزان با توجه به بالا بودن میزان بیکاری در بین فارغ التحصیلان رشته های ریاضی و فیزیک و انسانی، علاقه زیادی به رشته تجربی دارند زیرا در تحلیل شان به مشاغل با درآمد و با شان اجتماعی بالا همچون پزشکی توجه دارند.
به دلیل متقاضیان انبوه رشته تجربی و ظرفیت ناکافی برای پاسخ به این حجم از درخواست ثبت نام، مدارس عموما اولویت این رشته را برای دانش آموزان در درجه دو و سوم اعلام می کنند و در تمامی مراحل به هیچ وجه نمی گویند که دانش آموزان باید براساس اولویت ثبت نام کنند.
اما ذکر این عبارت در نکات برگه هدایت تحصیلی خالی از لطف نیست: درج گزینه اولویتی الف، به معنای احراز شرایط مطلوب برای انتخاب آن رشته است و از آنجا که در اولویت ثبت نام هستید لازم است ظرف یک هفته نسبت به ثبت نام خود اقدام نمایید. گزینه های ب تا ج به معنی احراز شرایط در رشته است ولی زمان ثبت نام شما بعد از ثبت نام گروه های دارای اولویت بالاتر است.
با توجه به این روند، شاهد پیامدهای ناخواسته ای در این فرایند هستیم. در وهله اول، خانواده ها و دانش آموزان در مدت یک هفته استرس زیادی تجربه خواهند کرد تا مدرسه مدنظرشان را در منطقه محل زندگی شان پیدا کنند. سپس ما با ناکامی بسیاری از دانش آموزانی مواجه هستیم که با تمام علاقه به رشته تجربی اما الویت الف را در هدایت تحصیلی شان دریافت نکرده اند، در نتیجه مشکلات بسیاری گریبانگیر خانواده ها می شود.
به نظر می رسد مهم ترین پیامد این وضع برای شماری از دانش آموزان، سرخوردگی و احساس عدم کفایت در فرایند آموزش است. در واقع این دانش آموزان فشار روانی سنگینی را در نوجوانی خود تجربه می کنند که عامل آن را آموزش و پرورش و در سطح کلان تر دولت می بینند.
چنانکه پدر دانش آموز مورد نظر در این باره گفت: فرزندم دائم درگیر استرس است که به چه دلیل نمی تواند تجربی بخواند، چرا با وجود پیگیری های خود و والدین اش نتواسته حق تحصیل در رشته مورد علاقه اش را داشته باشد.
علاوه بر معضل هدایت تحصیلی برای دانش آموزان، مسائل متعدد دیگری نیز در برخی شهرها و روستاهای ایران در خصوص تعیین رشته تحصیلی موجود است، چنانکه در بسیاری از مناطق اصلا دانش آموزان به دلیل وجود برخی محدودیت ها،حق هیچ انتخابی ندارند و برای ادامه تحصیل تنها می توانند در یکی از رشته های موجود در منطقه تحصیل کنند.
در انتها به نظر می رسد آموزش و پرورش باید امکانات آموزشی را براساس آمایش مناطق به صورت عادلانه تقسیم کند و برای سیاست گذاری ها از ابزارهای نرم و انعطاف پذیر برای متناسب سازی ظرفیت مدارس با تمایلات مردم بهره ببرد و دراین راستا لازم است خانواده ها را با وضع قوانین بی روح و پاسخگویی های غیرمنصفانه نرنجاند که پیامدهای غیرقابل جبرانی بر دانش آموزان و حتی آینده کشور خواهد داشت.