دوست عزیز»
و شجاع رهبر انقلاب 8اسفند-97
ادعای مضحک اینکه ظریف دوست شجاع
خامنه ای رمال ورهبر مستضعفان جهان است سئوال است برای چه وی به شدت مورد انتقاد باندهای وابسته به خامنه ای و پاسداران واقع می شد
تاجایی که مجبور به استعفا شده است؟
تهران- ایرناپلاس- در حالی که غیبت وزیر
امور خارجه در دیدار بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه با روحانی و رهبر انقلاب و سپس
استعفایش خبرساز شده است، مروری بر کارنامه چهل سال گذشته نشان میدهد ظریف رابطه
نزدیکی با رهبری داشته و صدرنشین لیست دیپلماتهای مورد اعتماد ایشان بوده است.
با پیروزی انقلاب اسلامی پای محمدجواد
ظریف به عرصه دیپلماسی ایران باز شد و تا چهلسالگی انقلاب در بزنگاههای مهم
سیاست خارجی کشور از جمله تسخیر لانه جاسوسی، هشت سال جنگ تحمیلی، قطعنامه 598 تا
مذاکرات طولانی هستهای و برجام حضور مؤثری داشته است.
ظریف سال 57 در حالی که 19 سال داشت، مشق دیپلماسی آغاز کرد و تا سال 59 بهعنوان مشاور سرکنسولگری ایران در سانفرانسیسکو مشغول فعالیت بود. او در فاصله سالهای 59 تا 61 مشاور سیاسی، رایزن و کاردار نمایندگی ایران در سازمان ملل بود.
این دیپلمات جوان در کنار حسن روحانی و علیاکبر ولایتی یکی از اعضای تیم مذاکرهکننده ایران در قطعنامه 598 بود؛ قطعنامهای که در 30 تیر سال 66 صادر و پذیرش آن طی نامهای از سوی رئیسجمهوری وقت، آیتالله خامنهای به دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد اعلام شد.
سال 68 وقتی علیاکبر ولایتی، کمال خرازی را بهعنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل منصوب کرد، ظریف با قرار گرفتن در جایگاه معاونت نماینده ایران در سازمان ملل به رهبر انقلاب نزدیکتر شد.
**مسئول کارهای سفر آقا به نیویورک
ولایتی در سال 71 و در یازدهمین سال مدیریتش بر دستگاه دیپلماسی کشور، ظریف را بهعنوان معاون بینالملل وزارت امور خارجه منصوب کرد.
ظریف در مصاحبهای که دوم تیر ماه سال 94 با نشریه «طلوع صبح» داشته حمایتهای رهبر انقلاب از او را در زمانی که ایشان رئیسجمهور بودند اینگونه روایت میکند: «حضرت آقا از نخستین باری که بنده در سفر ایشان بهعنوان رئیسجمهوری وقت به سازمان ملل متحد در سال 66 خدمت ایشان رسیدم به بنده لطف فراوانی فرمودند. در آن زمان کارمند محلی بودم و به خاطر نبودن کارمندان مسلط رسمی و قحطالرجال، کاردار هم بودم و لذا در زمان سفر به نیویورک، مسئول برگزاری سفر ایشان بودم، چون پایان دوره 6 ساله سفارت مرحوم آقای دکتر رجایی خراسانی بود و ایشان همراه آقا برگشتند به ایران. تقریباً تمام کارهای سفر آقا به نیویورک را بنده انجام دادم. از آن وقت من سعادت داشتم خدمت ایشان برسم و دکتر ولایتی محبت کردند معرفی محبتآمیزی خدمت ایشان کردند. بعد هم در سمتهای بعدی و مختلفی که داشتم سعادت داشتم خدمت مقام معظم رهبری برسم. زمانی که نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد بودم، به دلیل نوع مسئولیتم، بازهم خدمت ایشان هر چند وقت یکبار شرفیاب میشدم. بارها هم گفتهام که ایشان همواره با سعهصدر فراوان به تحلیلهای بنده بهعنوان یک کارشناس کوچک توجه میکردند. ایشان همواره به من لطف داشته و مرا شرمنده فرمودهاند.»
با شروع دوران اصلاحات، ظریف همچنان در این سمت مشغول فعالیت بود تا اینکه در دولت دوم سید محمد خاتمی و با نظر مثبت آیتالله خامنهای به نمایندگی ایران در سازمان ملل رسید.
او در کتاب خاطرات خود با نام «آقای سفیر» روند انتصابش بهعنوان نماینده ایران در سازمان ملل و حمایت آیتالله خامنهای را چنین شرح داده است: «فکر میکنم در بهمنماه سال 1380 بین من و آقای دکتر خرازی برای رفتن به نیویورک توافق صورت گرفت. ظاهراً آقای دکتر خرازی نیز همان موقع موضوع اعزام من را به رهبری هم گفته بودند. بعدها رهبری به من فرمودند که همان روز من به آقای حجازی گفتم که بهترین گزینه برای نیویورک شما هستید؛ اما بگذارید روند معمول وزارت خارجه طی شود. وقتیکه رسماً به ما معرفی شدید، شما هم رسماً موافقت کنید.»
**توصیه رهبری به ظریف
او در ادامه این روایت، رابطهاش با رهبر انقلاب را نیز توصیف کرده است: «ایشان نکاتی را که برای مأموریت لازم بود یادآوری کردند. از جمله نکتهای را فرمودند که من در همه کلاسهایم برای دانشجویان گفتهام. به من فرمودند، حتی اگر در موردی یقین داری که دیدگاهت 180 درجه با من مخالف است، وظیفه داری دیدگاهت را بگویی. حتی ایشان مطرح کردند که این یک وظیفه شرعی است. بحمدالله من نیز همیشه این کار را انجام دادهام.»
با روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد و تغییر مسیر ریل سیاست خارجی کشور، امکان ادامه کار برای ظریف هم دشوار شده بود. با این حال با توصیه رهبر انقلاب که به گفته ظریف با ایشان رابطه «مرید و مرادی» دارد تا سال 86 در این سمت میماند.
ظریف در کتاب آقای سفیر، با اشاره به روی کار آمدن احمدینژاد و اولین سفرش به نیویورک برای حضور در سازمانملل میگوید: آنطور که شنیدهایم در اولین سفر آقای احمدینژاد به نیویورک میدانم ایشان تمایل داشتند در همان سفر، بنده را قبل از دیگر سفرا برکنار کنند، اما ظاهراً مورد توافق رهبری قرار نگرفت.
ظریف در کتاب خاطرات خود به این ماجرا نیز اشاره کرده و نوشته احمدینژاد قصد داشته است او را در همان سال عزل کند، اما رهبر انقلاب با آن مخالفت کردند: نهایتاً در طول دو سال اول ریاستجمهوری آقای احمدینژاد، یعنی تا مرداد 86 بنده کماکان سفیر ایران در سازمان ملل متحد بودم، اما نقشی در پرونده هستهای و در پروندههای دیگر نداشتم. پس از من معلوم شد که این روش با افراد دیگر نیز بهصورت مشابه انجام گرفته است، زیرا انتخاب سفیر ایران در سازمان ملل متحد، مانند انتخاب بعضی از وزرا نیاز به تأیید رهبری داشت. علیرغم تأکید رهبری بر ادامه مسئولیت بنده، اینجانب فقط در آنجا حضور داشتم و کاری به من محول نمیشد.»
**علت برکناری ظریف توسط احمدینژاد، گزارش به رهبری
رئیس دولت اصولگرای نهم در نهایت محمدجواد ظریف را در سال 86 عزل و خانهنشین کرد. حسین مرعشی در گفتوگویی که با شرق داشته دلیل عزل ظریف را گزارش او به رهبری از دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل اعلام کرده است. به گفته او ظریف در سال 86 برای ارائه گزارشی از دفتر نمایندگی سازمان ملل نزد رهبری میرود و وقتی احمدینژاد مطلع میشود، دستور برکناریاش را صادر میکند.
12 مرداد سال 92 با حضور حسن روحانی در پاستور، ظریف نیز بار دیگر به دستگاه دیپلماسی کشور بازگشت، اما این بار از سوی رئیسجمهوری بهعنوان وزیر امور خارجه انتخاب شد و مأموریت یافت گره کور مذاکرات هستهای را با انتخاب تیمی از داخل این وزارتخانه باز کند. او در طول سکانداری وزارت امور خارجه، چه قبل از برجام و چه بعد از آن همیشه مورد حمایت رهبر انقلاب بوده است.
پیش از به نتیجه رسیدن مذاکرات در حالی که مخالفان داخلی ظریف و تیم مذاکرهکننده او را خائن مینامیدند، رهبر انقلاب در سخنرانیهای عمومی خود از ظریف و تیم منتخبش حمایت و از آنان با عناوین «مؤمن»، «شجاع»، «غیور» و «متدین» نام میبردند.
ایشان در یکی از سخنرانیهای مهم خود در تاریخ 12 آبان سال 92 در دیدار با دانشآموزان و دانشجویان از کسانی که به وزیر امور خارجه و تیم مذاکرهکننده حمله میکردند انتقاد و تأکید کرده بودند: «هیچکس نباید این مجموعه مذاکرهکنندگان ما را با مجموعه شامل آمریکا - همان 6 دولت، بهاصطلاح پنج بهعلاوه یک - سازشکار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچههای خودمان هستند، بچههای انقلابند؛ یک مأموریتی را دارند انجام میدهند. کار سختی هم هست که بر عهده اینهاست؛ دارند با تلاش فراوان آن کاری را که بر عهده آنهاست انجام میدهند. بنابراین نباید مأموری را که مشغول یک کاری است و مسئول یک فرآیندی است مورد تضعیف یا توهین یا بعضی از تعبیراتی که گاهی شنیده میشود - که اینها سازشکارند و مانند اینها - قرار داد؛ نه، این حرفها نیست.»
بعد از به نتیجه رسیدن مذاکرات و امضای برجام نیز ظریف و تیم مذاکرهکننده همیشه مورد حمایت رهبری انقلاب بودند. ایشان در دیدار مسئولان نظام در 22 خرداد سال 96 در حمایت از وزیر امور خارجه و تیم مذاکرهکننده اعلام کردند: »بنده مکرر گفتهام، ما به مسئولینی که رفتند برجام را دنبال کردند، اعتماد داشتهایم و داریم، الان هم همینجور [است]، اینها را افراد خودی و علاقهمند و مؤمن میدانیم.»
رهبر انقلاب در آخرین دیداری که با اعضای هیئت دولت دوازدهم داشتند هم ظریف را با عنوان «دوست عزیز ما» خطاب کردند تا نزدیکی این چهره دیپلمات با ایشان بر کسی پوشیده نماند
ظریف سال 57 در حالی که 19 سال داشت، مشق دیپلماسی آغاز کرد و تا سال 59 بهعنوان مشاور سرکنسولگری ایران در سانفرانسیسکو مشغول فعالیت بود. او در فاصله سالهای 59 تا 61 مشاور سیاسی، رایزن و کاردار نمایندگی ایران در سازمان ملل بود.
این دیپلمات جوان در کنار حسن روحانی و علیاکبر ولایتی یکی از اعضای تیم مذاکرهکننده ایران در قطعنامه 598 بود؛ قطعنامهای که در 30 تیر سال 66 صادر و پذیرش آن طی نامهای از سوی رئیسجمهوری وقت، آیتالله خامنهای به دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد اعلام شد.
سال 68 وقتی علیاکبر ولایتی، کمال خرازی را بهعنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل منصوب کرد، ظریف با قرار گرفتن در جایگاه معاونت نماینده ایران در سازمان ملل به رهبر انقلاب نزدیکتر شد.
**مسئول کارهای سفر آقا به نیویورک
ولایتی در سال 71 و در یازدهمین سال مدیریتش بر دستگاه دیپلماسی کشور، ظریف را بهعنوان معاون بینالملل وزارت امور خارجه منصوب کرد.
ظریف در مصاحبهای که دوم تیر ماه سال 94 با نشریه «طلوع صبح» داشته حمایتهای رهبر انقلاب از او را در زمانی که ایشان رئیسجمهور بودند اینگونه روایت میکند: «حضرت آقا از نخستین باری که بنده در سفر ایشان بهعنوان رئیسجمهوری وقت به سازمان ملل متحد در سال 66 خدمت ایشان رسیدم به بنده لطف فراوانی فرمودند. در آن زمان کارمند محلی بودم و به خاطر نبودن کارمندان مسلط رسمی و قحطالرجال، کاردار هم بودم و لذا در زمان سفر به نیویورک، مسئول برگزاری سفر ایشان بودم، چون پایان دوره 6 ساله سفارت مرحوم آقای دکتر رجایی خراسانی بود و ایشان همراه آقا برگشتند به ایران. تقریباً تمام کارهای سفر آقا به نیویورک را بنده انجام دادم. از آن وقت من سعادت داشتم خدمت ایشان برسم و دکتر ولایتی محبت کردند معرفی محبتآمیزی خدمت ایشان کردند. بعد هم در سمتهای بعدی و مختلفی که داشتم سعادت داشتم خدمت مقام معظم رهبری برسم. زمانی که نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد بودم، به دلیل نوع مسئولیتم، بازهم خدمت ایشان هر چند وقت یکبار شرفیاب میشدم. بارها هم گفتهام که ایشان همواره با سعهصدر فراوان به تحلیلهای بنده بهعنوان یک کارشناس کوچک توجه میکردند. ایشان همواره به من لطف داشته و مرا شرمنده فرمودهاند.»
با شروع دوران اصلاحات، ظریف همچنان در این سمت مشغول فعالیت بود تا اینکه در دولت دوم سید محمد خاتمی و با نظر مثبت آیتالله خامنهای به نمایندگی ایران در سازمان ملل رسید.
او در کتاب خاطرات خود با نام «آقای سفیر» روند انتصابش بهعنوان نماینده ایران در سازمان ملل و حمایت آیتالله خامنهای را چنین شرح داده است: «فکر میکنم در بهمنماه سال 1380 بین من و آقای دکتر خرازی برای رفتن به نیویورک توافق صورت گرفت. ظاهراً آقای دکتر خرازی نیز همان موقع موضوع اعزام من را به رهبری هم گفته بودند. بعدها رهبری به من فرمودند که همان روز من به آقای حجازی گفتم که بهترین گزینه برای نیویورک شما هستید؛ اما بگذارید روند معمول وزارت خارجه طی شود. وقتیکه رسماً به ما معرفی شدید، شما هم رسماً موافقت کنید.»
**توصیه رهبری به ظریف
او در ادامه این روایت، رابطهاش با رهبر انقلاب را نیز توصیف کرده است: «ایشان نکاتی را که برای مأموریت لازم بود یادآوری کردند. از جمله نکتهای را فرمودند که من در همه کلاسهایم برای دانشجویان گفتهام. به من فرمودند، حتی اگر در موردی یقین داری که دیدگاهت 180 درجه با من مخالف است، وظیفه داری دیدگاهت را بگویی. حتی ایشان مطرح کردند که این یک وظیفه شرعی است. بحمدالله من نیز همیشه این کار را انجام دادهام.»
با روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد و تغییر مسیر ریل سیاست خارجی کشور، امکان ادامه کار برای ظریف هم دشوار شده بود. با این حال با توصیه رهبر انقلاب که به گفته ظریف با ایشان رابطه «مرید و مرادی» دارد تا سال 86 در این سمت میماند.
ظریف در کتاب آقای سفیر، با اشاره به روی کار آمدن احمدینژاد و اولین سفرش به نیویورک برای حضور در سازمانملل میگوید: آنطور که شنیدهایم در اولین سفر آقای احمدینژاد به نیویورک میدانم ایشان تمایل داشتند در همان سفر، بنده را قبل از دیگر سفرا برکنار کنند، اما ظاهراً مورد توافق رهبری قرار نگرفت.
ظریف در کتاب خاطرات خود به این ماجرا نیز اشاره کرده و نوشته احمدینژاد قصد داشته است او را در همان سال عزل کند، اما رهبر انقلاب با آن مخالفت کردند: نهایتاً در طول دو سال اول ریاستجمهوری آقای احمدینژاد، یعنی تا مرداد 86 بنده کماکان سفیر ایران در سازمان ملل متحد بودم، اما نقشی در پرونده هستهای و در پروندههای دیگر نداشتم. پس از من معلوم شد که این روش با افراد دیگر نیز بهصورت مشابه انجام گرفته است، زیرا انتخاب سفیر ایران در سازمان ملل متحد، مانند انتخاب بعضی از وزرا نیاز به تأیید رهبری داشت. علیرغم تأکید رهبری بر ادامه مسئولیت بنده، اینجانب فقط در آنجا حضور داشتم و کاری به من محول نمیشد.»
**علت برکناری ظریف توسط احمدینژاد، گزارش به رهبری
رئیس دولت اصولگرای نهم در نهایت محمدجواد ظریف را در سال 86 عزل و خانهنشین کرد. حسین مرعشی در گفتوگویی که با شرق داشته دلیل عزل ظریف را گزارش او به رهبری از دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل اعلام کرده است. به گفته او ظریف در سال 86 برای ارائه گزارشی از دفتر نمایندگی سازمان ملل نزد رهبری میرود و وقتی احمدینژاد مطلع میشود، دستور برکناریاش را صادر میکند.
12 مرداد سال 92 با حضور حسن روحانی در پاستور، ظریف نیز بار دیگر به دستگاه دیپلماسی کشور بازگشت، اما این بار از سوی رئیسجمهوری بهعنوان وزیر امور خارجه انتخاب شد و مأموریت یافت گره کور مذاکرات هستهای را با انتخاب تیمی از داخل این وزارتخانه باز کند. او در طول سکانداری وزارت امور خارجه، چه قبل از برجام و چه بعد از آن همیشه مورد حمایت رهبر انقلاب بوده است.
پیش از به نتیجه رسیدن مذاکرات در حالی که مخالفان داخلی ظریف و تیم مذاکرهکننده او را خائن مینامیدند، رهبر انقلاب در سخنرانیهای عمومی خود از ظریف و تیم منتخبش حمایت و از آنان با عناوین «مؤمن»، «شجاع»، «غیور» و «متدین» نام میبردند.
ایشان در یکی از سخنرانیهای مهم خود در تاریخ 12 آبان سال 92 در دیدار با دانشآموزان و دانشجویان از کسانی که به وزیر امور خارجه و تیم مذاکرهکننده حمله میکردند انتقاد و تأکید کرده بودند: «هیچکس نباید این مجموعه مذاکرهکنندگان ما را با مجموعه شامل آمریکا - همان 6 دولت، بهاصطلاح پنج بهعلاوه یک - سازشکار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچههای خودمان هستند، بچههای انقلابند؛ یک مأموریتی را دارند انجام میدهند. کار سختی هم هست که بر عهده اینهاست؛ دارند با تلاش فراوان آن کاری را که بر عهده آنهاست انجام میدهند. بنابراین نباید مأموری را که مشغول یک کاری است و مسئول یک فرآیندی است مورد تضعیف یا توهین یا بعضی از تعبیراتی که گاهی شنیده میشود - که اینها سازشکارند و مانند اینها - قرار داد؛ نه، این حرفها نیست.»
بعد از به نتیجه رسیدن مذاکرات و امضای برجام نیز ظریف و تیم مذاکرهکننده همیشه مورد حمایت رهبری انقلاب بودند. ایشان در دیدار مسئولان نظام در 22 خرداد سال 96 در حمایت از وزیر امور خارجه و تیم مذاکرهکننده اعلام کردند: »بنده مکرر گفتهام، ما به مسئولینی که رفتند برجام را دنبال کردند، اعتماد داشتهایم و داریم، الان هم همینجور [است]، اینها را افراد خودی و علاقهمند و مؤمن میدانیم.»
رهبر انقلاب در آخرین دیداری که با اعضای هیئت دولت دوازدهم داشتند هم ظریف را با عنوان «دوست عزیز ما» خطاب کردند تا نزدیکی این چهره دیپلمات با ایشان بر کسی پوشیده نماند