یک گام
مانده به پایان برجام 12 بهمن-97
مواضع متناقض به
شدت خامنه ای و مخالفت پاسداران با برجام
موجب نه نازا و بن بست برجام شده است که تبدیل به تهدید تشدید تحریم ها و بحران
اقتصادی و رشد تورم وگرانی وفقر و بیکاری
شده است . بدتر اینکه ممکن است احتمالاً منجر به
جنگ شود
تهران-
ایرنا- از مباحثی که قبلا توسط مقامات ایران و مقامات اتحادیه اروپا مطرح میشد یک
نکته قابل استنباط بود و آن اینکه چون برجام به منافع ملی اتحادیه اروپا گره خورده
و ایران تعهدات برجامی خودش را انجام داده و آمریکا هم بدون توجه به خواست متحدین
اروپاییاش از برجام خارج شده لذا اتحادیه اروپا در ایجاد و اجرای یک سازوکار مالی
مستقل با ایران جدی است.
روزنامه
آرمان در یادداشتی به قلم نوذر شفیعی استاد دانشگاه آورده است: بعد از آن هرچه شکلگیری
این سازوکار جدیتر میشد، درباره تاخیرهایی که در شکل دادن به اجرای این سازوکار
پیش آمد، دو دلیل عمده مطرح میشد؛ نخست اینکه اجرایی شدن این سازوکار تقریبا به
لحاظ فنی با مشکلاتی همراه است فلذا تاخیر اتحادیه اروپا در اجرایی کردن این
سازکار را به این موضوع نسبت میدادند.
دوم اینکه ایالت متحده آمریکا تصور نمیکرد که اروپا در اجرای این سازوکار خیلی جدی باشد و همینطور تصور میکرد ممکن است اتحادیه اروپا بنا به ملاحظات فنی و همینطور ملاحظات سیاسی یعنی در نظر گرفتن دیدگاه ایالات متحده آمریکا در اجرایی شدن این سازوکار تعلل بورزد. به نظر میرسد در شرایط فعلی سه مسأله در اجرایی شدن این سازوکار سایه افکنده؛ یکی، فشار بیش از حد ایالات متحده آمریکاست که به نظر میرسد اروپاییها هم تا حدی حاضر به تحمل این فشارها باشند.
دوم، نگاه اتحادیه اروپا به داخل ایران بهخصوص درباره این لوایح چهارگانه. سوم، رفتار ایران در اتحادیه اروپا که از دید این اتحادیه ممکن است ایران یک نگرانیهای امنیتی را درون اتحادیه اروپا برای اتحادیه به وجود آورده باشد. به نظر میرسد با نگاهی به آینده، دیر یا زود تکلیف این موضوع باید روشن شود. یعنی تاخیر به اندازه کافی اتفاق افتاده و هرچه هم پیش میرویم موضوعات جدیدی در روابط ایران و اتحادیه اروپا پیش میآید که به رغم اینکه هم ایران و هم اتحادیه اروپا سعی میکنند این موضوعات را خارج از چارچوب برجام تفسیر کنند، مثل برنامه موشکی ایران ولی به هر حال این موضوعات روی روابط تاثیرگذار است.
بهخصوص اینکه هم آمریکا هم اسرائیل و هم بعضی کشورهای عربی به شدت اروپا را از این ناحیه تحت فشار قرار میدهند. یعنی فضای کنونی و آینده، یک فضای ایستا و ثابت نیست. متغیرهای دیگری وارد عمل میشوند و ورود این متغیرها، خواه ناخواه روابط ایران و اتحادیه اروپا را در چارچوب برجام تحت تاثیر قرار میدهد.
بنابراین اگر اروپا کماکان به تاخیر در اجرایی شدن این روند ادامه دهد، این تصور قدیمی در ذهن ایرانیها شکل میگیرد که بین اروپا و آمریکا نوعی تقسیم کار هست. به این معنی که آمریکا از برجام خارج شده و فشارهای خودش را در قالب تحریمها و فشارهای سیاسی بر ایران ادامه میدهد.
از طرف دیگر اروپاییها با رفتار تاخیری خودشان در قبال برجام، مانع از این میشوند که ایران از برجام خارج شود فلذا ایران کماکان به تعهدات برجامی خود پایبند خواهد بود و در این مسیر ایران از هر دو جنبه زیان خواهد کرد. یعنی از یک طرف فشارهای سیاسی و اقتصادی در ایران افزوده شده و از طرف دیگر ناچار شده کماکان به تعهدات برجامی خود ادامه دهد بدون اینکه دستاوردی عایدش شده باشد.
این مسیر به نظر میرسد شاید در مقطعی از زمان، ایران را وادار کند که از برجام خارج شود. چون با بودن در برجام یا خارج شدن از برجام، در هر دو حالت فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ایران اعمال میشود. پس وقتی که ایران در هر حال تحت فشار است، ضرورتی ندارد که خودش را متعهد به تعهدات برجامی بداند. اروپا و آمریکا باید متوجه این نکته باشند که به یک بازیگر بیش از حد فشار نیاورند که بازیگر احساس کند از یک حق محروم شده و ناچار شود رفتارهای دیگری را پیشه کند. پیامد اولیه خروج ایران از برجام بازگشتن تحریمهای سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و آمریکاست. اینکه آیا گزینه نظامی اتفاق خواهد افتاد همیشه مورد بحث بوده ولی معمولا تحقق این گزینه همواره دور از ذهن قلمداد شده.
بنابراین مسأله این است که همین تحریمهای یکجانبه و ثانویهای که آمریکاییها علیه ایران اعمال میکنند، عملا ایران را تحت فشار قرار داده. به عبارت دیگر فشاری که باید از ناحیه اقتصادی و سیاسی و تحریمی علیه ایران وارد شود، الان در حداکثر خود وارد میشود. بنابراین وقتی چنین اتفاقی حادث میشود، ایران نمیتواند یکجانبه خودش را دچار محدودیتهایی کند و در عین حال دست طرف مقابل را برای اعمال فشار بر خودش باز بگذارد. تنها راهی که ایران میتواند در مقابل این سیاست غیرمنتظره انجام دهد، خروج از برجام است.
*منبع: روزنامه آرمان، 1397.11.11
دوم اینکه ایالت متحده آمریکا تصور نمیکرد که اروپا در اجرای این سازوکار خیلی جدی باشد و همینطور تصور میکرد ممکن است اتحادیه اروپا بنا به ملاحظات فنی و همینطور ملاحظات سیاسی یعنی در نظر گرفتن دیدگاه ایالات متحده آمریکا در اجرایی شدن این سازوکار تعلل بورزد. به نظر میرسد در شرایط فعلی سه مسأله در اجرایی شدن این سازوکار سایه افکنده؛ یکی، فشار بیش از حد ایالات متحده آمریکاست که به نظر میرسد اروپاییها هم تا حدی حاضر به تحمل این فشارها باشند.
دوم، نگاه اتحادیه اروپا به داخل ایران بهخصوص درباره این لوایح چهارگانه. سوم، رفتار ایران در اتحادیه اروپا که از دید این اتحادیه ممکن است ایران یک نگرانیهای امنیتی را درون اتحادیه اروپا برای اتحادیه به وجود آورده باشد. به نظر میرسد با نگاهی به آینده، دیر یا زود تکلیف این موضوع باید روشن شود. یعنی تاخیر به اندازه کافی اتفاق افتاده و هرچه هم پیش میرویم موضوعات جدیدی در روابط ایران و اتحادیه اروپا پیش میآید که به رغم اینکه هم ایران و هم اتحادیه اروپا سعی میکنند این موضوعات را خارج از چارچوب برجام تفسیر کنند، مثل برنامه موشکی ایران ولی به هر حال این موضوعات روی روابط تاثیرگذار است.
بهخصوص اینکه هم آمریکا هم اسرائیل و هم بعضی کشورهای عربی به شدت اروپا را از این ناحیه تحت فشار قرار میدهند. یعنی فضای کنونی و آینده، یک فضای ایستا و ثابت نیست. متغیرهای دیگری وارد عمل میشوند و ورود این متغیرها، خواه ناخواه روابط ایران و اتحادیه اروپا را در چارچوب برجام تحت تاثیر قرار میدهد.
بنابراین اگر اروپا کماکان به تاخیر در اجرایی شدن این روند ادامه دهد، این تصور قدیمی در ذهن ایرانیها شکل میگیرد که بین اروپا و آمریکا نوعی تقسیم کار هست. به این معنی که آمریکا از برجام خارج شده و فشارهای خودش را در قالب تحریمها و فشارهای سیاسی بر ایران ادامه میدهد.
از طرف دیگر اروپاییها با رفتار تاخیری خودشان در قبال برجام، مانع از این میشوند که ایران از برجام خارج شود فلذا ایران کماکان به تعهدات برجامی خود پایبند خواهد بود و در این مسیر ایران از هر دو جنبه زیان خواهد کرد. یعنی از یک طرف فشارهای سیاسی و اقتصادی در ایران افزوده شده و از طرف دیگر ناچار شده کماکان به تعهدات برجامی خود ادامه دهد بدون اینکه دستاوردی عایدش شده باشد.
این مسیر به نظر میرسد شاید در مقطعی از زمان، ایران را وادار کند که از برجام خارج شود. چون با بودن در برجام یا خارج شدن از برجام، در هر دو حالت فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ایران اعمال میشود. پس وقتی که ایران در هر حال تحت فشار است، ضرورتی ندارد که خودش را متعهد به تعهدات برجامی بداند. اروپا و آمریکا باید متوجه این نکته باشند که به یک بازیگر بیش از حد فشار نیاورند که بازیگر احساس کند از یک حق محروم شده و ناچار شود رفتارهای دیگری را پیشه کند. پیامد اولیه خروج ایران از برجام بازگشتن تحریمهای سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و آمریکاست. اینکه آیا گزینه نظامی اتفاق خواهد افتاد همیشه مورد بحث بوده ولی معمولا تحقق این گزینه همواره دور از ذهن قلمداد شده.
بنابراین مسأله این است که همین تحریمهای یکجانبه و ثانویهای که آمریکاییها علیه ایران اعمال میکنند، عملا ایران را تحت فشار قرار داده. به عبارت دیگر فشاری که باید از ناحیه اقتصادی و سیاسی و تحریمی علیه ایران وارد شود، الان در حداکثر خود وارد میشود. بنابراین وقتی چنین اتفاقی حادث میشود، ایران نمیتواند یکجانبه خودش را دچار محدودیتهایی کند و در عین حال دست طرف مقابل را برای اعمال فشار بر خودش باز بگذارد. تنها راهی که ایران میتواند در مقابل این سیاست غیرمنتظره انجام دهد، خروج از برجام است.
*منبع: روزنامه آرمان، 1397.11.11